جالبتر اینکه آثاری که در ژانر دفاعمقدس ساخته میشوند، هنوزهم برای مخاطبان تازگی دارند و میتوانند نگاهها را به خود معطوف کنند. از اینرو پرویز شیخ طادی در مقام کارگردان و ایرج محمدی به عنوان تهیهکننده با همکاری هم مجموعهای با نام تانکخورها را تهیه و تولید کردهاند که در فضایی جدی و با رگههایی از طنز قصهای را در حوزه دفاعمقدس روایت میکند. این مجموعه به گفته تهیهکننده سعی دارد تا از دریچه جدیدی به این مقوله نگاه کند و نویسنده هم شخصیتهایی در داستان خلق کرده که نمادی از رزمندگانی هستند که شجاعانه جنگیدند و برخی از آنها به شهادت رسیدند. تانکخورها از امشب راهی آنتن شبکه سه میشود؛ جامجم به همین بهانه با ایرج محمدی، تهیهکننده و محمدصادق رمضانیمقدم نویسنده این مجموعه گفتوگویی داشته و با رونمایی از جدیدترین عکسها، به معرفی قصه، بازیگران و نقشها پرداخته است.
برداشتی از تاریخ شفاهی رزمندگان
ایرج محمدی، تهیهکننده مجموعههایی همچون دردسرهای عظیم، دلدادگان، نرگس، متهم گریخت، خانه بهدوش، طلسمشدگان و زنبابا که هر کدام برای مخاطبان تلویزیون، نامی آشناست اینبار سراغ ژانر دفاعمقدس رفته و تهیه کنندگی مجموعه تانکخورها را برعهده دارد. این تهیهکننده پیشکسوت درباره داستان این مجموعه به جامجم میگوید: تانکخورها حکایت دو برادر است که در یک گاراژ مکانیک هستند و با ابتکارات خودشان قطعاتی را برای ماشینها در زمان جنگ میسازند که احتکارشان زیاد است. همین مسأله باعث میشود دشمنانی پیدا کنند. در این میان یکی از برادرها به جبهه میرود و موقعیت قصه به گونهای پیش میرود که سیر و سفر شخصیتی برای هر دو برادر به وجود میآید و در این میان ماجراهایی خلق میشود. وی همچنین میافزاید: ما در این داستان در دو زمین بازی میکنیم؛ یکی زمین شهری که فضای مشهدمقدس را داریم و دیگری فضای جنگی اوایل انقلاب که در اطراف سوسنگرد و اهواز شکل میگیرد و مربوط به تخصص این دو برادر بوده و مقری که در آن کار کردهاند و همچنین در ارتباط با تجهیزکردن ادوات ماشینی و خودرویی است و بعد هم به سمت نفربرها و تانکها میروند. ما نیزدفاعمقدس را از این منظر نگاه کردیم. یعنی به این موضوع پرداختیم که از زمانی که دفاعمقدس شروع شد تا پایان، ما چقدر توانستهایم در مقابله با رژیم بعثی پیشرفت کنیم.
این ماجرای هیچ گردانی نیست
از آنجایی که داستان در زمان جنگ میگذرد و قطعا چنین افراد و ماجراهایی در آن دوران وجود داشتهاند، محمدی در اینباره توضیح میدهد: برخلاف آنچه در برخی اخبار آمده، این سریال راجعبه هیچ گردانی نیست. بلکه برگرفته از تاریخ شفاهی رزمندگان دفاعمقدس است که البته در تیتراژ ابتدایی هم این موضوع بیان میشود. ضمن اینکه نمادهای واقعی این شخصیتها وجود داشته، اما اینطور نیست که بگوییم زندگی فلان فرمانده یا رزمنده روایت میشود. وی درباره فضای داستان میگوید: قصه ما کاملا جدی است. بااینحال، در هر موقعیت دراماتیک، گاهی گفتوگوهای طنزی نیز رخ میدهد. بهعنوانمثال، رزمندهها در دوران دفاعمقدس زندگی عادیای داشتند و همیشه در حال جنگ نبودند. آنها گاهی با یکدیگر شوخی و صحبتهایی میکردند که رگههایی از طنز و کمدی در آن وجود داشت. بههمیندلیل، ما تصمیم گرفتیم برای افزایش جذابیت سریال، عناصر طنز را نیز در کار بگنجانیم.
پرویز شیخطادی؛ کارگردانی از نسل دفاع مقدس
پرویز شیخطادی، کارگردان این سریال درکارنامه خود فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی نظیرشکارچی شنبه،پشت پردهمه، بانوی سردار، آتش درگلستان و...رادارد.محمدی درباره همکاریاش با شیخطادی به عنوان کارگردان بیان میکند: تانکخورها اولین همکاری ماست.بههرحال آقای شیخطادی در زمینه دفاعمقدس زیاد کار کرده و دستیار کارگردان و طراح لباس کارگردانهای خوبی بوده است. ساخت این سریال هم به عقیده من ازنظر اجرا بهخصوص دربخش دفاع مقدس،کار سخت،ویژه و خاصی بود. برای اولین بار بود که به چنین مسائلی در یک سریال دفاعمقدسی پرداخته میشد. درنتیجه سعی کردم کارگردانی را انتخاب کنم که خودش در آن دوران در دفاعمقدس حضور داشته و جزو رزمندگان بوده باشد. درکناراین،ساخت کارهای دفاعمقدس را درکارنامهاش داشته باشد. بنابراین از آقای شیخطادی خواستیم که مسئولیت این کار را بر عهده بگیرد. ایشان هم در سرمای زیر صفر و در گرمای ۵۰درجه در شهرک دفاعمقدس کار کرد. از آنجا که بخش زیادی از کارمربوط به جنگ و جبهه است، وی درباره لوکیشنهای سریال عنوان میکند: بخش عمدهای ازکاردرشهرک میگذشت وبخشهایی هم درمناطقی بود که ما بازسازی کردیم که مربوط به اهواز و بیمارستانهای اهواز است. در بخش مشهد هم از بیمارستانهای این شهر استفاده کردیم. البته برای تصویر شهر و حرم امامرضا(ع) ازجلوههای ویژه استفاده کردیم. چون در آن دوران شهر و حرم به شکل دیگری بود و با این دوران تفاوت داشت. تانکخورها در ۳۲ قسمت ساخته شده که محمدی دراینباره میگوید: پنجم شهریور تصویربرداری سریال را به پایان رساندیم.
نیاز به چهرههای جدید
وی درباره انتخاب بازیگران اصلی سریال ادامه میدهد: تانکخورها یکی از سریالهای پربازیگری است که طبیعتا نقش اول آن را باید بازیگری ایفا میکرد که توانایی بسیاری داشت. ما هم از بین سه نفر به بهترینش رسیدیم که آقای آرش مجیدی است و دومین همکاریاش را با من بعد از «دلدادگان» داشت. سایر بازیگران را هم سعی کردیم با تعاملی که با کارگردان و گروهش داشتیم انتخاب کنیم. از ابتدا هم بنا بر این بود در کنار چهرههای شناختهشده، چهرههای جدیدی را هم با این سریال معرفی کنیم. البته اغلب آنها پیش از این سریال هم تجربه بازی داشتهاند. ما امیدواریم که با این سریال شناخته شوند و اتفاقات خوبی برایشان رقم بخورد، چون بازیهای درخشانی دارند. ما حدود ۱۰چهره جدید رادرسریال معرفی کردهایم که تجربیات تئاتری دارند. اتفاقا یکی از مشکلات بزرگی که ما در عرصه فیلمسازی داریم (چه در سینما، چه در تلویزیون و چه پلتفرمها) این است که با کمبود بازیگر مواجه هستیم. بههمینخاطر بازیگران ۵۰ساله نقش بازیگر ۳۰ساله را بازی میکنند و این مشکل بزرگی درکار ماست. ازاین رو ما باید جوانهای مستعد را تربیت و فضا را برای آنها مهیا کنیم. چه بهتر که آنها در یک سریال ۳۲قسمتی کار کنند و پخته شوند و با تجربههایی که بهدستمیآورند، اتفاقات خوبی برایشان بیفتد. تربیت بازیگران هم در میدان بازیگری رخ میدهد، نه در کلاسهای آموزشی. بنابرین طبق کارهای قبلی که ساختیم و بازیگر خوب معرفی کردیم، امیدوارم این اتفاق در تانکخورها هم بیفتد.
از اتومبیل تا نفربر
محمدصادق رمضانیمقدم نویسندگی سریال را برعهده دارد که درباره این همکاری با تلویزیون به جامجم میگوید: من پیش از تانکخورها تجربه نگارش فیلمنامههای سینمایی و تلویزیونی را داشتهام، ازجمله سریال تاریخی ۴۰قسمتی «میاندار» که برای سازمان اوج کار کرده بودم، اما ایده تانکخورها مربوط به چند سال قبل است که ما مجموعه مستند تلویزیونیای بهنام «سیزده پنجاهونه» ساخته بودیم. در این مجموعه ما با اولینهای دفاعمقدس و گروههای اولی که در همان ابتدا وارد جنگ شده بودند وارد صحبت شدیم. افرادی که خیلی آموزش ندیده بودند ولی یک گوشه کار راگرفتند؛ مثلا دربخش جهادیا دربخش بهداری کار میکردند. یکی از جذابترین مصاحبههایی که من در آن مجموعه گرفتم، واحد زرهی سپاه خراسان بود. این دوستان در ابتدا شناختی نداشتند و در ادامه آرامآرام مسیر زندگیشان تغییر کرد. یعنی مکانیکهایی بودند که پایشان به ادوات زرهی، تانک و نفربر باز شد. قصههای جذابی داشتند که باعث شد از همان دوران ایده این سریال در ذهن من شکل بگیرد. وی میافزاید: همیشه فکر میکردم قصه این آدمها و این تاریخ شفاهی چقدر مناسب خلق یک اثر دراماتیک جذاب است. به این ترتیب ایده اولیه تانکخورها شکل گرفت.
روایتی جدید و متفاوت
تاکنون فیلمها و سریالهای بسیاری در حوزه دفاعمقدس ساخته شده است. رمضانیمقدم در پاسخ به اینکه سعی کرده از چه منظری به دفاعمقدس نگاه کند هم توضیح میدهد: میتوانم بگویم تانکخورها از سه منظر کار متفاوت و خاصی است. منظر اول، سوژه، ایده و قصه است که ما در میان آثار مختلف، کمتر به سوژههای مردمی و بحث ابتکار و اختراعات دفاعمقدس در یک سریال پرداختهایم. اگر اثری هم بوده، معمولا در ردههای مختلف وجود داشت. مثل فیلم سینمایی «منصور» که ارتش و خودکفایی در ارتش را نشان میداد. تانکخورها کاملا اثر متفاوتی است، چون یک مکانیک ساده وارد دنیای جنگ و دفاعمقدس میشود و کار بزرگی در حوزه یگانهای زرهی انجام میدهد. بنابراین از منظر سوژه کار متفاوتی را انجام دادهایم. از منظر روایت و قصه هم ما با ترکیب ژانری روبهرو هستیم. تانکخورها در ژانر درام معمایی شکل گرفته است. ما در قصههای دفاعمقدس کمتر با چنین ساختاری روبهرو بودیم؛ بنابراین از این جهت هم به نوعی بدعت دارد. نکته سوم فضاسازی و اتمسفر کار است که در این کار سعی کردهایم نگاه دوگانهای داشته باشیم، یعنی هم درام است و هم لحظات شاد و مفرح خلق کردهایم؛ درنتیجه این سریال فضای متفاوتی دارد و امیدوارم مخاطب هم با دیدن آن حال خوبی داشته باشد. وی درباره پیشبینیاش از بازخورد مخاطب میگوید: واقعیت این است که پیشبینی بازخورد مخاطب و بهنوعی مخاطبشناسی این روزها کار سختی شده، چون رقابت سختتر شده و مخاطب صرفا از طریق تلویزیون، سریال تماشا نمیکند و پلتفرمهایی هستند که سریال میسازند؛ بنابراین نمیتوان پیشبینی دقیقی داشت. فکر میکنم مخاطب با دیدن تانکخورها با اثر متفاوتی مواجه میشود که به نوعی او را غافلگیر میکند، چون با ساختار جدیدی روبهروست که از کلیشهها دور شده و از زاویه دیگری با دفاعمقدس روبهرو میشود که شاید برایش جذاب باشد.
متولد سالهای پس از جنگ
از آنجا که این سریال نویسنده جوانی دارد که سن و سال او به زمان جنگ نزدیک نیست، وی در پاسخ به این سؤال که از چه مولفههایی برای نگارش متن و اتفاقات و همچنین شخصیتپردازی کاراکترهای رزمندگان استفاده کرده هم بیان میکند: ما متولد سالهای پس از جنگ هستیم؛ بنابراین شاید خیلی با مردمان جنگ و شرایط آن به معنای واقعی آشنا نباشیم. اما نسل جدید با پدیدهای به نام تاریخ شفاهی روبهروست. من برای نگارش این سریال تجربه ساعتها مصاحبه در کارهای مستند داشتم. از طرفی کتابهای بسیاری را مطالعه کردهام. از اینرو سعی کردهایم قصههای مختلف این سریال را از موارد واقعی و خاطرات تاریخ شفاهی و زندگی رزمندگان بهره بگیریم و کوشیدیم با نگاهی بدیع به تاریخ شفاهی، این داستانها را برای مخاطب روایت کنیم. ما مصاحبههایی برای مستند ۱۳۵۹ داشتیم که عدهای از آن دوستان الان در قید حیات نیستند. یکی از آنها مربوط به دکتر تجربی بود که در انگلستان زندگی میکرد و برای بحث دفاعمقدس به ایران بازگشته بود و روی درمان مجروحان دفاعمقدس کار میکرد. ایشان در قید حیات نیستند، اما خاطرات ایشان مثل جعبه سیاهی به ما کمک میکند تا آن دوران را ببینیم و با مشکلات و کمبودهایی آشنا شویم که با تلاش دوستان رفع شده بود.
آشنایی با خاطرات واقعی
مخاطب قرار است در این سریال با شخصیتهایی آشنا شود که مابهازایی در آن دوران داشتند. از اینرو وی درباره اینکه چقدر این کاراکترها واقعی است توضیح میدهد: این سریال قطعا از خاطرات و تاریخ شفاهی و اتفاقات و شخصیتپردازی واقعی دوستان داوطلب زرهی لشکر خراسان استفاده شده است. به هر حال جرقه اولیه این سریال از دل خاطرات این دوستان زده شد، بنابراین در جایجای این اثر و در قالب شخصیتهای مختلف داستان دیده میشوند؛ بنابراین مبنای اصلی این داستان شخصیتها و خاطرات آنهاست. وی در ادامه میافزاید: به نظرم مخاطب با سریالها زندگی میکند. من به یاد دارم در دوران کودکی وقتی سریال «سیمرغ» را میدیدم، به قدری روی من تاثیر گذاشته بود که هنوز خاطرات و تصویرش در ذهنم هست. فکر میکنم این سریال هم میتواند برای مخاطب جذاب و تاثیرگذار باشد. چیزی که برای ما در این سریال مهم بود، تحقق شعار «ما میتوانیم» و دیده شدن تلاش برای پیشرفت است. اینکه در مقابل سختیها و مشکلات عقبنشینی نکنیم و نگوییم که نمیشود، بلکه بتوانیم با تلاش و کوشش یک کاری بزرگ رقم بزنیم. این نگاه میتواند به مردم ما و بهخصوص جوانها و نوجوانها بگوید، میتوانند با تلاش و پایمردی خودشان راه جدیدی را آغاز کرده و غیرممکنها را ممکن کنند. بنابراین فکر میکنم این سریال تاثیر خوبی به لحاظ مضمونی روی مخاطب میگذارد. رمضانیمقدم در پایان میگوید: من فکر میکنم تاریخ شفاهی و گذشته واقعی مردمان این سرزمین مثل یک الماس است که باید با تلاش و کوشش و ساییده شدن آن را به شکل جواهر زیبایی خلق کرد. به نظرم مهمترین ویژگی این سریال، بهرهگیری از تاریخ شفاهی و تأکید بر آن است که شاید این روزها بتوان با ژانرهای جذاب، آثار خوبی را برای مخاطب خلق کرد. امیدوارم بتوانیم ما در این مسیر موفق باشیم و این مسیر هر چقدر بهتر ادامه پیدا کند.
بازیگران و نقشها
آرش مجیدی
نقش هاشم مالکی را بازی میکند و دارای شخصیت درونگرا و همچنین شخصیت برونگرایی است. یعنی در فضای کاری و دفاعمقدس شخصیت برونگرایی دارد، ولی در مسائل خانوادگی شخصیت هاشم کاملا تغییر میکند و به یک فرد درونگرا تبدیل میشود که میتواند در این زمینه الگوسازی کند.
سروش جمشیدی
از جوانان آن دوران است و بهخاطر نداشتن خانواده به انحرافهایی افتاده که باعث شده سر از زندان دربیاورد. اما بعد از آزادی از زندان، زندانبان او را از نوجوانی به دست هاشم میسپرد و از این رو او هاشم را برادر بزرگ خود میداند و همین مسأله باعث میشود تا از ابتدا تا پایان سریال این دو در کنار هم باشند.
احمد نجفی
در نقش عزیزآقا بازی میکند که پدر یکی از دو خانوادهای است که در سریال تعریف شده است. او در این سریال سه پسر و یک دختر دارد که وصلتی با خانواده هاشم به وجود میآورد. نجفی در سریال جدید دیگری نیز با عنوان «هشت پا» به کارگردانی احمد معظمی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی بازی کرده که به زودی پخش میشود.
ثریا قاسمی
مادر هاشم مالکی است که متفاوت از همه مادرهایی بوده که تا به امروز بازی کرده است. این بازیگر پیشکسوت و توانا تا امروز نقشهای متفاوتی را در کارنامه خود دارد اما در سالهای اخیر غالبا در نقش مادر دیده میشود. یکی دیگر از جدیدترین سریالهای او مادرسوجان به کارگردانی حسین تبریزی است.
علیرضا استادی
فرمانده مقری در دوران دفاعمقدس است که مثل همیشه چه در بازیاش و چه در کاراکتری که بازی میکند، شیرینی خاصی دارد. این بازیگر اجرای مسابقه شصتادیا را در شبکه دو بر عهده دارد و در این اجرا نیز فضایی مفرح را ایجاد میکند.
احمد کاوری
تجربه کارگردانی درآثار مختلفی از جمله سریال شرم و فصلی از بچه مهندس را دارد. در این سریال نقش یک فرمانده عملیاتی را بازی میکند که بهجای یک فرمانده شهید آغاز به کار میکند.
بهراد خرازی
ایفاگر نقش منفی به نام فریدون در این سریال است که سعی کرده بسیار متفاوت آن را بازی کند. خرازی در سریال جدید مهیار عیار نیز ایفای نقش داشته و در سریال طوبی این شبها همراه مخاطبان است.
مهدی صباغی
نقش جوانی به نام منصور را بازی میکند. این بازیگر توانا در سریال میخواهم زنده بمانم در شبکه نمایش خانگی نیز نقش بهیاد ماندنی را بر عهده داشت.