این موضوع در کنار امضای موافقتنامه ۲۵ساله ایران و چین میتواند اثرگذار باشد. این موضوع را با مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین بررسی کردیم که در ادامه متن آن رامیخوانید.
چین شریک اول تجاری ایران است و در دوران تحریمها نیز در کنار ایران ایستاد. با این کشور سند مشترک ۲۵ساله امضا کردیم، آخرین وضعیت اجرای این سند چگونه است؟
سند ۲۵ساله از سال گذشته وارد مرحله اجرایی شده است. تیرماه ۱۴۰۲کمیسیون مشترک همکاری دو کشور برگزار شدودر آبانماه پارسال نیز آقای مخبر، معاون اول رئیسجمهوری وقت سفری به چین داشتند تا مشکلاتی که بر سر راه قراردادهای اجرایی ذیل سند برای پروژهها نوشته شده بود،حل شود که نمونه آن فاز۲فرودگاه امام خمینی(ره)است که درحال اجراست.البته از اردیبهشتماه امسال تغییراتی در فضای سیاسی کشور رخ داده و هنوز تیم وزارتخانهها شکل نگرفته است. امیدوارم برای روابط با چین از طرف کشور فرد خاصی مشخص کنند تا روند اجرایی سند ۲۵ساله طی شود. دکتر پزشکیان، رئیسجمهوری هم به اجراییشدن این سند و توسعه روابط با چین علاقهمند هستند.
اجرای این سند میتواند روابط تجارت ایران با چین را گسترش دهد؟
تجارت همیشه به نفع طرفین بوده و عامل نفعرساندن است؛ بههرحال حوزه تجارت خارجی ما بهدلیل تحریم دچار کمبودهایی شده، زیرا تجارت خارجی به سه اصل بانک، بیمه و حملونقل وابسته است و ما در این سه حوزه تحریم هستیم؛ در نتیجه مبادلات ما با تمام دنیا از جمله چین تحت تاثیر تحریم قرار میگیرد. تحریم در روابط با کشورها موثر است. اینجا بحث کشور با کشور مطرح نیست، بلکه بنگاه با بنگاه است که باید با یکدیگر کار کنند. بنگاههای بزرگ و بینالمللی که در چین قرار دارند، در شرایط تحریم اگر با ایران کار کنند، تحت تحریم قرار میگیرند و در اینجا دچار مشکلاتی میشویم که باید با واسطههایی این تجارت انجام شود که هزینه مبادله را افزایش میدهد. سند ۲۵ساله عمدتا به روابط زیربنایی اقتصاد مربوط میشود.
ارزیابی شما از تجارت خارجی و صادرات غیرنفتی ما چیست؟
قاعدتا تجارت ما با دنیا بر اساس نفت است و حدود ۸۰درصد صادرات غیرنفتی کشورهم بر پایه نفت یا محصولات معدنی است. کالاییهایی هم که به دنیا صادرمیکنیم، درایرانبه خامفروشی معروفاستودردنیا به تجارت کاملیتی وانرژی آن را میشناسند. البته اکنون بیش از ۹۰ درصد نفت ایران به چین فروخته میشود و بیشترین خریدار پتروشیمی و مواد معدنی ایران چینیها هستند. در سایر محصولات کشور هم مثل فرش، خشکبار، پسته و غیره (محصولات کشاورزی) باز چین جزء مشتریان خوب کالای ایرانی است. در مقابل ما نیازهای وارداتی مثل ماشینآلات صنعتی خود را به دلایل تحریمی از چین تامین میکنیم. چین شریک اول تجاری ماست و حدود ۲۸درصد از مجموع کالاهای صادراتی ایرانی به چین صادر میشود.شریک اول وارداتی ما نیز امارات است و در صادرات هم رتبه خوبی با ایران دارد. این کشور اصولا چیزی تولید نمیکند، بلکه بیشتر صادرات مجدد انجام میدهد. حتی برخی کالاهایی که از ایران به چین میرود، از طریق امارات صادر میشود. اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، بخشی از تجارت خارجی ایران با امارات در سبد معاملاتی ما با چین قرار دارد که سهم چین در تجارت با ایران به بیش از ۴۰ درصد میرسد. این موضوع به خودی خود خوب نیست و باید شرکای تجاری ما متنوع باشند.
تجارت ما با چین به چه میزان است؟
رکورد ارزش تجارت ایران با چین در سال ۲۰۱۴بود که با احتساب صادرات نفت به۵۱.۸میلیارد دلار رسیده بود. بعد از آن بهدلیل تحریمها و کرونا این رقم نزولی شد؛ هرچند کرونا به کاهش تجارت در دنیا دامن زد. با این حال از سال ۲۰۱۵ به بعد روند تجارت ما با چین به دلایل مختلف مانند کاهش قیمت نفت افت کرد، ولی در چند سال گذشته تجارت ایران با چین رشد پیدا کرده و الان به بیش از ۳۰میلیارددلار رسیده است. امیدواریم تا پایان سال میلادی ۲۰۲۴ با احتساب نفت به بیش از ۳۸ میلیارد دلار برسد.
درسهسال گذشته تجارت باهمسایگان موردتاکیدقرارگرفته بود،این موضوع رابا توجه به ظرفیتهای کشورچگونه ارزیابی میکنید؟
بهصورت طبیعی در دنیا همسایگان بهترین شرکای تجاری هستند، زیرا مبادلات با آنها بسیار راحتتر است و نیاز به لجستیک ندارد. با کشورهای همسایه از راههای زمینی ارتباط داریم. کشورهای همسایه ما در سال حدود ۲۰۰۰ میلیارد دلار تجارت دارند که ما فقط بخش کوچکی از را توانستیم به دست بیاوریم. حتی در بهترین حالت و اگر تحریم هم نباشیم، نمیتوانیم تامینکننده نیاز همسایگانمان، بهخصوص در حوزههای فناوری و صنعتی باشیم. امروز بهدلیل تحریمها مجبوریم کالای خود را به امارات ببریم و از این طریق آن را صادر کنیم. بهنوعی امارات به سکوی پرتاب صادراتی ما تبدیل شده است. البته در برخی کشورهای همسایه، تجارت ما تحت تاثیر رقبای قدرتمند قرار میگیرد و نمیتوانیم با آنها رقابت کنیم. اگر تحریم نباشد، میتوانیم با کشورهای همسایه ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار مبادله داشته باشیم، زیرا برخی از نیازهای همسایگان در حوزههای لوکس و لاکچری و هایتک است که نمیتوانیم آنها را تامین کنیم.
به نظر شما چرا به نقطه مطلوب نرسیدهایم؟
مدل اقتصادی مااینگونه است.اکنون بیش از ۸۰ درصد صادرات مابه دنیا مواد خام است وبهجز مواد معدنی و صادرات محصولات بر پایه نفت، در سال فقط حدود هشت میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داریم. اگر این رقم را دوبرابر کنیم تاثیری نخواهد داشت، البته بسیاری ازکشورها مثل استرالیا موادخام میفروشندیامثلا کشوری مثل شیلی تامینکننده مس است. هر کشوری شرایط و ظرفیتهایی دارد. امروز انتظار نداریم که عربستان محصولات هایتک یا پتروشیمی بفروشد.مدل اقتصادی هرکشوری باید بر اساس داشتههایش باشد و بر اساس آن نقش خودش را در بازار جهانی تعریف کند. باید از نقش و اندازه هر کشوری شناخت دقیق داشته باشیم تا بتوانیم تجارتمان را گسترش دهیم.
تاثیر تصمیمگیریها دراین موضوع چقدر است، مثلا کارشناسان و فعالان بخش خصوصی از تصمیمات سیاستگذار و دولت انتقاد میکنند؟
این انتقادات درست نیست، زیرابخش خصوصی نیز درهمین روابط وهمین اقتصاد تولید میکند. اگر بخش خصوصی بایک سازوکار دیگری فعالیت داشت، آیا میتوانست آنجا کار و رقابت کند. عموما ایرانیها اینجا پول درمیآورند و به خارج میبرند که این فعالیت اقتصادی نیست. امروز یکی از منابع درآمد هندیها از طریق مهاجرانی است که در تمام دنیا کار میکنند، ولی درآمدی را که دارند، به هند میفرستند یا ترکها در آلمان کار میکنند و پولهای خود را به ترکیه میفرستند.
توصیه شما به دولت چهاردهم چیست؟
درحوزه تجارت خارجی کالاهایی که میتوانیم دردنیا عرضه کنیم،بسیار اندک است واگر موادخام را کنار بگذاریم، کالای ساختهشده بسیار کمی برای صادرات داریم که بیشترمحصولات کشاورزی است.امروز ایران رادردنیا بهجز با نفت و پتروشیمی، با محصولات کشاورزی مثل پسته، زعفران و غیره میشناسند. زمانی میتوانیم در تجارت جهانی موثر باشیم که منهای حوزه نفت و گاز و مواد معدنی، در حوزه کالایی هم موثر عمل کنیم. سایرکشورهای دنیا چه کار کردند؛ کالایی ساختند که در بازارهای جهانی قابل رقابت است و از این طریق برندهای ملی خود را ایجاد کردند.سالها در ترکیه لوازم خانگی با برند ترکیهای نداشتیم و آنچه تولید میشد برندهای آلمانی بود، اما امروز برندهای ترکی بهدلیل همجواری باکمپانیهای آلمانی توانستهاند خودشان را در دنیا مطرح کنند. دولت چهاردهم باید اقداماتی راانجام دهدکه ابتدا بخش خصوصی توانمند شود و پس از آن شرایطی را فراهم کند تا محصولات ایرانی باکیفیت وارد بازارهای جهانی شود.
اثر تحریم صفر نمیشود
استقلال با انزوا فرق میکند و باید یاد بگیریم وارد عرصه تولید جهانی شویم. تولید یک مقوله جهانی است و ملی نیست. امروز یک کالا با برند کرهای بهطور کامل در کره ساخته نمیشود؛ بهعنوان مثال موتور آن در چین ساخته شده، اما تحت برند کرهای به بازار جهانی عرضه میشود. از این رو نبایدصرفا داخلیسازی محصولات مد نظر باشد، بلکه باید به برندسازی موفق توجه شود. در این صورت وضعیت سفره مردم نیز بهبود پیدا میکند.اقدامی که دولت چهاردهم درحوزه خارجی باید انجام دهد این است که نخست بهدنبال رفع تحریمها برود و دوم در کنار آن باید اثرات تحریمها دراقتصاد ایران را به حداقل برساند. باید به زنجیره تولید جهانی برگردیم، البته امروز تولیدکنندگان در بازار رقیبی ندارند و کالای بیکیفیتی تولید میکنند که این کالا در بازار جهانی توانایی رقابت ندارد، در حالی که اول باید در داخل کشور رقابتکردن را یاد بگیرند و بعد به بازار جهانی بروند.هرچند برطرفکردن تحریمها در اختیار ما نیست و یک موضوع دوطرفه است، اما ۵۰درصد اختیاررفع تحریم دست ماست و۵۰درصد دست طرف متقابل است؛ بنابراین باید اول سعی کنیم بامذاکره تحریم رابرداریم، ولی درکنارآن بهدلیل اینکه اختیار رفع تحریم را نداریم، باید به فکر این باشیم که چه کار کنیم که اثرتحریم واقتصاد ایران به حداقل برسد.اثرتحریمها صفر نمیشود،امامیتوان آن را مدیریت کرد ومدیریت تحریم را بر اقتصادکشور داشته باشیم.این موضوع باید باهمفکری سلایق ودیدگاههای مختلف اقتصادی و سیاسی انجام شود. مهمترین وظیفه دولت چهاردهم در حوزه داخلی مبارزه با فساد اقتصادی و باندهای قدرت درکشور است. امروز مردم در حوزه اقتصادی مشکلاتی دارند، اماچندبرابر آن ازتبعیضها و فساد رنج میبرند؛ اینکه استخریک نفردر تهران۱۰۰متراست؛ ولی یک نفر در نقطه دیگری از تهران برای۴۰متر مسکن اجارهای مشکل دارد. این فاصله و تبعیض میتواند خطرات اجتماعی بهدنبال داشته باشد.