حضرت امام(ره) در دیدار با تعدادی از مسئولان نگهداری از اسرای عراق فرمودند: «باید جوانان ما و کسانی که مسئول نگهداری اسرا و پناهندگان هستند، طعم شیرین رحمت اسلام را به آنها بچشانند و با آنها آنگونه رفتار کنند که امیرالمؤمنین با ابنملجم رفتار فرمود تا اسرا که ضربه روحی خوردند، احساس جبران کنند و بعدها در سلک مبلغان اسلام و فداکاران آن قرار بگیرند و آنها مهمانان جمهوری اسلامی ایران هستند.»
با این توصیه امام، وظیفه ما مسئولان نگهداری از اسرای عراقی خیلی سنگینتر شد. به همین دلیل مسئولان نگهداری به کار فرهنگی روی آوردند و مهمترین مسأله این بود تا اسرا رحمت دین اسلام را حس کنند. مسئولان باید با رفتار انسانی خود، حقیقت اسلام را به آنها نشان میدادند. نتیجه برخوردهای انسانی و اسلامی با اسرای عراقی این شد که تعداد زیادی از اسرا درخواست پناهندگی بدهند. زمان پذیرفته شدن قطعنامه، خیلیها درخواست ماندن داشتند اما صلیبسرخ چندان به عراقیها آزادی عمل نمیداد. ۱۰هزار و ۶۳۴ نفر از اسرای عراقی درخواست پناهندگی دادند و در نهایت ۷۶۳۴ نفر پناهنده مطلق شدند و در ایران ماندند و در قالب گردانهای احرار در مناطق عملیاتی مختلف شرکت کردند که ۴۲۶ نفر از آنها شهید و حدود هزار نفر نیز جانباز شدند. اگر محدودیتهای صلیبسرخ نبود، این آمار بیشتر هم میشد. خیلی از همین پناهندهها بعدها از جبهه برای من و مسئولان دیگر کمپ اسرا نامه مینوشتند و ابراز دلتنگی میکردند.
فوتبال با مردان آهنین
اسرای دربند ایرانی درعراق در حد بخورونمیر تغذیه میشدند و با کمترین امکانات، زندگی خود رامیگذراندند. هرچند که ابتکارات و فعالیتهای مختلف فرهنگی، ورزشی، عقیدتی، آموزشی و...هفتهها وساعتهای آنها را پر کرده بود، بهطوریکه با کمبود وقت مواجه میشدند.در ایران هم مسئولان نگهداری اسرای عراقی اقدام به برگزاری مسابقه فوتبال بین اسیران عراقی و رزمندگان ایران کردند که ماجرا از این قرار است: بین اسرای ایرانی دو مسابقه فوتبال در ورزشگاه تختی که در آن ایام تعدادی از اسرا در آنجا مستقر بودند، برگزار شد. سالهای ۵۸ تا ۶۲ سالهای بحران بود و دشمن در تلاش بود که ایران را به عدم رعایت حقوقبشر متهم کند و منافقین هم فعال موضوع بودند؛ درحالیکه در بعضی از مواقع امکانات آموزشی و رفاهی بیشتری برای اسرای عراقی فراهم بود و آنها هیچ مشکلی جز اینکه اسیر بودند، نداشتهاند. البته مشکل مذکور طبیعی بوده و هر اسیری بهعلت دوری از خانواده و وطن خود و سلب آزادیاش با آن روبهرو میشد. در اردوگاههای ایران سعی میشده برای جبران آن، برای اسرای عراقی تفریحات و سرگرمیها و انواع ورزش تدارک دیده شود و حتی آنها را به مسافرتهای شهری و خارج از شهر میبردند. گاهی بعد از مدت زمانی با هماهنگی صلیبسرخ و هلالاحمر تعدادی از خانوادههای اسرای عراقی به ایران آمده و با اسیران خود دیدار میکردند؛ درحالیکه رژیم بعث عراق هیچکدام از این مبانی را رعایت نمیکرد.بر همین اساس نادر حلیمی، مسئول اطلاعات وقت و دیگر دوستان بر این میشوند که یک حرکت انقلابی انجام دهند که اولین اقدام آن برگزاری مسابقه فوتبال بین اسرای عراقی و رزمندگان ایران بود که در ورزشگاه تختی برگزار شد و این عکسها مربوط به بازی اول است.تیم رزمندگان متشکل از کریم آتشی، آبنیکی، شهید بهرام شهپریان، شهید حسین صیدی، حسن محمدی، عباس شعاعی، شهید حسینی، رحمان احمدی، محمد نقوی، خلیل غفاری، رجب چمبرکی، اصغر زارع، اصغر قلابدوز، زندهیاد صدرا... بیسادی، حسین پیرهادی، حسین کرمی، جواد موسوی، رضا مرادی، اسفندیار یادگاری و مصطفی الهی بودند.تیم فوتبال اسرای عراق با پیراهن سفید و نوشته روی سینه با عنوان مرکز کارآفرینی و اشتغال قزلحصار در زمین وارد شد. تیم فوتبال عراق دوچهره سرشناس داشتند که یکی از آنها شوکت عبدا...، مهاجم تیم ملی عراق بود.هر دو مسابقه با پیروزی تیم رزمندگان ایران به پایان رسید. در پایان مسابقه هدایای دوطرف رد و بدل شد که عراقیها قابهای حصیری جالب از ائمهاطهار درست کرده بودند. نکته این بود که صداوسیما در آن زمان از این فوتبال تصویربرداری کرده است.
در عکس اسامی تمامی رزمندگان را نتوانستیم شناسایی کنیم ولی بعضی از آنها به شرح ذیل هستند:از راست ایستاده نفر سوم شهید بهرام شهپریان، نفر ششم برادر حسن محمدی، نفر نهم شهید حسین صیدی و نفر چهاردهم عباس شعاعی.