غلبه بر مشکلات کشور با فرهنگ عاشورایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد

غلبه بر مشکلات کشور با فرهنگ عاشورایی

اجرای شبیه‌خوانی معیار و ارائه الگوی اصیل از این هنر نمایشی آیینی را بررسی کرده‌ایم

تعزیه بدون معیار

هر سال همزمان با ماه محرم و صفر و ایام عزای حسینی، مجالس تعزیه مورد توجه قرار می‌گیرند و شاهد هستیم که در گوشه‌وکنار شهرها و روستاها به این هنر کهن نمایشی ایران توجه می‌شود اما واقعا تعزیه این چیزی است که ما در گوشه‌وکنار خیابان شاهد آن هستیم؟ آیا این هنر که حتی جهانیان از داشته‌های آن برای اعتلای هنر نمایش خود استفاده‌ کردند، همین چیزی است که مختصر در چند مجلس روایت می‌شود؟ این‌که می‌گویند در روزگاری نه‌چندان دور در همین تهران و تکیه دولت با هزار مخاطب، تعزیه‌هایی اجرا می‌شده که از جذابیت‌های بصری بسیاری همچون استفاده از نسخه‌های معتبر، تعزیه‌خوانانی تراز با صدایی گیرا و مسلط بر موسیقی، ابزار و یراق، اسب و شتر، در کنار کهن‌سازهای بومی آنچنان خودنمایی می‌کردند که دل سنگ را هم برای خاندان رسول‌ا... به گریه می‌انداختند، کجا هستند و چرا ما هرچه غور می‌کنیم، در گوشه‌گوشه ایران هم چنین شکوهی را نمی‌بینیم؟
کد خبر: ۱۴۶۹۱۱۱
نویسنده فاطمه رستمی‌

معیار؛ دوران طلایی شبیه‌خوانی
گرچه همچنان در شهرها و روستاهای کشور مثل نوش‌آباد، کاشمر، آران و بیدگل و... مجالسی برگزار می‌شود که نزدیک به تعزیه‌های معیار از دوران طلایی این هنر هستند، اما چرا از چنین هنر ملی که ثبت جهانی شده و هنوز تئاتر غرب از دستاوردهای آن همچون تکنیک فاصله‌گذاری، دراماتورژی، اجرای محیطی، رنگ‌شناسی و نمادپردازی استفاده می‌کند، یک اجرای معیار در همین شهر تهران نداریم که مخاطب نسل جوان امروزی را درگیر اجرای این هنر ملی کند. فراموش نکنیم که در جهان معاصر، برای حفظ و نگهداری از سنت‌ها باید زمینه استفاده از تکنیک‌های جدید در هنر را فراهم کرد تا با نسل جدید ارتباط برقرار کند اما شاهدیم مدیران فرهنگی و هنری و چندین و چند کانون، دفتر، انجمن، موسسه و... که از بودجه‌های دولتی بهره می‌گیرند، در سالیان متمادی حتی نتوانسته‌اند یک تعزیه معیار در همین شهر تهران اجرا کنند. این در حالی است که امروز شاهد هستیم بسیاری از نمایش‌های میدانی بزرگ که از داشته‌های تعزیه استفاده می‌کنند، به‌راحتی مخاطبانی دارند که حاضر هستند برای دیدن این اجراها هزینه‌های بالایی پرداخت کنند که نمونه اخیر آن نمایش «نبرد رستم و سهراب» حسین پارسایی است.

راه‌های امتحان‌شده چگونه مسدود می‌شوند؟
هنر تعزیه فرازونشیب‌های زیادی را در دل تاریخ به خود دیده اما از همه آنها سربلند بیرون آمده؛ از شکل‌گیری سنت‌های نمادپردازانه در دوران صفوی، تا توجه به لباس‌های رزم‌گونه در دولت زندیه، از اوج‌گیری این هنر در عصر قاجار با تکیه دولت و ورود اسب و احشام برای جلوه‌گری بیشتر این هنر تا ممنوعیت این هنر در دوران پهلوی و توجه دوباره به این هنر در دوران انقلاب اسلامی، همه گوشه‌ای از سرنوشت پیچیده این هنر ملی ایران است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم اگرچه این هنر مورد توجه قرار گرفت و حتی شاهد بودیم که تعزیه‌های تراز و باکیفیتی در دهه 60 در تالار محراب برگزار می‌شد تا نسل جوان با این هنر آشنا شوند اما با برخی روایت‌های نادرست درباره مفاهیم تعزیه از اواخر دهه 60 تا اوسط دهه 70 برخی مشکلات فقهی برای شبیه‌خوانی به وجود آمد و همین امر باعث شد تا آن تعزیه‌های معیاری که در تالار محراب اجرا می‌شد به دست فراموشی سپرده شود، اما پس از رفع چنین مشکلاتی از دهه 80 دوباره توجه به هنر تعزیه رنگ‌وبوی جدید به خود گرفت و شاهد بودیم در این دوران تعزیه‌های معیاری در محوطه باز تئاتر شهر و گاهی هم در فرهنگسرای خاوران شروع به اجرا کردند اما باز هم تغییر مدیریت‌ها باعث شدند تا این روند ادامه پیدا نکند و رفته‌رفته تعزیه‌خوانی محدود به اجراهایی شود که سه تا پنج تعزیه‌خوان در گوشه‌ای از شهر به شبیه‌خوانی می‌پرداختند. اگرچه تعزیه‌های کوچک به‌عنوان یک سنت همیشه در شهرهای کوچک و روستاها، جریان داشته اما چرا در دل شهرهای بزرگ که عنصر جذابیت نمایشی باید مدنظر باشد، نهاد یا کانونی به این موضوع توجه نشان نداده است، تا امروز یک نمایش قابل قبول و معیار داشته باشیم و از این اجراهای تعزیه روستایی که برای رفع تکلیف و دادن بیلان کاری توسط همین دفترهای نمایش و کانون‌ها در پهنه رودکی، فرهنگسرای نیاوران، خیمه هفت‌تیر و... است، جلوگیری شود.

شکوه تاریخی تعزیه کجاست؟
مقایسه تعزیه‌های امروزی با دوران طلایی شبیه‌ خوانی که در تکیه دولت تهران و عصر ناصری رونق داشت، خود گواهی بر این موضوع است که با این روند نمی‌توان به آینده این هنر آیینی، در شرایطی که از منظر فرم و محتوا بیش از حد مجمل و موجز شده و از شکوه تاریخی خود فاصله گرفته، امیدوار بود. در این گذار، تعزیه چه به لحاظ شاخصه‌های نمایشی، چه از منظر تاثیرپذیری از باورها و رسوم مناطق، چه از منظر بیان، گفتار و سبک شعری، چه از نظرگاه موسیقی و ردیف‌های آوازی، همچنین ناظر بر استفاده از ادوات و آلات و محل اجرا، تحولات چشمگیری داشته است. در این وضعیت لازم بوده و هست که مدیران فرهنگی و هنری، برای زنده‌کردن تعزیه معیار و خلق مجالس شبیه‌خوانی شکوهمند اقدامی کنند. اگر امروز تعزیه به هنری محقر و مجالسی به دور از اصالت، بدون بهره‌مندی از ادوات و آلات جنگی، موسیقی بومی جذاب و... بدل شده، می‌توان مسئولان و بانیان پاسداری از این هنر را که از قضا در مواردی خودشان هم در شبیه‌خوانی دستی بر آتش داشته و دارند، مقصر وضع کنونی دانست. ترک فعل مدیران و بی‌توجهی به سیری که تعزیه در سال‌های اخیر طی کرده، احتمال پیوندی که تعزیه می‌توانست با تئاتر برقرار کند و تاثیرگذاری متقابل آنها بر یکدیگر و توسعه دوجانبه را سلب کرده؛ سال‌هاست شیوه روایی بی‌همتای تعزیه تراز ایرانی، در تئاتر اروپا تاثیر گذاشته و حتی موجب آفرینش مکاتبی در هنرهای نمایشی آنها شده، این در حالی است که سر خودمان در کامیابی از ظرفیت‌های تعزیه، از منظر هنری و حتی تجاری بی‌کلاه مانده است! 

عظمت و شکوه؛ جزء جدایی‌ناپذیر تعزیه
تعزیه از معدود هنرهای نمایشی جهان است که اگر اصیل باشد، عظمت و شکوه را می‌توان در تمامی ارکانش اعم‌از شعر، موسیقی، لباس و... مشاهده کرد که نمونه‌هایی از بزرگی این هنر را می‌‍‌‌‌‌‌توان در کتاب‌ها و پژوهش‌هایی که به چاپ رسیده شاهد بود و حتی در برنامه «مجلس واقعه» آریا عظیمی‌نژاد شبکه نسیم هم به گوشه‌ای از این موارد پرداخته شد. اصلا شکوه و عظمت در برگزاری تعزیه که نمایشی میدانی است و این شکوه بااستفاده از موسیقی رزمی و شورانگیز، احشامی که در روایت میدان نبرد به‌کار گرفته می‌شوند از جمله اسب و شتر، پوشش‌هایی نمادین و رنگی شبیه‌خوانان و… محقق می‌شود و جزء جدایی‌ناپذیر از هنر تعزیه است. با این تفاسیر اما در روزگاری که جذابیت‌های نمایشی به اوج دوران خودشان رسیده‌اند و شاهد هستیم که نمایش‌های بزرگ با پروداکشن‌های عظیم در بوستان‌های شهر هم روی صحنه می‌روند اما خود هنر تعزیه به‌ویژه از نوع معیار آن در  نوعی غربت قرار گرفته که شاهد هستیم، متولیان دولتی که باید حافظ این هنر آئینی و سنتی باشند هم با ترک فعل بر محجوریت آن می‌افزایند، مثلا مدیری که چندین سال در کانون تئاتر دینی اداره کل هنرهای نمایشی حضور داشت، خود نیز اعتقادی بر شکوه تاریخی هنر تعزیه ندارد و تاکید دارد که شبیه‌خوانی باید به همان صورت مهجور و روستایی‌اش اجرا شود.

هم‌نشینی تجهیزات نمایشی با بافت فرهنگی تعزیه
استفاده از تجهیزات نمایشی برای جذابیت تعزیه بالغ بر ۲۰۰ سال اخیر یعنی بعد از دوره زندیه و صفویه توسعه یافته است و این امکان وجود دارد که با تکیه بر بافت فرهنگی تعزیه و مطابق با مبادی و آداب تعزیه‌خوانی، از ارکان و تجهیزات نمایشی امروزی با هدف جذب مخاطبان بیشتر استفاده کرد و با کمک ظرفیت‌های ذاتی تعزیه، طیف تماشاگران آن را گسترش داد. مثل دوران قاجار که با ساخت تکیه دولت زمینه حضور احشام با حفظ سنت‌های نمایشی فراهم شد و شکوه تاریخی آن رقم خورد. امروزه برخورد نوجوانان و جوانان با شبیه‌خوانی و تضمین درک متقابل آنها از تعزیه، نیازمند افزودن جلوه‌های نمایشی جدید و طراحی تعزیه به شکل قابل‌رقابت با دیگر تولیدات نمایشی یا تئاترهای مدرنی است که این گروه سنی مخاطبش هستند. بنابراین اگر فضایی مانند تکیه‌دولت وجود داشته باشد تا تعزیه با دست بازتر و همراه با عناصری مانند اسب، شتر ، گروه موسیقی کامل و مبتنی‌بر مبانی سازهای بومی و موسیقی رزمی برگزار شود، همین وجه تمایز شبیه‌خوانی با سایر اجراهایی که جوانان شاهدش هستند، آنها را مخاطب ثابت مجالس تعزیه می‌کند.

تعزیه‌های عاشورایی تحت شدیدترین آسیب‌ها
اگرچه شبیه‌خوانی فقط به واقعه عاشورا نمی‌پردازد اما هسته مرکزی تعزیه‌ها همان واقعه عاشوراست و اتفاقا همین مجالس، بیشترین آسیب را هم دیدهاند و بیش از دیگر انواع تعزیه نیاز به معیارسازی دارد. تعزیه در ساحت نمایشی،آیینی از آنجایی که تلاش می‌کند حادثه‌ای واقعی از تاریخ اسلام را به تصویر بکشد، عدول از واقعیت‌هایی که با هدف تعزیت و سوگواری روایت می‌شود، در واقع دستبرد به تاریخ اسلام است که طبیعتا جایز نیست. بر همین اساس وقتی مجالس کوچک و روستایی زیاد می‌شود و تعزیه معیاری هم وجود ندارد. زمینه انحراف و دست‌بردن در نسخ تعزیه بیشتر می‌شود و به‌دلیل عدم‌آگاهی اجراگران از این معیارها ماهیت این هنر دچار چالش می‌شود. این در حالی است که تعزیه معیار یا تعیین معیار برای تعزیه، که تجمیع چندین و چند هنر است، با استفاده از فلسفه و هدف از شکل‌گیری این هنر آیینی دست‌یافتنی است و هر ابداع و بدعتی که تعزیه را از هدفی که برای آن ایجاد شده دور کند، طبیعتا این هنر را از محدوده و معیار، میزان و تراز خارج کرده است. 

تعزیه و قراردادهایی باورپذیر
قراردادهای هنر آیینی تعزیه به‌راحتی توسط مخاطب این اثر پذیرفته می‌شود و حفظ و رعایت این قراردادها درواقع حفظ هویت و بن‌مایه این هنر است و سختی کار همین‌جاست که تعزیه باید مطابق اصولش برگزار شود از سویی مانند هر هنر پیشرویی دنبال نوآوری هم هست؛ نکته شگفت تعزیه و قراردادهایش آنجاست که مخاطب شبیه‌خوانی با یک‌بار تماشای تعزیه با این فرم اجرایی ارتباط برقرار می‌کند و قراری که اجراگران به‌واسطه نشانه‌ها با وی می‌گذارند را می‌پذیرد. رعایت همین معیارهای اصیل و ساده تا جزئیات دقیق و عمیق‌تر، همگی در دستیابی به تعزیه معیار موثر است. اما متاسفانه هم اکنون اگر گردشگرانی خارجی یا علاقه‌مندان به این هنر نمایشی و آیینی در سفر به ایران، دنبال تماشای یک تعزیه اصیل و معیار باشند، نه مرکزی برای ارائه این مجالس در کشور وجود دارد که در شأن تماشاگر خارجی باشد نه موزه یا مثلا دپارتمانی که از این هنر و تاریخچه آن، ابزار و ادوات شناسنامه‌دار تعزیه، نسخ دست‌اول شبیه‌خوانی نگهداری کند و گردشگران بتوانند علاوه‌بر تماشای تعزیه معیار، از این موزه رسمی و کامل هم بازدید داشته باشند. 

تعزیه را به ریل برگردانیم
برای بررسی وضعیت برگزاری مجالس تعزیه مطابق معیارها و نیازمندی‌های آن، با حمید نیلی، مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی گفت‌وگویی داشتیم؛ به گفته نیلی؛ اگر اضلاع مختلف یک تعزیه که در حد نمونه استاندارد و معیار باشد را بررسی کنیم، شاهد شعر و محتوای معنادار و فاخر آن می‌شویم که طبیعتا از نسخ مجالس اصیل و وثیق برآمده و این ویژگی‌ها موجب قوام و مطلوبیت تعزیه می‌شود و می‌تواند الگوی سایر اجراگران یا مجلس گردانان جوان‌تر باشد. 

مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی ضمن تایید این‌که در مواردی تعزیه از معیار خارج شده و نیازمند تعیین الگوی معین برای حفظ اصالت این هنر آیینی هستیم، به جام‌جم این‌طور گفت: در ادوار مختلف و سالیان سال، نسخ و اشعاری به مجالس اضافه شده که متاسفانه قدرت و استحکام لازم را ندارند و یکی از وظایف مجموعه هنرهای نمایشی کشور می‌تواند بازگردانی تعزیه به ریل خود باشد که پیش از این تجربه شده و قاعده روشنی هم دارد. 

تنزیل تعزیه به اجراهای روستایی و کوچک
با این‌که مدیر مرکز هنرهای نمایشی کشور اذعان کرد که بازگردانی تعزیه و در ادامه توسعه این هنر جزو وظایف این دستگاه است، اما آنچه در واقعیت وجود دارد، تنزیل تعزیه به اجراهای روستایی و کوچک است که با تعداد معدودی بانی و اجراگر برگزار می‌شود و نمی‌توان نقش نهادهای رسمی و مسئول مانند اداره کل هنرهای نمایشی، حوزه هنری و... را که با کوچک‌سازی این هنر، موجب کاهش اعتبار آن در افکارعمومی و فضای حرفه‌ای شده‌اند انکار کرد. 

ترک فعل مسئولان در مدل‌سازی از تعزیه معیار
شاید مسئولان هنری روی کاغذ قائل به الگوسازی از طریق تعزیه معیار هستند، ولی وضعیت به‌صورتی‌است که در مدل‌سازی از شبیه‌خوانی، به کم‌کاری و نوعی ترک فعل محکوم می‌شوند و عجیب آن‌که اکثر متولیان و مسئولان در نهادهای مربوط، خودشان از متخصصان این هنر آیینی هستند و ظاهرا روی بقای شبیه‌خوانی اصیل غیرت دارند، اما این حساسیت‌ها انتزاعی است و در عمل شاهد دستاورد عینی نیستیم. چنین وضعیتی در حالی ایجاد شده که در دهه ۶۰، مشخصا در سال‌های ۶۲ و ۶۳ تالار محراب در تهران اقدام به برگزاری تعزیه‌هایی معیار کرد که تماشاگران قابل‌توجهی هم داشت. همچنین محوطه تئاترشهر نیز در دهه 80 بارها برای هنرنمایی تعزیه‌خوانان مجالسی را تدارک دید. طبیعتا حالا نیاز است بعد از ۴۰ سال، دست‌کم تعزیه در موقعیتی قرار بگیرد که بتواند از امکانات موجود و بسترهای تازه هنرهای نمایشی کشور، سهمی شایسته برای عرض‌اندام ملی و بین‌المللی داشته باشد. این‌که مثل محرم امسال فضایی مانند پهنه تالار رودکی، چند صباحی میزبان برگزاری تعدادی تعزیه، آن هم مجالسی مختصر و ساده‌سازی‌شده باشند، هرگز آرمان احیای تکیه‌دولت و مجالس تعزیه باشکوه آن را برآورده نخواهد کرد. 

اجرای نسخ اصیل تعزیه یا کوچک‌کردن شبیه‌خوانی
پیرامون همین موضوع از کوروش زارعی، رئیس مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی نیز پرسیدیم که آیا امروز تعزیه معیاری در کشور وجود دارد و اصلا نیازمندی‌های احیای تعزیه مطابق معیارهای تعزیه‌هایی که در تکیه‌دولت برگزار می‌شد، چیست؟ وی در پاسخ به این سؤال به جام‌جم توضیح داد: چند سال است که در زمینه تعزیه معیار بحث شده و به همین منظور شروع به تصحیح نسخ کرده‌ایم. یکی از اقدامات لازم این بود که نسخ تعزیه را از نظر طول زمانی اجرا، تا اندازه حوصله مخاطب امروزی کوتاه کنیم. درواقع از شاخصه‌هایی که می‌توان برای تعزیه تراز و معیار نام برد، اجرای نسخ اصیل و اجرای اصیل این نسخ است. 

وی ادامه داد: در برخی نسخ تعزیه، گاهی داستانک‌ها و روایت‌های فرعی ایجاد شده که هیچ کمکی هم به اهداف اصیل تعزیه نمی‌کند. در سال‌های اخیر در دفتر تعزیه و هنرهای آیینی هدف ما این بود که متون تعزیه را جامع و خلاصه کنیم و با زدودن تحریفات، مدت زمان اجرای آن را به حدود یک‌‌ساعت‌ونیم برسانیم تا اصل قصه با کیفیت روایت شود، ضمن این‌که در حوصله تماشاگر امروزی نیز بگنجد. 

به گفته این مدیر هنری، ساماندهی مدت‌زمان اجرای تعزیه یکی از معیارهای مهمی است که مدیران فرهنگی درصدد تحکیم آن هستند و نسخ اصلاح‌شده تعزیه را نیز منتشر خواهند کرد. 

نیلی نیز در ادامه همین بحث اضافه کرد: همکاری برخی نهادها برای ارائه تعزیه معیار موجب تبلیغ و اشاعه این دست مجالس بااصالت می‌شود و تصویر بیرونی که نهادها و دستگاه‌ها از تعزیه ارائه می‌دهند بیش از پیش این هنر را به معیارها و ترازهای معنوی و هنری نزدیک می‌کند. 

مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی با بیان این‌که تعزیه قدمت چندصدساله دارد و مستشاران خارجی در مکتوباتی که به‌جا گذاشته‌اند از این هنر آیینی یاد کرده‌اند، این‌طور گفت: هنر تعزیه دغدغه‌مندان زیادی دارد. در شهرهای گوناگون مانند تفرش، کاشمر، کاشان، سبزوار و... تعزیه‌هایی مستند و معیار اجرا می‌شود و نسخی که استفاده می‌کنند معتبر است. ما نیز باید به الگو قرارگرفتن این مجالس کمک کنیم تا همه مجالس تعزیه خود را به معیارها نزدیک‌تر کنند. 

نیلی همچنین عنوان کرد: همین حالا کانون نمایش‌های آیینی و سنتی، معرفی تعزیه‌های معیار و الگوهای اصیل را عهده‌دار است و مشکل تعزیه صرفا وجود یک مکان نیست بلکه احیا و بازنویسی نسخ و ارائه مجلس‌های تعزیه بااصالت، موجب ارتقا و توسعه این هنر خواهد شد. 

تعزیه معیار را فدای جذابیت کاذب نکنیم
یکی از آسیب‌هایی که تعزیه را با خطر تحریف و دوری از اصالت مواجه می‌کند، بی‌توجهی فضای دانشگاه‌های هنری به انجام کار علمی روی این هنر و تعریف واحدهای درسی برای تربیت کارشناسانی است که تعزیه معیار را بشناسند و درصدد زنده‌نگاه‌داشتن قواعد آن باشند. کوروش زارعی معتقد است فضای آکادمیک می‌تواند سرمنشایی برای دستیابی به تعزیه معیار باشد. وی با تاکید به این‌که اصالت هنر ارزشمندی مانند تعزیه نباید فدای جذابیت‌های بدعت‌گذاری‌شده در این هنر آیینی شود، متذکر شد: سال ۹۷ تعدادی از نخبگان عرصه هنرهای نمایشی محضر رهبر انقلاب حاضر شدیم و دغدغه‌ای مطرح شد مبنی بر این‌که باید گونه‌ها و شکل‌های نمایش ایرانی ازجمله تعزیه، در دانشگاه‌های هنر تعریف شوند و جایگاه روشنی داشته باشند. 

رئیس مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری تصریح کرد: گرچه تئاتر هنری غربی است اما ما گونه‌های نمایشی ایرانی داریم که می‌توانیم به‌عنوان رشته‌های تحصیلی خاصی در دانشگاه‌های هنری به آموزش آن بپردازیم. براساس همین اعلام نیاز قرار شد اساتید مطرح این رشته‌های هنری ازجمله استادان داوود فتحعلی‌بیگی، محمدحسین ناصربخت و... رشته نمایش ایرانی را تعریف کنند که از سال آینده در دانشگاه سوره این رشته تحصیلی دانشجو می‌پذیرد. فکر می‌کنم می‌توان امیدوار بود از سوی دانشگاه فضای ترویج تعزیه معیار تسهیل شود. 

آفت موازی‌کاری در دستگاه‌های فرهنگی
نیلی نیز تاکید دارد که هر دستگاهی باید وظیفه خود را در قبال فرهنگ و هنر به‌درستی انجام دهد. وی در مورد اهمیت کار دانشگاهی و نقش دیگران در اجرای تعزیه‌های معیار و اصیل با اشاره به این‌که در حوزه فرهنگ اقدامات موازی زیاد به چشم می‌خورد، گفت: امیدوارم بتوانیم در برخی نقاط اشتراکی تعاملات سازنده‌ای با سایر دستگاه‌ها داشته باشیم. البته که متولی عرصه فرهنگ و هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و در همکاری با حوزه هنری با شبکه‌های اجتماعی که دارد می‌توانیم برای تعزیه و آینده کار اندیشه کرد. تعزیه نیاز به بازنگری دارد و جاافتادن تعزیه معیار و الگوگیری از مجالسی که متناسب با اصول، اجرا می‌شوند، هم‌افزایی دستگاه‌های فرهنگی را احتیاج دارد. 

تکیه دولت؛ تناسب معماری با خواست تعزیه 
تکیه دولت مدل معماری متناسبی بود که نه تنها محلی برای برگزاری تعزیه در تناسب با نیازهای اجرایی آن ساخته شده بود بلکه بستر فیزیکی مناسبی بود که دست‌اندرکاران تعزیه می‌توانستند از آن به‌عنوان فضای آرشیو و نگهداری مقتضیات مربوط به برگزاری تعزیه استفاده کنند. در این مکان هم نسخ معتبر شبیه‌خوانی با نوعی دراماتورژی ایرانی اجرا می‌شد هم تجهیزات و ادوات تعزیه، احشام از‌جمله اسب‌ها و... چون فضای اختصاصی خود را داشتند، همگی به‌خوبی مدیریت می‌شدند و به بهانه نبود جایی برای نگهداشت، چنین جزئیات جذابی از تعزیه حذف نمی‌شد. در واقع داشتن یک فضای منسجم و مشخص برای تعزیه موجب ساماندهی و کیفیت‌بخشی به مجالس شبیه‌خوانی شده بود. شاید امروز هم ایجاد فضایی مانند تکیه دولت، از الزامات تداوم برگزاری مجالس اصیل تعزیه باشد. در همین راستا حسین ظاهری، مدیر دفتر تعزیه و نمایش‌های آیینی حوزه هنری می‌گوید با این‌که امروز فضایی مانند تکیه دولت در تهران وجود ندارد اما وضعیت اجراهای تعزیه از منظر فاصله داشتن با اصول و اصالت اجرا، چندان بد نیست. ظاهری در گفت‌وگو با جام‌جم ضمن تایید این‌که برخی از اجراگران تعزیه آداب مجلس و زمینه‌ها را نمی‌شناسند و نکات ظریف اما مهمی را رعایت نمی‌کنند، اظهار کرد: با علم امروزی و دسترسی به مقاتل و مرور تاریخی حادثه کربلا، می‌بینیم اشکالاتی در برخی نسخ اجرایی وجود دارد. البته این اشکالات با توجه به بازه زمانی که این نسخ تهیه شده‌اند و دسترسی اندک به اطلاعات و محدودیت دامنه دانشی افراد، اجتناب‌ناپذیر بوده و لازم است امروز به اصلاح آن دست زد. 

براساس گفته‌های ظاهری، اساتید برجسته و پژوهشگران باید روی نسخ تعزیه بازنگری کنند به این دلیل که نسخ تعزیه، خشت اول و سنگ‌بنای آن را شکل می‌دهد، به همین دلیل برای دستیابی به تعزیه‌ای معیار و مطابق با استانداردهای لازم، اصلاح متون تعزیه ضرورت دارد. مدیر دفتر تعزیه و نمایش‌های آیینی حوزه هنری، دیدگاهش را این‌طور توضیح داد: برنامه‌ریزی‌هایی در حوزه هنری انجام شده و نشست‌های تخصصی برای بررسی نسخ مجالس تعزیه برگزار می‌شود تا نسخ اصلاح شده در اختیار گروه‌های تعزیه قرار بگیرد و به‌عنوان معیاری دقیق به بازآفرینی تعزیه بپردازند. 

2700 نسخه اصیل و مدیران سرگردان
در حالی ظاهری توجه به نسخ را مبنا رسیدن به تعزیه معیار می‌داند که در حقیقت پیدا کردن نسخ تعزیه‌های تراز آنچنان هم سخت نیست. به‌طور مثال مهدی دریایی از مجموعه‌داران هنر تعزیه که بارها نمایشگاه‌هایی هم از مجموعه خود برگزار کرده به جام‌جم گفت: نسخ خطی و متون معتبر یکی از بخش‌های مربوط به بقایای مجموعه تعزیه من است که شامل نسخی از دوره زندیه، صفویه، قاجار و پهلوی می‌شود. همین حالا 2700 نسخه تعزیه‌خوانی با قدمت دارم که 537 مجلس آن بدون تکرار گردآوری شده است. با این حجم اثر ارزشمند ما می‌توانیم در طول سال هر روز دو مجلس تعزیه بخوانیم که تکراری هم نباشد.

با وجود بودن چنین مجموعه‌ای که حتی بیش از اینها هم در دسترس قرار دارد، بیشتر به‌نظر می‌رسد که مدیریت کردن و توجه به هنر تعزیه حرکتی نمایشی و از سر تکلیف باشد که مدیران برای آن‌که به فکر پرداخت و جذابیت این هنر برای جذب جوانان باشند، با کارهای بیهوده مانند پیدا کردن و ویرایش کردن نسخه‌های تعزیه، خود را سرگرم می‌کنند.

تعزیه، معیار گردهمایی مجموع هنرهاست
بدون شک پیشکسوتان هنر تعزیه که هنوز در قید حیات هستند، می‌توانند نقشی تعیین‌کننده برای احیای این هنر ملی داشته باشند. نیلی ضمن تایید اهمیت استفاده از پیشکسوتان برای تعیین معیار برای تعزیه، گفت: پیشکسوتان این حوزه سال‌هاست تمامی وجوه هنرهای نمایشی آیینی را مورد تحلیل قرار داده‌اند و می‌توانند در دستیابی به تعزیه معیار از منظر فرم و محتوا کمک کنند. برای گردهم‌آوری این بزرگان، کانون نمایش‌های آیینی و سنتی را داریم و یکی از وظایف آن می‌تواند بهره‌مندی از دانسته‌های اساتید این رشته باشد. از سوی دیگر جشنواره نمایش‌های آیینی سنتی به همین منظور ایجاد شده که به خروج و تولید پژوهش و مقالات علمی در مورد تعزیه معیار منجر می‌شود. 

ظاهری اما معتقد است نباید یک‌سویه به تعزیه معیار نگاه کرد چرا که زمانی تعزیه به معیار نزدیک می‌شود که سایر هنرهای به‌کار رفته در تعزیه معیار و در تراز باشند.
وی گفت: تعزیه هنری چند وجهی است و همین ویژگی هنرهای آیینی از جمله تعزیه، لزوم تعیین معیار برای حفظ اصالت آن را مورد تاکید قرار می‌دهد؛ تعزیه ارکان گوناگونی مانند ادبیات و شعر و حتی هنرهای تجسمی دارد. به عنوان نمونه تعزیه شامل هنرهای فلزکاری در کلاه‌خودهای قلم‌زنی شده یا خوشنویسی بر روی شمشیرها و علم و کتل‌هاست که مصداقی از هنر تجسمی هستند. اگر تعزیه معیار تعریف شود در واقع نه تنها هنر تعزیه حفظ شده بلکه از سایر هنرهای دخیل در این آئین نیز پاسداری می‌شوند. 

نمایش آئینی، موسیقی غربی! 
نسخ تعزیه، اسنادی مشخص و معتبر با ویژگی‌های آشنا هستند که در مقام اولیاءخوان در دستگاه موسیقی خوانده شده و در مقام اشقیاءخوان خارج از دستگاه و با نوایی تندتر و خشن؛ با این وجود به شکل سلیقه‌ای گردانندگان تعزیه نوحه‌ها و مراثی را نیز به فراخور زمان در اجرای خود استفاده می‌کنند؛ این مسأله اگر برای ایجاد فضای پرسوز و گداز در تعزیه و در راستای هدف اصلی تعزیه که می‌گوید ابکی و ابکا یعنی گریه کن و بگریان استفاده شود مانعی ندارد، اما از دیدگاه فنی و هنری به اصالت تعزیه لطمه می‌زند. با علم به چنین تهیداتی که ما را از تعزیه معیار دور می‌کند، نباید از نقش دستگاه‌های اجرایی حوزه فرهنگ از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراث فرهنگی و… غافل شد. درباره این موضوع ظاهری؛ مدیر دفتر تعزیه و نمایش‌های آئینی حوزه هنری نیز ضمن تاکید بر این‌که ردیف‌های آوازی و گوشه‌هایی که در تعزیه استفاده می‌شود باید معیار تعیین شده داشته باشد، توضیح داد: حتی ابزار و ادواتی که در تعزیه استفاده می‌شود و تناسب آن با اولیاءخوان و اشقیاءخوان می‌تواند جزو وجوه تعزیه معیار در نظر گرفته شود. همچنین شیوه اجرای مجلس و سپردن نقش‌ها به افراد نیز نمی‌تواند بدون معیار باشد. برخی مجالس تعزیه با رزم شروع می‌شود و برخی با مدح و به هر طریقی طراحی شود، سنگ بنای تعزیه را شکل می‌دهد پس در واقع نسخی که این معیارها را به صورت اصلاح شده به تعزیه‌گردانان ارائه کند، می‌تواند تعزیه معیار را شکل دهد. 

انسجام موسیقایی تعزیه با سازهای بومی
کوروش زارعی، رئیس مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری هم در مورد موسیقی و تعزیه معیار گفت: از بعد موسیقایی هم تعزیه معیار قطعا شاخص‌هایی دارد. بدون شک باید سازهای غربی و بی‌ارتباط با محتوا و فهم اجرای تعزیه را حذف کنیم. تعزیه موسیقی تعریف شده‌ای دارد که مطابق با آن ملودی‌ها می‌توان از سازهای بومی و اصیل بهره برد که همخوانی بیشتری با این هنر دارد. لزومی ندارد در شرایطی که موسیقی تعزیه تعریف خاص خود را دارد، صرفا از روی تقلید از دیگران و تکرار خطای گروه‌های دیگر یا جذابیت‌های کاذب، سازهای اشتباهی را در شبیه‌خوانی به‌کار بگیریم. از سوی دیگر طبیعتا تماشاگران تعزیه که به شوق تماشای هنری نمایشی سنتی ایران مخاطب مجلس تعزیه شده‌اند، اشتیاق بیشتری به شنیدن سازهای سنتی و بومی دارند که شاید امکان شنیدن این سازها همیشه در اختیار آنها نباشد و ترکیب اجرایی آئینی و سازهای سنتی و بومی انسجام و استحکام مجالس تعزیه را بیشتر می‌کند. 

حیات تعزیه به فلسفه تعزیه‌خوانی وابسته است
یکی از ابهامات در مسیر دستیابی به تعریف دقیقی از تعزیه معیار آنجاست که طبیعتا شبیه‌خوانی باید مطابق اصولِ اصیل این هنر برگزار شود که برآمده از فلسفه شکل‌گیری این نمایش آئینی است. به همین دلیل نمی‌توانیم به بهانه به‌روزرسانی یا خلاقیت در شیوه اجرایی تعزیه آن را تحریف کنیم. با این حال تعزیه‌خوانی یک هنر پیشرو است و به صورت مداوم جریان دارد. پس نمی‌شود به کلی مانع خلاقیت یا تحول در این هنر شد، اما حتی خلاقیت و ذوق برگزارکنندگان مجالس تعزیه بخصوص جوانان باید به شرط تناسب با چهارچوب و فلسفه این هنر باشد. هدایتگری یک پیشکسوت تعزیه می‌تواند جلوی اشتباهات اجراگرانی علاقه‌مند به اجراهای نوآورانه‌تر تعزیه را بگیرد، اما لازم است نسل‌های جدید برای آینده معیاری داشته باشند تا بر اساس آن پیش بروند. طبیعتا جایز نیست که در گذر زمان، در ساختار و محتوای ریشه‌ای و اصیل تعزیه توقع نوآوری داشت چرا که حیات تعزیه به حفظ ساختار سنتی و نمادهای شناخته شده آن بستگی دارد و بدون رعایت این معیارها بنیان خود را از دست می‌دهد و دیگر تعزیه نخواهد بود و این امکان هست که به مرور تعزیه معیار استحاله شود و از بین برود. 

الزمات نوآوری در تعزیه
نیلی، مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی درباره این مسأله این‌طور بیان کرد: این روزها جوانان دانشگاه‌های هنری تلاش می‌کنند تعزیه‌های معیاری تدارک ببینند و حتی در خارج از کشور اجرا کنند و نوآوری‌هایی هم در نگاه به تعزیه دارند. زمانی که فرد مبتنی بر چیستی و چرایی شکل‌گیری هنر تعزیه در صدد خلاقیت یا نوآوری گام بردارد، چون بستر را می‌شناسد، هر اقدام نوآورانه‌ای هم انجام دهد خارج از سنگ محک و زیربنای تعزیه اصیل نخواهد بود پس نوآوری هنرمند نیز پذیرفته می‌شود و نه تنها به تعزیه آسیب نزده بلکه از این هنر وجوه و ظرفیت‌های تازه‌ای را بیرون می‌کشد که شاید تاکنون از آن غافل بوده‌ایم. 

ظاهری، مدیر دفتر تعزیه و نمایش‌های آئینی حوزه هنری نیز از منظر دیگری بر نقش نسخ و متون تعزیه در معیارسازی برای این نمایش آئینی تاکید و اظهار کرد: در نمایشنامه‌های بزرگ جهان دستور صحنه‌هایی نوشته شده که میزانسن، حرکات و حالات صحنه را مشخص می‌کند و همین وضعیت در نسخ تعزیه هم وجود دارد. البته در برخی نسخ این توضیحات وجود ندارد و اجراکننده بدون هیچ معیاری با متون مواجه می‌شود. این یک آسیب است و تعزیه را از مسیر منحرف می‌کند. در این بین اساتیدی که به تجربه اجرای تعزیه رسیده‌اند، می‌توانند با اصلاح نسخ توضیحاتی به متن اضافه کنند که تعزیه شیوه اجرا پیدا کند و جوانان برای تعزیه‌خوانی سردرگم نشوند و مطابق با توضیحات صحنه‌ای که افراد کارشناس براساس اصالت اجرایی این هنر به متن اضافه کرده‌اند دست به اجرا بزنند.

اصالت تعزیه به رعایت آداب است 
همچنین ظاهری یادآوری کرد: برخی گروه‌ها باوجود اطلاع از آداب اجرای تعزیه به آن بی‌توجه هستند و تاکید بر توجه به این مسأله برای دستیابی به تعزیه معیار مهم است. برخی میزانسن‌ها در تعزیه رعایت نمی‌شود که اتفاقا اهمیت زیادی دارد و اصالت هنر تعزیه به آن وابسته است. مثلا اگر قرار است فرات را با المان تشت در تعزیه تداعی کنیم، نمی‌توانیم هر وسیله‌ای که دم دست بود به‌عنوان تشت به‌کار بگیریم. گرچه مخاطب به‌دلیل درگیری حسی با مجلس تعزیه، کارکرد آن وسیله را هم می‌پذیرد، ولی زیبایی‌شناسی و تصویرسازی که برای تماشاگر ایجاد می‌کنیم، مهم است. این‌که تعزیه هنری آیینی ساده‌ای است، دلیل نمی‌شود که با بی‌سلیقگی‌ها به اصالت تعزیه آسیب زد و برای جلوگیری از همین آسیب‌ها معتقدیم که تعزیه معیار ضرورت دارد. 

مدیر دفتر تعزیه و نمایش‌های آیینی حوزه هنری در ادامه افزود: زمانی که تعزیه معیار و ساختار تولیدی خاصی داشته باشد در انتخاب افراد برای ایفای نقش نیز دقت بیشتری می‌شود. گاهی به دلیل محدودیت افراد در اجرای تعزیه پیش آمده که یک فرد هم اشقاخوانی کرده هم اولیاخوانی هم زنانه‌خوانی که به کیفیت مجلس آسیب زده است و تعارض دستگاه موسیقایی نیز به وجود می‌آورد. این موارد شاید جزئی به نظر برسد، اما همین جزئیات از کیفیت تعزیه می‌کاهد و به همین دلیل زمانی که معیاری داشته باشیم که کیفیت تعزیه را مبتنی بر آن بسنجیم، به اجراهای اصیل‌تری از مجالس دست پیدا می‌کنیم. 

نیلی، مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی هم ضمن بیان این نکته که مبنا و آداب تعزیه اجزای جدا نشدنی از این هنر محسوب می‌شود، بیان کرد: به عنوان نمونه می‌توان جزئیات هنری مانند به‌کارگیری عنصر نور، رنگ و... را در تعزیه دچار تحول کرد، اما نباید از فلسفه و اصول اساسی این هنر فاصله گرفت. کارشناسان باید در این زمینه کنکاش کنند که چگونه باید ضمن ارائه مجالسی از تعزیه معیار نوآور هم بود. این موضوعات مهم است چرا که هنر تعزیه ظرفیت بالایی دارد و حتی می‌تواند موجب توسعه گردشگری داخلی و خارجی شود. 

تغییر در شیوه سنتی تعزیه ایراد نیست 
از آنجا که هنر شبیه‌خوانی ثبت جهانی شده و ایجاد تغییراتی در آن برای شکوه‌مند شدن شاید آسیبی را متوجه این ثبت جهانی کند به سراغ مصطفی پورعلی، مشاور امور کنوانسیون‌های بین‌المللی میراث فرهنگی رفتیم تا از منظر حقوقی، به این منظور بپردازد. او در گفت‌وگو با جام‌جم با تاکید بر رعایت اصالت‌ها و شیوه‌های سنتی تعزیه؛ این سنت کهن ایرانی و اسلامی، در مورد ثبت این هنر در فهرست کنوانسیون حراست از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو توضیحاتی داد. وی در مورد ارتباط چنین دستاوردهایی با لزوم تعیین و تعریف تعزیه معیار اظهار کرد: معیارهای ثبت جهانی میراث ناملموس با معیارهای ثبت جهانی میراث ملموس تفاوت دارند؛ این دو حوزه ذیل دو کنوانسیون متفاوت عمل و اقدام می‌کنند؛ در حوزه میراث ناملموس که غیر مادی یا معنوی هم نام دارد، معیارهای ثبت بیشتر ناظر بر رعایت حقوق بشر، توجه به حقوق جوامع محلی و کیفیت غیردولتی مواریث ناملموس است، البته کیفیت سنتی میراث ناملموس ثبت شده مهم است، اما بیشترین حساسیت در این خصوص ناظر به مواردی است که عرض کردم. نکته بسیار مهم دیگر که باید بدان توجه کرد این است که موضوع اصالت / authenticity در میراث ناملموس با مفهوم اصالت در میراث ملموس متفاوت است. 

معاون سازمان میراث فرهنگی ادامه داد: در میراث ملموس مفهوم اصالت جنبه کالبدی شدیدی دارد، اما مفهوم اصالت در میراث ناملموس (معنوی) به هیچ عنوان موضوعیت شکلی و تاریخی ندارد، به همین دلیل برای مثال شیوه‌های برگزاری نوروز در مناطق مختلف می‌تواند متفاوت باشد یا بشود یا در طول زمان تغییر کند. برای یونسکو این پویایی در میراث ناملموس ایراد محسوب نمی‌شود، شاید مورد تشویق هم قرار گیرد. 

پورعلی افزود: بنابراین در مورد تعزیه از منظر یونسکو بر‌اساس مفاد کنوانسیون ۲۰۰۳، پویایی و تغییر در شیوه‌های سنتی برگزاری تعزیه ایراد محسوب نمی‌شود؛ مهم این است که اساس موضوع که کلیت تعزیه را در بر می‌گیرد مورد حمایت و پاسداری قرار گیرد. 

وی تاکید کرد: این نکات از منظر کنوانسیون ۲۰۰۳ یونسکو و محملی است که ثبت جهانی تعزیه اتفاق افتاده است؛ تغییر و پویایی شیوه‌های برگزاری یک مراسم سنتی به هیچ عنوان به خروج از ثبت یک اثر ناملموس جهانی منجر نمی‌شود. یادآوری کنم فرآیند اجرایی ثبت جهانی ناملموس با فرآیند ثبت جهانی ملموس متفاوت است؛ در میراث ملموس جهانی موضوع اصالت و یکپارچگی کالبدی و شکلی بسیار حائز اهمیت است و تغییرات شکلی در حوزه میراث ملموس می‌تواند به خروج از ثبت اثر جهانی ملموس منجر شود. 

تعزیه معیار؛ فرهنگ‌ساز و درآمدزا
خیل علاقه‌مندان به تماشای تعزیه، به دلیل مواجه با برخی شبیه‌خوانی‌های تحریف شده و بدون معیار از این هنر دلزده شده‌اند. این در حالی است که مردم ایران عشق خود به امام حسین‌(ع) و شنیدن از واقعه عاشورا در هر قالبی که باشد را قرن‌هاست ثابت کرده‌اند. همین مخاطبان میلیونی که حاضرند امروز برای شنیدن مرثیه‌خوانی‌های دل‌انگیز یک مداح شاخص، رنج سفر شهری، ترافیک و... را به جان بخرند تا ساعاتی را در مجلس عزای حسینی حاضر شوند؛ قطعا اگر بدانند در هر نقطه از شهر تعزیه‌ای برپاست که ارزش تماشا دارد، خود را به این مجالس می‌رسانند. با این حساب اگر تعزیه به‌عنوان نمایشی میدانی در مکان شایسته و با کیفیت مطلوبی برگزار شود، قطعا طیف گسترده‌ای از مخاطبان را مجذوب خود می‌کند. گرچه استفاده از این ظرفیت مردمی تا‌کنون مورد غفلت واقع شده، اما به تدارک مجالس تعزیه شکوهمند و معیار در عین حال دربردارنده عناصری که برای تماشاگر امروزی جذابیت دارد، می‌تواند برای عرصه هنرهای نمایشی کشور علاوه بر کارکرد فرهنگ‌سازی، درآمدزایی اقتصادی هم داشته باشد.

محمدحسین ناصربخت: تجربه گذشتگان تعزیه را بازسازی کنیم 
شبیه‌خوانی نمایشی آیینی، روایی، منظوم و موسیقایی است که از دل آیین‌های عزاداری بر پیشوای سوم شیعیان در ایران پدید آمد و حول محور واقعه عاشورا شکل گرفت؛ نمایشی مبتنی بر قراردادهایی ثابت و متکی بر نمادها و نشانه‌ها. این تعریف خود مبین وجود معیارها و استانداردهایی برای اجرای این نمایش است که خوشبختانه اصلی‌ترین آنها همچنان در اجراهای شبیه‌خوانان حفظ شده؛ ولی ما امروز با شبیه‌خوانی دوران اوج این هنر در دوره ناصری که حمایت‌های دولتی و نخبگان و همچنین مخاطب سختگیر آشنا با قواعد که موجب می‌شد تا گروه با آسودگی و دقت زیاد به برگزاری صحیح این نمایش آیینی بپردازد، روبه‌رو نیستیم و به سبب ضرباتی که به‌ویژه در سال‌های ممنوعیت بر آن وارد شد و در اکثر مواقع‌ عدم امکان آموزش صحیح، امروز با شبیه‌خوانان و مجریانی روبه‌رو هستیم که از دانش و انگیزه کافی برای رعایت همه جزئیات برخوردار نیستند و اجرای خود را در سطح سلیقه عوامانه بانیان کم‌دانش، دولتی یا خصوصی تقلیل داده‌اند؛ بانیانی که فقط برگزاری را مدنظر دارند و نه کیفیت و حفاظت از قراردادها که موجب اصالت و اهمیت این هنر می‌شوند. به همین سبب است که گاه بدعت‌های مخربی می‌بینیم که اصل ماجرا را زیر سؤال می‌برند. آن هم در دورانی که به‌طور طبیعی در جدال میان مدرنیسم و سنت تمامی پدیده‌های برآمده از دل جهان سنتی در خطر اضمحلال قرار دارند و میراث در معرض خطر به‌شمار می‌آیند. 

تعزیه چنان‌ که آمد، معیارها و قواعد خود را دارد که در هماهنگی و ارتباطی معنادار با محتوای آن خلق شده‌اند. اجرای درست این قواعد با به وجود آوردن گروه‌های نمونه و آموزش‌دیده و نمونه‌سازی‌هایی در محل اجرای دائمی شبیه‌خوانی که می‌توانند الگو قرار گیرند، بهترین روش است. اجراهای کامل و باشکوهی که در دوران اوج تجربه شده‌اند، قطعا برای همه مخاطبان جذابیت خواهند داشت. البته در مکانی مناسب و نه در ازدحام و شلوغی خیابان‌های یک کلانشهر یا خلوتی دور از دسترس مخاطب آیین‌ورز در گوشه‌ای از یک اداره دولتی یا صحنه‌ای تک‌سویه. 

در پرونده ثبت معیارهایی برای حفاظت از این میراث و قراردادها و قواعدش مدنظر است و برای حفاظت از آن راهکارهایی چون تاسیس بنیاد و پژوهشگاه شبیه‌خوانی، گروه‌های نمونه، آرشیو مناسب اطلاعاتی، آموزشکده و مکان دائمی اجرا پیشنهاد شده است. ابتدا باید در زمینه حفظ و بازسازی تجربه گذشتگان اقداماتی اساسی کرد تا خطر نابودی برطرف شود و سپس برای گسترش، تکامل و... البته با به‌کارگیری کارشناسان متخصص و نه سلیقه‌های عوامانه اقدام کرد. چنان ‌که در تکیه دولت شبیه‌گردانانی و شبیه‌خوانانی شاخص چون معین‌البکاء، میرعزا، میرانجم، اقبال آذر، جناب قزوینی، حاج بارک‌ا... و... از سراسر کشور به کار گرفته می‌شدند. 

داوود فتحعلی‌بیگی: تعزیه معیار با توصیه حاصل نمی‌شود
تعزیه معیار با دستورالعمل و توصیه حاصل نمی‌شود، بلکه باید نمونه‌سازی کرد و اگر قرار است به شبیه‌خوانی‌های اصیل برسیم، ترازها را باید از فلسفه شکل‌گیری این هنر کسب و هرچه از اصالت دور بود را از مواد تشکیل‌دهنده تعزیه پاک کرد. 

راه رسیدن به تعزیه معیار تشکیل مرکزی برای گردهم‌آوری کارشناسان خبره در زمینه شبیه‌نامه‌نویسی، سازوکارهای نمایش‌های آیینی و قراردادهای این حوزه است. زمانی که تکیه‌دولت محل برگزاری مجالس تعزیه بود که غالبا هم تعزیه‌های اصیل و معیار در این محل اجرا می‌شد، معین‌البکاء روی نسخ تعزیه اظهار نظر و درواقع نقش بازبینی آثار را بازی می‌کرد. درواقع تعزیه، کارشناسی می‌شد و اگر با فلسفه و موازین این هنر ارزشمند هماهنگ بود اجازه اجرا می‌گرفت. حتی ادوات و پوشش‌ها و... همه با عنایت به دقت‌نظر یک پیشکسوت مطابق ترازی که فلسفه تعزیه تعیین کرده انتخاب می‌شد که حفظ اصالت این هنر را در پی داشت. 

تعزیه معیار از نسل‌های گذشته وجود داشته و اجرا هم شده است. اجراهای اساتیدی مانند مرتضی صفاریان و محمد بخشی‌نیا نمونه‌هایی از همین تعزیه معیار بوده است. حتی تا اوایل انقلاب مجلس‌هایی که در تکیه خوانسار اجرا می‌شد، تعزیه معیار بود. به عبارت دیگر مجالسی که مرتضی سلیمانی، علی ترابی، هاشم فیاض، علی‌محمد حجازی، رحمت اسکندری، علی‌الدین قاسمی، محمد رضایی، مرتضی صفاریان، سیدعلی‌اکبر رزم‌آرا و علی قویدل (علی سبزواری) می‌خواندند همه تعزیه‌های معیار بود، به این دلیل که این تعزیه‌خوانان در نسخ دخل و تصرف نمی‌کردند و به بهانه نوآوری به تعزیه آسیب نمی‌زدند. 

یکی از بزرگ‌ترین صدماتی که به تعزیه وارد می‌شود و متاسفانه در مواردی از سوی تعزیه‌خوانانی که این روزها اسم و رسم پیدا کرده‌اند، نبود معیار برای تعزیه است. بارها گفته‌ایم که نبود مرکزی برای حفظ و اشاعه نمایش‌های آیینی و سنتی و تعزیه و عدم آگاهی از فلسفه و ویژگی‌های آن آسیب‌زاست. متاسفانه کسی به این قضایا رسیدگی نمی‌کند. 

من معتقدم نسخ شبیه‌خوانی‌هایی که قرار است به‌عنوان تعزیه معیار تعریف شوند، باید به‌وسیله کارشناسان این هنر خوانده شوند و اجرای آنها، به جوانانی که قصد آشنایی با تعزیه معیار را دارند ارائه شود و هرگاه قرار است مجلس شبیهی برگزار شود نیز مبتنی بر همین معیارها صورت گیرد. حتی این تعزیه‌های معیار باید در قالب فیلم در دسترس افراد قرار بگیرند تا به آن مراجعه کنند و شاخص‌ها و ترازهای تعزیه اصیل را از آن طریق به‌دست‌آورند. 

زمانی قرار بود به همت دفتر ادبیات و هنر هلال، وابسته به تبلیغات اسلامی تعزیه‌ای معیار از شهادت حضرت‌مسلم(ع) را تدارک ببینیم که متاسفانه این دفتر منحل شد. یکی از اقدامات شایسته دفتر ادبیات و هنر، تدوین و گردآوری شاخص‌هایی بود که لحاظ‌کردن آنها به تولید تعزیه معیار منجر می‌شد. بااین‌حال زمانی که دفتر برپا بود چهار نمونه از نسخ این تعزیه که از تکیه دولت باقی مانده بود را پیدا کردم و گروهی تشکیل شد که اساتید و پیشکسوت‌ها در آن حضور داشتند و اقدام به تدارک مجلسی کردیم که در خصوص تعزیه حضرت‌مسلم(ع) در نوع خودش معیار بود. 

قسمت اعظمی از نسخ شبیه‌خوانی قدیمی ما اگر کسی در آن دخل و تصرفی نکرده باشد، به معیارها نزدیک است، به این دلیل که نسخ اصیل توسط گروه‌های اصیل اجرا می‌شده و اگر تغییری در کار صورت می‌گرفته از سوی معین‌البکاء و اجراگران باسابقه و مطلع بوده، اما امروز هرکسی نمی‌تواند خطی را بخواند، نسخه تعزیه را تغییر می‌دهد یا از نسخ دیگر هر ابیاتی که دوست دارد وارد نسخه دیگری می‌کند و توازن متون را به‌هم‌ریخته‌اند. متون تعزیه باید نسخه‌شناسی شود تا اعتبار نسخ تعیین گردد. اگر قسمتی از متن ارزش نمایشی ندارد یا مغایر با حقایق تاریخی است یا سندش ضعیف است، از نظر موسیقایی تحریف شده و... نباید چنین تعزیه‌ای را اجرا کرد. 

فکر می‌کنم حتی همین حالا که مرکزی برای هنرهای آیینی و تعزیه وجود ندارد هم وزارت ارشاد یا سازمان اوقاف یا میراث فرهنگی می‌توانند حداقل نسخ عاشورایی را اصلاح کنند. در نسخ غیرعاشورایی دخل‌وتصرف کمتری صورت‌گرفته، چراکه اجرای کمتری داشته‌اند. شاید سند اولیه‌ای که شبیه را بر آن اساس نوشته‌اند، دست‌اول نبوده، اما متون این نسخ مشکل زیادی ندارد و بیشترین اصلاحی که لازم داریم مربوط به نسخ عاشورایی تعزیه است. 

بانیان برگزاری مجالس تعزیه باید جلوی هر بدعتی که اصالت معیارهای تعزیه را زیر سؤال می‌برد، بگیرند. مخاطب امروزی مجالس شبیه‌خوانی هم موسیقی غربی و نامتجانسی که برخی به تعزیه‌های خود اضافه کرده‌اند را نمی‌پسندند و هم اجراهایی که در شأن مجلس عزای امام‌حسین (ع) نیست را برنمی‌تابند. خیلی از تماشاگران به‌دلیل مواهجه با تعزیه‌های تحریف‌شده و بدون معیار از این هنر دلزده می‌شوند و دیگر میلی برای حضور در مجالس شبیه‌خوانی ندارند. این موارد آسیب بزرگی به نمایش‌های آیینی کشور وارد کرده که هم از سوی موافق‌خوانان و هم از سوی مخالف‌خوانان صورت می‌گیرد و با بی‌اطلاعی نسبت به فلسفه تعزیه، معیارها را زیر پا گذاشته‌اند. بنابراین باید به واسطه مدیریت فرهنگی و هنری و راه‌اندازی مرکزی موثق و رسمی جلوی این آسیب‌ها را گرفت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها