رسیدگی به این پرونده با کشف جسد مردی دریکی ازمحلههای پایتخت آغاز شد. بررسیها نشان داد او با شلیک گلولهای به قتل رسیده است. درادامه همسرودخترش که در حوالی محل قتل حضورداشتند، دستگیر شده و با تمرکز تحقیقات روی آنها به حبیب رسیده و او را دستگیر کردند. در ادامه گفتوگو با این متهم را میخوانید.
چرا دستگیر شدی؟
بهخاطر قتل مرد بازنشسته، بعد از سه ماه فرار در شهرهای مختلف دستگیر شدم.
چرا آن مرد را کشتی؟
دستور زنش بود.
در ازای چه چیزی حاضر شدی مرتکب قتل شوی؟
در زمان قتل وضع مالی خوبی نداشتم. همسر مقتول زیر پایم نشست و گفت با همسرش مشکل دارد و نمیتواند با او زندگی کند. او پیشنهاد داد شوهرش را بکشم و ۲۰۰ میلیون بگیرم. من هم شرایط مالی خوبی نداشتم و قبول کردم.
با همسر مقتول چطور آشنا شدی؟
سه سال قبل بیماری سختی گرفتم که نیاز به تزریق چند آمپول و سرم در روز داشتم. دنبال کسی بودم که در خانه این کار را برایم انجام دهد. سمیرا را یکی از فامیلها معرفی کرد. او شغلش تزریق آمپول و سرم در خانه بود. در طول آن مدت، او همیشه از زندگی و شوهرش بدگویی میکرد. از آن زمان ارتباط ما شکل گرفت.
چگونه مرد میانسال را کشتی؟
سمیرا عکس و مشخصات همسرش را برایم ارسال کرد و گفت عصرها برای استراحت و پیادهروی به پارک نزدیک خانهشان میرود. من هم اسلحه خریدم و کمین کردم. وقتی همسرش را دیدم با شلیک گلوله او را کشتم.
بعد از قتل چه کردی؟
سریع به شهرستانهای غرب کشور رفتم و مدام جا عوض میکردم که دستگیر نشوم اما لو رفتم، ماموران سراغم آمدند و فهمیدم سمیرا همهچیز را اعتراف کرده است.
چقدر برای قتل گرفتی؟
فقط ۲۰ میلیون برایم واریز کرد و قرار بود بقیه پول را بعد از چهلم شوهرش بریزد که لو رفتیم.
ارزشش را داشت؟
زن جوان من را افسون کرده بود و پول دستمزدش هم خیلی خوب بود. وسوسه شدم و خودم را بدبخت کردم.