کریمی تا قبل از استخدام در اداره منابعطبیعی کامیاران، در تعاونی روستای خودشان در نجفآباد موچش مشغول بهکاربود، اما عشق به طبیعت و خدمترسانی به وطن و هموطناش باعث شد تا به استخدام اداره منابع طبیعی درآید. او حدود یک سالونیم مشغول بهکار بود تا زمانیکه آتشی مهیب به جان کوههای روستای لاین در کامیاران افتاد و اخبار این آتشسوزی مهیب تا مدتها تیتر رسانهها را به خود اختصاص بود.
مجید آسانی، تکنیسین فوریتهای پزشکی شهرستان کامیارانکه درمحل حادثه حضور داشت،به جامجم گفت:«منطقه از دو روز قبلتر آتش گرفته و حریق اطفا شده بود. روز بعد دوباره بخشی از شهرستان، آتشگرفت و طبیعتدوستان به محل رفته و آتش را خاموش کردند. آن لحظه فکر میکردند حریق اطفا شده است، اما دوباره آتشی مهیب فعال شد و سه کوه به شعاع ۲۵ کیلومتر را در برگرفت و فقط۳۰ نفر متشکل از طبیعتدوستان، مردم محلی و نیروهای منابعطبیعی مشغول اطفای حریق بودند که همین مسأله باعث شد تا فاصله زیادی از یکدیگر بگیرند و از وضعیت هم چندان اطلاعی نداشته باشند. مردم تلاش میکردند آتش را خاموش کنند اما نمیشد. آقای کریمی هم با دستگاه اطفایحریق مشغول خاموشکردن آتش بود غافل از اینکه آتش از پشت داشت او را احاطه میکرد. بهدلیل گستردگی بیشاز حد آتش، دود غلیظی منطقه را پوشانده و همین باعث شده بود تا کسانی که مشغول اطفایحریق بودند، متوجه نزدیکشدن آتش به آقای کریمی نشوند.»
تا جنگلبان فداکار متوجه خطر شود، آتش بیرحم تن خسته و گرگرفته او را در آغوشگرفت: «به گفته شاهدان عینی، ایشان ۸ تا ۱۰ دقیقه گرفتار آتش بود و به محض پیداکردن آقای کریمی از ما درخواست کمک شد. زاهد، برادر آقا اسماعیل و همکار ما بود که خود در محل حادثه حضور داشت اما هیچ تجهیزات پزشکیای به همراه نداشت. او تماس گرفت و گفت برادرم گرفتار آتش است و به دادش برسید. برای نجات هر انسانی ما نهایت تلاش خود را میکنیم و اینجا هم پای برادر همکارمان در میان بود. با دو دستگاه آمبولانس به طرف محل حادثه حرکت کردیم اما بخشی از مسیر به حدی صعبالعبور بود که آمبولانسها را جایی پارک کرده و با تجهیزات پزشکی به سمت محل حرکت کردیم. سه کوه را در مدت کمتر از ۸ دقیقه و باسرعت تمام بالا و پایین کردیم و با وجود خاموش شدن آتش، زمین هنوز داغ بود بهحدی که پاهای هر چهارنفرمان تاول زد. افرادی که در منطقه مشغول اطفایحریق بودند به ما گفتند از چه مناطقی عبور کنیم تا دچار سوختگی نشویم. وقتی به محل رسیدیم، دو نفر از همکاران بالای سر آقای کریمی رفتند و من هم به ارتفاع رفتم تا با ارسال GPS، بالگرد به محل اعزام شود که خدا را شکر اعزام شد و بالگرد در کمتر از چهار دقیقه خود را به محل حادثه رساند. در محل آتشسوزی، پد استاندارد برای فرود بالگرد وجود نداشت، باد میوزید و در مجموع شرایط برای فرود اصلا مناسب نبود اما خلبان با مردانگی و شجاعتی هرچهتمام در محل فرود آمد .آقای کریمی حداقل دچار ۷۰ تا ۷۵ درصد سوختگی درجه ۳ شده بود که پوست و گوشت و حتی اعصاب را درگیر خودش کرده بود. ایشان به بیمارستان کوثر سنندج منتقل داده شد اما متاسفانه دیروز صبح فوت شدند.
آنطور که آسانی میگوید، کریمی علاقه ویژهای به ایران و هموطنانش داشت: «او هم مدرک دانشگاهی داشت و هم عاشق خدمترسانی به مردم بود. من با برادرش، زاهد همشیفتی بودم و گاهی که به ما سرکشی میکرد میگفت، آرزو دارم در جایی خدمت کنم که برای مردم و جامعه مفید باشم که به آرزویش هم رسید. از او همسر و و دو فرزند پسر هفت ساله و سه ساله به یادگار مانده است. تمام اقشار و اصناف و سازمانهای دولتی عزادار از دستدادن این مرد فداکار هستند. مقامات بالادست نیز در پی شناسایی عوامل وقوع این آتشسوزی و تهیه دستگاه و ابزارهای مناسب با اطفای حریق هستند که امیدواریم به آن جامه عمل پوشانده شود تا دیگر شاهد چنین وقایع تلخ و از دستدادن مردان شریف و وطنپرستی چون آقای کریمی نباشیم.»