با عبدالعلی دستغیب، منتقد و مترجم

طالب کتاب‌ها کم شده‌اند

یادداشت کوتاهی بر کتاب «کشتن مرغ مینا» ترجمه فخرالدین میررمضانی

دریچه‌ای نو برای نگاه به جهان

شروع داستان«کشتن مرغ مینا»دوست‌داشتنی است. صحبت ازیک اتفاق است.راوی قصد می‌کند از ابتدا آن را تعریف کند و تمام وقایعی که به رویداد اصلی منجر شده را به ترتیب بگوید. مخاطب با او همراه‌ می‌شود و به چند سال قبل سفر می‌کند. زاویه‌دید و دانشی که به خواننده منتقل می‌شودازنگاه دختری شش‌هفت‌ساله به نام اسکاوت است.
کد خبر: ۱۴۶۱۳۹۲
نویسنده راضیه بابایی - عضو گروه ادبی سیندخت
 
جیم، برادر بزرگ‌تر اسکاوت است. پدرشان اتیکوس، وکیل دعاوی است و سال‌هاست در شهر می‌کمب زندگی می‌کند. نکته قابل توجه فضاسازی دقیق و جالب شهر است. به‌نحوی‌که می‌شود آن را کاملا مجسم کرد. گراف خانوادگی و اسامی اعضای خانواده و همسایه‌ها بدون شتاب گفته می‌شود‌ و کاملا در ذهن مخاطب می‌نشیند و نویسنده برای هرکدام از آنها یک پرونده شخصیتی خاص در ذهن مخاطب باز می‌کند. خواننده به‌تدریج قهرمان داستان را می‌شناسد و با او انس می‌گیرد. در این اثر هنری نویسنده بدون این‌که درگیر احساسات یا‌ سخنوری و قضاوت در روایت شود، حوادثی را جلوی چشم مخاطب می‌چیند که خواننده را به سمت دریافتی که‌ او می‌خواهد، می‌برد.به نظرم می‌آید دست‌ودلبازی در تعریف‌کردن جزئیات، تکنیکی بوده که نویسنده با توجه به نگاه کودکانه و به‌عمد انتخاب کرده است. اگر روایت نگاه کشتن مرغ مینا‌ از نگاه یک بزرگسال بود مسلما حوادث داستان و میزان اهمیت آن به شکل دیگری بیان می‌شد. از طرف دیگر، این احتمال هم وجود دارد که نویسنده زاویه‌دید کودک را برای جلوگیری از کسالت و یکنواختی داستان انتخاب کرده تا بتواند خصوصیاتی را که می‌خواهد از اشخاص مختلف و بعضا نامربوط به خط اصلی داستان، کامل کند. زیربنای ساخت زمانی و مکانی این رمان به‌خوبی پرداخت شده است. به‌نحوی‌که امکان ندارد در جایی غیر از این شهر رخ دهد. زمان داستان نیز همین حالت را دارد. زمان وقوع داستان، زمان جهالت‌های بازمانده از دوران برده‌داری و تغییر جامعه به سمت برابری انسان‌ها در رنگ پوست و نژاد است.داستان از ورود دوستی به نام دیل آغاز می‌شود. جیم و اسکاوت حالا یک دوست تازه پیدا کرده‌اند. پدر اسکاوت مرد مهربان و کتابخوانی است و به ارزش‌های اخلاقی زیادی پایبند است. همزمان با شناخت افراد شهر و همسایه‌ها و ماجراهای جالبی که بچه‌ها رقم می‌زنند، با باورهای نژادپرستانه مردم شهر نیز آشنا می‌شویم.
با این‌که سال‌ها از جنگ‌های داخلی آمریکا گذشته است در شهر می‌کمب همچنان سفیدها برتری خود را حفظ و به سیاهان به چشم موجوداتی پست نگاه می‌کنند. در این کتاب زشتی رفتار سفیدپوستان در تضییع حقوق سیاهان نمایان می‌شود. پدر جیم و اسکاوت نقش اصلی را در ماجرای درگیری بین این دو دسته در شهر ایفا می‌کند که شخصیت‌های نوجوان ما را به بلوغ فکری می‌رساند.دو قسمت‌ از داستان بسیار تاثیرگذار است؛ اول پایان‌بندی داستان و بعد صحنه برگزاری دادگاه. شرایطی که در دادگاه پیش‌آمد به‌طور ضمنی مخاطب را به سمت مضمون مورد نظر نویسنده سوق می‌دهد. درعین‌حال او را شگفت‌زده و این کنجکاوی را در خواننده ایجاد می‌کند که پایان داستان چه خواهد شد. نکات مذکور بخش‌هایی از ارزش‌های تکنیکی و فرمی اثر است. محتوای کتاب هم مثبت‌ است. زبان داستان، دیالوگ‌های مناسب و منطق قوی از دیگر نکات خوب اثر است.کتاب کشتن مرغ مینا به موازات نقاط قوت، دارای ضعف‌هایی نیز هست. مهم‌ترین نقطه‌ضعف اطناب و ارائه داستان‌های فرعی قبل از شروع حادثه اصلی است. البته زمان نگارش داستان مهم است. در دهه ۳۰ میلادی، زندگی شهرنشینی و سرعت وقایع با زمان امروز تفاوت بسیاری دارد و نباید توقع یک اثر ماجرایی همراه با ریتم تند از کتاب برود. نویسنده تا جای ممکن سعی کرده است برای اتفاقات تصویر ارائه دهد و در حین خواندن کتاب صحنه‌های داستانی با تخیل خواننده تجسم می‌شود، انگار به تماشای یک فیلم نشسته است. درمجموع چون کتاب در داستان‌پردازی، قلم نویسنده، ترجمه، محتوا و مضمون قوی ظاهر شده، نکات منفی آن قابل چشم‌پوشی است. کتاب کشتن مرغ مقلد برای گروه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال همچنین برای بزرگسالان قابل توصیه است.

«نل هارپر لی» که بود؟
نل هارپر لی،زاده۲۸آوریل۱۹۲۶،رمان‌نویس اهل آمریکا بود که سال۱۹۶۰به‌خاطر نگارش کتاب کشتن مرغ مقلدبرنده جایزه پولیتزر برای رمان شد. او در مونروویل در غرب ایالت آلاباما به دنیا آمد. پدرش یک وکیل بسیار معروف بود. تحصیلات خود را در رشته حقوق در دانشگاه آلاباما به اتمام رساند. در سال ۱۹۵۰میلادی به نیویورک آمد و تا پیش از شروع کار نویسندگی، در یک مؤسسه هواپیمایی کار می‌کرد. دلبستگی‌های او، گذشته ازنویسندگی، گردآوری خاطرات روحانیون سده نوزدهم میلادی، جرم‌شناسی و موسیقی است.هارپر لی که زنی خجالتی بود،سال‌ها به زندگی آرام وبسیار خصوصی خود ادامه داد و همواره تقاضاها برای مصاحبه را رد می‌کرد. او گاهی در آپارتمانش در نیویورک و سایر اوقات همراه خواهر وکیلش به نام آلیس لی، در مونروویل آلاباما زندگی می‌کرد.وی پس ازسکته و ازدست‌دادن بخشی ازشنوایی وبینایی خود،در سال‌های پایانی عمرش در یک خانه سالمندان زندگی می‌کرد. هارپر لی ۱۹ فوریه ۲۰۱۶ و در ۸۹ سالگی درگذشت.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها