تگزاس ۳ ساخته شده تا بخنداند و توانسته است در تنها ماموریت خود موفق ظاهر شود که گواه آن فروش و رکوردزنی این فیلم در فروش روز نخست خود است. درواقع وضعیتی که تگزاس ۳ در سینمای امروز ایران دارد، مصداق همان ضربالمثل معروف است که میگوید در شهر کورها یک چشم پادشاه است!
جای خالی مجموعههای سینمایی
مجموعههای سینمایی یکی از انواع رایج فیلمسازی در جهان به حساب میآید و از چند جهت هم برای فیلمسازان و سرمایهگذاران، هم برای کارشناسان فرهنگی و هم برای مخاطبان سینما جالب توجه است. مجموعهها از این جهت برای فیلمسازان و سرمایهگذاران جذابیت دارد که کارگردان مانند یک فیلمنامه اورجینال دغدغه ارتباط برقرارکردن مخاطب با داستان و بهخصوص کاراکترهای خود را ندارد و دستش برای عملیکردن ایدههای مختلف و جدید باز است. روی فیلمی که فروش آن تا حد قابل توجه تضمین شده است، مورد مطلوبی برای سرمایهگذاری است. کارشناسان فرهنگی از این بابت اینگونه عناوین را میپسندند که مجموعههای سینمایی بهواسطه اینکه نقطهای مشترک میان نسلهای مختلف میتواند آغازی برای ارتباط نسلها با یکدیگر قرار بگیرد. در نهایت مخاطبان سینما بدیهی است وقتی هوس میکنند فیلمی تماشا کنند انتخابشان جدیدترین نسخه از عنوانی است که پیش از این دیدهاند تا فیلم جدیدی که اطلاعات کمتری از آن دارند. در سینمای ایران موفقترین نمونه این مجموعههای سینمایی را میتوان مجموعه «کلاهقرمزی» دانست ومسأله پرکردن شکاف نسلی که پیش از این ذکر شد نیز در این مجموعه کاملاً مشهود بود و زمانی که این مجموعه درتلویزیون وسینما پخش میشود طیف متنوعی از مخاطبان با سلایق و سنین مختلف را وادار به تماشا میکرد.
فیلمی برای خنداندن
جدیدترین نمونه از این مجموعههای سینمایی، تگزاس است که سومین نسخه آن بهتازگی اکران شده. تگزاس ۳ درواقع ادامهای بر دومین نسخه خود است و داستان فیلم بعد از اتفاقات نسخه دوم شروع میشود، زمانی که برادر آلیس را گروگان گرفتهاند و خانواده ساسان بهخاطر مجسمههای پله ممنوعالخروج شدهاند و آنها برای رفع ممنوعالخروجی دست به کارهایی میزنند که آبروی ایران! به دست دو کاراکتر اصلی فیلم میافتد.بهطورکلی کمدی از نظر هدف به سه دسته تقسیم میشود. کمدیای که قصدش فقط خنداندن است، کمدیای که سعی دارد در قالب طنز از جامعه خود انتقاد کند و طنزی که دو مورد قبلی را با هم ترکیب کرده و به مخاطب ارائه میدهد که نمونههای اعلای کمدی را میتوان در این دسته پیدا کرد. تگزاس۳ از آن دست فیلمهایی است که در دسته اول قرار میگیرد، میداند هدفش چیست و برای رسیدن به این هدف با هر چیزی شوخی میکند، حتی با ضعفهای داستانی خودش. داستان تگزاس ۳ داستان قویای نیست و کم ضعف ندارد اما در فیلم سکانسی را میبینیم که عملا مانند فیلمهای اکشن هندی شده است و همان موقع هم یک آهنگ هندی پخش و عملا ضعف فیلم به یکی از موقعیتهای کمدی آن تبدیل میشود. نکته مهم دیگر فیلم تگزاس ۳ شوخی این فیلم با یک پلیس است که سیدجواد هاشمی نقش آن را ایفا میکند. در نگاه اول شاید این شوخیها خیلی چیز مهمی نباشد، اما در کشور همیشه نسبت به تصویری که در سینما از پلیس نشان داده میشود سختگیریهایی وجود دارد، سختگیریهایی نظیر اینکه پلیس نباید خود مجرم باشد یا در شوخیهایی که با کاراکتر یک پلیس میشود باید ملاحظاتی رعایت شود که دست نویسنده و کارگردان را میبندد. ولی در فیلم تگزاس میبینیم که یکی از پایههای کمدی داستان همین شخصیت پلیس و دستیار دستوپاچلفتی آن است که موقعیتهای طنز سالم و کلاسیکی را میسازد که یادآور کاراکتر فرانسوی سربازرس کلوزوی معروف است.یکی از ویژگیهای فیلم تگزاس ۳ این است که برخلاف کمدیهای چند سال اخیر که از فرط بیمایگی به شوخیهای جنسی روی میآورند و مخاطب ممکن است از روی شرم لبخندی بزند کاراکترهایش آنقدر دلیل برای خنداندن دارد که از این دست شوخیها در این فیلم دیده نمیشود. هرچند که پایه اصلی داستان که حول محور مواد مخدر میچرخد و ناسزاهایی که در فیلم وجود دارد باعث میشود فیلم خیلی مناسب خانواده نباشد. اما ذکر این نکته ضروری است که نبود شوخیهای جنسی در فیلم به این معنی نیست که با کمدی فاخری روبهرو هستیم.
فقر شدید داستان
داستان عنصر فراموششده این روزهای سینماست و این فقدان منحصر به سینمای ایران نیست. امروزه آنقدر تکنولوژی پیشرفت کرده است که سایه سنگینش بر داستانپردازی آثار سینمایی و تلویزیونی انکارنشدنی است. اگر میخواهید نمودهای بیرونی نبود داستان را ببینید کافی است کمی دقت کنید تا متوجه شوید که حتی در سطح جهانی، آثاری در میان عموم مخاطبان بازخورد بیشتر میگیرد که تکنولوژی بیشتروبهتبعآن خرج بالاتری کرده.در معرفی این آثار میبینیم که بیشتر روی ترینهای اثر مثل پرخرجترین، بزرگترین و ... بیشتر از هر چیز دیگر تاکید میشود. سینمای ایران هم به همین درد دچار است و چون در حوزه تکنولوژی هم محدودیتهای زیادی دارد از قافله سینمای جهان عقب میماند.داستان همیشه اصلیترین جزء یک اثر سینمایی فارغ از هر ژانری است اما در کمدی اوضاع کمی فرق میکند. در این ژانر علاوه بر داستان، شخصیت اصلی یا اصطلاحا کمدین هم از اهمیت بالایی برخوردار است و کم نیستند فیلمهای کمدیای که در داستان ضعیف اما به خاطر حضور یک کمدین با اقبال خوبی مواجه شده است. در سینمای ایران هم میبینیم که فقدان داستان همیشه با حضور کمدینها پر میشود. اگر به آثار سینمایی چند سال اخیر اطیابی هم نگاهی بیندازیم از این قاعده مستثنا نیست و پژمان جمشیدی مخرجمشترک اکثر فیلمهای این کارگردان است که سهم چشمگیری در موفقیت فیلمهای این کارگردان در گیشه داشته است. هرچند گاهی اوقات هم پیش میآید که یک فیلم آنقدر داستان ندارد که حتی از دست کمدین هم کاری برنمیآید مانند فیلم «بخارست» دیگر اثر اطیابی.
مواد لازم برای خلق یک کمدی
عامل اصلی شکلگیری یک عنوان سینمایی به شخصیتپردازی آن برمیگردد. تگزاس در اول راه خود توانست شخصیتهایی ساخته و پرداخته کند که مخاطب آن را بپذیرد و با آنها همراه شود. البته ناگفته نماند که این به آن معنی نیست که فیلم از نظر شخصیتپردازی موفق بوده، بلکه اطیابی با کمک فرمول موفق زوج جمشیدی ــ درخشانی و ساختن همان تصویر آشنایی که این دو در فیلم «خوب، بد جلف» داشتند توانست توجه مخاطب را جلب کند. چند سالی است که پژمان جمشیدی توانسته در عرصه بازیگری مخصوصا ژانر کمدی خوش بدرخشد و آغاز این راه برای او همراه بود با همبازیشدنش با سام درخشانی. زوجی که بازیهای کمدیشان مکمل یکدیگر است و توانستهاند در فیلمهای مختلف بهاصطلاح شیمی میان خود را حفظ کنند، هرچند که به وادی تکرار هم افتادهاند. این دو در تگزاس ۳ نیز همچنان همان زوج پرتنش دنیای سینما هستند که موقعیتهای طنز خود را در تنشهایی که میانشان پیش میآید به مخاطب نشان میدهند و تمام فیلم بر پایه همین نوع کمدی بزنوبکوب پیش میرود. از دیگر بازیگران فیلم که نقش پررنگی در ایجاد فضاهای کمدی در فیلم دارد، مهدی هاشمی است که میتوان گفت بستر تمام کمدیهای فیلم بر عهده کاراکتر اوست.
بهتر از هیچی!
خلاصه اینکه حتما شنیدهاید که کاچی به از هیچی؛ این همان وضعیتی است که فیلم تگزاس ۳ در سینمای ایران دارد. تگزاس ۳ در کل از استانداردهای یک فیلم کمدی فاصلههای زیادی دارد تگزاس توانسته بدون اینکه در آمار مخاطبان خود ریزش محسوسی داشته باشد و به اندازه سه فیلم سینمایی بتواند مخاطب را همراه خود کند. همچنین تگزاس ۳ موفق شده بدون اینکه دست به دامان شوخیهای رکیک و جنسی شود، موقعیتهایی را خلق کند که اصطلاحا سالن سینما منفجر شود، مخصوصا سکانسهای سیدجواد هاشمی که جزو سکانسهای سالم از نظر نوع کمدی در سالهای اخیر به حساب میآید.