معرفی و شناسایی چنین چهرههایی که برای یک ملت خدمتگزاری کردهاند، یکی از وظایف سینمای دغدغهمند و مسئولیتپذیر است. در بین انواع ژانرهای سینمایی، سینمای سیاسی به دلایل متعددی این ظرفیت را دارد که با ساخت آثاری با کیفیت و ارائه روایتی جذاب، در ثبت وقایع تاریخی کشور و آنچه بر مردمان این سرزمین و دولتمردانشان گذشته است، نقش مهمی ایفا کند؛ خدمتی شبیه به همت فردوسی بزرگ در به تصویر کشیدن تاریخ زمانه خودش و حفظ زبان فارسی به کمک رسانهای که در اختیار داشت، یعنی کتاب و شعر. امروزنیزسینماگران قابلی درکشور حضور دارندکه میتوانند به عنوان شهروندی دغدغهمند نسبت به جامعه، در همان مسیری گام بردارند که روزگاری فردوسیها در طول تاریخ ایران در آن مسیر گام برداشتند و از ظرفیتهایی که در اختیار دارند، برای اعتلای فرهنگ و تاریخ کشور استفاده کنند. در شرایط فعلی که شاهد تقابل فرهنگها و تمدنها هستیم، سینمای سیاسی میتواند بهترین گزینه برای معرفی درست چهرههای شاخصی سیاسی، فرهنگی و خدمتگزاران واقعی ملت باشد و در قالب به نمایش گذاشتن حوادث تاریخی، به نقش هرکدام از چهرههای تاثیرگذار در توسعه و پیشرفت ایران بپردازند و با این کار، جامعه را از خطر باخت هویت و فرهنگ خود دور کنند.
سینمای سیاسی از حوادث، بیتفاوت گذر نمیکند
اما سیاست و سینما چه ارتباط معناداری با یکدیگر دارد؟ سینمای سیاسی چیست و چرا مهم است؟ همین که ما درخصوص یک چهره سیاسی فیلم بسازیم، سینمای سیاسی را به حد اعلا رساندهایم یا کارکرد سینما گستردهتر از این سطح فعالیتهاست؟! میدانیم که سیاست در مفهوم عام به معنای موضعگیری سیاسی یا کنش و واکنشهای سیاسی افراد است. در معنای آکادمیک، علم سیاست به معنی شیوه حکمرانی و رابطه حاکمان با یکدیگر و با مردم است. از آنجا که سینما یا تئاتر و ادبیات داستانی یک هنر اجتماعی و عمومی است، طبیعتا نمیتواند از کنار سیاست بیتفاوت گذر کند. ضمن آنکه مفهوم سیاست ابعاد تازهای یافت؛ در تعریف جدید سیاست دیگر منحصر به حکمرانها نیست، بلکه سیاست،وسیله هدایت انسان و جامعه انسانی را فراهم میکند.
هویتبخشی به جامعه با سینمای سیاسی
در این دیدگاه نوین، سیاست خواسته و ناخواسته همه ابعاد زندگی افراد جامعه را در برمیگیرد پس تمامی فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی افراد تابع همین نگرش خواهد بود و در این شرایط، سینما و در سطح گستردهتر تمامی تولیدات نمایشی، به عنوان ابزاری حامل پیام، میتوانند هویت و کارکرد سیاسی پیدا کنند چراکه فرهنگساز و هویتبخش خواهند بود. سینما در کشوری مانند ایران که ترویج و گسترش ارزشها و مبانی فرهنگی، از وظایف اصلی دولت و نظام جمهوری اسلامی است، قطعا با تولید آثاری متناسب با نگرش همسو با اهداف نظام، موجب وفاق ملی و هویتآفرینی خواهد شد. شاید اگر از این زاویه به مسأله نگاه کنیم، سینمای ایران پس از انقلاب، اساسا یک سینمای سیاسی است به این دلیل که با این رویکرد، نمایش هر موضوعی در تولیدات سینمایی که موجب تعالی، رشد و هدایت انسانها شود، در مجموع ذیل سینمای سیاسی قرار میگیرد.
سینمای استراتژیک و تعالی فرهنگی
ناگفته نماند که منظور از سینمای سیاسی همان سینمای استراتژیک است، گرچه ذهنیت برخی به محض صحبت از سینمای استراتژیک متوجه سینمای ارزشی، فیلمهای مربوط به مبارزات مدافعان حرم یا دفاعمقدس و... میشود اما سینمای استراتژیک در حقیقت از واجبات هر جامعه است و موجب تعالی فرهنگی جامعه و جلوگیری از بیشکلی یا فروپاشی تمدنی میشود. برخلاف تصور اکثریت، اتفاقا سینمای هالیوود و سینمای تجاری غرب یک سینما کاملا استراتژیک است که در جهت اهداف باطل خود به بهترین شکل ممکن هم پیش میرود.
نمیتوان سینما را هنری سیاسی ندانست
در جهان معاصر، سینما که خود برآمده از زندگی مدرن است، در کنار بنیادهای فرهنگساز و هویتبخشی مانند آموزش و پرورش و خانواده، با ارزشها و عقاید متفاوت قرار گرفته و موجب شکلدهی به هویت نسل نوجوان و جوان کشورها، متناسب با سیاستهای داخلی و خارجی آنها شده است. همین حالا سیاستگذاران جوامع پیشرفته از این ابزار فرهنگی در کنار سایر رسانههای دیداری استفاده میکنند و به مخاطبان این آثار نمایشی که همان مردمان تحت مدیریت دولتمردان هستند، نگاه و جهت فکری میبخشند. از اینرو نمیتوان سینما را هنری سیاسی ندانست یا ادعا کرد که سینما صرفا هنر برای هنر است یا با ارفاق، هنر ــ صنعت است و به سیاست کاری ندارد. بهخصوص در کشوری مانند ایران که تمامی سیاستگذاریهایش مبتنی بر دین مبین اسلام است، اسلام نیز سیاست را جدا از دین نمیداند و دین نیز راه و رسم زندگی را ارائه میکند و فرهنگساز است؛ بنابراین سینما در چنین رهیافتی از سیاست، هرتولیدی داشته باشد، چون منجر به ترویج فرهنگ یا رویهای میشود، ناخودآگاه در حال انجام کنش سیاسی خواهد بود.
ادای دین سینما به دولتمردان شهید
مبتنی بر نظرگاهی که نسبت به سینمای سیاسی و رابطه بین سینما و سیاست شرح داده شد، طبیعتا فیلمهایی مورد حمایت قرار میگیرند که از نظر سیاسی مقبول، از نظر فرهنگی مشروع و از نظر مردم محبوب باشد، بنابراین مطلوب است که سینمای ایران اسلامی نیز از پیچهای تاریخی و حوادث ملی و فراملی برای تولیدات سینمایی غافل نشود تا بهنوعی از رقبای خود در محورهای گسترده فرهنگسازی هدفمند، ازجمله سینمای هالیوود که در جبهه فکری متضاد با ارزشهای این مرز و بوم قرار دارند، عقب نماند. در تاریخ پرحادثه ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهواسطه دشمنی و مقابله به مثل جبهه استکبار با رویکرد استکبارستیزانه جمهوری اسلامی، حوادث بسیار تکاندهندهای را تجربه کردهایم که بارها دستمایه اهالی فرهنگ و هنر برای ساخت آثار سینمایی شده است. همین حالا که هنوز غم شهادت رئیسجمهور دولت سیزدهم برای کشور داغ است، مطمئنا سینماگران زیادی در تکاپوی رسیدن به بهترین ایده برای روایت واقعه هستند.
ظهور فیلمسازان در بزنگاههای تاریخی
در سالهای اخیر نیز بهخصوص در بین نسل جوان سینما شاهد ظهور فیلمسازانی هستیم که دغدغهمندی و حساسیت آن روی مضامین مرتبط با ارزشهای ملی و مذهبی و بزنگاههای تاریخی که نظام تجربه میکند، آشکار است اما با این همه، وقتی حوادثی که تاریخ معاصر ایران بهخصوص پس از انقلاب اسلامی تجربه کرده است را در یکی از کفههای ترازو بگذاریم و تولیداتی که به معرفی چهرههای شاخص این تاریخ شدهاند را در کفه دیگر قرار دهیم، شاهد وضعیت متوازنی نخواهیم بود و به نظر میرسد سینما هنوز دین خود را به چهرههای سیاسی و فرهنگی بسیاری ادا نکرده است. به عنوان نمونه تاریخ فرهنگی و مذهبی ایران شهدای اندیشمندی مانند شهید مطهری، بهشتی، باهنر، رجایی و… داشته که هر کدام به واسطه ترور از سوی دشمنان انقلاب و اسلام به شهادت رسیدهاند، اما هیچ فیلم سینمایی نداریم که مشخصا این شخصیتها را معرفی کند و علاوه بر تولید اثری نمایشی، در انتقال ارزشها و هویتآفرینی برای نسل انقلاب ندیده، موثر واقع شده باشد.
مستندسازان، پیروز میدان روایت از تاریخ سیاسی
دراین بین خوشبختانه مستندسازان به واسطه سبک کاری خودشان بیش از کارگردانان سینمای داستانی برای به تصویر کشیدن شهدای سیاسی و دولتمردانی که درحوادث مرتبط با تاریخ انقلاب اسلامی به شهادت رسیدهاند، موفقتر و پرکارتر عمل کردهاند؛ مستندهای «ترور سرچشمه» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، مستند تاریخی- سیاسی«دبیر کل» به تهیهکنندگی محسن اولیایی، «روز هفتم» به تهیهکنندگی فرج آلادین، «قصههای انقلاب» به کارگردانی مهدی شامحمدی، «قصههای انقلاب» و«راز یک کینه» هر کدام به نوعی به زندگی شهید سیدمحمد بهشتی و وقایع مرتبط با تاریخ فعالیتهای این چهره سیاسی-مذهبی میپردازند.
غفلت سینمای داستانی از معرفی چهرههای سیاسی شهید
در سینمای داستانی نیز برخی فیلمسازها تلاش کردند با تولید آثاری سینمایی، بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی و ترور چهرههای سیاسی دهه ۶۰ همچون شهید رجایی، شهید بهشتی و جنایات منافقین در کشتار مردمی به دست این گروهک را به تصویر بکشد، گرچه این اقدام در جای خود بسیار ارزشمند و مهم است، اما در این آثار به صورت گذری و خلاصه با شهدای سیاستمدار مواجه میشویم. شناخت مختصر از این افراد تاریخساز و مردان میدان، برای سینمای کشوری که دنبال هویتسازی از طریق هنر سینماست، کافی نیست. فیلمهایی مانند «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی سال گذشته داستان نفوذ منافقین به حراست حزب جمهوری و بسترسازی ترورهای سیاسی را روایت کرد یا سهگانه «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان، گرچه از ترور شهید رجایی، بهشتی، باهنر و…گفته است، اما بیننده در این فیلمها، شناختی نسبت به شخصیت این سیاستمداران، فعالیتهایی که در طول خدمت داشتهاند تا چگونگی و علل شهادت آنها به دست نمیآورد.درسالهای قبلتر نیز فیلمهای سینمایی «فرزند صبح» و «سال سخت در خمین» باهدف ارائه زندگینامه رهبر کبیر انقلاب ساخته شد که درنوع خود تلاش قابل تقدیری بود اما به دلیل کیفیت نامطلوب نتوانست توقعها را برآورده سازد.
میزبانی تلویزیون از شهدای راه سیاست و خدمت
تلویزیون با جامعه مخاطبانی فراگیر از سینما در سالهای متمادی در راستای نمایش و معرفی چهرههای سیاسی که به واسطه ترور و حوادث گوناگون به شهادت رسیدهاند گامهایی برداشته، اماهنوز راهی طولانی پیش روست وتا خدمت و شهادت در این کشور یک ارزش و آرمان فراگیر است، میتوان از خدمتگزارانی که در راه وطن و اسلام شهید میشوند، گفت. مجموعههای تلویزیونی مانند مدرس در رابطه با شهید آیتا...سید حسن مدرس، دولت عشق روایت کودکی تا شهادت رئیسجمهور شهید محمدعلی رجایی و راه ناتمام در خصوص شهید محمدجواد باهنر و رجایی و مجموعه تلویزیونی آفتاب و زمین و روحا... باهدف روایت زندگی امام خمینی (ره)رهبرانقلاب اسلامی ازجمله سریالهایی هستندکه چهره محورتر ازدیگرآثار، به معرفی شهدای سیاستمدار ایرانی پرداخته است. گرچه هنوز منتظرسریالی مختص چهره سیاسی ومذهبی مهمی مانند شهید مطهری هستیم،اما سریالهایی مانند معمای شاه به صورت نسبتا مختصر،تصویری ازشهید مطهری،نواب صفوی،شهید بهشتی و…ارائه کردهاند. همچنین سریال سالهای حادثه را نیز در تلویزیون داشتیم که مخاطبان را با ترورهای اوایل انقلاب که منجر به شهادت چهرههای سیاسی متعددی شد، آشنا کرد.