برای مجموعه داستان «قصه‌های سرزمین دوست‌داشتنی» به قلم «ای. ال. داکترو»

نگاهی انتقادی به سیاست‌های آمریکا

به مناسبت بزرگداشت صدرالمتألهین

نقش ایمان در فلسفه ملاصدرا

صدرالدین محمدبن ابراهیم قوام شیرازی معروف به ملاصدرا وملقب به صدرالمتالهین، فیلسوف قرن دهم و یازدهم هجری قمری،درشیراز به دنیا آمد.در دوران کودکی همراه خانواده‌اش به قزوین، پایتخت وقت صفویان رفت و در آنجا مراتب ترقی و کمال دانش را در حوزه استادانی همچون شیخ بهایی ومیرداماد گذراند ودرزمان سلطنت شاه عباس و هنگامی که اصفهان پایتخت ایران شد،به اصفهان مهاجرت کردودرمحضر میرفندرسکی تلمذکرد.
کد خبر: ۱۴۵۸۲۸۹
 
اودر محضر استادان خود در حوزه‌های فقه، حدیث و تفسیر به اجتهاد رسید. صدر المتألهین در اصفهان معروفیتی تمام داشت و مورد توجه شاه عباس بود ولی به دلیل  مخالفت علمای قشری با او به روستای کهک قم تبعید شد. اما چندی بعد ا...وردی‌خان، حاکم ایالت فارس او را به شیراز دعوت کرد تا در مدرسه خان به تدریس مشغول شود. بازگشت به شیراز و تدریس در مدرسه خان دوران ارزشمندی در زندگی ملاصدرا محسوب می‌شود. او در کنار علوم رایجی همچون حکمت و فقه به تدریس ریاضیات، اخترشناسی و علوم طبیعی پرداخت. 
     
حکمت متعالیه
ملاصدرا با استفاده از روش‌های عقلی، نقلی (علوم وحیانی) و علوم کشف و شهودی توانست فلسفه‌ جدیدی با عنوان حکمت متعالیه به وجود آورد. در واقع ملاصدرا از قرآن و تفاسیری که بر آن نوشته شده کاملا مطلع بود و در تنظیم و تبیین اندیشه‌های خود از آنها بهره برد. به طور قطع می‌توان گفت که آیات قرآن در کلیه‌ نوشته‌های او وجود دارد و او متأثر از قرآن و حدیث بود. آنچنان که او به دلیل آگاهی کامل و تبحر در احادیث تشیع و تسنن و نهج‌‌البلاغه حضرت علی(ع) توانست نظامی بیافریند که به حکمت متعالیه موسوم بود. همچنین او تحت تأثیر فلاسفه و متکلمین پیش از خود مانند ابن‌عربی و سهروردی، غزالی و فخر رازی بود. او همچنین نقل قول‌هایی از فیثاغورث، افلاطون، ارسطو و حتی نوافلاطونیان دارد. منابع حکمت متعالیه قرآن، حدیث، کلام، عرفان و فلسفه‌های پیشین و روش آن ترکیبی از معرفت قرآنی و عرفانی و شهودی است. این فلسفه تلفیقی از اصول تعالیم اسلام، عرفان نظری، فلسفه مشاء ابن‌سینا و فلسفه سهروردی است. (تفاوت فلسفه مشائی و اشراقی در این است که در روش اشراقی برای تحقیق در مسائل فلسفی و مخصوصا حکمت الهی تنها استدلال و تفکرات عقلی کافی نیست، سلوک قلبی و مجاهدت نفس و تصفیه آن نیز برای کشف حقایق ضروری و لازم است، اما در روش مشائی تکیه فقط بر استدلال عقلی است.)
     
وجود ظاهری از اسما خدا
در نظام فلسفی ملاصدرا خداوند از تمام مراحل وجود آفرینش بالاتر است و موجود دیگری بالاتر از او وجود ندارد. موجودات نیز همگی مظاهری از اسما خداوند هستند و کمال موجودات از جانب خداوند است. بنا بر نظر ملاصدرا هدف خداوند از آفرینش را باید در خود او جست‌وجو کرد. چرا که این عشق ذاتی خداوند است که باعث به وجود آمدن موجودات شده است. از دید ملاصدرا ایمان به خداوند جایگاه ویژه‌ای دارد. چنان‌که او ایمان را نتیجه اعتقاد قلبی به اصول دین و اقرار آن به زبان و عمل به اعضای بدن می‌داند. این گفته ملاصدرا به حدیثی از احادیث حضرت علی و این آیه‌ دوم سوره مجادله که ایمان امری زبانی نیست بلکه باید بر دل نیز جاری شود، شباهت دارد. ملاصدرا ایمان حقیقی را اعتقاد به خدا، وجود فرشتگان و پیامبران و روز قیامت و بهشت و دوزخ می‌داند و معتقد است کسی که از چنین علمی برخوردار است، به او خیر کثیر و فضل بزرگی عطا شده است. او چنین ایمانی را اصل خوشبختی و نیکی می‌داند. از نظر ملاصدرا مؤمن کسی است که به باورهای فوق ایمان داشته باشد. او جهل و گمراهی را فرمانده عادات و رفتارهای تباه و شیطانی می‌داند. در سایه شناخت و باور به اصول ذکر شده است که ایمان واقعی کسب می‌شود. شناخت صحیح باعث می‌شود انسان به پرهیزکاری روی بیاورد و از اخلاق ناپسند دوری کند تا درهای عالم غیب بر او گشوده شود. در آن صورت است که حجاب‌ها از بین می‌رود و نور معرفت ایمان در دل‌ها تابیده می‌شود تا آدمی حقایق ملکوت را ادراک کند. 
     
رمز حکمت و بصیرت
ملاصدرا اهمیتی خاص برای عالم غیب یا عالم غیر مادی و نامحسوس قائل بود. این عالم از حواس آدمی پنهان و عالم فرشتگان و ارواح است. قرآن نیز با تصدیق این عالم‌، عوالم را به دو عالم دیدنی و نادیدنی تقسیم می‌کند: «قسم به آنچه که می‌بینید و آنچه نمی‌بینید» (سوره حاقه، آیات ۳۸ و ۳۹). همان‌طور که پیشتر گفته شد ایمان ارتباط مستقیمی با عالم غیب دارد و اگر ارتباط عالم غیب با ایمان حذف شود، چیزی وجود ندارد که به آن ایمان آورده شود. از این روست که ملاصدرا می‌فرماید «اصل ایمان شناخت و معرفت به خداوند و بهشت است.» او ایمان را نوری قلبی می‌داند که از جانب خداوند عطا می‌شود و به اسامی مختلفی مانند هدی، حکمت، بصیرت، ولایت و فضل نامیده می‌شود.او مکان ایمان را در دل می‌داند و آیه ۱۴ سوره حجرات را مصداقی بر گفته‌ خویش می‌آورد که: «اعراب گفتند ایمان آوردیم، بگو ایمان نیاوردید بلکه بگویید اسلام آورده‌ایم، چه این‌که ایمان هنوز به قلب‌های شما وارد نشده است.» در نظر ملاصدرا دو نوع ایمان تقلیدی یا شنیدنی و یا ایمان کشفی و قلبی وجود دارد. ایمان تقلیدی همان ایمان عوام‌الناس است که هر آنچه می‌شنوند را بدون تفکر و تدبر تصدیق می‌کنند و ایمان کشفی و قلبی ایمانی است که انسان از راه انشراح سینه در پرتو نور الهی حاصل می‌کند. این ایمان، ایمانی است که به‌وسیله‌ آن آدمی درمی‌یابد همه چیز از جانب خداوند است و بازگشت به سوی اوست.
     
سه رکن معارف، احوال و اعمال
 ملاصدرا به اعتقاد قلبی باور بسیار دارد و معتقد است ایمان از سه رکن معارف، احوال و اعمال تشکیل شده است و معارف که از معدن نبوت نشأت یافته از اعمال و احوال برتری دارد. در نزد ملاصدرا صبر و شکر و توکل از اجزای معارف هستند. ایمان قلبی مشروط بر دو امر انشراح و سعه‌صدر است و به‌وسیله بصیرت و تفکرات روشن و طهارت نفس از ناپاکی‌ها و همچنین نورانیت دل که در اثر تصفیه دل از طریق وسوسه‌های شیطانی و هر آنچه غیر خداست، حاصل می‌گردد. از این رو ملاصدرا می‌گوید کسی که ایمانش با بینش و آگاهی و بصیرت و تفکر در کتاب و سنت به دست آید، در ایمانش استوار می‌ماند و کسی که ایمانش از راه تقلید باشد، ایمانش پایدار نخواهد بود. ملاصدرا می‌گوید که از امام صادق روایت شده که خداوند ایمان را به هفت دسته‌ نیکی، راستی، یقین، خشنودی، وفا، علم و بردباری در میان مردم تقسیم کرده است. از این رو ایمان شدت و ضعف دارد و با اعمال و اندیشه‌های نیک بر شدتش افزوده می‌شود و با اعمال و اندیشه‌های ناپسند کاهش می‌یابد.

ایمان به عمل
 ملاصدرا از قول غزالی مراتب ایمان و توحید را به دو بخش پوست و مغز گردو تقسیم می‌کند. به طور کلی ایمان در باور ملاصدرا تنها اقرار به زبان نیست بلکه باید در عمل نیز بروز یابد و هنگامی محقق می‌شود که شخص به آنچه اعتقاد دارد پایبند باشد و آن را در عمل نشان دهد. در این مرحله است که انسان که در فلسفه ملاصدرا جایگاه برتری نسبت به دیگر موجودات دارد، به سوی پرهیزکاری سوق پیدا می‌کند و خود را به مقام قرب الهی می‌رساند. قدم اول ایمان باور به غیب است که عالم غیب و علم به غیب نیز به خداوند اختصاص دارد و هیچ‌کس از این دو آگاهی ندارد. چرا که انسان‌ها به غیب احاطه ندارند و محدود به زمان و مکان هستند. بنابراین انسان‌ها زمانی می‌توانند به غیب احاطه پیدا کنند که مشمول لطف الهی شوند. از این رو در دستیابی به عالم غیب موانعی وجود دارد. چنان‌که پیامبر فرموده‌اند: «اگر حضور شیطان در اطراف دل آدمی وجود نداشت، قادر به مشاهده ملکوت بود.» یکی از شرایط ایمان برخورداری از عنایت الهی است که از چند راه قابل دستیابی است: پرهیز از امور منع شده و تضرع به درگاه الهی و این دو راه تنها بوسیله ایمان و معرفت کسب می‌شوند. حکمت متعالیه ملاصدرا به‌وسیله شاگردان مستقیم و غیر مستقیم او گسترش یافت. همان‌طور که او خود از فلاسفه و متکلمین پیش از خود متأثر شده بود‌. افرادی از قبیل ملامحسن فیض کاشانی، ملا هادی سبزواری و آقاعلی مدرس طهرانی اندیشه‌های او را منتشر کردند. سیدمحمد حسین طباطبائی، مهدی حائری یزدی، سید‌جلال‌الدین آشتیانی نیز در سال‌های اخیر در شناساندن تفکرات ملاصدرا کوشیدند و دنباله رو او بودند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها