تصویری که هم ابعاد شخصیتی شهدای این اتفاق را روشن کند و هم الگویی برای نسل آینده باشد تا بتوانند هم هویت خود را بیشتر بشناسند و هم با شخصیتهای خدمتگزار آشنا شوند. از این رو، در این گزارش سراغ گفتوگو با فیلمسازانی نظیر جمال شورجه، حمید بهمنی، امیرعباس ربیعی و لیلی عاج رفتیم که پیش از این با آثارشان، ثابت کرده بودند که در این مسیر قدم برمیدارند.
فیلمسازی برای شناخت هویت ملی
جمال شورجه، کارگردان «۲۳ روز بعد» در رابطه با اینکه با گذشت زمان، سینما تا چه اندازه میتواند مسئولیت اجتماعی خودش را در روشنشدن ابعاد شهادت رئیسجمهور ایفا کند و چقدر تأثیرگذار باشد، به جامجم گفت: در رابطه با این موضوع باید تحقیق و جزئیات آن نیز باید استخراج شود. پس از تحقیق و پژوهش، نویسندههای سینمایی باید سراغ این واقعه که بسیار برای مردم اسفبار بود، بروند و فیلمی با این محور ساخته شود.
کارگردان فیلم «دایره سرخ» در پاسخ به این پرسش که این شکل از فیلمسازی چقدر میتواند به نسل آینده برای شناخت هویت خود یا افرادی که به کشور خدمت کردند، کمک کند، عنوان کرد: البته نحوه مدیریت و زندگی امثال شهید رئیسی که از پشت میزنشینی و دستور دادنهای معمول دوری میکرد و سعی داشت در میدان حاضر باشد، راه را برای مسئولان سخت میکند؛ بنابراین طبیعی است که ساختن فیلمهایی در این حوزه، ترویج سبک زندگی و مدیریت ایشان است که میتواند الگویی برای مدیران بعدی در سازمانهای مختلف باشد.
کارگردان فیلم «لبه تیغ» با تسلیت به مردم ایران به خاطر این فقدان بزرگ، درباره ویژگیهای رئیسجمهور به جامجم گفت: یکی از خصوصیات آقای رئیسی، صداقت و بیپیرایگی او بود. امسال در مهمانی افطار رئیسجمهور بلند شدم و رفتم تا احوالپرسی کنم که گفت چرا شما آمدید؟ من باید میآمدم و شما را میبوسیدم. این نشاندهنده تواضع، افتادگی و بزرگواری ایشان است و در تمام شرایط زندگی نیز همینگونه بودند و سادهزیستی و مردمیبودن از دیگر خصوصیات رئیسجمهور بود. همین امر موجب شد که تعداد زیادی از مردم به او رأی دهند و او را بهعنوان رئیسجمهور انتخاب کنند.
او یادآوری کرد: مردم میدانند که دیگر احتیاجی به رئیسجمهور اتوکشیده نداریم. ایشان هیچکدام از این مشخصهها را نداشت و مردم دوستش داشتند. همین سفرهایی که میرفت و خدمتهایی که به اقصی نقاط ایران میکرد، او را محبوب دلها کرد و یک رئیس جمهور محبوب بود.
شورجه ادامه داد: مردم با تمام جان و دل مانند شهید حاج قاسم سلیمانی، رئیس جمهور را دوست داشتند؛ در حالی که حاج قاسم ژنرال و آیت ا... رئیسی یک سیاستمدار بود. ایشان یک سیاستمدار مردمی و میدانی بود و هرجا احتیاج بود، بلافاصله خود را میرساند تا از نزدیک با مسائل و مشکلات آشنا شود و درصدد رفع آنها برآید.
او در پایان صحبتهای خود شعری از حافظ خواند و از خداوند برای خانوادههای شهدای خدمت طلب صبر کرد و گفت: «صبر و ظفر هردو دوستان قدیمند/بر اثر صبر نوبت ظفر آید». خداوند هم در قرآن میفرماید: « تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» که یکی از ویژگیهای انسانهای مؤمن این است که در بلایا صبر پیشه کند و خداوند در صورت صبر مؤمن رستگاری نصیبش خواهد کرد. به نوبه خودم به مردم ایران، هنرمندان عزیز و هم به خانواده شهدایی که در این گروه بودند، تسلیت میگویم و از خداوند برایشان صبر جزیل میخواهم.
روایت تاریخی برای تحلیل درست وقایع
امیرعباس ربیعی، کارگردان فیلم «ضد» که در فیلمش به مسائلی مانند انفجار دفتر حزب جمهوری و شهادت ۷۴ نفر از اعضای این حزب اشاراتی دارد، درباره اینکه سینما تا چه اندازه میتواند ابعاد چنین حادثه تلخی را تصویر کند و چه ظرفیتهایی برای پرداخت سینمایی دارد، به جامجم گفت: تاریخ ما سرشار از پدیدههای عجیبی بوده و هست که میتواند بستری برای روایت سینمایی باشد. به هرحال، باید صبر کنیم و از این اتفاق فاصله بگیریم تا تمام ابعاد آن مشخص و در اذهان عموم مردم تهنشین و نسبتش با امروز بیشتر درک شود، پس از آن میتوانیم برای روایت سینمایی چنین اتفاقی اقدام کنیم.
او در پاسخ به این پرسش که این نوع فیلمسازی چقدر میتواند به شناخت هویت خودمان و کسانی که به کشور خدمت کردند کمک کند، گفت: خیلی زیاد، سینما تأثیر به سزایی در ساخت فرهنگ و تقویت فرهنگ بومی دارد و تاریخ همواره در حال تکرار است و این طور نیست که اتفاقی صرفا در یک سال افتاده باشد و اولین و آخرین باشد که با آن مواجه باشیم.
او ادامه داد: مواجهه آدمهایی که تاریخ میدانند با نظیر این اتفاقات خیلی منطقیتر و همراه با درک درستتری است، چون متوجه میشوند برای اولین بار رخ نداده است. روایت تاریخی سینما نیز به شدت برای تحلیل درست این وقایع و مواجهه منطقی با آنها میتواند بسیار کمککننده باشد. ربیعی با بیان اینکه این اتفاق خیلی ناراحتکننده بود و دنیا دار گذر است و اگر انسان درک کند که وجودش در این دنیا موقتی است، به طور طبیعی باید درک کند، افزود: ما ناگواریهای بیشتر از این را پشت سر گذاشتیم و از آنها به خوبی گذر کردیم و امیدمان به رحمت خداوند است و در پس سختیها همیشه روزهای روشن دیده میشود. این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند که اینها لازمه حرکت به سمت قله است. و این صحبتها دلمان را آرام و قرص میکند و باعث میشود درجا نزنیم. کارگردان فیلم «لباس شخصی» در پاسخ به این پرسش که اهالی قلم، هنرمندان و کارگردانان در این مقطع از زمان چه کاری میتوانند انجام دهند، گفت: معتقدم آزادگی انسانها نباید سانسور شود؛ یعنی انسانهایی که منفعل هستند یا از ترس واکنش دیگران دچار انفعال میشوند و عواطفشان را بروز نمیدهند، اشتباه است. من واکنش هنرمند را وابسته به خلق اثرش میدانم تا ابراز عواطفش و اینها باید در زیست ما رخنه کند تا منبع و منشائی برای اثراتی باشد که خلق و تبدیل به آینه تمام رویکردهای ما میشود.
او با بیان اینکه چنین اتفاقاتی نباید موجب دلسردی ما شود، افزود: نباید در حرکتهایی که برنامهریزی کردیم، خللی ایجاد شود و باید راهمان را ادامه دهیم.
فیلمسازی کمک میکند اسطورهسازی کنیم
حمید بهمنی، کارگردان فیلم «گلوگاه شیطان» با توجه به شهادت آقای رئیسی و گروه همراهش درباره اهمیت فیلمسازی در این حوزه به جامجم گفت: فیلمسازی حول چنین شخصیتی در حوزه سینما و تلویزیون خیلی دشوار است؛ بهخصوص الان که بهتدریج ابعاد شخصیتی آقای رئیسی مشخص میشود و نشان میدهد چقدر این انسان از زمان طفولیتش بزرگ بوده است. خود ایشان در خاطرات دوران جوانی از سختیهایی که پشتسر گذاشته، صحبت میکند و میگوید: فقر را به معنای واقعی کلمه احساس کردم. این نشان میدهد که ما ظرفیت بسیار خوبی داریم که برای سینما مستند داستانی یا سریال فاخر بسازیم. با وجود اینکه سریال «ترور» ساخته شد، در رابطه با حاج قاسم خیلی کمکاری شده و نتوانستیم ابعاد شخصیتی ایشان را به منصه ظهور برسانیم.
او با بیان اینکه باید کاری کنیم که صداقت و پاکی شهید رئیسی را در آثار خود متجلی کنیم، افزود: تا دیر نشده و در بطن ماجرا هستیم، بهتر است مدیران در سطح سینما و رسانهملی تصمیم بگیرند کار بزرگی برای ایشان انجام دهند. بنابراین، میتوانیم برای سال آینده برنامهریزی کنیم که یک فیلم، سریال و مستند خوب داشته باشیم و شبیه هزینهای که برای ساخت سلمان فارسی میکنیم را برای ساخت فیلمی برای شهید رئیسی انجام دهیم. ایشان در زمان جنگ در جبهه و در تیپ امام رضا(ع) بودند و ابعاد شخصیتی مختلفی برای پرداخت درست دارند و این گوی و میدان برای مدیران تصمیمگیرنده تا قدم بردارند و اسطورهای را به نسلهای بعدی معرفی کنند. این سینماگر درباره سریال «دولت عشق» که درباره شهید رجایی ساخته، توضیح داد: ما با حداقل امکانات این سریال را ساختیم اما به قدری عشق به شهید رجایی داشتیم که انگار خودش تمام مشکلات سر راهمان را حل میکرد. با اینکه حدود ۲۰ سال از زمان ساخت این سریال میگذرد، امسال و سالهای گذشته تلویزیون آن را پخش کرد و تأثیر خود را گذاشت. آن موقع پول زیادی نداشتیم و تنها قصد داشتیم مستند داستانی بسازیم، الان الحمدلله که هم بودجه هست و هم امکانات و شرایط تولید در بهترین شکل ممکن قرار دارد.
بهمنی همچنین در ادامه با بیان اینکه اگر از من حقیر بهمنی بخواهند که طرحی را برای آقای رئیسی بنویسم، بلافاصله دست به کار میشوم، افزود: این حادثه ظرفیت زیادی برای داستانپردازی دارد و قبل از این گفتوگو، به طرح و داستان کوتاهی در این رابطه فکر میکردم. اگر این صحبتم به گوش مدیران برسد، به عنوان یک کارگردان با تمام وجود حاضرم بدون دریافت ریالی فیلمی در این رابطه بسازم.
او در پاسخ به این پرسش که چقدر این شکل از فیلمسازی به نسل آینده برای شناخت هویت خود و خادمان ملت کمک میکند، گفت: در حال حاضر اسناد به نسل آینده نه به شکل کاغذی که به شکل فیلم، تصویر و سریال و از فضای مجازی به آیندگان منتقل میشود. بنابراین، فیلم به قدری میتواند تأثیرگذار باشد که اسطورهسازی کند و یک اسطوره واقعی بسازد. فقط فیلم است که به نسلهای آینده و نوههای ما یادآوری میکند که آقای رئیسی چه کسی بوده است.بهمنی با اشاره به امکان الگوسازی از شخصیتهایی همچون ابراهیم رئیسی، درباره آثار خارجیها در این حوزه گفت: چندسال پیش آمریکاییها فیلم جنگی به نام «سه تیغ ارهای» ساختند که بر اساس داستان واقعی یک مخالف جنگ در ارتش آمریکا بود که حاضر نشد سلاحی حمل کند؛ اما در نبرد اوکیناوا در جنگ جهانی دوم با وجود شلیکهای بیوقفه دشمن، یکتنه جان بیش از ۷۵ نفر از همرزمانش را نجات داد. ما از راه فلشبک با این اتفاق آشنا میشویم و وقتی فیلم را دیدم، متوجه شدم خودمان هم نظیر این اتفاقات را در جنگ تحمیلی داشتیم و بچههای بسیاری داشتیم که خودشان را برای نجات جان دیگران به مهلکه انداختند. این داستانها برداشتی از جنگ ما محسوب میشود و اگر خودمان فیلم نسازیم، دیگران نظیر چنین داستانی را دیگران با تحریف میسازند.
تصویری از سبک والایی و مردمداری رئیس جمهور شهید
لیلی عاج، نویسنده و کارگردان سینما و تئاتر در واکنش به شهادت آیتا... رئیسی و هیات همراه در حادثه سقوط بالگرد به جامجم گفت: تنها دیداری که با آیتا... رئیسی داشتم در ضیافت افطاری بود و خبر شهادت وی من را بسیار متاسف کرد. کارگردان فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» در ادامه افزود: آرزو میکنم خداوند به ملت ایران عزتی روزافزون عطا کند و همه در برابر چنین حوادثی صبور باشند.
این کارگردان در پاسخ به این سؤال که چه وجه تمایزی در دولت تحولخواه شهید رئیسی نسبت به دورههای قبل احساس کرده است؟ گفت: وقتی صحبت از تحول زیرساختها میشود، اثر چنین تحولی در بلندمدت مشاهده خواهد شد. ضمن اینکه ما فقط در حیطه محدود شغل خودمان میتوانیم تحولات احتمالی را درک کنیم. در مورد دولت آیتا... رئیسی نیز ارتباطی که با هنرمندان برقرار میکردند وجه تمایزی قابلاحترام در دوران ریاست ایشان است.
عاج ادامه داد: به نظرم خیلی انسان صبوری بودند. گاهی لازم است افراد را در نمای بازتری قضاوت کنیم. تا پیش از این واقعه آقای رئیسی را در کلوزآپ میدیدم و حالا که دورتر ایستادهام و از فاصله بیشتری مانند نمایی لانگشات به این انسان نگاه میکنم، میبینم که چقدر فرد صبور و خودداری بوده و در برابر شوخیها، تهمتها و ... صبر زیادی داشتند. خصلت صبوری و تسلط بر نفس واقعا مهم و نایاب است. شاید همین نگاه از دور به یک فرد، ما را به شناخت دقیقتری از افراد میرساند. متاسفانه هر وقت از فردی دور میشویم، تازه ابعاد جالب آن انسان برای ما آشکار میگردد و این یکی از بدیهای روزگار ما انسانهاست. عاج در ادامه در پاسخ به پرسشی در مورد نقش سینما برای بهتصویرکشیدن حادثه شهادت رئیسجمهور دولت سیزدهم، پس از گذر از این روزهای ملتهب بیان کرد: سینما به دو گونه میتواند نسبت به این واقعه واکنش نشان دهد. احساس میکنم رئیسجمهور دولت سیزدهم و هیات همراه ایشان، یک فرد نبودند بلکه جریانی فکری هستند و اگر با عناوینی مانند خادمالرضا(ع) یا خادم مردم، شهید جمهور و ... از آنها یاد میشود، درواقع در حال روایت از یک جریان فکری هستیم. وی تصریح کرد: اگر قرار باشد فیلمی در سینما ساخته شود که به این موضوع بپردازد، باید سبک والایی از مردمداری این چهره سیاسی را نمایش دهد. مردمداری در کلام شاید ساده به نظر برسد، اما در عمل، تحققبخشیدن به آن دشوار است. این کارگردان در ادامه افزود: اگر سینما بخواهد مردمداری و شیوه رفتاری یک فرد در حکومتداری را به تصویر بکشد، قطعا اقدام دشواری خواهد بود، اما اگر بخواهیم فقط یک روایت از حادثهای که رخ داده در فیلم ارائه کنیم و قصه ما تصاویری از جستوجوی رئیسجمهور و همراهانش را نشان دهد، حس میکنم کار سادهتری است.
نویسنده کتاب «بابا آدم» در ادامه اظهار کرد: فکر میکنم اگر سینماگری از منظر مسئولیت اجتماعی تصمیم به ساخت فیلمی درباره این حادثه بگیرد، باید رویکرد اول را دنبال کند؛ یعنی فیلمی بسازد که بتواند مفهوم مردمدار بودن یک رئیسجمهور را بهدرستی نمایش دهد، وگرنه اگر فقط از وقوع حادثه بگوییم، البته که در نوع خودش درامی حادثهای و پرتعلیق خواهد بود، اما به نظرم شأن واقعه رخداده در این سطح نیست و پرداختی عمیقتر از درامی حادثهای لازم دارد.