کمبود پرستار، مهاجرت، اضافهکارهای اجباری، مشکلات معیشتی و ... گویا مشکلات پرستاران همچنان پابرجاست و مسئولان هم هر چند وقت یکبار با این اخبار داغ دل آنها را تازه میکنند. افرادی که در خط مقدم خدمت به بیماران قرار دارند و با توجه به حجم سنگین خدماتشان، متاسفانه آنطور که باید و شاید از حقوق کافی برخوردار نیستند. بحرانی که پرستاران را سر دوراهی ماندن یا رفتن قرار میدهد و خطری بسیار جدی برای نظام سلامت کشور مخصوصا جان بیماران محسوب میشود.
بعد از قانون تعرفهگذاری که سالهای زیادی از آن میگذرد، حالا به لایحه حمایت مادی و معنوی از پرستاران رسیدهایم؛ اما گویا دیگر قوانین هم راهکاری برای حل معضلات پرستاران نیست و دردی از آنان دوا نمیکند. به نظر میرسد که وزارت بهداشت باید فرمول خود را برای حل مشکلات پرستاران تغییر دهد، چراکه این قوانین، نهتنها به مرحله اجرا نمیرسند، بلکه روزبهروز بر نارضایتی این قشر از جامعه اضافه میکنند. این مسائل تا جایی پیشرفته که در کنار مهاجرت پرستاران به دیگر کشورها به مهاجرت آنان به بخشهای خصوصی بیمارستانها و حتی تغییر شغل و خانهنشینی آنان هم رسیدهایم!
سناریوی تکراری کمبود پرستار
استعفا و تغییر شغل پرستاران در اعتراض به وخیمشدن شرایطشان، اتفاقی است که در یکسال گذشته بارها در ابعاد مختلف نیز شاهد آن بودهایم. موضوعی که عمق بحران آن را در بیمارانی میبینیم که از کمبود پرستار آسیب میبینند، اما کسی به این موضوع توجهی نمیکند. محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار در گفتوگوی خود با جامجم با اشاره به قرارگرفتن وزارت بهداشت در یک سیکل معیوب میگوید: «درحالحاضر وضعیت پرستاران بحرانی و حتی از بحران هم گذشته است. بسیاری از پرستاران مخصوصا در تهران بهرغم جذبهای مختلف، به سبب حقوق و درآمد پایین در این جذبها شرکت نمیکنند. با وجود اینکه وزارت بهداشت نیاز به نیروی لازم برای ارائه خدمات به مردم دارد اما هماکنون، یکدوم حداقل استانداردها دارای نیرو هستیم. درحالیکه باید بهازای هر تخت دو پرستار داشته باشیم اما درحالحاضر نسبت نیرو به تخت بیمارستان نصف است. این تعداد از پرستاران پاسخگوی نیازهای بیماران نیست و این موضوع حتی تا مرگومیر آنان هم پیشرفته و مردم را دچار خسارت میکند.»
داستان تکراری کمبود نیروی پرستاری؛ معضلی که سالهاست نارضایتی مراجعهکنندگان به مراکز درمانی را دوچندان کرده است. موضوعی که وزارت بهداشت هم به آن اذعان دارد و تلاش کرده با برگزاری آزمونهای استخدامی مختلف بخشی از آن را ترمیم کند، اما گویا این آزمونها خیلی برای نظام سلامت راهگشا نبوده است. مسألهای که محمدتقی جهانپور، رئیس سازمان نظامپرستاری هم بر آن تاکید دارد و میگوید: «عدم تناسب تعداد تختهای بستری با تعداد پرستاران باعث میشود در ارتقای کیفیت خدمات پرستاری دچار مشکل شویم و پرستاران نیز دچار آسیبهای ناشی از فشار کاری زیاد شوند که این امر، یکی از دلایل مهاجرت و ترک خدمت نیروهای پرستاری بهشمار میرود.»
نیازی به قوانین جدید نداریم!
سالهای زیادی است که جامعه پرستاران از تبعیض در پرداختیهایش گلهمند است. این درحالیاست که قانون تعرفهگذاری حقوق پرستاران هم پس از چندین سال وقفه، هنوز نتوانسته بهدرستی اجرا شود تا بخشی از نارضایتیها را حل کند. شریفیمقدم هم بر این باور است که قانون تعرفهگذاری بهصورت یکشبه از سال ۸۶ قرار است که اجرا شود، اما چندان تغییری در شرایط پرستاران ایجاد نکرده و این قوانین و لایحهها، بازی با جامعه پرستاری است.
موضوعی که بارها عباس عبادی، معاون پرستاری وزارت بهداشت اعلام کرده که این قانون در حال تکامل است و خواستار صبوری پرستاران شده! اما شریفیمقدم با بیان اینکه درحالحاضر پرستاران پایینترین حقوق را در بین کارمندان دولت دریافت میکنند، برای برطرف شدن این معضل راهکارهایی را به جامجم مطرح میکند و توضیح میدهد: «ما خلأ قانونی نداریم اما اگر قانون تعرفهگذاری آنگونه که قانونگذار گفته اجرا شود، پرستاران میتوانند به اندازه حقوقشان، کارانه دریافت کنند. درحالحاضر ۱۰هزار خدمت برای همه گروههای پزشکی بهجز پرستاران با مدل پرداخت فیفور سرویس بهعنوان تعرفه داده میشود. هر خدمتی که هرکسی قرار است انجام دهد، چه میزان خطر برای عمل انجام کار و توسط چه کسی و با چه مدرکی ارائه میشود؟» او ادامه میدهد که با همین فرمول ساده، ۱۰هزار خدمت را همه گروههای پزشکی از سال ۷۶ انجام میدهند و قانونگذار هم گفته که با همین فرمول، خدمات پرستاری محاسبه شود؛ یعنی پرستاران با همین حقوقی که میگیرند، میتوانند کارانه هم دریافت کنند.وی همچنین میافزاید: «تصمیمگیرنده در وزارت بهداشت، هیات علمی است که قطعا پرستاران را با این مبالغ اندک درک نمیکند. اگر فوقالعاده خاص پرستاران را بالا ببرند، همه مشکلاتشان حل میشود و نیازی هم به قوانین جدید نداریم.»
افشاگریهای مالی جامعه پزشکی!
دبیرکل خانه پرستاری درخصوص دریافتیهای کادر درمان میگوید: «یک رئیس بیمارستانی که کارانه ۳۰۰میلیونی و حقوق ۷۰میلیونی دارد، درکی از حقوق اندک پرستاران با مبلغ ۱۵ ــ ۱۲میلیون تومان ندارد. از سوی دیگر، حقوق ثابت هیاتعلمیها بین ۵۰ تا ۷۰ میلیون تومان و مالیاتشان بیشتر از ۱۰درصد نیست و کارانه آنان بین ۱۰۰ تا ۳۰۰میلیون تومان پیش میرود.»به گفته وی، در اتاقعمل جراح ۲۰۰ میلیون و پرستار همان اتاق عمل نیز یکمیلیون تومان دریافت میکند. یعنی صدبرابر اختلاف در پرداخت داریم. موضوعی که پرستاران را بیش از هر چیز دیگری اذیت میکند و منجر به این میشود که آنان انگیزهای برای ماندن نداشته باشند.از نگاه این پرستار پیشکسوت، تا زمانی که تصمیمگیرندگان سیستم بهداشت و درمان کسانی باشند که حقوقشان چندبرابر جامعه پرستاری است، مشکلات این قشر همچنان به قوت خود باقی میماند.