تمساح شریف!
فیلم تمساح خونی داستانی کوتاه و سرراست دارد. جواد عزتی در اولین کارگردانی خود فضایی متفاوت از جریان کمدی سینمای ایران را پیش گرفته است. تمساح خونی روایت دو جوان پادو است که طی اتفاقی باید ۲۰هزار دلار را یک شب پیش خود نگهدارند تا فردا تحویل شرکت دهند اما تصمیم میگیرند با این پول بزرگترین قمار زندگی خود را انجام داده و به زندگیشان سر و سامانی دهند اما با اتفاقاتی غیرمنتظره روبهرو میشوند.البته این فیلمنامه کوتاه، خود به یکی از ضعفهای این فیلم بدل و به نوعی کمبود داستان و دیالوگ با تعقیبوگریزهای خودرویی پر شده است که از فرط تکرار به چاله ملال میافتد و دیگر کارکرد اصلی خود را از دست میدهد.همانطور که پیش از این گفته شد تمساح خونی از جریان معمول سینمای کمدی فاصله دارد و بیشتر به سینمای هالیوود نزدیک است. این فیلم همچون فیلمهای هالیوودی دارای تعقیبوگریزهای خودرویی است که هرچند به پای نمونههای غربی خود نمیرسد اما از استاندارد قابل قبولی برای سینمای ایران برخوردار است. شاید مهمترین ویژگی تمساح خونی را بتوان در نوع کمدیای که ارائه میدهد، جستوجو کرد. این فیلم اصطلاحا کمدی شریفی دارد که برای خانواده ساخته شده است و مانند اغلب کمدیهایی که پیش از این اکران شده، صرفا مخاطبان خاصی را شامل نمیشود. در تمساح خونی خبری از شوخیهای جنسی نیست و لحظات کمدی فیلم یا برگرفته از شوخیهایی است که در آثار غربی امتحان خود را پس داده یا از هوش خلاق نویسنده این فیلم سرچشمه گرفته است.
یک بسته کامل
جواد عزتی بهواسطه اینکه خود بهعنوان یک بازیگر کمدی در سینمای ایران شناخته میشود (هرچند در سالهای اخیر نشان داده که توانمندیهایش در نقشهای جدی کم از نقشهای کمدیاش نیست) توانسته است برای فیلم خود گروه بازیگران خوب و حرفهای جمع کند. گروه بازیگران فیلم تمساح خونی آنچنان کامل است که عزتی حتی برای نقشها کوتاه فیلم خود از بازیگران حرفهای مانند کامبیز دیرباز، پژمان جمشیدی، هومن حاجیعبداللهی، مهران غفوریان، امیر غفارمنش و ...استفاده کرده است.جواد عزتی همچنین از بازیگرانی استفاده کرده که پیش از این سابقه همکاری با آنها را داشته است، بازیگران همچون الناز حبیبی که در سریال «دردسرهای عظیم» نقش مقابل او را بازی میکرد یا عباس جمشیدیفر که در سریال «زخم کاری» با عزتی همکاری داشت. این امر باعث شده تا بازیگران هماهنگی خوبی با یکدیگر داشته باشند و مخاطب بهواسطه تصویری آشنا که از این بازیگران در کنار یکدیگر دارد، ارتباط خوبی با کاراکترهای فیلم بگیرد.اما این بازیگران باتجربه همانقدر که تصویری آشنا برای مخاطبان خود میسازند به ضد خود نیز تبدیل میشوند. این ضدیت در فیلم زمانی اتفاق میافتد که بازیگران به ورطه تکرار میافتند و نه به یک نقش کامل که در تیپی که پیش از این شناخته میشدند، گیر میکنند. بهعنوانمثال جواد عزتی همان عظیم دردسرهای عظیم است، سعید آقاخانی با اینکه سعی در ایفای نقش متفاوتی دارد اما همان نوری خانزادی «نونخ» است و حتی تکیهکلامهای او را اجرا میکند و به همین ترتیب بازیگران دیگر هم آنچنان که از آنها انتظار میرود، ظاهر نمیشوند. البته در این میان بهزاد خلج را میتوان مثال نقض به حساب آورد که نسبت به دیگر بازیگران تمساح خونی بازی بهتری ارائه میدهد.
قدم زدن بر لبه تیغ
در کل آثار کمدی همواره روی لبه تیغ قدم میگذارند و هر آن ممکن است از فرط شوخیهای زیاد به ورطه لودگی بیفتند یا اینکه به آثاری لوس و بینمک تبدیل شوند. به همین خاطر است که فیلمهای کمدی ماندگار شاید کمتر از دیگر ژانرها باشند. تمساح خونی جواد عزتی نشان داده است که این لبه تیغ را درک میکند و سعی دارد آن را حفظ نماید، گاهی موفق میشود و گاهی شکست میخورد؛ اما همچنان بهعنوان فیلمی موفق شناخته میشود هرچند که در سینما بهعنوان یک کمدی تمامعیار ماندگار نشود. یکی از قضایای منطقی علم منطق بدین شرح است:هر چیزی حامل ضد خود است! این قضیه البته که یکی از قضایای پیچیده علم منطق است اما تمساح خونی را میتوان بهعنوان یکی از مثالهای آن ذکر کرد. درواقع هرآنچه که در تمساح خونی بهعنوان ویژگیها و نکات مثبت شناخته میشود را میتوان بهعنوان نقاط ضعف فیلم عنوان کرد. بهعنوانمثال تعقیبوگریزهای فیلم یکی از نکات مثبت وهیجانانگیز آن به حساب میآید اما همین نکته مثبت آنقدر در فیلم استفاده میشود که حوصله مخاطب را سر میبرد.
حرکت بر خلاف جریان کمدی کشور
خلاصه اینکه فیلم تمساح خونی بهعنوان یک فیلم کارگرداناولی اثری درخور است و نشان میدهد جواد عزتی همانطور که در عرصه بازیگری توانسته است به سوپراستار سینمای ایران بدل شود. در عرصه کارگردانی هم حرفی برای گفتن دارد و از هماکنون میتوان انتظار داشت که نام جواد عزتی را بهعنوان کارگردان بیش از این بشنویم. تمساح خونی فارغ از اینکه چه کسی آن را ساخته است را میتوان از معدود تلاشهای سینمای ایران دانست که سعی میکند فرمولهای معمول و نخنمای کمدی را خط بزند و به سینما گوشزد کند سینمای کمدی محدود به چند فرمول تکراری نیست.
کمدی معیار
تمساح خونی جواد عزتی را میتوان نمونهای خوب در سینمای کمدی کشور دانست که تلاش کرده از کلیشههای سینمای کمدی که در سالهای اخیر مد شده، فاصله بگیرد و روایتی نو را در پیشروی مخاطب قرار دهد اما همین تلاشها هم با توجه به ضعفهای فیلمنامه که همچنان در سینمای ایران حرف اول را میزند بر این فیلم هم سایه افکنده است.عزتی در تمساح خونی در کارگردانی تلاش کرده تا ضعفهای فیلمنامه را با موقعیتهایی جذاب و هیجانانگیز بپوشاند و نگذارد فیلم از نفس بیفتد تا ریتم فیلم حفظ شود. این موضوع از طریق تنش و درگیری شخصیتها با آدمهای خلافکار ایجاد میشود و ریتم و ضرباهنگ خوب فیلم تا انتها ادامه دارد. همچنین شوخیهای فیلم بهاندازه و درست است و قابلیت خندان تماشاگر را دارد. این موضوع را میتوان بیشتر به کارگردانی و فیلمبرداری خوب فیلم نسبت داد تا فیلمنامه فیلم. هرچند که نمیتوان از نقش پررنگ مشاوران و دستیاران کارگردان در افزایش سطح کیفی این فیلم چشمپوشی کرد و باید با لحاظ کردن هزینه قابلتوجه و نسبتا بالای ساخت این فیلم، تاثیر تزریق سرمایه در ساخت فیلمهایی با سطح استاندارد را نیز مورد توجه قرار داد. بهطورکلی تمساح خونی در تلاش است ضمن حفظ چارچوبهای استاندارد سینمایی، صرفا بر قراردادهای سطحپایین مرسوم فیلمهای گیشهپسند و سینمای تجاری پایبند نباشد و از همه ابزار در جهت ایجاد موقعیتهای کمدی استفاده کند و ضمن ایجاد لحظاتی طنز، با خلق سکانسهای تعقیبوگریز از شیوه مرسوم فیلمهای اکشن پیروی کند و با بهرهگیری از تکنیکهای بهروز سینمایی، توجه تماشاگران علاقهمند به سکانسهای هیجانانگیز و پرجذابیت را نیز به خود جلب نماید؛ اما نباید با نادیدهگرفتن ایرادات فیلم در فیلمنامه، مجذوب سکانسهای جذاب تعقیبوگریز و دیالوگهای رفتوبرگشتی فیلم شد و فراموش کرد که همچنان فقدان روابط علت و معلولی در حوادث و رخدادهای فیلمهای کمدی، در لیست نقاطضعف مرسوم این فیلمهاست. برای مثال، با فرض موفقیت هومن (با بازی جواد عزتی) در بازی قمار و توانایی چشمگیر او در بازی با ورق، میتوان اقدام جاهطلبانه شخصیت محافظهکار او برای نگهداشتن پولها را مردود و بدون توجیه دانست و از سوی دیگر حضور بازیگران موفق سینمای کمدی همچون پژمان جمشیدی، مهران غفوریان و ... را در سکانسهای بازی، صرفا با مقاصد تجاری و بدون اثر عنوان کرد؛ بهویژه نقشآفرینی بدون کارکرد هومن حاجیعبداللهی که اگر پیشبینی برای معرفی شخصیت او در ادامه و نسخه دوم احتمالی این فیلم وجود نداشته باشد، حضور او در این فیلم قابل توجیه و معقول به نظر نمیآید.با وجود این شاید ساختن فیلمی مثل تمساح خونی در سینمای آمریکا، هند و ... خیلی معمولی به نظر برسد، ولی سینمای ایران به چنین کمدیهایی نیاز دارد. سینمای کمدی ایران مدتهاست در بازنمایی زمان گذشته گیر کرده و انگار فیلمسازانش جز شوخی با دهههای گذشته، هیچ ایده دیگری برای خنداندن مخاطب ندارند. بعضی فیلمهای دیگر هم با اینکه اسم کمدی را یدک میکشند، اما دستشان در خنده گرفتن از تماشاگر خالی است و جز تعدادی دیالوگ لوس و شوخی معمولی و سطح پایین چیز دیگری برای ارائه ندارند. میتوان اینگونه استنباط کرد که تمساح خونی جواد عزتی، میتواند مخاطبان سینمای ایران را امیدوار به تغییر فضای کمدی در آینده کند.