بهعنوان مثال چند ماه پیش روایت یک مهاجر ایرانی در کشور کانادا از نظام درمانی این کشور، باعث به راه افتادن بحثی طولانی در مقایسه با ایران شده بود. اغلب روایتها هم حکایت از این داشت که با تمام کاستیهای موجود در نظام درمان ایران همچنان رسیدگی و مراقبت به بیماران در کشورمان تفاوتهای آشکاری با این وضعیت در کانادا دارد. در همین راستا خبرهای بسیار منتشر شده در رسانههای انگلیسی حکایت از بیتوجهی آشکار نظام درمان این کشور به بیماران دارد، بهقدری که درصد قابلتوجهی از بیماران بهدلیل نیامدن آمبولانس یا دیر رسیدن آمبولانس جانشان را از دست میدهند. عنوان کردن این نمونهها در رسانههای داخلی هم البته هزینههایی دارد؛ چرا که عموما نگاه مخاطبان تحت تاثیر همان ارائه کارتپستالی به وضعیت غرب است و سخت میتوان خدشهای به این کلیشه ذهنی وارد ساخت. اما همزمانی چند خبر منتشر شده در رسانههای غربی وضعیت جالبی را پیش روی ما میگذارد. اولین خبر مربوط به اطلاعات اداره آمار اروپا (یورو استات) است که نشان میدهد بسیاری از شهروندان آلمانی ازجمله بهدلیل تورم بالا، توانایی هزینهکردن برای حتی یک سفر یک هفتهای در طول سال را نداشته و این روند در طول سالها افزایشی بودهاست. طبق دادههای آژانس آمار اتحادیه اروپا (یورو استات)، ۲۲.۶درصد از مردم آلمان حتی برای یک سفر تعطیلات یک هفتهای در سال پول ندارند. بر این اساس این نسبت برای افراد مجرد دارای فرزند با ۴۳.۲درصد بالاترین میزان است، حتی در میان خانوادههایی که دو بزرگسال و سه فرزند یا بیشتر دارند (۳۱.۳درصد)، تعداد بالاتر ازمیانگین نمیتوانند هزینه یک هفته سفر برای تعطیلات را بپردازند. این خبر همزمان با انتشار نتایج نظرسنجی مؤسسه گالوپ از مهمترین نگرانیهای جامعه آمریکا هم به نوعی این موضوع را تایید میکند. نگرانیهایی که بخش قابلتوجهی از جامعه آمریکایی را نشان میدهد.