برکات که سه بازی ملی برای تیمملی فلسطین در کارنامهاش داشت، از اولین بازیکنانی بود که در لیگ فوتبال غزه به ۱۰۰ گل زده رسید. این بازیکن ۳۹ ساله در دوران حضور خود در لیگ داخلی فلسطین موفق به زدن ۱۱۴ گل شد و در دوران همکاری طولانی خود با باشگاه جوانان خان یونس که کاپیتان آن بود به عنوان «افسانه خان یونس» شناخته میشد. این مهاجم شناخته شده که علاوه بر فوتبال، در فوتبال ساحلی هم فعالیت میکرد، برای چند باشگاه در کرانه باختری و اردن از جمله الوحدات و همچنین باشگاه الشعلا عربستان بازی کرد. آخرین گلزنی او به چند ماه پیش بر میگردد که در تساوی یک بر یک مقابل تیم شجاعیه در ورزشگاه یرموک شهر غزه در هفته دوم لیگبرتر فلسطین، زننده تنها گل تیمش بود.
فوتبالیستی باهوش و مهربان
آن دسته از بازیکنانی که مقابل برکات بازی کردهاند، نوع بازی و شخصیت این شهید فلسطینی را تحسین میکنند. یکی از آنها، خالد ابوهابل است که برای باشگاه المغازی در لیگ داخلی فلسطین بازی میکند. او در گفتوگو با الجزیره در مورد برکات گفت: چه باخت بزرگی در داخل و خارج از زمین برای فوتبال فلسطین رقم خورد. من مقابل او بازی کرده بودم. محمد برکات سریع و باهوش بود و خارج از زمین بسیار مهربان و دوستانه برخورد میکرد. ورزشکاران زیادی را در غزه در طول جنگ از دست دادیم. چند نفر دیگر را باید از دست بدهیم؟ جامعه ورزشی در غزه به سادگی در حال فروپاشی است.ابوهابل که در کنار فوتبال، پزشک است و در بیمارستان شهدایالاقصی کار میکند، حرفهایش را اینطور ادامه میدهد: من خیلی عصبانی هستم. او یک نماد فوتبال بود. ورزش در غزه در طول جنگ چیزهای زیادی از دست داده است.
۹۱
بنا براعلام فدراسیون فوتبال فلسطین، برکات که حافظ کل قرآن بود، نود و یکمین فوتبالیستی بود که در حملات به مناطق مختلف غزه به شهادت رسیده است. علاوه بر این، به دلیل این حملات وحشیانه صهیونیستها طی ماههای اخیر، دستکم ۹ مجموعه ورزشی درغزه به طورکامل تخریب شده است.در اولین روزهای جنگ در غزه، خلیل جدا...مفسر و تحلیلگر فوتبال فلسطین، تیمی ۱۱ نفره از فوتبالیستهای شهید شده در غزه را معرفی کرد. او چندی پیش در اظهارنظر دیگری گفت: تعداد فوتبالیستهای کشته شده به قدری زیاد شده که دیگر یک تیم برای آنها کافی نیست.
یک اضطراب همیشگی
سختترین لحظات طی چند ماه اخیر برای فوتبالیستهای فلسطینی، روزهای برگزاری جام ملتهای آسیا در قطر بود. تیم ملی فلسطین با پیروزی مقابل هنگکنگ و صعود به مرحله حذفی، موجی از شادی و خوشحالی را میان مردم فلسطین به وجود آورد. اما خود اعضای تیم میگویند که لحظات سختی را پشت سر گذاشتند. محمود وادی، مهاجم تیمملی فلسطین در مصاحبه با الجزیره توضیح داد که چگونه بازیکنان، بهویژه بازیکنان اهل غزه، روزها و شبهای خود را با نگرانی در انتظار اخباری از خانه سپری کردند. او در این باره گفت: یک روز صبح، برادرم ناپدید شد. هیچ کسی در خانواده دلیل قطع ارتباط را نمیدانست. من در این ۱۰ ساعت بسیار مضطرب بودم تا اینکه از او خبردار شدم. احساس دائمی اضطراب و شرایط غیرقابل تصور. این غیر قابل توصیف است که ندانید عزیزانتان کجا هستند، احساس درماندگی و ناتوانی در انجام کاری کنید. تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که دعا کنید. هر ثانیه از زندگی ما یک امتحان است.
فوتبال؛ معنای زندگی در خلال جنگ
با وجود شرایط چالش برانگیز و سخت این روزهای غزه، هواداران فوتبال در این منطقه سعی میکنند عشق به تماشا و بازی این ورزش را در دل خود نگه دارند. تماشا یا بازی فوتبال برای آنها، یک حواسپرتی کوتاه و لحظهای در جدا شدن از بمبارانها و حملات صهیونیستهاست. فلسطینیهای غزه چه روی دستگاههای رادیویی یا صفحه نمایش تلویزیون، چه روی تلفنهایشان با وجود اتصال ضعیف اینترنت، تمام تلاش خود را میکنند تا از اخبار دنیای فوتبال باخبر باشند. سندوس ابونمر و مادرش از طرفداران بزرگ فوتبال هستند. این دختر ۱۵ساله اهل دیرالبلاح،صاحب افتخاری پیراهن باشگاه النصر است که نام کریستیانو رونالدو، بازیکن مورد علاقه او را بر روی خود دارد.او می گوید: آخرین باری که بازی النصر را دیدم، حدود یک ماه و نیم قبل بود که مقابل اینتر میامی بازی کردند و تالیسکا یک هتتریک فوق العاده به ثمر رساند. ابو نمر قبل از قطع شدن اینترنت، به سختی چند دقیقه از بازی را با تلفن تماشا کرده بود. او در مورد این شرایط میگوید: زمانی که اتصال اینترنتی نداریم، برای بهروزرسانیها به رادیو اعتماد میکنیم و من از همین راه در مورد عملکرد فلسطین در جام ملتهای آسیا در قطر باخبر شدم. واقعیت این است که در غزه، فوتبال همیشه مترادف با زندگی بوده است. قبل از شروع جنگ در ۷ اکتبر، فوتبال در قلب هر مکالمه بین دوستان در سراسر منطقه جریان داشت. کافههایی که در امتداد سواحل دریای مدیترانه که خط ساحلی غزه را تشکیل میدهند، ترتیبات ویژهای را برای نمایش بازیها انجام میدادند و صدها طرفدار برای تماشا و تشویق دور هم جمع میشدند. حالا از بیشتر این کافهها، چیزی جز یک ویرانه و خرابه باقی نمانده است.