موانعی که رمق تولیدکننده ایرانی را می‌گیرد؛

قیمت لوازم خانگی در ایران کمتر از کشورهای خارجی

تعدد برند، به نام تولید، به کام دلال؛

تعدد برندهای کوچک در صنعت لوازم خانگی یک معضل است

تعدد بی رویه برند در صنعت شاید در نگاه اول تعابیر مثبتی مانند رونق تولید و افزایش رقابت پذیری را به همراه داشته باشد اما نگاهی عمیق به این حوزه نشان می دهد تعدد بیش از اندازه برندها در صنعت آن هم با مقیاس-های کوچک و متوسط، یکی از موانع توسعه یافتگی محسوب می‌شود که نه تنها موجب فعالیت در مقیاس محدود تولید و اتلاف منابع می شود بلکه در نهایت رقابت پذیری صحیح را نیز مخدوش می کند.
کد خبر: ۱۴۴۶۷۸۰

جام جم آنلاین اصفهان؛ آنچه که امروز منجر به توسعه صنایع می شود، دستیابی به صرفه اقتصادی در مقیاس بزرگتر است، توجه به توجیه و مقیاس اقتصادی و تیراژ مناسب تولید همراه با رشد تکنولوژی و فناوری ، از جمله موارد مهم برای انجام یک سرمایه‌گذاری موفق در کنار بهبود شاخص‌های کلان اقتصادی است، وقتی یک یا چند شرکت در صنعت دارای صرفه به مقیاس هستند،  اگر شرکت دیگری بخواهد با آنها وارد رقابت شود، یا باید تولید را در مقیاس انبوه آغاز کند یا متحمل هزینه‌ی زیاد تولید در مقیاس کم شود.

ارائه بی ضابطه مجوزها در سایه عدم سیاست های نظارتی

 امروزه یکی از صنایعی که درکشور با معضل تعدد برند مواجه است صنعت لوازم خانگی است، معضلی که با ایجاد رقابت نادرست ، واحدهای تولیدی را به سمت کاهش تولید و زیان دهی سوق می دهد،به عنوان مثال تنها در بیست و سومین نمایشگاه بین المللی صنعت لوازم خانگی که مهر 1402 در تهران برگزار شد 280 شرکت داخلی با برندهای متفاوت حضور داشتند، در بیست و چهارمین نمایشگاه استانی مشهد نیز که در ماه برگزار شد ۱۳۰ برند لوازم خانگی و صورتی و تصویری ایرانی حضور داشتند که ۵۵ برند آن خراسانی بودند!

مواد اولیه بنگاه های پیشران در بازار آزادِ کوچک مقیاس­ها

یکی از چالش های حال حاضر بنگاه­های پیشران صنعت لوازم خانگی، محدودیت در تخصیص ارز، کمبود و قیمت بالای مواد اولیه است، موضوعی که بخشی از آن به دلیل سیاست های نادرست بانک مرکزی و بخشی از آن متوجه تعدد قارچ گونه بنگاه­های کوچک مقیاسی است که به نام تولید مجوز گرفته اما اهمِ فعالیتشان در حد دریافت مواد اولیه و سوداگری در بازار آزاد است، به عنوان مثال در کشور ما بیش از 480 واحد تولید یخچال مجوز پروانه بهره‌برداری دارند و به عنوان تولیدکننده، از بورس کالا سهمیه دریافت مواد اولیه دارند، اما چون صرفه اقتصادی تولیدکالای نهایی را ندارند ، به عنوان واسطه یا به نوعی دلال، مواد اولیه ای که با قیمت دولتی دریافت می کنند را در بازار سیاه با چند برابر قیمت به تولیدکننده­ها و بنگاه­های بزرگ و پیشران که برای تولید با محدودیت عرضه مواد اولیه مواجهند ارائه و سود چند برابری دریافت می کنند.

تعدد بنگاه­ها منجر به کاهش بهره­وری و تحقیق و توسعه می شود

 اینجاست که عدم نظارت­های صحیح و سیاست های تشویقی دولتی برای حمایت از بنگاه های پیشران پررنگ تر می شود، درحقیقت هیچ نظارتی برای تحویل کالای مناسب در ازای دریافت مواد اولیه بر واحدهای تولیدی وجود ندارد،  اگر واحدهای تولیدی به ازای دریافت مواد اولیه بورسی موظف به تولید کالای نهایی با کیفیت مناسب و سطح انرژی بالا بودند، کمتر شاهد جولان بی رویه شرکت های تولیدی کوچک در صنعت لوازم خانگی بودیم، جابجایی الگوی توزیع بنگاهی به سمت تسلط بنگاه های کوچک مقیاس در ساختار بازار صنعت لوازم خانگی از یک سو موجب کاهش شفافیت عملیاتی و از سوی دیگر منجر به کاهش بهره،وری در واحدهای بزرگ مقیاس و افزایش هزینه های تولید در این صنعت شده و توان خلق ارزش افزوده را کاهش می دهد و بالطبع کاهش سرمایه گذاری های توسعه ای را به دنبال خواهد داشت.

سیاست­گذاری درست در توسعه صنعتی باید منجر به رقابت اصولی و خلق زنجیره ارزش شود، به عنوان مثال حمایت در ازای دست یابی به بازارهای صادراتی و سرمایه گذاری در حوزه تحقیق و توسعه که مولد ارزش هستند. اتفاق مهمی که در دهه گذشته در صنعت لوازم خانگی کشور رخ داده افزایش سهم قابل توجه بنگاه های کوچک مقیاس از 51 درصد در سال 1390 به 75 درصد در سال 1399 است درمقابل بنگاه های متوسط مقیاس به عنوان حلقه رابط بنگاه های بزرگ و کوچک با افت مواجه بوده است.

محدودیت برندهای معتبر در کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا

نگاهی به عملکرد کشورهای توسعه یافته در حوزه صنعت لوازم خانگی نشان می دهد در اکثر این کشورها، عمده ساختار بازار لوازم خانگی در اختیار دو الی 5 برند مطرح و معروف است که کیفیت و نوآوری و خدمات پس از فروش مناسبی دارند، در اين خصوص مي‌توان به تجربه ساختار صنعتی لوازم خانگی در كره‌جنوبي اشاره کرد که که بازار لوازم خانگی متکی بر دو شرکت بزرگ الجی و سامسونگ است که به عنوان شرکای تجاری دولت جهت توسعه صنعت نیز فعالیت می کنند. در سایر کشورهای صنعتی نیز ساختار مشابهی را می­توان مشاهده کرد، ساختار بازار لوازم خانگی ایتالیا، ساختاری دوگانه و متشکل از چند شرکت پیشرو و تعداد زیادی شرکت کوچک است که به صورت خوشه صنعتی و به عنوان تولیدکنندگان تخصصی در حلقه ارزش به پیمانکاری برای شرکت های پیشرو فعالیت می کنند.

فعالیت بیش از 600 واحد تولیدی لوازم خانگی در کشور

به گفته عباس هاشمی دبیر انجمن لوازم خانگی هم اکنون در کشور بیش از 600 واحد صنعتی کشور مشغول تولید انواع لوازم خانگی هستند، چنین وضعیتی لزوم تحقق مقیاس اقتصادی مناسب در صنعت لوازم خانگی را  در سند راهبردی صنعت معدن و تجارت را بیش از پیش گوشزد می کند، موضوعی که مستلزم جلوگیری از ارائه مجوزهای بی ضابطه به واحدهای تولیدی و ادغام شرکت های کوچک و متوسط به منظور گسترش سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه و توانمندی در خلق زنجیره ارزش است.

نقش موثر مقیاس اقتصادی در اشتغالزایی

یکی دیگر از موضوعاتی که با تحقق مقیاس اقتصادی مناسب در صنعت محقق می شود، اشتغالزایی و افزایش بهروری نیروی شاغل در صنعت است، در حال حاضر صنعت لوازم خانگی بخش زیادی از شاغلان عرصه صنعت کشور را به خود اختصاص داده است، در حال حاضر 300 نفر بطور مستقیم و بیش از یک میلیون اشتغال غیرمستقیم در سرار زنجیره ارزش صنعت لوازم خانگی مشغول به کار هستند.

تاثیر بنگاه های کوچک تولیدی در اشتغالزایی زمانی مشخص می شود که این واحد ها به دلیل مقیاس کوچک و نامناسب و در برابر شوک های اقتصادی به شدت آسیب پذیر هستند و در بازار از قدرت چانه زنی پایینی برخوردار هستند بنابراین از یک سو امکان ورشکستی و تعطیلی آنها در برابر شوک های اقتصادی که منجر به بیکاری نیروی شاغل می شود بسیار زیاد است و از سوی دیگر به دلیل ماهیت کوچک و غیر منسجم امکان بهروری نیروی کار برایشان اولویتی ندارد و امکان پذیر نیست.

سیاست حمایت از پیمانکاری شرکت­های کوچک برای برندهای معتبر و ایجاد یک برنامه جدی تملیک و ادغام در صنعت لوازم خانگی کشور نه تنها فضای توسعه سرمایه­گذاری در تحقیق و توسعه و افزایش اشتغالزایی را افزایش می دهد، بلکه زمینه را برای ایجاد یک یا دو برند ملی بزرگ و معتبر با حداقل مقیاس تولید رقابت‌پذیر در سطح جهانی فراهم می کند.

/* هاجر مقضی خبرنگار جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها