تماشای این موزه علاوه برجذابیتهای منحصربهفرد، آموزههای بسیاری برای سنین مختلف دارد.گستره وسیعی از امکانات جاسوسی تا اسناد وروابط و...فرصتی دست داد تادرتحریریه روزنامه جامجم میزبان دکترمجیدعلیزاده،مدیرموزه لانهجاسوسی(سفارتسابق) آمریکا و رئیس بنیاد استکبارشناسی باشیم. آنچه درادامه میخوانید،حاصل گفتوگوی علیاکبر عبدالعلیزاده، نویسنده و پژوهشگر با اوست.
بهعنوان مدیر موزه لانه جاسوسی(سفارت سابق آمریکا) که درعینحال متخصص غربشناسی با گرایش تمدن نوین اسلامی هستید، تصویری از آنچه در آنجا میگذشته و اهدافی که دنبال میشده است، بدهید تاروشن شود که اساسا چرا این سفارتخانه، لانه جاسوسی نامیده شده است و آمریکاییها با چه هدفی جاسوسی میکردهاند؟
موزه لانه جاسوسی یا (سفارت سابق آمریکا) با وسعتی در اندازه۵۲۰۰متر مربع که هیچچیز آن با یک سفارتخانه خارجی تطابق ندارد، با توجه به دکترین ترومن، در حقیقت مرکز جلوگیری از اشاعه کمونیسم بوده است. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم، آمریکاییها، محمدرضا پهلوی را عددی حساب نمیکردند که بخواهند چنین مکانی را برای مقابله با او تدارک ببینند. اسناد موجود این موضوع را تایید میکند؛ ازجمله حدود ۲۰کتاب که محتوای آن درمورد صربستان، برزیل، کوبا و هرجای دیگری که بوی کمونیسم از آن استشمام میشده است. البته آنچه بهدست ما رسیده است، فقط بخش محرمانههای اسناد است، زیرا اسناد سری و فوقمحرمانه قبل از دسترسی سوزانده شده و از بین رفته است. سفارتی که ابنیه، وسایل و ملزوماتی در آن قرار دارد که حاکی از کار و اعمال جاسوسی در راستای همان ماموریت اصلی سفارت یعنی جلوگیری از اشاعه کمونیسم تهیه و تدارک دیده شده است؛ ازجمله دیش ماهوارهای که ۶۰عدد از آن در ایران نصب بوده و بهرهبرداری میشده است و اکنون یک نمونه آن در محوطه سفارت نمونهسازی شده است یا وسایل استراقسمع و تجهیزات پیچیدهای که با استفاده از مهندسی و دانش روز با رعایت نکات امنیتی، بهطور خاص و ویژه ساخته شده و داخل سفارت وجود دارد یا زیرزمینهای جالبی که ازسفارت آمریکا در خیابان آیتا...طالقانی به فرودگاه مهرآباد، کلوپ آمریکاییها و...مرتبط وتاآن مقاصد خاص راه دارد.علاوه برآن صدواندی دستگاه کامپیوترکه با دهها رک(یک شاسی فریم فلزی است که دستگاههای سختافزاری مختلف شبکههای کامپیوتری و سرور را نگه داشته و سازماندهی و ایمن میکند) با یکدیگر مرتبط بودهاند، در سفارت موجود است و جالب این که روسها هنگامی که برای بازدید میآیند، متعجب و با دهانی باز این امکانات را که ۶۲سال قبل برای کنترل بلوک شرق در اینجا تعبیه شده، نگاه میکنند. برای این که مشخص شود این رایانهها با چه دقت واهمیتی تهیه و در آنجا مورد استفاده قرار میگرفتهاند، باید اشاره کنم حتی یک عدد ازاین رایانهها را درآن دوره روی میز محمدرضا شاه بهعنوان شاه مملکت پیدا نمیکنید، چون اگر چنین بود باید نمونههایی از آن را در کاخ سعدآباد میدیدیم. به استناد همین موارد است که اعتقاد داریم، چنین جایی را نمیتوان سفارت یک کشور تلقی کرد. با آن که معمول است و آمریکاییها در فیلمهای هالیوودی چشمانداز و آرزوهای ۱۰سال آینده خود را به تصویر میکشند اما درآنجا امکاناتی وجود دارد که در فیلمهای هالیوودی آن زمان هم نمیتوان سراغش را گرفت. دلیل انتخاب ایران برای این که سفارتی را به چنین امکاناتی تجهیر کنند، همان نگاه ویژه جیمی کارتر، رئیسجمهور (وقت) آمریکاست که ایران را جزیره امن منطقه و شاه را مطمئنترین فرد برای حمایت از چنین پایگاهی میداند.
حمایتهای میدانی هم براین اساس پیریزی و اجرا میشده...
بنا به اسنادی که موجود است، حدس آمریکاییها این بوده که دکتر مصدق یک نیرو با گرایش چپ سیاسی است و به سوی کمونیسم حرکت میکند و به همین دلیل هم در نصفهروزی، حکومت او را ساقط میکنند. این چه جور سفارتی است که وقتی توسط دانشجویان چپ ـــ در دور اول اشغال سفارت در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ـــ تسخیر و رها میشود، سفیر آمریکا یعنی سالیوان با سه چهارم نیروهای سفارت از ایران میرود و از یک چهارمی که باقی میمانند، سه چهارم آنها رنجر(United States Army Rangers ) به معنای تکاوران ارتش آمریکا بودهاند که در واقع نیرویهای ماهر و آموزشدیده درحوزه عملیات در کویر و کوهستان هستند. موضوعی که بعد از آن تاریخ سفارت آمریکا را بیشتر به یک پادگان نظامی آن هم از نوع چریکی و با حضور نیروهای ویژه تبدیل میکند.
در تصور عمومی آنچه در سفارت یا تعبیر درستتر لانه جاسوسی آمریکا موجود است، تعدادی دستگاههای الکترونیکی یا خرت و پرت است که اهمیت چندانی ندارد. به نظر میرسد اگر دراین خصوص بهدرستی و شایسته اطلاعرسانی شود، جدای از جذابیتهای موزهای و عام، میتواند در مسیر روشنگری اقدامات استکبار درکشورهای تحت سلطه هم مؤثر و باعث روشنگری شود اما گویی در این مورد و خیلی از موضوعات دیگر که برای انقلاب ما اهمیت استراتژیک و حیاتی دارند، دچار نوعی غفلت تاریخی هستیم!
شروع این نوع موزهداری به دوران رنسانس برمیگردد. بنا بود که موزهها در جنبش رنسانس کار روشنگری و آموزشی انجام دهند تا مردم از طریق آشنایی با گذشته و تاریخی که پشتسر گذاشتهاند و عبرتهایی که در آن وجود دارد، از برگشت به عقب و درجا زدن مصون بمانند. حالا و درهدفگذاری جدید که برای مدیریت و فعال کردن بیش ازپیش موزه لانه جاسوسی انجام دادهایم، قصد و هدف تعیینشده در این روش، روشنگری و آگاهیبخشی به مخاطبان در خصوص وقایع تاریخی، برای جلوگیری از تکرار و پرهیز آن است. به همین دلیل و در عین حال که به مخاطب عام توجه داریم، مدارس، دانشآموزان، معلمان، دانشگاهها و دانشجویان از جمله گروههای اصلی هدف ما هستند. در ارتباط با مدارس نیز اولویتهایی قائل شدیم وابتدا تورهایی را برای معلمان تاریخ اجرا کرده و در ادامه به سمت دانشآموزان رفتهایم. ضمن این که تلاش کردهایم، نوع ارتباطی که برقرارمیشود و آنچه بیان میشود، جنبه علمی و حرفهای به خود بگیرد به نحوی که مخاطب و بخصوص دانشآموزان و دانشجویان، موزه را به عنوان بخشی از تاریخ ایران ببینند وسیر آن را هم از آغاز برنامه استعماری علیه کشور و به عنوان مثال از قیام رئیسعلی دلواری برای مراجعین روایت میکنیم تا مخاطبان ضمن آشنایی بیشتر با این سیر تاریخی، با یک کل منسجم روبهرو شوند و بتوانند تصوری جامع و در عین حال دقیق علمی و مستند از این برهه از تاریخ به دست بیاورند. همچنین در تکمیل موضوع به بیان مختصرتاریخ ایران زمین ازابتدا تا عصر حاضر و تمدن اسلامی میپردازیم تا افراد ضمن آشنایی با هویت و سابقه سرزمینی و تمدنی خود بتوانند با ریشهها آشنا شوند و به تبع آن با نگاهی افتخارآمیز، قطعهای از تاریخ معاصر را در آیینه موزه ببینند و بیاموزند. خوشبختانه با تفاهمی که با آموزش و پرورش صورت گرفته، ساعاتی از درس تاریخ معاصر در محل موزه برگزار میشود که خیلی مورد استقبال معلمان و دانشآموزان قرار گرفته و ظرف حدود ۲ ماه حدود ۴۰۰۰ دانشآموز و حدود ۸۰۰ نفر از دانشجویان، معلمان و افرادی در این زمینه به موزه مراجعه کردهاند. ضمن این که برخی از مدارس و مراکز آموزش عالی و دانشگاهها بعد از بازدید از موزه، تقاضا داشتند از سوی موزه در این مراکز حضور پیدا کنیم و با برگزاری کارگاه و کلاسهای آموزشی متنوع و جذاب با مشارکت مخاطبان، با جمع بیشتری ارتباط بگیریم که این کار صورت گرفته و باعث ایجاد ارتباطی دو سویه بین موزه و این مراکز آموزشی، علمی و پژوهشی شده است.
آنچه بیان شد نشانگر واقعیتهای با اهمیتی است که به نظرمیرسد، اتفاقا در راستای جهاد تبیین میتوان به آن پرداخت و اهمیتی را که تسخیر سفارت آمریکا به عنوان حرکتی که باعث اخراج امریکاییهابه عنوان نماد استکبار شد، به طورمستند و جذاب بیان کرد.
همین طور است. بخش دوم انقلاب معاصر ایران، یعنی مقطع تاریخی پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا که اهمیت زیادی دارد که - به هر دلیلی چه آن را غفلت بدانیم یا نام دیگری بر آن بگذاریم - از یادها رفته و گاهی به نظر میرسد انگار اصراری وجود داشته است که این فراز از تاریخ انقلاب اسلامی به فراموشی سپرده شود. موضوعی که معتقدیم به عنوان بخشی از جهاد تبیین باید دوباره برای مردم بازگو و به خوبی تبیین شود. بخشی که نه تنها جزئی از تاریخ معاصر ماست، بلکه چنان اهمیتی دارد که شاید بتوان گفت از انقلاب اول هم موثرتر بوده است. زیرا در انقلاب اول مردم شاه و حکومت پهلوی را کنار میزنند، اما در انقلاب دوم، استعمار و کل حاکمیت استعمار و استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا به کناری نهاده میشود؛ کاری بیبدیل و بیمثال که تا آن زمان نمونه نداشته و بعد از آن هم در هیچ جای جهان تکرار نشده است. از آنجا که جهاد تبیین را به معنی روشنگری از روی کار علمی و تحقیقی، به منظور مقابله با دشمن و وسوسههای او میدانیم، به نظر میرسد این موزه با آن سابقه و کارکردی که به آن اشاره کردم، یکی از بهترین نمونهها برای نشان دادن خوی استکبار و نحوه نگاه به کشورهای تحت سلطه است که آنها را تیول خود میداند و از انجام هیچ کاری در خاک کشور دیگر برای پیشبرد اهداف سلطهجویانه و استکباری خود ابایی ندارد و اگر احساس خطر کند، نیروهای نظامی ویژه خود را جایگزین دیپلماتهایش میکند تا بتواند اهداف خود را محقق کند.
این روشنگری امروز به شدت به کار افکار عمومی، خاصه نسلهای جدید میخورد ...
ما درسایه چنین نمونههایی از تجاوز و نقض تمامیت سرزمینی کشورمان توسط آمریکا، بهتر و ملموستر میتوانیم برای بچههای خودمان تبیین کنیم که صهیونیستها چگونه قصد دارند دریک نبرد تمدنی ایده «از نیل تا فرات» را عملی کنند و به هیچ قیمتی هم دستبردار نیستند. جالب اینکه تنها جایی که میتواند در یک نبرد تمدنی دست بالا را داشته باشد، ایران است، زیرا اندیشمندان غربی و از جمله هگل میگوید:«ابتداییترین دولت مدرن جهان، ایران بوده است».
ترکیب چینش و بخشهای مختلف موزه را برایمان شرح دهید.
در ساختمانی که به عنوان سفارت بوده، از طبقه اول برای صدور پاسپورت و سیستم اداری استفاده میشده است. طبقه دوم بخش سری موزه را در بر میگیرد، که در بال سمت چپ محل استقرار مستشاران نظامی پنتاگون بوده و بال سمت راست در اختیار سازمان سیا قرار داشته است که آن را به شکل واقعی آمادهسازی کردهایم. ازجمله امکانات جالب آن راهرو، وجود اتاق ضد صوت است که حدود ۷۰ سال پیش ساخته شده و به صورت یک کانکس حبابی خاص و ویژه در داخل یک اتاق قرار گرفته است. ضمن این که باید توجه داشته باشیم سرتاسرسفارت ازجنس مس ودیوارهها یکسره ازسرب است که به همان شکل اولیه حفظ شده و درمعرض دید عموم قرار دارد و امکان عبور صدا را منتفی میکند، اما با وجود چنین فضایی، اقدام به ساخت اتاق ضدصدا کردهاند.جالب است که بدانیم سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک)اختیار وامکان حضورونفوذ دراین ساختمان رانداشته است ودلیل وجود چنین تجهیزاتی فقط بهدلیل مقابله با نفوذ سازمان اطلاعاتی و امنیتی روسیه،یعنی کا گب است. اتاق سفیر هم دراین مجموعه به همان شکل قبلی حفظ شدهاست.
دیپلماتها و سفرای دیگر کشورها در تجربه حضور در چنین فضاهایی بهخصوص اتاق سفیر آمریکا چه واکنشی دارند؟
اخیرا در همین اتاق با سفیر کوبا صحبت میکردیم. ایشان بعد از مصاحبهای که انجام شد، گفت شما هنوز هم نمیدانید چه کار بزرگی در ایران انجام شدهاست، چون امروز من و شما در اتاق سفیر و در واقع داخل خاک آمریکا نشستهایم و گپ میزنیم در حالی که ۵۰ سال از انقلاب کوبا گذشته است و ما هنوز جرات نداریم از نزدیکی سفارت آمریکا رد شویم، زیرا مطابق قرارداد الجزایر هنوز آنجا خاک آمریکاست و هنوز هم پولهای ما را کامل ندادهاند. دو اتاق یال چپ و راست این طبقه جایی است که وسایل مربوط به استراق سمع سازمان سیا در آن قرار دارد و به همان شکل زمانی که سفارت تسخیر شدهاست، نگهداری میشود. حدود ۲۰رک موجود است که هرکدام از آنها نزدیک به ۶۰ کامپیوتر را پشتیبانی میکردهاست. در اتاقهای دیگر هم کانکسهای ضد صدا و ضدانفجار قرار دارند که صداهای مورد نظر را به کد رمز تبدیل و در کانکس بغلی، تبدیل به متن و به آمریکا ارسال میکردهاند. درکنار آن اتاق، اتاقهای دیگری قرار دارد که دستگاههای خردکن کاغذ با سایزهای مختلف ازشکل نوارکاغذ تا پودر آن را انجام میدادهاند. دلیل تولید اسناد کاغذی و استفاده نکردن ازامواج ماهواره برای ارتباطات و دریافت وارسال اسناد این بودهاست که کنارگوش آنها شوروی و کا گب با تجهیزات حضور داشته است واین اسناد راسفیر(بالاترین دیپلمات) درکیفهای محافظ قرمز بین ایران و آمریکا حملونقل میکردهاند.
عبارت «موزه تحقیر آمریکا» توصیف جالبی از این تشکیلات جاسوسی است.
بله، با این همه تمهیدات و تجهیزات که به آن اشاره شد؛ بالاترین شکست اطلاعاتی جهان در همین سفارتخانه اتفاق افتادهاست، زیرا با تسخیر سفارت بیش از ۴۰۰ صفحه اطلاعات محرمانه به دست ما افتادهاست که تبدیل به ۲۰ جلد کتاب شدهاست. در کنار این اتاقها، اتاق مصاحبه آقای شیخالاسلام بهعنوان نماینده دانشجویان پیرو خط امام با رسانههاست که عینا بازسازی شده که گویای لحظاتی تاریخی از این اتفاق مهم است.
تماشای موزه برای ایرانیها جذاب است اما حتما مهمانان خارجی واکنشهای متفاوتی دارند.
جدای از جذابیتی که این موزه برای عموم مردم شریف کشورخودمان دارد، برای توریستها و مراجعان از دیگر کشورها، بهخصوص کشورهای آزادیخواه و ستمدیده از استکبار و استعمار خیلی جالب و جذاب است. موزهای که همچنان اشاره شد، میتوان آن را موزه تحقیر آمریکا دانست و از این جهت هم منحصر بهفرد است. اهمیت این موضوع وقتی روشن میشود که مثلا با بازدیدکنندگان ژاپنی و بهخصوص کسانی که نگاه روشنی دارند صحبت میکنیم، زیرا آنها میگویند بعد از گذشت این همه سال ما هنوز اجازه برپایی یک گالری یا بنایی برای یادبود کشتهشدگان فاجعه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی را در محل وقوع این حادثهها نداریم.
در موزه لانه جاسوسی نگاهی ویژه نسبت به مقاومت و ارائه تصویری از افراد شاخصی که در مقابل ظلم و استکبار ایستادهاند به چشم میخورد. ماجرای «اتاق اسطورهها» در این مجموعه چیست؟
اتاق مهم و جذابی در این مجموعه وجود دارد با عنوان «اتاق اسطورهها» و تصویر افراد آزاده و مبارزین راه آزادی از کشورهای مختلف را در آن نصب کردهایم. نکته قابل توجه این است که ابتدا این تصاویر به برخی شخصیتها مانند حاجقاسم سلیمانی عزیز و ... محدود بوده است، اما با مراجعه کشورهای مختلف و به معرفی و درخواست خودشان، عکس آزادیخواهان و مبارزان شاخص آن کشورها ارائه و نصب شده است. ازجمله آنها شخصیتی به نام ساکاموتوریوما، از فعالان سیاسی اهل ژاپن است که از او با نام پدر مدرنیزه شدن این کشور یاد میکنند. بااستقبالی که ازسوی گردشگران صورت گرفت این اتاق به مرور زمان تکمیل شد و درحالحاضر بیش از ۳۵ تصویر از اسطورههای جهانی در آن نصب شده است. البته نام دیگر آن هم «اتاق ملل» است و صحبت ما با مراجعین و بهخصوص گردشگران خارجی این است که فقط ما ایرانیان با دشمن خارجی و برای آزادی نجنگیدهایم و ملل مختلف برای این آرمان مشترک، یعنی آزادی و استقلال از یوغ استعمار و سلطه مبارزه کردهاند و این اتاق نمادی از آزادیخواهی جهانی و متعلق به همه ملتهایی است که در این راه هزینه کرده و انسانهای بزرگی جان خود را تقدیم راه آزادی کردهاند. اعتقاد داریم همه ملتهای آزاده جهان براساس دو ملاک عقل و فطرت با ما همراه هستند و آرمانهای مشترکی داریم که میتوانیم با همه تفاوتهای موجود، زیر پرچم مشترکی به نام آزادیخواهی جمع شویم.
پاتوق فرهنگی نخبگان
خیلی امیدوارهستیم که بتوانیم فضایموزه رابه پاتوقی فرهنگی برایگردهمایی نخبگانفرهنگیوعلمی تبدیل کنیم. درهمین رابطه بهدنبال راهاندازی محیطی مناسب درمحوطه این مجموعه هستیم که امیدواریم بتوانیم میزبان شما و مجموعه همکاران موسسه جامجم و دیگر رسانهها در آنجا باشیم.