محمد عسگری، نویسنده و کارگردان «آسمان غرب» چشمههایی از این قهرمان را به تصویر کشیده و فیلم جذابی را راهی چهلودومین جشنواره فجر کرده است؛ فیلمی با درخشش میلاد کیمرام و به تهیهکنندگی حبیب والینژاد و محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است و غیرت و رشادت جانانه خلبان شهید شیرودی را در روزهای آغازین جنگ روایت میکند.
پیش از این مهمترین کار تصویری که درباره شهید شیرودی وجود داشت، سریال «سیمرغ» (حسین قاسمیجامی) بود. بخشی از مجموعه مستند- انیمیشن «سرزمین عشق» (رضا میرکریمی) هم به شهید شیرودی اختصاص داشت. این کارها را دیده بودید؟ شما از چه زاویهای، شخصیت شهید شیرودی و دلاوریهایش را روایت کردید؟
سریال سیمرغ را همان زمانی دیدم که از تلویزیون پخش میشد اما متاسفانه این مجموعه مستند- انیمیشن را ندیدم. سریال سیمرغ همانطور که خیلیها دیدند و مستحضر هستند از کودکی تا بزرگسالی شهید شیرودی را روایت میکند و به آن میپردازد اما در آسمان غرب صرفا یک بازه زمانی یک ماهه را با حضور این شخصیت در روزهای نخستین جنگ میبینیم و با رویدادهایی که در آن زمان در غرب کشور به ویژه سرپلذهاب رخ داد، همراه میشویم. زاویه نگاه من هم در نوشتن این فیلمنامه و هم در ساخت آن، زنده نگهداشتن همان حماسهای است که شهید شیرودی به اتفاق همرزمانش و نیروهای مردمی و دیگر نیروهای مسلح میآفرینند.
برای روایت شجاعت شهید شیرودی در روزهای آغاز جنگ و حمله عراق به ایران، چه تحقیق و پژوهشی انجام دادید؟ چه درباره خود شهید و چه درباره تغییر و تحولات سیاسی آن مقطع از سال ۵۹؟
در این رابطه از پژوهشهای میدانی اعم از گفتوگو با همرزمان محترم شهید شیرودی گرفته تا مطالعه کتبی که مربوط به اتفاقات و وقایع تاریخی آن مقطع زمانی است را انجام دادم. آن بخشی که سهم بیشتری داشت برای اینکه من وارد مسیر درستی شوم، گفتوگوهای میدانی بود، حدودا با ۱۰نفر از همرزمان عزیز شهید شیرودی که در آن مقطع از زمان همراه ایشان بودند مصاحبه داشتم. درحقیقت همین گفتوگوها بود که من را به درک درستتر و فهم بهتری از شخصیت شهید شیرودی و اتفاقات آن بازه زمانی رساند.
آسمان غرب تا چه حد مبتنی بر واقعیت است و چه میزان افزودههای داستانی دارد؟
درخصوص پایبندی به وقایع تاریخی میتوانم بگویم ۳۰درصد موضوع و حماسهای که رخ داده، دراماتیزه شده است. مابقی هم نه عین به عین ولی واقعیتی است که از نگاه من به اجرا رسیده، چون ممکن است نویسنده و کارگردان دیگری این بخشهای مبتنی بر واقعیت را بهگونه دیگری بنویسد و روایت کند. درهرحال کار ما در سینما تاریخنگاری محض یا گزارشنویسی نیست بلکه باید بتوانیم با زبان سینما داستانی را روایت کنیم، حالا ممکن است این قصه یک واقعه تاریخی باشد که مردم هم به آن اشراف دارند.
یکی ازامتیازات فیلم شما، قهرمان محوربودن آن است. درحالیکه برخی فیلمهای حوزه جنگ و دفاع مقدس، شعارها و انتقال مفاهیم و مضامین استراتژیک را بر داستان و قهرمانپروری ترجیح میدهند، شما بهخوبی خلق قهرمان و داستانی جذاب را در اولویت قرار دادید و بعد آن مفاهیم هم در دل همین روایت خوب به مخاطب منتقل میشود. برای ترسیم یک قهرمان و روایت جذاب چه دشواریهایی داشتید و چه مسیری را طی کردید؟
داشتن قهرمان تاثیر بسزایی در بسیاری از ژانرهای سینمایی دارد و حضور قهرمانی که تماشاگر با او همذاتپنداری کند، باعث درک درستتری از داستان میشود. چنانچه این قهرمان از دل مردم بیرون بیاید و دغدغههای مردم را بازگو کند و معضلات آنها را طرح کند و در راستای حل مشکلات آنها قدم بردارد، ملموستر و دوستداشتنیتر هم میشود. در حقیقت با رسیدن به چنین قهرمانی، فیلم طعم و رنگ متفاوتتری برای مخاطب ایجاد میکند.
احیانا باچالشی همچون توصیه وسفارش صاحبان کارهمراه نبودیدکه به نفع مسائل استراتژیک از بار قهرمانی و داستان فیلم کمکنید؟
اصولا دربرابر سفارشپذیری و توصیه مقاومت میکنم، مگراینکه در راستای بهبود اثر باشد. شخصیتم اینطور نیست که بخواهم موارد اینچنینی را بپذیرم. اصلا چنین توصیههایی از فیلم بیرون میزند و چون متعلق به نویسنده یا کارگردان نیست، تبدیل به بخشی مکانیکی و بیروح میشود. بطوری که حتی تماشاگر هم متوجه آن خواهد شد.
آن اتحاد و وحدت موردنظر نیروهای مختلف ووجود شخصیتهایی چون حسین همدانی و سرلشکر حسین ادیبان که همچون شیرودی تنها هدفشان بازپسگیری این آب وخاک ازدست دشمن است،باوجود روایت درگذشته وابتدای جنگ،میتواند الگوو پیشنهادی برای همدلی نیروها وطیفهای مختلف دولتی ومردمی باشد. چقدرباوجود روایت آنمقطعتاریخی،نگاهی بهامروزهم داشتید؟
اگر یک ایرانی باشید و عقل سلیم هم داشته باشید، هرگز از نابسامانی، آشوب و خرابکاری در این مملکت که به تبع آن مردم و کشور تحت فشار قرار بگیرند، خوشحال نخواهید بود. به نظرم هیچ چیز به اندازه آرامش برای انسانهای روی کره زمین اهمیت ندارد. حالا این آرامش زمانی ایجاد میشود که شما بتوانی بین مردم ایران اتحاد ایجاد کنید. بیشک یکی از اهداف اصلی در فیلم آسمان غرب موضوع وحدت در مقاومت و ایستادگی مقابل دشمن بوده است. معتقدم تنها همین وحدت است که میتواند ایران را از لحاظ قدرت سیاسی و اقتصادی به درجات بالاتری برساند. وقتی کشور در معرض تعرض و تجاوز قرار میگیرد، دیگر تفکیک و مرزبندی بسیج، ارتش و مردم عادی مفهومی ندارد و دشمن، دشمن واحد است و همه با همدیگر متحد میشوند تا اجازه ندهند حتی یک وجب از خاک این مملکت به دست متجاوزگر بیافتد.
شیرودی وقتی چنین رشادتی انجام میدهد فقط ۲۴ سال دارد و سال بعدش در ۲۵سالگی شهید میشود. نسل جوان امروزی چقدر به این یادآوریهای تاریخی نیاز دارد و شناخت این شخصیتها چقدر در زندگی به کارش میآید؟
اصلا ما همگی فیلم را برای همین نسل ساختیم. نسلی که باتوجه به شرایط حال حاضر کشور و توسعه فناوری و اطلاعات، در دهه دوم زندگیاش اندازه من که در دهه چهارم زندگیام هستم، اطلاعات دارد. به دلیل همین ویژگی، باید متناسب با سلیقه خودش برای این نسل فیلم ساخت و به زبان خودش این فیلم را برایش به نمایش درآورد. ما نمیتوانیم به زور به این نسل بگوییم چه چیزی درست یا غلط است. من صرفا میتوانم به عنوان یک هنرمند، فیلمی با اجرای نسبتا درست و جوانپسند بسازم که مخاطبی با طیف سنی ۱۴ تا ۳۰ سال با دیدنش به خودش ببالد که در کشوری زندگی میکند که آدمهایی امثال شیرودی، دلاورانه ایستادگی و مبارزه کردند تا دیگران بتوانند در آرامش زندگی کنند. امیدوارم ببینند و از فیلم خوششان بیاید.
از انتخاب میلاد کیمرام در نقش شیرودی بگویید؟ احیانا شمالیبودن کیمرام نقشی در این انتخاب داشت؟ البته شیرودی اهل شیرودِ تنکابن مازندران بود و کیمرام اهل بندر انزلی است. چه صحبتهایی با هم برای اجرای بهتر این قهرمان بازیگر داشتید؟
انتخاب اول ما آقای میلاد کیمرام بود و خوشحالم که در اولین انتخاب هم به نتیجه رسیدیم. انتخاب ایشان نه به دلیل شمالی بودنشان بلکه به دلیل شباهتهای ظاهری و قد و قوارهای به شهید بزرگوار بود. درواقع این قدم اول انتخاب بود. باتوجه به گفتوگوهایی که با همرزمان محترم شهید شیرودی داشتم، ایشان دارای یک استحکامِ شخصیت بودند و همین ویژگی در شخصیت کیمرام هم وجود دارد که این موضوع به اجرای نقش کمک میکرد. پس از مرحله انتخاب و گفتوگوهای اولیه، فایلهای صوتی و ویدئوهای مختلفی از مصاحبههای شهید شیرودی که در مرحله نوشتن فیلمنامه آنها را جمعآوری کرده بودم را در اختیار آقای کیمرام گذاشتم. به نظرم کیمرام متبحرانه نقش را به خود نزدیک کرد و به عقیده من ایفای این نقش، برگ زرینیست در کارنامه بازیگری ایشان. امیدوارم که همین مسیر را ادامه دهد و بعد از این کار، انتخابهای دقیقی در بازیگری داشته باشد. کیمرام بازیگر باهوش و تلاشگریست.
خانواده شهید شیرودی فیلم را دیدهاند؟ نظرشان چیست؟
پسر بزرگوار شهید شیرودی فیلم را دیدند و طبق گفتوگویی که با هم داشتیم، الحمدا... ازفیلم خوششان آمده است. اینکه اعضای دیگر خانواده محترم شهید شیرودی هم فیلم را دیده باشند، فعلا در جریان نیستم اما قرار است در یکی از اکرانها از خانواده این شهید بزرگوار دعوت کنیم که تشریف بیاورند تا پس از دیدن فیلم، قدردانی ویژهای نیز از آنها انجام شود.
به جز فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری، عوامل فنی هم نقش بسیار مهمی در جذابیت و فضاسازی این فیلم دارند؛ فیلمبرداری (علیرضا برازنده)،صدابرداری(بهمن اردلان)، تدوین(میثم مولایی)، جلوههای ویژه میدانی (ایمان کرمیان) و بصری (جواد مطوری)، طراحی صحنه (بهزاد جعفری طادی)، طراحی لباس (بهزاد آقابیگی) و... طراحی کلی و جلساتی برای هماهنگی کامل و هدفمند دراین خصوص داشتید؟ نکته خاصی اگر درباره عوامل و گروههای فنی برای بهبود کار دارید، بفرمایید.
همه ما میدانیم که سینما یک هنر جمعی و گروهیست. به ویژه وقتی عوامل تولید یک فیلم دارای کسوت و تجربه باشند، حتما ثمرات آن تاثیر مثبتی روی کیفیت و نتیجه کار خواهد داشت. جا دارد از تک تک اعضای گروه، کمال تشکر را داشته باشم. این دوستانی که نام بردید سرگروهها بودند؛ من میخواهم علاوه بر اینها از دستیارانشان و همه عوامل فیلم که مرا همراهی کردند، کمال سپاسگزاری را داشته باشم. در مراحل پیشتولید جلسات متعددی بهصورت گروهی و انفرادی با تک تک این عزیزان داشتم؛ برای اینکه همگی بتوانیم از نقشه راهی استفاده کنیم که بهصورت متحد به آن اعتقاد داریم و میدانیم قرار است مقصد کجا باشد.
آسمان غرب حالا یکی از نمونههای شاخص سینما و تلویزیون ایران درباره خلبانان و نیروهای هوانیروز است. فیلم محبوب در این زمینه در سینمای ایران یا جهان دارید؟
این نظر لطف شماست، ولی شاید فیلمی که قصهاش داخل هلیکوپتر اتفاق بیفتد، کمتر از انگشتان یک دست داریم اما به فیلمهای زیادی میتوان اشاره کرد که داستانشان در آسمان اتفاق میافتد. بهعنوانمثال فارغ از محتوا میتوان به سری فیلمهای «تاپگان» بهعنوان یک نمونه خارجی یا از فیلم «عقابها» بهعنوان یک نمونه ایرانی نامبرد.
امسال رقبای خوبی هم دارید، به ویژه دو فیلم «مجنون» و «احمد» که آنها هم به دو سردار شهید میپردازند. فکر میکنید میتوانید از عنوان قهرمانی سال گذشتهتان در فجر دفاع کنید و سیمرغ ببرید؟
به نظرم بالاترین افتخاری که میتواند نصیب یک فیلمساز شود این استکه وقتی مردم فیلم را میبینند ازآن اثر خوششان بیاید. البته کسب سیمرغ برای هر فیلمسازی لذتبخش است اما رضایت مردم مهمتر است.زمانی که شما بهعنوان فیلمساز، انتخاب مردم شدیدواز سوی دیگر انتخاب ترکیب هیات داوران نیزبودید بالاترین سعادت نصیبتان شده.امیدوارم برای همه فیلمهایباکیفیت اتفاقاتخوبی بیفتد.
این هم از عجایب سینمای ایران است که فیلم دوم یک کارگردان در جشنواره حاضر میشود اما بعد از یکسال هنوز فیلم اول و موفقش که در دوره گذشته جشنواره حاضر بود، اکران عمومی نشده است! دوست نداشتید «اتاقکگلی» زودتر اکران و بهتر دیده میشد و بعد مردم فیلم دومتان را میدیدند؟ چرا در این یکسال اکران نشد؟ چه زمانی به نمایش عمومی درمیآید؟
طبیعی است که هر فیلمسازی دوست دارد فیلمش پس از اتمام مراحل فنی به اکران عمومی برسد. من هم واقعا از صمیم قلب دوست دارم سریعتر این اتفاق رخ دهد و مردم فیلم اتاقکگلی را داخل سینما ببینند اما متاسفانه بهخاطر اختلافات مالی که بین سرمایهگذاران و تهیهکننده وجود دارد گویا هنوز مشکل رفع نشده، چون اطلاعاتی درباره اکران فیلم وجود ندارد. امیدوارم هرچه سریعتر این اتفاق بیفتد و فیلم اتاقکگلی از حبس ناخواسته خارج شود.
شوق پرواز ابدی
هنگامی که پرواز میکنم احساس میکنم همچون عاشق بهسویمعشوق خود نزدیکمیشوم ودربازگشت هرچند پروازم موفقیتآمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس میکنم هنوز خالص نشدهام تا بهسوی خداوند برگردم.اگر برای احیای اسلام نبود،هرگز اسلحه به دست نمیگرفتم وبه جبهه نمیرفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است.این کشاورززاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچیک از حزبها و گروهها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمامشود وبه زادگاهم بروم وبه کارکشاورزی مشغول شوم.
وصیتنامه شهید شیرودی
به انگیزه نمایش «آسمان غرب» فیلمهای ایرانی با موضوع عملیاتهوایی و خلبانان را مرور کردهایم
پرواز بر پرده نقرهای
۱- عقابها (۱۳۶۳)
کارگردان: ساموئل خاچیکیان
بازیگران: سعید راد، جمشید هاشمپور و رضا رویگری
نبردهای هوایی رزمندگان ایران در کردستان و نجات خلبان شجاع ایرانی، یکی از پرمخاطبترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران
۲- کانیمانگا(۱۳۶۶)
کارگردان: سیفا... داد
بازیگران: فرامرز قریبیان، علی ثابتفر، عبدالرضا اکبری، کاظم افرندنیا
یکی از پرمخاطبترین فیلمهای سینمای ایران درباره عملیات دستگیری خلبان عراقی در خاک ایران
۳- آخرین پرواز (۱۳۶۹)
کارگردان: احمدرضا درویش
بازیگران: فرامرز صدیقی، سرور رجایی، عبدالرضا اکبری، مهشید افشارزاده، حسین خانیبیک و رضا بنفشهخواه
داستان زندگی یک سرهنگ خلبان که همسرش را ضدانقلاب گروگان گرفته است
۴- حمله به اچ۳(۱۳۷۳)
کارگردان: شهریار بحرانی
بازیگران: جعفر دهقان،محمد کاسبی، فرامرز شهنی، حسین یاری، حسن عباسیو سعید قائمی
روایت یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی جهان
۵- دایره سرخ (۱۳۷۴)
کارگردان: جمال شورجه
بازیگران: فرامرز قریبیان، اردلان شجاعکاوه، محمد کاسبی، پریسا شاهنده و رضا آقاربی
نگاهی به فیلمهای ایرانی درباره پرواز و خلبانی
روایتگر زندگی یک خلبان جنگی
۶- خلبان (۱۳۷۶)
کارگردان: جمال شورجه
بازیگران: علی دهکردی، جعفر دهقان، نگین صدقگویا، هوشنگ توکلی علیرامز،زهره صفوی وفرامرز شهنی
درباره عملیات شجاعانه امیر شهید عباس دوران
۷- پرواز خاموش (۱۳۷۷)
کارگردان: عبدالحسن برزیده
بازیگران: حسین یاری، بهمن دان، مجید مشیری، مجید زارعکار[، فرید کشکولی، محمد جوزانیو محمد ناجی
داستان نجات یک هواپیمای ایرانی از کمین دشمن
۸- به وقت شام(۱۳۹۶)
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
بازیگران: بابک حمیدیان، هادی حجازیفر، پیر داغر، لاله مرزبان، مهدی فتحی و مهدی شیخعیسی
ماجرای اسارت یک پدر و پسر خلبان به دست نیروهای داعش
۹- منصور (۱۴۰۰)
کارگردان: سیاوش سرمدی
بازیگران: محسن قصابیان، حمیدرضا نعیمی، علیرضا زمانینسب، سید جواد هاشمی، قاسم زارع و لیندا کیانی
داستانی درباره تلاشهای شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش
۱۰- هایپاور(۱۴۰۱)
کارگردان: هادی محمدپور
بازیگران: اتابک نادری، فرزاد حسنی، سپیده خداوردی و علیرام نورایی
فیلم هایپاور، ساخته هادی محمدپور از جمله فیلمهای حاضر در جشنواره چهل و یکم فیلم فجر است که به موضوع دفاعمقدسمیپردازد