برخی رسانههای غربی، تصویب قطعنامه اخیر را نشانهای محکم دال بر تغییر رویکرد اتحادیه اروپا در قبال جنگ غزه و نگرانی آنها از هزینههای استمرار این منازعه دانستهاند. عدهای از سیاستمداران اروپایی نیز بدون کمترین اشارهای به مواضع قبلی خود، مدعی وجود دغدغههای حقوق بشری از سوی غرب در قبال جنایات رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه شدهاند، اما در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که نمیتوان به سادگی ازکنار آنها گذشت:
نخست اینکه قطعانه اخیر پارلمان اروپا ماهیتیکاملا نمادین و غیرقابل اجرا دارد و از وزن حقوقی قابل ملاحظهای برخوردار نیست. این قطعنامه پس از مصالحه و رایزنیهای صورت گرفته برای جلب رضایت قانونگذاران راست میانه، درنهایت با ۳۱۲رای موافق در برابر ۱۳۱رای مخالف و ۷۲رای ممتنع به تصویب رسید. به عبارت بهتر، صرفا زمانی میتوان از تغییر رویکرد اروپاییان در جنگ غزه سخن گفت که شاهد تصویب قطعنامهای الزامآور و قابل اجرا از سوی پارلمان یا شورای اروپا باشیم. چنین قطعنامهای عملا وجودخارجی نداشته و درآینده نیزنخواهدداشت زیرااروپاییان هیچگاه در مناقشاتی که صهیونیستها یک سوی آن هستند، خود را در مقابل واشنگتن و تلآویو قرار نمیدهند!
نکته دوم، معطوف به تغییر ساختار «دولت -ملت» در اروپا و شکافی است که میان ملتها و دولتهای اروپایی بر سر جنگ غزه به وجود آمده است. نظرسنجیهای صورت گرفته در کشورهای آلمان و فرانسه (دوعضو ارشد اتحادیه اروپا) نشاندهنده مخالفت اکثریت شهروندان این دو کشور با رویکرد برلین و پاریس در حمایت از تلآویو بوده و برپایی تظاهراتهای گسترده و بیسابقه در نقاط گوناگون اروپا، بیانگر پسزدن تصویرسازی کاذب دولتمردان و رسانههای غربی در قبال جنگ غزه است.
در چنین شرایطی اروپاییان در صدد اعمال رفتارهایی برآمدهاند که خروجی آنها از یک سو «ایجاد رضایت حداقلی در میان شهروندان اروپایی» و از سوی دیگر«عدم ممانعت واقعی از جنایات صهیونستها در جنگ غزه» باشد.از این رو نباید اسیر آدرس غلط پارلمان اروپا در قبال قطعنامه غیرالزامآور اخیر شد. همگان به یاد دارند که اولاف شولتس، صدراعظم آلمان که این روزها مقامات دولت متبوع وی بر لزوم صیانت از جان غیرنظامیان در غزه تاکید میکنند، چگونه نسلکشی صهیونیستها در فلسطین را در دو ماه اول نبرد مصداق «دفاع مشروع» دانسته و شهادت مظلومانه هزاران کودک فلسطینی را در این حملات، بیاهمیت و طبیعی قلمداد کرده بود! همین قاعده در خصوص دولت امانوئل مکرون در فرانسه و اکثر دولتهای اروپایی دیگر نیز صادق است.شراکت مطلق اتحادیه اروپا در جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی در نوار غزه موضوعی نیست که بتوان با صدور قطعنامهای بیرمق و بیاصالت، آن را سانسور و انکار کرد. سران قاره سبز به زودی متوجه این خطای محاسباتی و شناختی خود خواهند شد. درچنین شرایطی بهتراست اروپاییان به جای اقدامات صوری ونمایشی،ریل گذاری کلان و استراتژیک خود را درقبال مسأله فلسطین تغییر دهند.درغیر این صورت هزینه های بازی مستقیم برلین،پاریس ودیگر بازیگران اروپایی در زمین تل آویو و واشنگتن بسیار فراتر از حد تصور افرادی مانند اولاف شولتس و مکرون خواهد بود.