در این گزارش برخی وجوه مرتبط با جشنواره عمار که منجر شده تا این رویداد در نوع خود متداوم و ماندگار بوده و برای فعالان عرصه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بهعنوان یک گعده برای اشتراک و توسعه فعالیتهای فرهنگی و هنری درعرصه انقلاب اسلامی باشد، اشاره شده است.
مردمی بودن، جریانی عمل کردن
از ابتداییترین دوران این جشنواره و از همان اولین دوره برگزاری آن، شعار عمار همواره جشنوارهای مردمی با حضور اقشاری بوده که هم از جنبه فرمی و هم محتوایی و نوع نگاه به مسأله فرهنگ و هنر، چندان قرابتی به جریان جاری جشنوارهای در کشور ندارند و سعی کردهاند تا در بستر فعالیتهای خودجوش و مردمی و برآمده از متن فعالان مردمی عرصه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، به حرکت و فعالیت بپردازند؛ بهگونهای که عمار در آنچه گفته شد دیگر دارای سبک و روش خود است و به مرور در چهاردهمین دوره، الگوی ثابت خود را پیدا کرده است و اصول و کلیت آن را هرساله تکرار میکند و تداوم میبخشد. لذا اگر بخواهیم از این جنبه به مسأله نگاه کنیم، همین ثبات جهت و جریان ثابت و مشخص، الگوی عمار است که اگر بنا باشد یک جشنواره به جریان تبدیل شود و ایجاد خط جریانی کند، بهطور قطع باید از یک الگوی ثابت در زمانی طولانی و با تداوم پیروی کند؛ روشی که عمار کماکان آن را پی گرفته است.
جهتگیری فرهنگی
محل پیدایش عمار، ستیز با فتنههای علیه انقلاب اسلامی بود و درست در اولین دوره خود در ایام دی ۱۳۸۸ تلاش کرد تا این گفتمان را مطرح کند و توسعه بخشد که فتنهها همواره در کمین انقلاب اسلامی است تا ضمن تنویر ابعاد فتنههای حال و آینده، نیشتری هم به برخی سنتهای کهنه بزند که وجود آنها دقیقا مخل و مانع حرکت انقلاب اسلامی است که این مهم خود را در قالب نقد مطالبهگرایانه در برخی آثار مستند دورههای مختلف عمار نشان داد.
فعالیت تشکیلاتی ذیل یک جشنواره مردمی - انقلابی
عمار در دورههای مختلف تلاش کرده تا با زدودن تمرکز بر یک جمعیت خاص فعال، در هرسال در بستر فعالیت تشکیلاتی درجبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در محوریت مجموعه فرهنگی حسینیه هنر، بهمرور به تربیت و پرورش نیروی انسانی متخصص و متعهد، دغدغهمند و دارای مسأله اقدام کند، آن نیروها را در سطوح مختلف یک فعالیت بیرونی و میدانی و عینی مانند جشنواره عمار بهکارگیری کند و تا حدودی به معرفی چهرههای جوان و تازهنفس و خوشفکر و باانگیزه به جریان فرهنگی انقلاب اسلامی بپردازد؛ لذا ازجمله دیگر کارکردهای مهم جشنواره که همانا ایجاد جریان پویا از محل این رویداد است، در جریان دورههای عمار ملاحظه میشود.
رویدادی با افق دید
اما باید یکی از ویژگیهای مهم جشنواره عمار را در برنامهمحور بودن آن دانست؛ جشنوارهای که اهدافش همواره دنبال شده و میخواهد که تاثیرش را در میان عموم مردم بگذارد. این رویداد که با هدف بردن رسانهای تاثیرگذار مثل سینما، برای روشنگری بین مردم را، به عنوان افق دید خود ترسیم کرده، حال پس از این سالها تا حدود زیادی به این هدف رسیده. نگاهی به فیلمهای سینمایی که این جشنواره با رویکرد استراتژیک خود اکران مردمی کرده، خود مؤید همین موضوع است؛ موضوعی که در گزارشهای پیشین به آن پرداختهایم اما همین بس که از اول سالجاری تا دیماه این رویداد توانسته هفت فیلم سینمای استراتژیک را برای نزدیک به یک میلیون و ۸۰۰هزار نفر اکران مردمی کند. تلاشی قابل تامل که شاید در چهار دهه اخیر نمونه مشابهی برای جذب حداکثری مردم به رسانه روشنگری مثل سینما نداشته است. حال پس از ۱۴دوره این جشنواره حتی تلاش دارد تا افق دید را گستردهتر کند همانطوری که سهیل اسعد، دبیر چهاردهمین جشنواره فیلم عمار در اینباره میگوید: بحران توزیع آثار سینمایی اساسا فلسفه وجودی برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار بود که خوشبختانه تا حد زیادی حل شد اما در فرآیند هنری و رسانهای، «توزیع» در میانه راه قرار دارد. اساسا فلسفه توزیع ارائه به مخاطب است و فکر میکنم در این ۱۴سال ما در حوزه مصرف با وجود تمام تلاشها با مشکلی مواجه شدیم که عمده آنها متمرکز بر توزیع درونگفتمانی است؛ یعنی عمده محصولات ارائه شده در جشنواره، متمرکز بر بچههای حزباللهی شده که فقط آنها بیننده آثار جشنواره هستند. در حالی که ماموریت اصلی ما توزیع در میان همه مخاطبان است که باید در این زمینه برنامهریزیهایی داشته باشیم. موضوع فهم مخاطب و فهم مصرفکننده، باید براساس ذوق سلیقههای مخاطبانی باشد که میبایست فعالان جشنواره مردمی فیلم عمار به آن توجهکنند تا بتوانیم «بحران مصرف» را رفع کنیم.
۵ نکته از میان همه
با مرور آنچه میتوان بهعنوان محسنات جشنواره عمار و نقاط برجسته آن اشاره کرد، در سطور پیشین پرداخته شد که قابل تکرار است. از جمله ویژگیهای خاص عمار، تداوم جریانی آن ذیل یک گفتمان مشخص در چارچوب جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است؛ اما آیا اثرگذاری این فعالیت جریانی باید در محدوده مشخصی از جغرافیای فکری ــ فرهنگی باقی بماند؟ یا آنکه ضرورت توسعه و نشر و معرفی فرهنگی انقلاب اسلامی ایجاب میکند زمینههای دیگر و برون جغرافیای فکری و فرهنگی فراهم شود؟
جهتگیری عمار بهطور روشن و آشکار به سمت نیل به اهداف عالیه فرهنگ انقلاب اسلامی است. البته نباید از نظر دور داشت همانطور که ذات انقلاب اسلامی مردمی بود، تداوم آن نیز باید مردمی باشد و اقشار مختلف مردم با گرایشهای فکری گوناگون و بلکه متضاد اما همگی ذیل پرچم جمهوری اسلامی ایران و هم برای یک کشور و آرمان ایرانی ــ اسلامی، صورت متفاوت و عینیتری از انسجام مردمی انقلاب اسلامی ارائه کنند. جریانهای مردمی چون جشنواره عمار که ۱۴ سال از عمر آن میگذرد، نقش متعهدانه در این میان خواهدداشت تا به تدریج دایره عمل را از یک جشنواره با یک جهتگیری مشخص فرهنگی، به سمت اثرگذاری در کلان جغرافیای فرهنگی و عمومی گسترش دهد. این مهم برای عمار ممکن است؛ چراکه به مرحله تداوم جریانی نیز رسیدهاست.
عمار از جمله رویدادهایی بود که سهم مهمی در تغییر نگاه به موسیقی انقلاب داشت و توانست با معرفی فعالان اصیل فرهنگ موسیقی انقلاب اسلامی، هوای تازه به نسل تازه موسیقی انقلاب بدمد و یادآوریهایی را پیرامون فرهنگ درخشان موسیقی انقلابی در دهه ۶۰ انجام دهد؛ لذا از چنین جشنوارهای با این جهتگیری و نکتهسنجی و تیزهوشی، انتظار نیست که ذیل فعالیتهای موسیقایی انقلابی، ناخواسته یا ندانسته به تبلیغ و اشاعه فرهنگ و موسیقی پاپ غربی و گونههای موسیقایی نامأنوس با فرهنگ اصیل موسیقی انقلاب اسلامی مانند راک و ترنس اقدام کند. یادآوری میشود اصالت و ارزش محتوا هیچگاه بر فرم یک اثر هنری غالب نشده و این فرم یک اثر هنری است که پیشتر با خود معنا و مفهوم را حمل میکند؛ مسألهای که در بسیاری از آثار موسیقایی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به آن توجه عمیق و ریشهای و تخصصی صورت نمیگیرد.
عمار باید باور کند اگر مقرر است یک ذائقهسازی با موضوع موسیقی انقلاب اسلامی برای تأثیر بر فرهنگ عمومی مردم ایران ایجاد شود، قطعا خود عمار ــ ناظر بر جریانی فرهنگی ــ مردمی که ایجاد کرده و به اصول آن متعهد است ــ یکی از آن گلوگاهها و یکی از محورهای مؤثر است که در جهتدهی به ذائقه موسیقایی در فرهنگ عمومی مکلف است. حال که باید در این مهم و تکلیف بیشتر جوانب احتیاط عمل و دقت در تقویت اصالتهای شنیداری در فرهنگ ایرانی ــ اسلامی را پاسداری کند و از این جنبه پاسدار حدود و مرزهای ارزشی فرهنگ انقلاب اسلامی باشد.
عمار در یک سیر جریانی و تداوم فرهنگ نمادین در دورههای مختلف خود، توانست سلسلهنمادهایی را در قالب توجه و انتظاردهی به وجوهی از گفتمان انقلاب اسلامی نزد اقشاری از علاقهمندان، دلسوزان و پایبندان به انقلاب اسلامی پدید آورد؛ مثلا نمادی مانند دستکش ننهعصمت را به یک فعال فرهنگی جدی در عرصه انقلاب اسلامی اهدا کند که هم یادآور شود حرکت آن فعال، مورد تجلیل جریانی انقلابی است و هم دوباره و چندباره به آن فعال تاکید کند تکلیف و بار سنگینی را به دوش میکشد. یا اینکه هرساله در قالب بزرگداشت، از یک فعال فرهنگی یا هنری انقلاب اسلامی تجلیل میکند و نزد جامعه مخاطب خود به آن فرد چهره، نماد مرجعیت میدهد تا گفتمان انقلاب اسلامی از این جنبه نیز مورد تقویت قرار گیرد. شایان ذکر است حالا وقت آن رسیده تا عمار در دوره تازه فعالیت خود پس از نزدیک به ۱۵سال فعالیت تشکیلاتی ــ جریانی ــ گفتمانی که ثمره آن را در قالب جشنواره سالانه نشان میدهد، بیش از پیش دایره توجه و برنامهریزی و اثرگذاری خود را روی جامعه مخاطب عمومی متکثر داخلی خصوصا نسل امروز و جامعه خاکستری متمرکز کند؛ زیرا امروزه دیگر تکلیف تازهای بر دوش جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در دوران توفان روایتها و جنگ روایتها وجود دارد. در شرایطی که فرهنگ مهاجم خارجی همواره قصد دارد بدنه جامعه ایران و اقشار مختلف آن را به هستههای متکثر و جدا از هم تقلیل و تکثیر دهد تا انسجام داخلی را از این جنبه سست کند.
آغاز اکران مردمی جشنواره فیلم عمار در خوزستان
اکران مردمی آثار جشنواره فیلم عمار از روزگذشته درخوزستان آغاز شد. در این جشنواره امسال از استان خوزستان ۷۴ اثر ارسال شد که پس از داوری ۱۰اثر به مرحله نهایی راه یافتند. بر همین اساس اکران مردمی جشنواره فیلم عمار در شهرهای مختلف خوزستان آغاز و فیلمهای این جشنواره برای عموم به نمایش گذاشته میشود. همزمان با برگزاری جشنواره فیلم عمار در بهمن ماه به مدت چهار شب فیلم و آثار برتر جشنواره در سینما اکسین اهواز به نمایش گذاشته خواهد شد. یکی از برنامههای امسال جشنواره در استان خوزستان حمایت از تولید آثار در موضوعات فلسطین، غزه و جبهه مقاومت است.