به این ترتیب پاییز با وحشت خشکسالی گذشت درحالی که دلها گرم به زمستانی پربارش بود اما امروز که نهم دی ماه است دریغ از زمستانی که واقعا زمستان باشد. اینها مستنداتی است که ثابت میکند کشورمان رسما وارد چهارمین خشکسالی پیاپی شده؛ وضعیتی که بازار انواع شایعات و تحلیلهای من درآوردی را داغ کرده و درعین حال برخی مخاطرات راهم به صورت جدی و واقعی ایجاد کردهاست.
یکی ازاین مخاطرات، محوشدن ابرهای بارانزا بر فراز دریاچه ارومیه است که رئیس سازمان حفاظت محیطزیست نیز در روزهای اخیر به آن واکنش نشان داده و گفته است: «دو گزینه میزان درجه حرارت یا تولید گازمتان در این باره مطرح است که مرجع ملی تغییر اقلیم و پژوهشکده محیطزیست کشور مکلف شدهاند علت محو شدن ابرها را بررسی کنند.» اما شایعهای که به مذاق افکارعمومی بسیار هم خوش آمده، ابردزدی ترکیه است که عامل زایش آن، انتشار همان عکسی بود که کوههای ترکیه را پر برف و کوههای ایران را خشکخشک نشان میداد. حالا در کنار این ریسمان بافته شده از علم وحدس و گمان و شایعه، یک واقعیت ایستاده که همان کمبارشی درفلات ایران وخشکسالی عمیق ودامنهداری است که خدا میداند سرانجام کار را به کجا خواهد کشید.
چرا آسمان نمیبارد؟
چرا آسمان نمیبارد و نه پاییز، پاییز است و نه زمستان، زمستان؛ اصلا هوا چرا آنقدر گرم است؟ اینها سؤالاتی است که همه ما بارها از خودمان پرسیدهایم و کارشناسان مختلف نیز بارها به شکلهای مختلف و از جنبههای گوناگون به آن پاسخ دادهاند.
دکترعباس رنجبر که عضو هیات علمی پژوهشگاه هواشناسیوعلوم جو است به ما میگوید: «امسال نهفقط ایران که همه کشورهای همسایه ایران بهجز ترکیه که استثناست، وضعیت بارشی نامناسبی دارند. علتش هم نبود رطوبت به اندازه کافی است، زیرا اگر قرار باشد بارشهای خوبی داشته باشیم باید تغذیه رطوبتی بهخوبی انجام شود درحالی که در پاییز و بهخصوص آذر امسال این تغذیه بهخوبی انجام نشد.» احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور نیز که از شایعات مربوط به دستکاری ابرها یا همان ابردزدی در کشورهای پیرامونی ما با خبر است، ابتدا این شایعه را رد میکند: «امکان تغییر انرژی سامانههای بارشی توسط انسان وجود ندارد.» و سپس درباره علت کمبارشی در کشورمان به ایسنا میگوید: «بهدلیل گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی، سامانههای بارشی مجال تقویت و بارندگی را پیدا نکردهاند و این شرایط در سراسر آسیای میانه و خاورمیانه حاکم است.» به این ترتیب، وظیفه یکبار دیگر خیال همه را جمع میکند که «عقیمسازی سیستمهای بارشی و تغییر مسیر آنها به کشورهای دیگر شایعه است و از نظر هواشناسی صحت ندارد؛ سادهترین دلیل آن هم این است که سیستمهای جوی انرژی بسیار بالایی دارند که انسان توانایی تاثیرگذاری بر آنها را ندارد.»
بارورسازی ابرها؛ مؤثر یا بیتاثیر؟
میانگین درازمدت بارندگی در کشورمان حدود ۲۳۰میلیمتر است اما در برخی سالها ازجمله درسالهای۹۷و۹۸ میانگین بارشها به حدود ۳۲۰میلیمتر رسید که همگان دیدیم دوام نداشت ونتوانست درسالهای بعد تکرار شود. احد وظیفه در کنار سایر کارشناسان ازجمله عباس رنجبر وصادق ضیائیان، رئیس سازمان ملی پیشبینی ومدیریت بحران مخاطرات وضع هوا که با ما گفتوگو کردهاند گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی که ناشی از دخالتهای انسان در طبیعت است را در این وضعیت دخیل میدانند؛ موضوعاتی که البته در سراسر جهان و در مجامع علمی نیز مورد تایید و تاکید است. اما این استدلالها و گفتهها برای کشورهای خشکی مانند ما که هر سال بیشتر از سال قبل حسرت باریدن برف را میخورد و با یک بارش باران به وجد میآید، نان و آب نمیشود به همین علت است که بحثهایی همچون بارورسازی ابرها جدیتر از همیشه وارد ادبیات مردم کوچه و بازار شده و گاهی حتی در قامت یک مطالبه ظاهر میشود. آنطور که فارس گزارش میدهد پیشینه بارورسازی ابرها توسط حکمرانان آب در کشورمان از سال۱۳۷۶آغاز شد که با تاسیس مرکز ملی باروری ابرها همراه بود. این مرکز در فاصله سالهای ۷۷تا۸۶ با همکاری مؤسسه رصدخانه مرکزی آبوهواشناسی روسیه، برنامههایش را به مرحله اجرا درآورد و از سال۸۶ به بعد به صورت مستقل در این حوزه عمل کرد. حاصل کار نیز افزایش نسبی بارشها بود، چرا که بارورسازی ابرها برای عملیاتیشدن به شرایطی خاص نیاز دارد از وجود ابرها گرفته تا مساعد بودن رطوبت و دمای مناسب. نکته قابل توجه در مورد استفاده از این روش این است که اگر ابرها با ذرات یدید نقره تا برد۶۰کیلومتری بارور شوند بارشها در پهنهای کمتر از ۱۲هزار کیلومتر اتفاق میافتد. درهمین رابطه ایرنا نیز گزارش میدهد که مطالعات اخیر تاثیر بارورسازی ابرها بر بارشها را اثبات کرده و هیچ مدرکی مبنی بر مضر بودن یدید نقره وجود ندارد. با این حال کارشناسان میگویند: «بارورسازی ابرها بهطور کلی میتواند افزایش ۵ تا ۱۵درصدی بارندگی را سبب شود.» این یافتهها نشان میدهد که بارورسازی ابرها بهعنوان روشی علمی وگران که درافزایش بارشها نیز تاثیر دارد ابزاری مهم برای رسیدن به آب است هرچند که درمانی برای خشکسالی نیست.
مدیریت مصرف، ضروری است
این اطلاعات مربوط به دیروز و متعلق به بهزاد پارسا، مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران است که گفته «حجم آب سدهای استان تهران در حال حاضر۲۸۱میلیون مترمکعب است که با احتساب یک میلیارد و۹۳۰میلیون مترمکعب حجم مخازن این پنج سد، فقط ۱۴.۵درصد مخزن این سدها پر است.» این جملات یعنی کفگیر آب پشت سدهای تهران رسما به تهدیگ خورده و دیر نیست روزی که شیرآب در خانههایمان را باز کنیم و دیگر از آن جز هوا چیزی بیرون نیاید. پاییز۱۴۰۲ برای کشورمان پاییز بدی بود؛ بهخصوص ماه آذرش که آمارهای رسمی نشان میدهد در استان تهران فقط با ۶.۶میلیمتر بارش همراه بوده است. بهزاد پارسا این عدد را به معنی کاهش ۶۳درصدی بارشها نسبت به مدت مشابه سال قبل و کاهش ۸۲درصدی در مقایسه با متوسط بلندمدت میداند. البته عباس رنجبر، عضو هیات علمی پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو به ما میگوید: «هرچقدر هم که این آماروارقام را تکرار کنیم و مثلا بگوییم دراستان تهران ازابتدای سالآبی جاری تاپایان فصل پاییز بارشها فقط ۳۸میلیمتربوده و با کاهشی ۵۱درصدی نسبت به میانگین بلندمدت مواجهیم، چاره کار نیست، بلکه مدیریت مصرف آب است که باید در اولویت برنامهها قرار بگیرد.» درواقع این کارشناس علوم جو باور دارد که «شکلگیری سیستمهای چرخنده که لازمه بارندگی است از اختیار انسانها خارج است، ولی مدیریت مصرف آب کاملا تحت اختیار ماست. بنابراین به جای تمرکز بر موضوع خشکسالی و دلایل شکلگیری آن باید مدیریت مصرف آب در کشور در دستور کار تکتک ایرانیان چه مردم عادی و چه مسئولان و مدیران قرار بگیرد.»