این جشنواره سال 1396 با شعار «روایت حقیقت در قاب واقعیت » آغاز به کار کرد و سال 97 و در دومین دوره خود، بخش عکس مستند و در سومین دوره سال 98 بخش مستندنگاری را به بخشهای خود اضافه کرد تا طیف وسیعتری از هنرمندان و نویسندگان مستند را پوشش دهد. این جشنواره حالا در هفتمین ایستگاه خود ایستاده و به باور بسیاری از شرکتکنندگان و داوران، توانسته کیفیت آثار خود را به حد قابلقبولی برساند.
در این دوره داوران در بخش فیلم: مرتضی پایهشناس، محسن اسلامزاده، کتایون جهانگیری، محمدعلی رخشانی و فتحا... امیری؛ در بخش مجموعه مستند: سعید رشیدیان، جواد قارایی و مهدی بخشیمقدم؛ بخش عکس: حسن غفاری، مریم کامیاب و سعید فرجی و در بخش مستندنگاری: داوود نعمتی انارکی، داوود امیریان و زهرا زواریان بودند. گزارش پیشرو، بررسی هفتمین دوره جشنواره تلویزیونی مستند در گفتوگو با دبیر اجرایی این دوره، تعدادی از داوران، برخی مستندسازان و عکاسان راه یافته به بخش مسابقه است. همچنین با توجه به برگزاری آیین اختتامیه در شب گذشته، اسامی برگزیدگان را آوردهایم.
درخشش آثار برجسته دفاع مقدس
مهدی میرتیموری، دبیر اجرایی هفتمین دوره جشنواره تلویزیونی مستند درخصوص جزئیات این دوره به جامجم میگوید: در بحث مجموعه مستند باید بگویم که مجموعههای بیشتری نسبت به سال گذشته به دبیرخانه رسیدهاست. تقریبا ۵۰ مجموعه مستند به دبیرخانه رسیده که این رقم، علاوه بر آنهایی بود که به هر دلیلی نتوانستند آثار خود را نهایی و ثبت کنند. به نظرم تعداد خوب و قابلتوجهی نسبت به سال قبل بوده و به نظرم حداقل دو برابر شدهاست. این رقم برای بخش مجموعه مستند خوب است چون به طور کلی، تولید مجموعه مستند آنقدر زیاد نیست. ۱۵ مجموعه در نهایت به بخش مسابقه راه یافت که همین نشان از آن دارد که ما به کیفیت خیلی اهمیت میدهیم. از نظر موضوعی هم تنوع زیادی داشتیم. یعنی هم در حوزهها از جمله حیاتوحش، محیطزیست، فرهنگ و هنر، اجتماعی، میراث فرهنگی و... مستند داشتیم. در مجموع در بخش فیلم مستند، امسال بالاتر از ۵۵۰ اثر به جشنواره رسیده و میتوان گفت در هیچ بخش، افت خاصی از نظر کمیت آثار نداشتیم.
وی ادامه میدهد: همه موضوعات برای ما اهمیت دارد. نمیتوانیم تفکیک کنیم و حتما تنوع موضوعی را در آثارمان رعایت میکنیم. در هر حال کیفیت آثار برایمان از همه چیز مهمتر است. امسال در دفاعمقدس و محور مقاومت آثاری داریم که به نظرم فوقالعاده و در میان کارهای درجه یک هستند. در این حوزه اتفاق خوبی در حوزه داوری و انتخابهای مردمی برای مستندها افتادهاست. یعنی هم مردم و هم داوران به این بخش توجه ویژهای داشتند. اتفاقات خوبی در حوزه دفاعمقدس و محور مقاومت برای آثار افتادهاست. امسال در بحث غزه که مسأله روز است، یک اثر داریم که به نظرم یکی از آثار خوب ساخته شده در این حوزه است. در حوزه دفاعمقدس اثری داریم که اثر اول کارگردان کار بوده و آنقدر باکیفیت است که توانسته دیده شود و کار شاخص باشد. مستند «۱۸ هزار پا» هم در حوزه مقاومت بود که هم قبلا خیلی جایزه گرفته و هم در این جشنواره موردپسند قرار گرفت. دستکم پنج،شش مستند در این دوره با محوریت دفاعمقدس و محور مقاومت داشتیم که در تمام ادوار برگزاری این جشنواره، کیفیت بالاتر و بهتری داشتهاست. این آثار وقتی ارزش پیدا میکند که با آثار دیگر مقایسه شود.
میرتیموری درخصوص پایش محتوایی برای مشخص شدن موضوع غالب در این جشنواره، عنوان میکند: با توجه به تسلطی که به فیلمها دارم، باید این را بگویم که به لحاظ محتوایی تقریبا همه برابر هستند. یعنی در حوزههای مختلف مستند داشتیم و جزو سالهایی بود که نمیتوان به صورت خاص گفت یک بخش بیشتر بودهاست. مشارکت مردمی هم مثل سالهای قبل بود. مخاطب جشنواره، میلیونی است و اگر پایشی صورت گیرد، معلوم میشود که چقدر این جشنواره مخاطب دارد. در رای مردم و پیامکها هم با سال قبل تفاوتی نداشتیم.
وی در پاسخ به این پرسش که هفتمین دوره از جشنواره تلویزیونی مستند، چقدر توانسته به بلوغ خودش دست پیدا کند، عنوان میکند: به نظرم جشنواره مستند، تنها جشنوارهای است که در تمام حوزههای مستند فعالیت میکند و جشنواره بزرگی است. حالا دیگر میتوان گفت که جشنواره کامل و دیگر شناخته شدهاست. امیدوارم که از دوره بعد، قدری روی حرفهایتر شدن جشنواره کار کنیم. قطعا سال آینده در بحث عکس اتفاقهای متفاوتی خواهد افتاد تا به جشنواره شاخص در حوزه عکس تبدیل شود. البته بستگی به تولیدات دارد و ممکن است در بخش فیلم هم قدری تغییرات بدهیم تا کیفیت بهتری پیدا کند.
آثار خوب، داوری را سخت میکرد
فتحا... امیری، یکی از داوران بخش فیلم مستند هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند است که در گفتوگو با جامجم درباره ارزیابیاش از کیفیت آثار بهنسبت دورههای قبل عنوان میکند: من در کنار داوری بخش فیلم مستند، مجموعهای ۱۳قسمتی در بخش مجموعه مستند هم دارم که توسط دوستان دیگری داوری میشود، اما درباره فیلمهایی که من دیدم باید عرض کنم فیلمهای بسیار خوبی بود که همین موضوع باعث میشد داوری سخت شود.
وی ادامه میدهد: من یک رای از پنج رای را داشتم. از طرفی به گونهای بود که ما فیلمها را جدا میدیدیم، ولی در یک جلسه در کنار هم قرار گرفتیم و آثار را بررسی کردیم و در مورد آنها با هم گپ زدیم. بعد هم برای جوایز، هر داور، هشت فیلمی را که مد نظرش بود مطرح میکرد. هرکدام که رای بیشتر داشت احتمال جایزهاش هم بیشتر بود. بااینحال دربارهاش صحبت میشد و تا جایی که امکان داشت تلاش شد تا عدالت برقرار شود.
وی که خودش مستندساز است و پیش از این در جایگاه داوری جشنواره مستند تلویزیونی قرار نگرفتهبود، درباره این تجربه توضیح میدهد: به نظرم همه چیز جشنواره، استاندارد بود. یعنی سفارشی از سمت شبکه به ما نشد یا فشاری روی ما نبود. البته سر یکسری از جوایز اختلاف نظرهایی وجود داشت که در نهایت اثری که رای بیشتری آورد، جایزه را دریافت کرد.
از آنجا که امیری خودش مستندساز است و با مسائل و سختیهای این حرفه آشناست، درباره ملاکهای داوری این جشنواره بیان میکند: واقعیت این است که بحث سر این بود که کدامیک از مستندها در بحث موضوعی، ساختاری و فنی بهتر و جذابتر است. بنابراین برای جوایز بخشهای مختلف مثل عکاسی، تدوین و ... بههرحال زاویه نگاهی وجود داشت. بدین معنا که اینگونه نبود یک فیلم ضعیف بهخاطر تصویربرداری جایزه بگیرد.
وی در پاسخ به این پرسش که این جشنواره را چقدر برای خالقان آثار مؤثر میداند هم تصریح میکند: فیلمها چیزی فراتر از انتظار من بود. چون فکر نمیکردم فیلمهایی به این خوبی در جشنواره حضور داشتهباشد. چون وقتی خودت داور نیستی، مجبور هم نیستی همه فیلمها را ببینی؛ اما امسال که بهعنوان داور آثار را دیدم، احساس کردم چقدر سطح مستندهای ما پیشرفت کردهاست. بهخصوص مستندهایی که در چارچوب تلویزیون ساخته شدهاند خیلی خوب بود. تصور من این نبود و فکر میکردم کارها ضعیف باشند، اما داوری خیلی سخت بود. چون کارها در سطحی خوب و قوی قرار داشت. اما ایکاش میشد به ۱۰ اثر جایزه داد.
کیفیت بالای آثار مستندنگاری
داوود امیریان، ازجمله نویسندگان برجسته معاصر است که تاکنون بیش از ۴۵ عنوان کتاب منتشر کرده و در چند حوزه ادبیات کودکونوجوان، رمان، طنز و فیلمنامهنویسی قلم میزند. او در جشنواره تلویزیونی مستند، یکی از داوران بخش مستندنگاری است. امیریان در خصوص اهمیت این بخش به جامجم میگوید: در تمام جهان بخش اقتباس خیلی جدی گرفته میشود؛ چه در بخشهای سینمایی و چه در بخش مستند. گزارشنویسی همیشه بهعنوان یک پیشینه و یک مواد خام برای داستان، فیلم سینمایی و مستند انتخاب میشود. در خارج از کشور، جوایز مهمی برای حوزه گزارشنویسی مستند داریم. کما اینکه خیلی از گزارشهای مستند هم تاکنون تبدیل به فیلمهای سینمایی جنجالی شدهاست. در ایران هم این اتفاق میتواند بیفتد که اگر حقالتألیفی که برای آن در نظر میگیرند بیشتر شود، رشد بیشتری هم خواهد داشت. چون افرادی که سراغ این مستندنگاری میروند، متحمل هزینه میشوند. کارهایی که تا الان انجام شده شاهکار است. من پیشنهاد کردم از نشریاتی که از این گزارشها منتشر یا حمایت میکنند هم تقدیر شود.
وی کیفیت آثار را برجسته خواند و عنوان میکند: کیفیت آثار راضیکننده بود. حتی میتوانم بگویم نسبت به فیلمهای مستند هم خوب بود. بهخاطر همین برایمان سخت بود که کارهایی را انتخاب کنیم. حتی در انتخاب نامزدهای نهایی هم کارمان خیلی سخت بود. باید کاری کرد که جسارت نویسندگان و گزارشنویسان بالاتر رود و کسی بهراحتی جلوی آنها را نگیرد. گزارشگری مستند درواقع نماینده مردم است و باید احساس امنیت کند. وقتی حمایت از این افراد بیشتر شود، میتوانند آزاد باشند که فرای ذهنیت سراغ سوژه بروند.
سختیهای عکاسی مستند
امیر قادری ازجمله عکاسانی است که در بخش تکعکس جشنواره شرکت کردهاست. او در خصوص حالوهوای عکس مستند به جامجم میگوید: عکاسان مستند در درجه اول، نگاه اجتماعی دارند؛ نگاهی که مابهازای تصویری را به شکل عکس بیان میکند. همه چیز هم در لحظه اتفاق میافتد چون ماهیت کار عکاسی لحظه است. یعنی مثل فیلم مستند نیست که یک ابتدا و انتها داشتهباشد تا یک منظور مشخصی منتقل شود. در عکاسی مستند، باید در لحظه آن بیان و محتوایی که میخواهی را به مخاطب منتقل کنی. در عکسی که من گرفتم، دختر جوانی کنار شیشه اتوبوس نشسته و انگار از اطرافیان خود فارغ است. اطرافیان او هرکدام مشغول به کاری هستند. انگار دخترک با آن گلدانی که در دست دارد، برای من استعارهای از شازدهکوچولو بود که تلاش میکرد مسئول گلش باشد. یک لحظه همه اینها برای من تداعی شد. نگاه این دختر هم از پنجره به سمت بیرون بود و هیچ هدفی را دنبال نمیکرد. باران هم روی شیشه زده و از این نظر شاعرانگی کار را بیشتر کردهبود. همه اینها در لحظه اتفاق افتاد و من را مجاب کرد که این فریم عکس را ثبت کنم.
وی ادامه میدهد: عکس من مستند است و کارگردانیشده نیست. شاید برخی کاری کنند که چیدمان انجام شود و بتوانند تصویری را ثبت کنند اما نباید فراموش کرد که ما با بازیگر طرف نیستیم و اگر به سوژه بگوییم فلان نگاه را داشتهباشد، کار درنمیآید و عمق نگاهش از بین میرود.
قادری درخصوص سختیهای ثبت عکس مستند هم اینطور بیان میکند: ما در محافل خودمان و حتی برای شاگردان میگوییم که ترسناکترین کار این است که با دوربین عکاسی در خیابان بخواهی از مردم عکاسی کنی. شاید برخی ترجیح دهند که با تلفن همراه عکاسی کنند اما من هیچوقت این کار را نکردهام. چون به نظرم عکاسی تبدیل به یک مسأله شخصی میشود اما دوربین عکاسی یک شأنیت به شما میدهد. عکاسی مستند-اجتماعی و خیابانی بهگونهای است که همیشه منتظر واکنشهای مختلفی از مردم هستیم. گاهی این واکنشها خوشایند است و گاهی هم واکنشهای تندی دارند. کل ژانر کاری من، مستند اجتماعی و خیابانی است. کتابی هم در حوزه عکاسی خیابانی ترجمه کردهام. من سال قبل در این جشنواره شرکت نکردهبودم اما دو سال قبل، باز هم در بخش تکعکس در جشنواره بودم.
این عکاس مستند تاکید میکند: به نظرم جشنواره نقطه امیدی است. چنین بستری برای اینکه دوستانی که کار مستند میکنند، بتوانند از این طریق آثارشان را به نمایش بگذارند تا دیده شود و خون تازهای در رگهای مستندسازی ایران – چه فیلم و چه عکس- وارد شود، نقطه امید است. ما فعلا بستر دیگری برای نمایش آثار مستند نداریم و همین جشنواره را داریم. البته بهتر است که حمایت بیشتری از مستندسازان صورت گیرد.
آمادگی ساخت مستند درباره فلسطین را داریم
محمد سلیمیراد که با دو اثر «ماهر» و «سرباز شماره صفر» در جشنواره تلویزیونی مستند حضور دارد، درباره موضوع این مستندها به جامجم میگوید: ماهر روایت خبرنگار نابینای اهل کردستان عراق است که بهواسطه دوستی که در ایران دارد، متوجه قصه عجیبی میشود: خانوادهای همدیگر را گم کردهاند و از این ماجرا ۳۲ سال میگذرد. مادر در ایران و دختر در عراق است. ماهر فعالیت خبرنگاری دارد ولی به خاطر شرایط جسمانیاش، مدتی است نمیتواند به فعالیت خود ادامه بدهد. حس کنجکاویاش باعث میشود تلاش کند تا آن مادر را در ایران پیدا کند. مادر را پیدا کرده و به عراق میبرد تا دخترش را ببیند. نکته قابل توجه این مستند، این است که ماهر نابینای مطلق است و در جنگ با سربازان آمریکایی نابینا شده است. بنابراین نکته جالب، انگیزهای است که ماهر برای رساندن مادر و دختر به هم دارد.
وی درباره بازخورد مخاطبان از تماشای ماهر میگوید: بازخورد بسیار خوبی داشت و فکر میکنم توانستهبود نظر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. چون عدهای از آنها شماره من و صفحه شخصیام را در فضای مجازی پیدا کرده، تشکر میکردند. در بین آنها مادرانی بودند که میگفتند با دیدن این مستند، گریه کردند یا حس همذاتپنداری با قصه داشتند. برایشان جالب بود چنین اتفاقی به صورت مستند افتاده است.
سلیمی در ادامه درباره مستند دیگرش یعنی «سرباز شماره صفر» هم توضیح میدهد: این مستند در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در جشنواره حقیقت جایزه گرفت، میتوانم بگویم تقریبا در همه جشنوارهها حضور داشت و جایزه گرفت. به گفته داوران، یکی از کارهای شاخص حوزه دفاعمقدس در دو سه سال اخیر بوده است. این فیلم درباره یک مجروح جنگی به نام آقاجهانگیر است که همسرش دچار بیماری صرع است. آقاجهانگیر بعد از سی و اندی سال که از جنگ میگذرد، سراغ پرونده جانبازیاش نرفته اما به خاطر شرایط بیماری همسرش و هزینههای درمان تلاش میکند دفترچه بیمه بگیرد و به همین خاطر سراغ پرونده جانبازیاش میرود اما همه اسناد پزشکیاش در بیمارستان اهواز از بین رفته است. او با تهیه استشهاد از همسایگان، فرماندهان و همرزمانش، باید ثابت کند در جنگ حضور داشته است.
وی درباره نکات جالب این مستند میافزاید: عشق آقاجهانگیر به خانواده، یکی از نکات قابلتوجه این فیلم است. چون همسر او روزی پنج شش بار دچار تشنج شده، از هوش میرود. آقاجهانگیر با دو فرزند کوچکی که دارد، زندگی میکند و هیچکس باور نمیکند با مشکلاتی که دارد، تا این حد سرزنده باشد و با فرزندانش بازی کند.
وی درباره این جشنواره و تأثیری که در دیده شدن مستندسازان دارد، میگوید: آثار من در خیلی از جشنوارههای داخلی و خارجی به نمایش درآمد اما بازخوردی که من در جشنواره تلویزیونی مستند گرفتم، به خاطر مخاطب میلیونی که تلویزیون دارد، فراتر از حد انتظارم بود. یعنی فکر نمیکردم تا این حد دیده شود. مثلا جانبازی از شهر دیگری تماس گرفت و گفت میخواهد به آقاجهانگیر کمک کند. یا مخاطب دیگری تماس گرفت و کل خانوادهاش که حدود ۱۲ نفر هستند، فیلم را دیدند و رای دادند. همین بازخوردها باعث شد که بفهمم مردم چقدر به فیلم مستند و تلویزیون اهمیت میدهند. بنابراین فکر میکنم یکی از جشنوارههای معتبر، همین جشنواره مستند تلویزیونی است؛ چون ما مستندسازها فیلمهایمان را برای مخاطب میسازیم. وقتی میبینیم بازخورد خوبی دارد، متوجه میشویم جشنواره، جشنواره موفقی است.
وی که برای نخستینبار است در این جشنواره حضور پیدا میکند، در اینباره توضیح میدهد: من در سالهای گذشته فکر میکردم تلویزیون چندان مخاطبی ندارد و باید فیلمام را صرفا برای مخاطبان خاص در جشنوارههای دیگر به نمایش بگذارم اما وقتی بازخورد مردم را در این جشنواره دیدم، برایم جالب بود و شوکه شدم. میتوانم بگویم بیشترین جایی که این مستندها دیده شد، همین جشنواره مستند تلویزیونی است.
سلیمی همچنین درباره علاقهاش به مستند اجتماعی میگوید: من اغلب مستندهایی که ساختم در همین حوزه بوده؛ مثل مستندی که درباره طلاق کار کردم یا درباره استفاده نابجا از اسلحه در عروسی و عزا در استان کهگیلویهوبویراحمد. بنابراین به سوژههای اجتماعی بیشتر علاقه دارم. بههر حال رسالت مستندساز این است که حرف مردم و دغدغه مردم را بگوید و مشکلاتشان را مطرح کند.
وی در پاسخ به این سؤال که این اواخر با موردی درباره مسائل روز مثل اتفاقات فلسطین روبهرو شده که دلش بخواهد مستندی در اینباره بسازد هم بیان میکند: من در چند هفته اخیر سوژهای پیدا کردم که درباره دختری سوریهای است که علاقهمند به ایران است و به ایران میآید و سینما میخواند. به ایران میآید و درس میخواند و بعد برمیگردد تا از آن منطقه مستند بسازد و این برایم جالب بود. اما هنوز درباره ساخت مستند با محوریت این دختر، تصمیم قطعی نگرفتهام. با اینحال درباره فلسطین آمادگی این را داریم که مستندهای مؤثری درباره فجایعی که رژیمصهیونیستی مرتکب میشود، بسازیم. قطعا زاویه نگاه من با یک خبرنگار متفاوت است و از این به بعد انتظار داریم این بستر برای مستدسازان فراهم شود که بتوانند خودشان را به آن منطقه برسانند.
دنبال اسطورهسازی نبودیم
مجتبی حیدری یکی از مستندسازانی است که اثرش به بخش مجموعه مستند و بخش مجموعه عکس هفتمین جشنواره مستند تلویزیونی راه پیدا کردهاست. مستند قهرمانان معمولی تاکنون بازخوردهای مختلفی ازسوی مردم داشته که همگی نشان از سوژه درست و پرداخت کیفی مستند دارد. حیدری در این رابطه به جامجم میگوید: مستند «قهرمانان معمولی» ۱۳ قسمت است که در ایام نوروز از شبکه یک، افق و مستند و شبکههای استانی پخش شد و همچنان هم بازپخش دارد. این مستند به افراد موفقی در روستاها و شهرستانها میپردازد که در زندگی با سختیهای بسیاری روبهرو شدهاند و با تلاش فردی در نهایت موفقیت بهدست آوردهاند. البته این قهرمان کار را به نفع عمومی رسانده که میتواند در بحث آموزش یا اشتغال و مباحث فرهنگی باشد. یعنی نسبت به محل زندگیشان واکنشی نشان دادهاند و توانستهاند جمعی را با خودشان همراه کنند؛ نه اینکه منافع خودشان را درنظر نگرفتهباشند اما برای موفقیت دیگران هم تلاش میکنند. این اثر برای اولینبار روی آنتن رفت و در ۱۳ قسمت ۲۵ دقیقهای پخش شد.
وی درباره همراهی تلویزیون با مستندسازان و بازخوردهایی که از مخاطبان گرفته، میگوید: بازخورد مثبت پخش مستند قهرمانان معمولی برای ما این بود که روی روند فعالیت این شخصیتها تأثیر گذاشتهبود. مثلا ما روی پروژهای در شیراز و روستاهای اطراف کار میکردیم. خانمی که گلیم تولید میکرد اما برای توسعه کارش مشکل مالی داشت ولی بعد از پخش این مستند، سرمایهگذار برایش پیدا شد و توانست در توسعه اشتغالش به او کمک کند. در بحث دامداری در سیستانوبلوچستان این مسأله وجود داشت که بعد از پخش این مستند، از طرف فرمانداری مساعدتهایی شد. پخش این مستندها از تلویزیون این محاسن را داشت. یعنی مستند یک چرخه فرهنگی _ اقتصادی را بعد از انتشار با خود به همراه دارد. این برای ما و مجموعهمان خیلی مهم است که بچههای دیگر هم بتوانند وارد این حوزه شوند. ما درتلاشیم فصل دوم این مجموعه را بسازیم.
وی همچنین بیان میکند: نکته مهم برای ما این بود که آدمهای عادی چه تأثیری از آن گرفتهاند. تمام تلاشمان را کردیم مردم احساس غریبگی با این قهرمانها نکنند. دنبال اسطورهسازی نبودیم. در عین اینکه شأن و منزلت این افراد در مستند حفظ شدهاست. چون در همین کمبودها و محدودیتهاست که افرادی میتوانند الگو باشند و قهرمان شوند.
وی در پایان درباره دستاوردهای این جشنواره برای مستندسازان هم عنوان میکند: مجموعه ما مجموعه جوانی است و فکر میکنم جزو تجربیات اول آنهاست. این برای من خیلی باارزش است که اگر از این آثار تقدیر شود، حتما به بچهها انگیزه میدهد که تلاش بیشتری کنند. امیدوارم حضور در این جشنوارهها باعث دیده شدن و تشویق شدن جوانترها شود.
نیمنگاهی به برخی ویژگیهای این دوره از جشنواره:
حضور آثار موفقی با محور مقاومت و دفاع مقدس
حضور ویژه مستندسازان حیاتوحش و محیطزیست
ارسال 50 مجموعه مستند
راهیابی 15 مجموعه مستند به بخش مسابقه
ارسال 550 فیلم مستند
راهیابی 69 مستند به مسابقه در بخشهای کوتاه، نیمهبلند و بلند
پخش 69 اثر در شبکه مستند
ارسال 773 فریم تکعکس
راهیابی 27 تکعکس به بخش مسابقه
راهیابی 10 اثر به مسابقه مستندنگاری
ارسال 125 مجموعه عکس
راهیابی 17 مجموعه عکس به مسابقه
راهیابی 10 اثر به بخش مسابقه مستندنگاری
برگزیدگان هفتمین دوره جشنواره تلویزیونی مستند
مجموعه عکس: سیدمتین هاشمی اول، مجتبی حیدری دوم، امین نظری سوم
تکعکس: امیر قادری اول، خلیل صحراگرد دوم، محمد رضایی سوم
بهترین مجموعه عکس به انتخاب مخاطبان: احمد تاجی
بهترین تکعکس به انتخاب مخاطبان: مجتبی اسماعیلزاد
بهترین مستند بلند به انتخاب مخاطبان: سرباز شماره صفر به تهیهکنندگی محمد سلیمیراد
بهترین مستند نیمهبلند به انتخاب مخاطبان: یک گام تا انقراض به تهیهکنندگی قربان تیموری
بهترین مستند کوتاه به انتخاب مخاطبان: رویای آبی به تهیهکنندگی محمدسعید وزیری
بهترین مجموعه مستند: قهرمانان معمولی به تهیهکنندگی مجتبی حیدری
بخش مستند نگاری: لیلا مرگن اول، راضیه عباسی دوم، حنان سالمی سوم
بهترین کارگردانی مستند کوتاه: خلیل صحراگرد برای دارتاش
بهترین کارگردانی مستند نیمهبلند: سید صادق کاظمی برای برار انیسه
بهترین کارگردانی مستند بلند: محمد سلیمیراد برای سرباز شماره صفر
بهترین فیلم مستند: هجده هزار پا به تهیهکنندگی مهدی شامحمدی
بهترین فیلمبرداری: مجتبی یزدیزاده
بهترین تدوین: هوشنگ میرزایی
بهترین صداگذاری: حسن مهدوی
بهترین پژوهش: مهدی نوری
جایزه ویژه هیات داوران: احمد ذوالفقاری برای بمب
جایزه ویژه دبیر جشنواره: احسان شادمانی برای داستان ساحل شرقی
باکس: نامزدها
اسامی نامزدهای بخشهای مختلف به این شرح است:
نامزدهای بهترین کارگردانی مستند کوتاه
«دارتاش» به کارگردانی خلیل صحراگرد
«پاییزان» به کارگردانی سجاد ایمانی
«کوز» به کارگردانی رضا اکبریان گالشکلایی
«کوهستان، یک روایت زنانه» به کارگردانی ریبوار محمودپور
«بمب» به کارگردانی احمد ذوالفقاری
* نامزدهای بهترین کارگردانی بخش مستند نیمهبلند
«داستان ساحل شرقی» به کارگردانی احسان شادمانی
«جوانمرد» به کارگردانی محمد خوشدلفر
«راش شرقی» به کارگردانی مسعود کارگر
«برار انیسه» به کارگردانی سیدصادق کاظمی
«فراموشی» به کارگردانی یاسر خیر
نامزدهای بهترین کارگردانی بخش مستند بلند
«هجده هزار پا» به کارگردانی مهدی شامحمدی
«سرباز شماره صفر» به کارگردانی محمد سلیمیراد
«برای پس از مرگم» به کارگردانی عبدالرضا نعمتالهی
«ردی از یک مرد» به کارگردانی ساسان فلاحفر
«اپوش» به کارگردانی بهمن ابراهیمی
نامزدهای بهترین فیلم مستند
«زمزمههای گمشده در دوردست» به تهیهکنندگی مهدی دزفولی و منصور فروزش
«سرباز شماره صفر» به تهیهکنندگی محمد سلیمیراد
«هجده هزار پا» به تهیهکنندگی مهدی شامحمدی
«راش شرقی» به تهیهکنندگی مسعود کارگر
«داستان ساحل شرقی» به تهیهکنندگی محمدهادی نعمتی
نامزدهای بهترین فیلمبرداری
فرشاد افشینپور برای مستند «دنیای وحشی زاگرس»
عبدالحسین بدرلو و مهدی شامحمدی برای مستند «هجده هزار پا»
بهروز بادروج و محمدرضا جهانپناه برای مستند «فراموشی»
مجتبی یزدیزاده برای مستند «لاتارینو»
محمد سلیمیراد، جابر بادپاد و سعید کریمی برای مستند «سرباز شماره صفر»
نامزدهای بهترین تدوین
«فراموشی»، یاسر خیر
«کوز»، رضا اکبریان گالشکلایی
«سرباز شماره صفر»، هوشنگ میرزایی
«هجده هزار پا»، مهدی شامحمدی و مهدی بابایی
«برای پس از مرگم»، عبدالرضا نعمتالهی
نامزدهای بهترین صدابرداری یا صداگذاری
حسین قورچیان برای مستند «هجده هزار پا»
خشایار خاتمی برای مستند «لاتارینو»
علی علوی برای مستند «فراموشی»
گیسو آزادروش برای مستند «سرباز شماره صفر»
حسن مهدوی برای مستند «کوز»
نامزدهای بهترین پژوهش
«برای پس از مرگم»، مهدی نوری
«اپوش»، بهمن ابراهیمی
«تکیه دولت»، علیرضا قاسمخان
«راش شرقی»، مسعود کارگر
«زمزمههای گمشده در دوردست»، فرانک غلامپور
نامزدهای بهترین مستند بلند به انتخاب مخاطبان
«باشگاه اندیشه» به تهیهکنندگی جعفر صادقی و سالار شفق
«دنیای وحشی زاگرس» به تهیهکنندگی فرشاد افشینپور
«سرباز شماره صفر» به تهیهکنندگی محمد سلیمیراد
نامزدهای بهترین مستند نیمهبلند به انتخاب مخاطبان
«ماهر» به تهیهکنندگی محمد سلیمیراد
«یک گام تا انقراض» به تهیهکنندگی قربان تیموری
«خویشاوندان باد» به تهیهکنندگی محمد حسین صفری
نامزدهای بهترین مستند کوتاه به انتخاب مخاطبان
«پاییزان» به تهیهکنندگی سجاد ایمانی
«رویای آبی» به تهیهکنندگی محمد سعید وزیری
«کوهستان، یک روایت زنانه» به تهیهکنندگی ریبوار محمودپور
نامزدهای بهترین تکعکس به انتخاب مخاطبان
امیر عنایتی
مریم آل مومن دهکردی
مجتبی اسماعیلزاد
نامزدهای بهترین مجموعه عکس به انتخاب مخاطبان
احمد تاجی برای مجموعه عکس حنابندان
سیدمتین هاشمی برای مجموعه عکس لوچو
زهرا استادزاده برای مجموعه عکس عاشیق سلیمان
نامزدهای بخش مجموعه عکس
امین نظری، نغمههای وصل
پژمان مولایی، معدن سنگ و نارچ
محمد رضایی، جواهر کوهستان
سیدمتین هاشمی، لوچو
مجتبی حیدری، من زنده برگشتم
نامزدهای بخش تکعکس
خلیل صحراگرد
یاسر محمدخانی
محمد سلطانیمجاوری
محمد رضایی
امیر قادری
نامزدهای بهترین مجموعه مستند
«دستها و نشانها» به تهیهکنندگی ایرج کیانیان و علی صیدی
«حیات وحش شمال شرق ایران» به تهیهکنندگی امیررضا چهارراهی
«قهرمانان معمولی» به تهیهکنندگی مجتبی حیدری
نامزدهای بهترین مستندنگاری
حنان سالمی برای گزارش مستند «چادر سیاهم کفنت شد»
لیلا مرگن برای گزارش مستند «چهل بازه، نخستین رودخانه خصوصی کشور میشود؟»
راضیه عباسی برای گزارش مستند «لاک تراشان، ۱۰۰ کیلومتر»
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: