ماجرایی که نشان از قصور پزشکی و بیتعهدی نسبت به جان انسانها دارد، آن هم از سوی قشری از جامعه که مردم برای آنها اعتبار فراوانی قائل هستند و آنها را التیامبخش دردهایشان میدانند اما در این ماجرا یک کودک شیرخواره قربانی مطالبات صنفی شد، اعتراض کارکنان بیمارستان مفید به حقوقشان فاجعه آفرید و موجب مرگ یک کودک شد. درپی فوت کودک ششماهه در بیمارستان کودکان مفید تهران، مقام قضایی در دادسرای تهران در جریان موضوع قرار گرفته و پس از انجام تحقیقات قضایی اولیه و تشکیل پرونده، رئیس اورژانس، دو سوپروایزر و یک سرپرستار بیمارستان بازداشت شدند.
خالی گذاشتن تریاژ برای اعتراض به حقوق
بررسیها نشان داد اعتراض پرسنل بیمارستان به حقوقشان باعث عدم پذیرش این کودک و انجام اقدامات پزشکی شده و مرگ این کودک ششماهه را رقم زده است. با اعلام خبر مرگ کودک ششماهه در بیمارستان کودکان مفید، بازپرس ویژه قتل از دادسرای امور جنایی وارد عمل شد. آنطور که محمدمهدی براعه، بازپرس ویژه قتل از شعبه ۳ دادسرای امور جنایی تهران ماجرا را روایت کرده، تحقیقات نشان میدهد درپی اعتراض پرسنل بیمارستان مفید به حقوقشان، آنها صبح روز پنجشنبه، ۹ آذر دست از کار کشیده بودند که یک خانواده دختر ششماههای را برای درمان بیماریاش به اورژانس رساندند ولی متاسفانه هیچکس در تریاژ بیمارستان حضور نداشت تا بیمار را پذیرش کند. بعد از دو ساعت از زمان حضور این خانواده، پذیرش این کودک ششماهه انجام شد ولی دیگر برای اقدامات پزشکی دیر شده بود و کودک به کام مرگ فرورفت.
پیگیریهای جامجم و پاسخگو نبودن مسئولان!
ما هم برای پیگیری جزئیات این ماجرا و واکنش وزارت بهداشت به چنین حادثه تلخی با پدرام پاکآیین، سخنگوی وزارت بهداشت تماس گرفتیم تا توضیحات وی درباره این حادثه و نظر و موضع وزارت بهداشت را جویا شویم اما پاکآیین از جزئیات ماجرا ابراز بیاطلاعی کرد. مدیر روابطعمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت در ساعت ۱۷ روز جمعه، یعنی یک روز پس از حادثه تازه خودش میخواست با رئیس بیمارستان مفید تماس بگیرد و کم و کیف حادثه را جویا شود. وقتی از او پرسیدم آیا میتوانیم تا ساعتی دیگر از شما اطلاعات بگیریم؟ پاسخش این بود: «باید تماس بگیریم، ببینم چه میشود!». در تماس بعدی ما باز هم وی با بیان اینکه اطلاعاتش کامل نیست، ما را به کارشناس روابطعمومی ارجاع میدهد و درباره اینکه به عنوان سخنگوی وزارت بهداشت موضع این وزارتخانه را در خصوص این حادثه که ردپای قصور پزشکی در آن عیان و پررنگ است، بیان کند، میگوید: «یک حادثه بوده، ابعاد آن برای خود من هم هنوز مشخص نیست و اطلاعاتم کامل نیست.» در ادامه پیگیریها با علی گودرزی، روابطعمومی بیمارستان تماس گرفتیم اما طی چندبار تماس، موفق به صحبت با وی نشدیم و آقای گودرزی پاسخگوی تماس ما نبود. تماسهای بعدی ما با دکتر محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی و دکتر محمد لاریپور، مدیر روابطعمومی این سازمان هم موفقیتآمیز نبود. در نهایت با دکتر نقی دارا، عضو هیاتمدیره بیمارستان تماس داشتیم که وی اگرچه پاسخ ما را داد اما از ماجرا اظهار بیاطلاعی کرد و گفت در حال حاضر در سفر است.
خانه اول؛ استعفا
در کشورهای توسعهیافته حداقل اتفاقی که رخ میدهد استعفای رئیس بیمارستان و برکناری کل کادر درمان که مرتبط با موضوع هستند و سپس محاکمه آنهاست. باید دید در کشور ما که استعفای مسئولان دارای قصور امری تعریف نشده است! آیا مسئولان بالادست اقدام به برکناری و محاکمه جدی بازیکنندگان با جان مردم میکنند یا خیر؟!
یک هشدار جدی
ماجرای مرگ این کودک ششماهه اگرچه حادثهای جنایی محسوب میشود و ردپای قصور پزشکی در آن بهعینه مشهود است اما بیش از هرچیز، تلنگری سخت به نظام سلامت و نیروهایی است که در این عرصه فعالیت میکنند. بدین معنا که اگر در روزگاری نه چندان دور پزشکان و کادر درمان در جایگاه حکیم قرار داشتند و نجات جان انسانها را وظیفه انسانی و اخلاقی خود میدانستند اما حادثه اخیر نشان داد حالا برای این گروههای مرجع هم مادیات و پول اولویت پیدا کرده است. آن هم در حدی که برای منافع مادی خود در بیمارستانی مخصوص کودکان و با علم به اینکه میدانند مراجعهکنندگان به این بیمارستان، کودکان بیدفاعی هستند که به دلیل شرایط سنی قادر نیستند به هر مرکز درمانی مراجعه کنند، گزینههای جایگزین معدودی برایشان وجود دارد و ممکن است جانشان به خطر بیفتد، اورژانس را خالی گذاشته و برای اعتراض به درآمدشان، تحصن کردهاند تا فاجعهای این چنینی رقم بخورد. این حادثه اما تلنگری به صنف پزشکان و پرستاران هم هست؛ گروهی که در بیان مطالبات صنفیاش به گونهای عمل میکند که کادر درمان را در مقابل مردم قرار دهد و فجایعی مانند مرگ این کودک ششماهه را رقم بزند.