خودت را معرفی کن.
فریدون معروف به «فری جغد» هستم و ۲۶ سال دارم.
سابقه داری؟
بله. چهار بار به جرم سرقت دستگیر شدهام.
از چند سالگی جرایمت را شروع کردی؟
از وقتی درس را کنار گذاشتم. دوم دبیرستان به سمت کار رفتم ولی خیلی زود فهمیدم با کار به اهدافم نمیرسم.
اولین بار خودت دست به سرقت زدی؟
نه. در قهوهخانه یکی از دوستانم گفت تو موتورسوار خوبی هستی، بیا با هم سرقت کنیم و پول خوبی بگیر. آن موقع سه برابر حقوقم پیشنهاد داد که قبول کردم.
این دستگیریها باعث نشد پشیمان شوی؟
خطخطیهای روی صورتم را ببین. من از ۱۸سالگی در خلاف افتادم و این خطها برای دعواهای محلی است. من دیگر درست بشو نیستم. شاید بعدها توبه کنم اما من در منجلاب جرم غرق هستم.
این بار چرا دستگیری شدی؟
به خاطر موبایل قاپی.
در کدام خیابان دستگیر شدی؟
من خیابان برو نیستم. با همدستم در اتوبانها سرقت میکردیم. بیشتر در اتوبان همت، مدرس و رسالت سرقت میکردیم.
چگونه؟
خیلی راحت. در ترافیک از رانندههایی که با موبایل کار میکردند و شیشه ماشینشان پایین بود، سرقت و زود فرار میکردیم.
نقش تو چه بود؟
من گاهی راکب موتور بودم و گاهی بِکَن بودم.
چندتا سرقت انجام دادی؟
۵۰ گوشی با همدستم سرقت کردم.
پس سرقت از افراد مشهور مثل مربی فوتبال در اتوبان مدرس کار تو بود؟
خیر. این جرم را به من نچسبانید. من آن گوشی را ندزدیدم. تهران هزاران دزد دارد ولی کار من نبود.
گوشیهای سرقتی را چه میکردی؟
مالخر داشتیم و به او در مرکز شهر میفروختیم.
گوشیهای چندمیلیونی را مفت میدادید به مالخر؟
کار دزدهای تازهکار است. چه کسی آیفون۱۳ را مثلا سه میلیون میفروشد؟ من گوشی آیفون۱۳ را حدود ۱۵میلیون به مالخر میفروختم.
پس درآمدت خوب بود؟
پول دزدی خوب است و اولش مزه میدهد ولی بعد از مدتی که جرمت زیاد میشود، ترس دستگیری اجازه نمیدهد از پول دزدی لذت ببری.
دلت به حال مالباختهها نمیسوخت؟
نه، چرا بسوزد؟ کسی که گوشی ۱۰۰میلیونی دست میگیرد و مراقبت نمیکند تا دزدیده شود، دلسوزی ندارد.
پولهای سرقتی را چه کردی؟
زندگی کردم و خرج زندگی شد. البته چندماهی بدون دغدغه زندگی کردم تا این که دستگیر شدم وحالا هم باید چندسالی را به زندان بروم تا ببینم چه میشود.
برای فروش مواد باید اعتیادت را ترک کنی
خانهاش در جنوب تهران، معدن حشیش بود. خودش فکر نمیکرد پلیس روزی سراغش برود. زن جوان، خوش چهره و خوش لباس است و با دستبند و پابند راهی مرکز پلیس مبارزه با مواد مخدر در خیابا ن شاپور تهران شده است. او یکی از بزرگترین فروشندگان حشیش در جنوب تهران است. در ادامه، گفتوگو با این متهم را میخوانید.
خودت را معرفی کن.
ثریا ۴۲ساله معروف به خاله ثریا هستم.
سابقه داری؟
فکر کنم شش بار سابقه دارم که همهاش مربوط به فروش مواد مخدر است.
معتادی؟
بودم ولی ترک کردم.
چه شد به این راه کشیده شدی؟
قصهاش مفصل است. اول که دچار اعتیاد شدم، برای اینکه پول مواد ندهم برای ساقی خودم مواد فروشی میکردم. کمکم دیدم چه درآمدی دارد و اعتیادم را ترک کردم. ساقی مرا به نفر بالا دستی معرفی کرد و کارم را به عنوان فروشنده خرده پا شروع کردم. درآمدم در سال ۹۵ به روزی دو میلیون هم میرسید که راضی بودم.
چرا ترک کردی؟
وقتی خودت معتاد باشی، در این کار نمیتوانی موفق باشی.
به این کار ادامه دادی؟
چرا ادامه ندهم؟ اینقدر خوب کار کردم که خودم شدم مسئول تامین مواد مخدر جنوب تهران و چند ساقی زیر دستم کار میکنند.
چه مخدری میفروشی؟
من تخصصی حشیش میفروشم.
چقدر مواد از خانهات کشف شد؟
۲۵ کیلوگرم حشیش.
فقط حشیش میفروختی؟
وقتی فقط در حوزه فروش یک ماده مخدر کار کنی، میتوانی خودت را زود بالا بکشی. این خرده فروشهایی که هر ماده مخدری را میفروشند، هیچ وقت پیشرفت نمیکنند. من مشتریان ثابت خودم راداشتم و میدانستم در روز چقدر مواد برای فروش لازم دارم.
همهاش متعلق به خودت بود؟
خیر. از بالا سری میخریدم یا امانت میگرفتم و درصد فروش را برداشته و سهم او را میدادم.
می دانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
زندان. من درآمد،خانه و خودرو داشتم و حال باید تاوان کار خلافم را پشت میلههای زندان بدهم. همیشه به این روز فکر میکردم و میدانستم یک روز دستگیر میشوم اما زندگیام را در آن متوقف نکردم و به فروش حشیش ادامه دادم.
ارزشش را دارد؟
برای من بله، چون از معتاد خیابانی شده بودم خانم خودم و بیش از ۱۵ نفر زیر دستم کار میکردند و بله قربانگوی من بودند. شاید اگر وارد این کار نمیشدم تا الان جنازهام بهعنوان معتاد کارتن خواب در جوی آب پیدا شده بود.