مفاد آتشبس چیست؟
مقامات ارشد حماس در بیانیهای ابعاد آتشبس مورد توافق را اعلام کردهاند. در این بیانیه آمده است: «بعد از چندین روز مذاکرات سخت و پیچیده اعلام میکنیم با تلاشهای خستگیناپذیر قطر و مصر به یک توافق آتشبس بشردوستانه به مدت چهار روز رسیدهایم.»
براساس توافقنامه آتشبس، آتشبس از سوی دو طرف و توقف تمامی اقدامات نظامی ارتش اشغالگر در تمامی مناطق نوار غزه برقرار خواهد شد.
طبق توافق آتشبس، صدها کامیون برای کمک و سوخت به تمامی مناطق نوارغزه، بدون استثنا، درشمال و جنوب آوردهخواهد شد.
طبق توافق، ۵۰زن و کودک بازداشتشده اشغالگران در ازای آزادی ۱۵۰زن وکودک ازمردم ما توسط اشغالگران آزادخواهند شد.
تردد هوایی در جنوب به مدت چهار روز و در شمال به مدت شش ساعت در روز متوقف میشود.
اشغالگر متعهد است در تمام مناطق نوار غزه به کسی حمله نکند و آزادی رفتوآمد مردم را از شمال به جنوب از طریق خیابان صلاحالدین تضمین کند.
نظامیان صهیونیست، آزاد نمیشوند
یکی از موفقیتهای بزرگ حماس در قبال آتشبس اخیر، مربوط به عدم آزادسازی اسرای نظامی صهیونیست میشود. این درحالیبود که نتانیاهو تاکید داشت تا زمان آزادی «همه» اسرای صهیونیست، آتشبسی در کار نخواهد بود. آتشبس اعلامشده در غزه به معنای ناکامی رژیم در رسیدن به اهداف اعلامشدهاش در غزه است. رژیم اشغالگر قدس بدون اینکه موفق به نابودی مقاومت شود و بدون آنکه به اسرای صهیونیست دست پیدا کند وادار شد به شروط مقاومت تن دهد. توقف حملات به غزه و آزادی ۱۵۰ زن و کودک فلسطینی در این مرحله به معنای تحمیل شروط مقاومت به رژیم است. رژیم در این آتشبس هیچ دستاوردی را بهدست نیاورده است. در مقابل مقاومت موفق به واردآوردن تلفات و خسارات سنگین به نیروهای نظامی رژیم و آزادسازی تعداد زیادی از زندانیان خود شده است. قدرت موشکی مقاومت همچنان حفظ شده و موشکباران اخیر تلآویو نیز دلیل آن است.
باخت مطلق صهیونیستها
قطعا پذیرش آتشبس از سوی نتانیاهو، نقطه آشکارساز شکست صهیونیستها در جنگ غزه است و اگر پیشبینیها و محاسبات اولیه رژیم اشغالگر قدس و آمریکا در این میدان تحقق پیدا میکرد، قطعا خبری از اصرار پشتپرده آنها مبنی بر توقف جنگ نبود. تاکتیک اعلامی و واقعی مقامات غربی، استمرار نسلکشی در غزه و جلوگیری از توقف جنگ بود.
حتی افرادی مانند بایدن و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان معتقد بودند که حتی یک آتشبس یکروزه و کوتاه، به تجدید قدرت مقاومت فلسطین منجر خواهد شد و صهیونیستها باید بهصورت بیوقفه، به کشتار ساکنان غزه ادامه دهند. اما اکنون، بایدن و جوزف بورل در بیانیههایی نسبت به برقراری آتشبس در غزه استقبال کرده و حتی صمیمانه از بازیگرانی مانند قطر و مصر برای نقشآفرینی در این روند قدردانی میکنند!
مطابق آنچه روزنامه هاآرتص نوشته است، نتانیاهو در نهایت توافقی را پذیرفته که تا یکهفته قبل، خطقرمز وی محسوب میشد! بهراستی دراین معادله کدام بازیگر عقبنشینی کرده است؟! منازعه شدیدی که درجریان رایگیری درکابینه امنیتی رژیمصهیونیستی بر سر پذیرش توافق اخیر رخ داد نیز نشاندهنده همین شکست و ناکامی است.
بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم اشغالگر قدس صراحتا این توافق را غیرقابلقبول و نشاندهنده عقبنشینی و شکست تلآویو دانست اما در نهایت کابینه امنیتی رژیمصهیونیستی چارهای جز پذیرش آن نداشت. برقراری آتشبس در غزه، نقطهعطف دیگری پس از عملیات طوفان الاقصی محسوب میشود. ملتهای دنیا و نهادهای مستقل حقوقبشری در سایه سکوت وقیحانه سازمان ملل متحد و انفعال دولتهای عربی بهپاخاسته و حس صهیونیسمستیزی در جهان به نقطه اوج خود رسیده است. در این میان، برخی استراتژیستهای غربی و صهیونیستی فارغ از آنچه در میدان میگذرد، آیندهپژوهی جنگ غزه و مختصات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه در دوران پساجنگ را در دستورکار قرار دادهاند. سؤال اصلی اینجاست که این آیندهپژوهی یا آیندهنگاری، تا چه اندازهای با پیشفرضها و گزارههای انتزاعی اولیه و ثوابت محاسباتی دستگاههای فکری و امنیتی دشمن انطباق داشته است؟فرسایشی شدن نبرد غزه برخلاف آنچه نتانیاهو و حتی مقامات ارشد ارتش رژیم اشغالگر قدس تصور کرده بودند، بهجای نقطه پیونددهنده صهیونیستها، به نقطه واگرایی و اختلاف آنها تبدیل شده است. این اختلافات در روزهای ابتدایی نبرد در مناسبات و لایههای پنهان قدرت در تلآویو تبلور پیدا کرد و اکنون خود را به مناسبات آشکار در اراضی اشغالی تسری داده است. تن دادن نتانیاهو به آتشبس موقت علیرغم تاکیدهای چندباره روزانه مبنی بر عدم آتشبس و ورود سوخت پیش از آزادی تمامی اسرای اسرائیلی، بزرگترین پیروزی ممکن برای مقاومت و گامی مهم در پیروزی نهایی در این جنگ بزرگ تلقی میشود.