به گفته معاون استاندار گیلان، آتشگرفتن بخاری، سرایت آتش به پرده و آتشسوزی کل ساختمان و در عین حال غافلگیری مددجویان و مسئولان کمپ، علت حادثه بوده است. بنا بر اعلام رئیس کل دادگستری گیلان و به دستور دادستان، برخی مقصران احتمالی از جمله مدیر این مجموعه بازداشت شدهاند.
از کمپ ترک اعتیاد جز چند در و دیوار خراب و سیاه از آتش و خاکستر هیچ چیزی باقی نمانده است. ۳۲نفر، آخرین آمار کشتههای کمپ است. از ساختمان پودر شده و نردههای آهنی دودگرفته و در و دیوار کمپ راحت میشود فهمید چرا آمار کشتهها اینقدر بالاست. ۳۲نفر به طور مطلق هیچ راهی برای فرار نداشتند. از هر جا که میخواستند فرارکنند، یا به دیوار میخوردند، یا به نردههای ضخیم آهنی کشیده شده روی پنجرهها و درها. نالههای سوزناکشان هم بین دیوارها محصور شده بود و هرچه فریاد میکشیدند، صدایشان فقط به خودشان برمیگشت. آمده بودند اعتیادشان را ترک کنند اما زندگی را برای همیشه ترککردند. ساعت حوالی ۱۱صبح روز جمعه است و به جز پلیس، پزشکی قانونی، آتشنشانی و سایر نیروهای امدادی، خانواده افراد بستری در کمپ هم به محل حادثه آمدهاند. همه بیتاب هستند و بیقراری میکنند. میخواهند بدانند عزیزانشان جزو مصدومان است یا کشته شدهها. دورتا دور کمپ محصور شده و پلیس به هیچکسی اجازه نمیدهد به آنجا نزدیک شود. خبرهای مربوط به کمپ پشت سر هم بیرون میآید. خیلیها هم نگران آنهایی هستند که سوخته و در بیمارستان بستریاند. یکی از خبرها مربوط به رئیس دانشگاه علوم پزشکیگیلان است که میگوید درصد سوختگی افرادیکه در بیمارستان ولایت رشت بستری شدهاند، بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. برای همین نگرانند مبادا آمار کشتهها بالا برود.
یکی از شاهدان حادثه به خبرنگار جامجم میگوید: «این کمپ در محله کلیدبر به سمت کومله قبلا مدرسه دخترانه بود که بعدها آن را تبدیل به کمپ کردند. بیش از ۱۰سال است که این کمپ کار میکند و ۱۲ اتاق داشت که قبلا کلاس درس بود. چند سال قبل پیرمردی در این کمپ مرد و بعد از آن مدیریتش تغییر کرد. ساعت پنج صبح بود که با صدای اهالی و خودروهای آتشنشانی از خواب پریدیم. بعد از مدتی، ماشینهای آتشنشانی از لنگرود، شلمان، کومله و چند جای دیگر آمدند. آنها زمانی رسیدند که آتش خیلی شدید شده بود و نمیتوانستند مهارشکنند.»
شاهد دیگری در ادامه میگوید: «سقف کمپ از ایرانیت ساخته شده بود. ما کارمان سقف شیروانی است و وقتی ایرانیت قدیمی حرارت ببیند، چنین آتشسوزی ایجاد میکند. بعد از انفجار به محل رفتم. وقتی رسیدم، بین هشت تا ۱۰نفر از افراد کمپ آنجا بودند. همه به خاطر سوختگی هیچ لباسی به تن نداشتند یا لباسشان پاره پاره شده بودند. همه یا ناله میکردند یا داد میزدند و کمک میخواستند. آنها را کنار جدول نشاندم وگفتم تحمل کنید الان اورژانس میرسد. آنقدر بدنشان بد سوخته بود که حتی نمیشد به بدنشان دست زد. شکل و قیافه کمپ طوری بود که آنها هیچ راه فراری نداشتند و هر چهارطرفشان دیوار بود. یکی از اهالی که این چند نفر را نجات داده بود، خودش هم دچار سوختگی شده بود. او با همان سوختگی پشت یک موتور عبوری پرید و خودش را به درمانگاهی در شلمان رساند.»
یکی دیگر از اهالی هم توضیحاتی در مورد کمپ میدهد: «این کمپ در حاشیه شهر است و با مرکز شهر سه کیلومتر فاصله دارد. افراد داخل این کمپ بیشتر از سایر شهرها بودند تا لنگرود. بیماران بیشتر به زور در کمپ بستری میشدند تا با میل و اراده خودشان. حدود ساعت شش صبح با صدای آمبولانسها از خانه بیرون آمدیم. کمپ آتشگرفته و شعلهها زیاد بود. درها قفل بود و برای نجات معتادان هیچ کاری نمیشد کرد. یکی از اهالی پتکی از خانهاش برداشت و به در ضربه زد تا قفل را بشکند، اما نتوانست و خودش هم دچار سوختگی شد و به بیمارستان رفت. »
مرد جوان دیگری هم میگوید پیشتر اتفاقات ناگواری برای معتادان در آن رخ داده بود: «دو سال پیش فیلمی از همین کمپ بیرون آمد که در آن یکی از معتادان را با پای برهنه ساعتها با دستبند به در سرویس بهداشتی بسته بودند. آن زمان گفته شد این تخلف با تذکر و توبیخ حل شده است. این کمپ مجوز داشت. بعد از حادثه مدیر کمپ حالش بد شد و او را به بیمارستان بردند. او چند وقت پیش قلبش را عمل کرده بود.»
هلالاحمر استان گیلان هم از نیروهای امدادی بود که در صحنه حضور پیدا کرد. کمیل پرناک، معاون امداد و نجات هلالاحمر استان گیلان در توضیح عملیات به جامجم گفت: «ما زمانی به محل حادثه رسیدیم که حریق اطفا شده بود. سوختگی افراد فوت شده متاسفانه بالای ۹۰ درصد بود. تمام درهای این کمپ نرده داشت و تصور میکنم از قفل کتابی برای قفل کردن آنها استفاده شده بود که دیگران نتوانسته بودند قفلها را باز کنند. مسئولان کمپ یکسری اقدامات حفاظتی و امنیتی برای نگهداری از معتادان انجام داده، اما به این موضوع فکر نکرده بودند که اگر حریقی رخ داد، چگونه با آن مقابله کنند.»
قهرمان آتش سوزی کمپ
حادثه مرگبار کمپ، قهرمانی به نام مهدی رفیعینژاد دارد که با ورود به حیاط کمپ آتشین توانست جان ۱۲ نفر از افراد داخل را که پشت در درخواست کمک میکردند، از مرگ حتمی نجات دهد. او که قسمتهایی از بدنش دچار سوختگی شده است، در مورد آتشسوزی به جامجم گفت: ساعت ۵ و ۱۰ دقیقه صبح جمعه متوجه صدای شیون و زاری شدم. به خیابان که آمدم صدا بیشتر شد و یک دفعه متوجه شدم کمپ ترک اعتیاد آتش گرفته است. وقتی به خیابان و داخل کمپ رفتم، همزمان با من دو آتشنشان هم رسیدند. حجم آتش خیلی زیاد بود و مردم جرات نزدیک شدن به در ورودی کمپ را نداشتند، ولی چند نفر را دیدم که پشت در کمک میخواستند.طاقت نیاوردم و به دل آتش زدم. یکی از نگهبانان بیرونی کمپ کلید را آورد و هرکاری کردیم قفل باز نشد. جلو چشمم افراد داخل کمپ داشتند میسوختند و آتش هر لحظه بیشتر میشد. با همفکری آتشنشانان قرار شد آب روی آنهایی که پشت در بودند، بریزیم تا نسوزند. با کمک دو آتشنشان قفل را بریدیم و ۱۲ نفر را نجات دادیم .نتوانستیم یک نفر دیگر را نجات دهیم و او جلوی در ورودی جانش را از دست داد. حجم آتش زیاد بود و مردم میترسیدند برای کمک بیایند. این ساختمان ۵۰ ساله با چوب و ایرانیت ساخته شده بود. وقتی مشغول نجات افراد پشت در بودیم ایرانیتهای سوخته مثل گلولههای آتش به سر و بدنم میریخت.
به گفته قهرمان حادثه، این مرکز دو نگهبان داشت. یکی داخل و دیگری در محوطه که متاسفانه نگهبان داخل ساختمان جزو کشتهشدگان است و نگهبان داخل حیاط هم نتوانسته بود در ورودی حیاط خلوت و در ورودی اصلی را باز کند و آتش یکباره همه جا را فرا گرفته بود و در ۲۰ دقیقه تمام ساختمان را به خاکستر تبدیل کرد. همه کشتهها جزو معتادانی که برای ترک آمده بودند، نبودند. برخی از آنها کارکنان کمپ بودند.
او در مورد میزان جراحاتش گفت: پشت کمر، دستان و صورتم در آتش سوخت اما آن لحظه اصلا به خودم فکر نمیکردم و فقط میخواستم افراد پشت در را نجات دهم. وقتی آتشکامل مهار شد تازه متوجه شدم خودم چقدر سوختهام، به بیمارستان رفتم و مداوای اولیه را انجام دادم. وضعیت جسمیام اصلا برایم مهم نیست. نمیدانید رفتن این همه جوان چه داغی به دلم گذاشت. از اینکه سوختن آنها را میدیدم و نمیتوانستم کار بیشتری انجام دهم شرمنده هستم. بیشتر کشتهشدگان بین ۲۷ تا ۳۵ سال سن داشتند.
رفیعینژاد در مورد اینکه به عنوان قهرمان این داستان توانسته ۱۲ نفر را نجات دهد، گفت: من فقط برای نجات افراد رفتم و هدفی جز این نداشتم. اگر بازهم حادثهای رخ دهد حتما برای نجات اقدام میکنم.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه