در مقابل، دولت اولاف شولتس در برلین، ترجیح میدهد سخنی در این خصوص به میان نیاورده و در عوض، در بیانیههای رسمی خود بر لزوم تحقق دموکراسی و حقوق بشر در کشورهای دیگر دنیا تاکید کند. نکته مهمتر اینکه نمایندگان اکثر جریانات سیاسی در بوندس تاگ( پارلمان آلمان) نیز ترجیح دادهاند در این باره سکوت کرده و به نوعی، افشای این پرونده وحشتناک و حل این معمای تکاندهنده را خط قرمز خود تلقی کردهاند.
بر اساس یک بررسی انجام شده درباره تعداد و نرخ مرگ و میر زندانیان در آلمان، بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۷ بیش از ۳۰۰۰ نفر در زندانهای آلمان جان خود را از دست دادند. در مورد درستی این آمار تردیدهای جدی وجود دارد؛ ضمن اینکه این آمارها به دلیل در برنگرفتن مرگ و میرهای زندانیان بلافاصله پس از آزادی از زندان، مورد انتقاد قرار دارد؛ به عبارت بهتر، برآورد میشود حتی آمارهای منتشر شده در برگیرنده آمار واقعی مرگ زندانیان در آلمان نیست و تعداد افراد فوت شده به مراتب بیشتر از موارد ادعایی است.
دستکاری در روند یک تحقیق
روند تهیه آمارها در این زمینه از سال ۲۰۱۹ با چالشهای بیشتری مواجه شدهاست؛ کارشناسان میگویند احتمالا همه مرگها عمومی نمیشود و دلایل ذکر شده برای مرگها در قالب تصادف و خودکشی، برای سرپوش نهادن روی علت واقعی مرگها، مورد استفاده قرار میگیرد. با وجود این، یک نکته کاملا آشکار و تایید شدهاست؛ نیمی از مرگ و میرها در زندانهای آلمان به دلیل خودکشی رخ میدهد. به عبارت بهتر، در گزارشهای تهیه شده ادعایی، صدها نفر در زندانهای این کشور اروپایی دست به خودکشی زدهاند! در این میان پلیس، دولت و نیروهای امنیتی آلمان به این سؤال ساده پاسخ نمیدهند چرا بسیاری از زندانیان با وجود آزادی زودهنگام یا داشتن شرایط روحی عادی، مرتکب چنین اقدامی شدهاند؟ همین مسأله سبب شدهاست تا فرضیه قتل برخی زندانیان توسط پلیس آلمان در زندانها و جا زدن آن به عنوان خودکشی یا مرگ طبیعی پررنگتر شود.
گرسنگی در زندانها
بخشی از ماجرا نیز به مرگ زندانیان بر اثر عدم رسیدگیهای اولیه در زندان بازمیگردد که در قبال آن نیز منابع دولتی و امنیتی در آلمان اساسا پاسخگو نیستند. یکی از دلایل مرگ در زندانهای آلمان، گرسنگی است که نمونه آن در سال ۲۰۱۴ رخ داد. قتل، خشونتهای مرگبار، سهلانگاری پزشکی یا بیتوجهی به درخواست کمک زندانیان هنگام بروز حوادث، از دیگر دلایل مرگ و میر زندانیان در آلمان است. فاجعهبار بودن مراقبتهای روان درمانی و اجتناب پزشکان از ارائه دارو و درمان به زندانیان نیازمند، سبب مرگ و میرهایی متعدد در زندانهای آلمان میشود.
همان گونه که اشاره شد، نرخ بالای خودکشی در زندانهای آلمان نیز موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. در حالی که نرخ خودکشی در میان زندانیان در سراسر جهان به طور متوسط سه تا ۱۲ برابر بیشتر از جمعیت عمومی است، این نرخ در آلمان تا ۱۸ برابر میرسد. زندانهای آلمان از زمان شیوع کرونا تاکنون شاهد رشد بیسابقه نرخ خودکشی و اقدام برای خودکشی بودهاست. سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ فقط هشت مورد خودکشی در زندان هامبورگ و ۳۳ اقدام برای خودکشی در زندانهای آلمان رخ داد.
مرگ کمکی در زندان های آلمان!
مرگ و میر زندانیان بر اثر سوءمصرف موادمخدر در زندانهای زنان و مردان آلمان در سالهای اخیر با سرعت و نرخ بالاتری رخ میدهد. یکی از دلایل تداوم این روند ورود نامههای آغشته به مواد مخدر به درون زندانهای آلمان است؛ البته باید توجه داشت تعداد زندانیان معتاد در آلمان نیز قابل توجه است. در برخی زندانها تا حدود یکسوم زندانیان هنگام ورود به زندانها مشکل اعتیاد دارند.
در حالی که دولت و سیستم قضایی آلمان به دلیل ناکامی در مقابله با تعداد بالای مرگ و میرها در زندانهای آلمان با انتقادهای گسترده مواجه هستند، این کشور در مسیر قانونی کردن «مرگ کمکی» در زندانهای خود اقدام کردهاست. اگرچه هنوز این موضوع به صورت قانون درنیامدهاست، اما پیشبینی میشود به زودی آلمان نیز به جمع کشورهایی بپیوندد که مرگ کمکی زندانیان در آنها قانونی است! به عبارت بهتر، مقامات آلمانی درصددند مسیر کشتن برخی زندانیان به بهانه درخواست آنها مبنی بر مرگ کمکی را نیز فراهم سازند تا به این وسیله، معمای دهشتناکی که در زندانهای این کشور حل نشده باقی مانده، ابعادی مخوفتر به خود بگیرد.
علل مرگ محرمانه است
در حالی که زندانیان و خانوادههای آنان به ویژه خانوادههای زندانیان فوت شده در زندانهای آلمان خواستار روشن شدن دلایل مرگ و میر زندانیان در این مراکز هستند، این درخواستها تاکنون مورد توجه قرار نگرفتهاست. دولت و سیستم قضایی آلمان همچنان از ارائه دقیق آمارها و اعلام علت واقعی مرگ و میرها خودداری کرده و هیچ راهکار پیشگیرانهای در این زمینه اتخاذ نکردهاست. تحت تاثیر همین سیاستها و موارد دیگر است که فاصله شهروندان از جریانهای حاکم در برلین روز به روز بیشتر میشود.
ائتلاف موسوم به «چراغ راهنما» متشکل از حزب سوسیال دمکرات، دمکراتهای آزاد و حزب سبز به یکی از نمادهای «حکمرانی بد» در تاریخ آلمان تبدیل شدهاست. آخرین نظرسنجی روزنامه «بیلد» نشان میدهد میزان نارضایتی از دولت آلمان و صدراعظم جدید این کشور (اولاف شولتس) افزایش یافته و صرفا ۲۵درصد از عملکرد این دولت رضایت دارند. بهعبارت بهتر، ۷۵درصد شهروندان آلمانی نسبت به عملکرد دولت نظری نامساعد یا خنثی داشته و نسبت به بهبود عملکرد آن نیز امید چندانی ندارند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد