امروز سالروز درگذشت حسین آهی یکی از شاعران عاشورایی است

دریایی از دانش و تواضع

هفتم مرداد۱۳۹۸ حسین آهی، پس از ماه‌ها دست‌وپنجه نرم‌کردن با بیماری سرطان درگذشت. احتمالا خیلی از مخاطبان او را بیشتر به‌عنوان مجری برنامه‌های ادبی در رادیو و تلویزیون به یاد دارند. با آن چهره خاص، ریش انبوه، موی بلند و شیوه شعرخوانی‌اش اما واقعیت این است که این تنها بخشی اندک از زندگی تأثیرگذار حسین آهی را بازتاب می‌دهد.  او در خانواده‌ای اهل شعر و ادب به دنیا آمد. در ۳آذر۱۳۳۲ در تهران زاده شد. 
کد خبر: ۱۴۱۷۶۸۷
نویسنده آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر

پدرش زنده‌یاد استاد علی آهی، خود یکی از شاعران و ادیبان پژوهشگر بود که در عرصه ادب‌وهنر، نام و آوازه‌ای داشت. آهی پسر، از همان اول درس ادب و شعر را نزد پدر به‌خوبی فراگرفت ولی تشنگی او به دانستن، به محدوده علوم ادبی محدود نماند.  از همان ابتدای تحصیل بسیار می‌خواند و بیشتر، خیلی بیشتر از همسالانش می‌دانست. پشتکاری عجیب در مطالعه و هوشی بی‌مانند در یادگیری داشت. عربی را که در ابتدای جوانی آموخت، سراغ زبان پهلوی رفت و بر این زبان باستانی هم مسلط شد و البته بعد آلمانی هم آموخت. دامنه مطالعاتش به رشته‌های منطق، نجوم، فقه و کلام هم کشید اما استعداد عجیب و درک خاص او در علم عروض خود را نشان داد.

هنوز وارد ۱۸سالگی نشده بود که کتاب «بحور شعر فارسی» را منتشر کرد. این کتاب، مهم‌ترین سند اشراف بی‌مانند او بر این دانش است، به گونه‌ای که باید گفت در علم عروض و شناخت ویژگی‌های فنی وزن شعر، هیچ‌کس به دانشمندی و کاردانی حسین آهی در دوران معاصر نداشته‌ایم. دانش عروضی کم‌نظیر او را می‌توان در تصحیحی که از المعجم شمس قیس ارائه داده است، دید.

اهل ادب می‌دانند که کتاب «المعجم فی معاییر اشعار العجم» نوشته شمس قیس رازی که متنی است متعلق به قرن هفتم، کتاب مرجع درباره فنون شعر ازجمله وزن و قافیه است که آهی، این کتاب را تصحیح کرد و علاوه‌برآن حاشیه‌ها و تعلیقات مفصلی هم بر آن نوشت.

او همچنین دست به تدوین فهرست کامل عروضی اشعار چند شاعر زد که ازجمله می‌توان به دیوان ناصرخسرو، قطران تبریزی و حافظ اشاره کرد.علاوه بر دانش کم‌نظیر در عروض و قافیه، آهی تسلط بی‌مانندی بر نسخه‌شناسی داشت و به لطف سال‌ها فعالیت ادبی او، چندین اثر ادبی مهم فارسی تصحیح و منتشر شده است که علاوه بر «المعجم» و «دره‌نجفی» که به آن اشاره کردیم، می‌توان به تصحیحات وی از معیارالاشعار خواجه نصیر طوسی، دی‍وان ف‍ی‍ض‍ی، ک‍ل‍ی‍ات دی‍وان م‍ولان‍ا ب‍ی‍دل ده‍ل‍وی و دیوان ریاضی یزدی اشاره کرد. 
   
شمس قیس روزگار

در بیان بزرگی و اشراف او بر دانش‌های ادبی، کافی است نقل‌قول‌های برخی بزرگان ادبیات کشور را مرور کنیم. استادانی که معمولا در حوزه ادبیات هیچ‌وقت از کسی تمجید بیهوده و از سر احساسات نمی‌کنند. یکی از آنها مهدی حمیدی شیرازی است. می‌دانیم که او ادیبی باسواد بود اما درعین‌حال، هیچ‌کس را هم قبول نداشت و به بسیاری از چهره‌های ادبی معاصر طعنه‌های گزنده زده است. او در کتاب دره‌نجفی به تصحیح حسین آهی مقدمه‌ای نوشته و درباره این شاگرد خود چنین شهادت داده است: «من تصدیق می‌کنم که طی دوره دانش‌آموزی، دانشجویی، دبیری، دانشیاری و استادی خود هرگز با کسی مواجه نشده‌ام که یک‌دهم اطلاعات عروضی آقای حسین آهی را داشته باشد. در یک جمله بگویم: اگر این جوان (در ۱۷سالگی ایشان) در پی آن بود که استادی کرسی عروض را در دانشگاه احراز کند (و برای این کار از من نمره‌ای می‌خواستند، با آن‌که در تمام دوران استادی خود هیچ‌گاه چنین کاری نکرده‌ام) به او بی‌مضایقه نمره ۲۰ می‌دادم.»

دیگر استادی که بر این کتاب مقدمه نوشته است، امیری فیروزکوهی است. او که خود از سرآمدان شعر و ادبیات در قرن گذشته است، نوشته: «به نظر و سلیقه من و شاید اکثر اهل ادب تاکنون در تسهیل علم عروض، چنین صورتی ابتکاری از طرف آن همه مؤلف به وجود نیامده و کاری ا‌ست کاملا ابتکاری. در مجموع خدمت و زحمت این جوان دانشمند یعنی آقای حسین آهی را جز با قدردانی و سپاس مقابله نمی‌توان.»

دیگر استادی که از او نقل قولی مشهور درباره آهی به یادگار مانده است، زنده‌یاد دکتر سیدحسن سادات ناصری که گفته بود: «آقای حسین آهی، شمس قیس روزگار ماست.»

در میان کتاب‌هایی که از او بر جای مانده است، همچنین می‌توان بر کتاب فقهی «حاشیه بر ارث شرح لمعهِ شهیدین» و «فرهنگ‌نامه آلمانی - فارسی» اشاره کرد که نشان‌دهنده سطح ناپیدا کرانِ دانش‌هایی است که حسین آهی بر آنها احاطه داشت.
   
شاعری که کودک بود

اگرچه کارنامه کاری و تألیفی آهی سنگین و پر افتخار است، خیلی‌ها معتقدند آنچه از او منتشر شده است، در برابر دریای دانش و فضل او بسیار نیست. شاید بخشی از این ایراد به روحیات و شخصیت خاص آهی بازگردد. معمولا تصویری که ما از ادبا در ذهن داریم، چهره‌هایی عصاقورت‌داده، منزوی و کناره‌گرفته از جامعه است که همه عمر در گوشه‌ای نشسته‌اند و میان کتاب‌های قدیمی ‌چرخ می‌خورند و یادداشت برمی‌دارند. آهی از این جنس نبود. 

او به راستی با همه فضل خود به کودکی دلرحم و نازک‌دل می‌مانست. با روابط عجیب و غریب دنیای امروز، کنار نمی‌آمد و رفتارهایش از شدت کودکانه و معصومانه‌بودن، با استانداردهای زندگی پر فریب امروزی نمی‌خواند. 

به همین دلیل شاید اگر او را می‌دیدی و نمی‌شناختی، حتی گمان می‌کردی که بهره‌ای از عقل ندارد. واقعیت این بود که آهی بیش از بسیاری از مردمان روزگار، عقلانیت داشت ولی عقل معاش به معنای وسیله‌ای برای ارتزاق از هر راهی را اصلا بلد نبود. به همین دلیل بود که بارها همه آنچه داشت، به نیازمندتر از خود هدیه کرده بود. شاعران و اهل ادب، حکایت‌های بسیار از این بخشش‌های بی‌حساب او به یاد دارند که اگر گرسنه و بی‌لباسی را می‌دید، از خود چنان بی‌خود می‌شد که درویشی خود از یادش می‌رفت. حس و حال عارفانه او که گاه با قبض و بسط‌های مشهور عرفانی هم همراه می‌شد، باعث می‌شد که او در عوالمی‌ سلوک کند که دیگر در آن، بساط کتاب‌نوشتن و علم خود را به دیگران عرضه‌کردن جلوه‌ای نداشت. 
   
فرزند صدا و سیما

با این همه حسین آهی در کارش دقیق و تمام بود. او در دوران طولانی فعالیت در سازمان صدا و سیما، بنیاد برخی برنامه‌های تاریخی و اثرگذار ادبی و هنری را در رادیو و تلویزیون گذاشت. مشهورترین این برنامه‌ها، برنامه تلویزیونی «با کاروان شعر و موسیقی» و برنامه رادیویی « تماشاگه راز» بود.

با کاروان شعر و موسیقی، نخستین برنامه‌ای بود که در آن حسین آهی پشت دوربین تلویزیون نشست و این برنامه به سرعت به یکی از محبوب‌ترین برنامه‌های ادبی دهه۸۰ تبدیل شد. همچنین او از اواخر دهه ۸۰، اجرای برنامه «تماشاگه راز» را در شبکه رادیویی فرهنگ آغاز کرد. برنامه‌ای روزانه که هر روز از ساعت ۱۸ و ۳۰  دقیقه تا ۱۹ از این شبکه پخش می‌شد و کارشناسی و اجرای این برنامه به عهده آهی بود و سردبیری و تهیه‌کنندگی آن را سهیلا رضایی به عهده داشت. او همچنین در بخش شبانگاهی چهارشنبه‌شب‌های شبکه پیام، برنامه اجرا می‌کرد و درباره تاریخ و ادبیات سخن می‌گفت. این برنامه‌ها به لطف دانش ادبی وسیع، سخن‌گفتن گرم و از سر صمیمیت آهی و بحث‌های تازه و جذابی که او در برنامه ارائه می‌داد، هرکدام مورد توجه قرار گرفته بود و طیفی از دوستداران پر و پا قرص داشت. 

غزل عاشورایی حسین آهی

در ایام محرم، بد نیست یادی کرد از حسین آهی را همراه کنیم با غزلی که او برای سالار شهیدان‌(ع) سروده بود:

می‌خواست کفر، افکند از جوش، کعبه را
تا اهل دین، کنند فراموش، کعبه را
بگرفت جا به دامن کرب‌وبلا حسین
با درد و غم نمود هم‌آغوش، کعبه را
 شد زنده دین حق ز قیامش اگرچه، کرد
اندر عزای خویش سیه‌پوش، کعبه را
 خون خدا به کرب‌وبلا موج می‌زند
بینم ولیک، ساکت و خاموش، کعبه را
 بوی خوشی که می‌وزد از تربت حسین
گویی که برده تا ابد از هوش، کعبه را
 بنگر مقام و رتبه، که در پیش کربلا
شد حلقه ارادت، در گوش، کعبه را
 از بس که اشک ریخته، در ماتم حسین
چون زمزم است، چشمه پرجوش، کعبه را
 یا نیست جز خیال شه کربلا به سر
یا خاطرم نموده فراموش، کعبه را

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها