چند سالی است که خیزش گرد و غبار از کانونهای بحرانی هر بار از سال قبل جلوتر میافتد و گرد و خاکی که روزگاری نه چندان دور در فصل پاییز ظاهر میشد اکنون خود را به تابستان و گاهی به فصل بهار رسانده است. اینچنین است که مردم نقاط مختلف کشور تقریبا در همه فصول سال، هوا را با گرد و غبارهای مزاحم به ریهها میفرستند.
در روزهای پیش رو نیز طبق پیشبینیهای سازمان هواشناسی، گرد و خاک ۹ استان را درگیر خواهد کرد تا روزهای گرم تابستان در کشورمان یک بار دیگر با سنگینی غبارهای مهاجم همراه شود. این غبارها اما قاتل است و آن طور که وزارت بهداشت گزارش میدهد، هم سالانه هزاران ایرانی را به کام مرگی تدریجی میکشاند و هم سلامت، اقتصاد و اجتماع را همزمان درگیر چالشی سخت میکند. با این حال گرچه آسیبهای این ریزدانههای شناور در هوا بر همه مسجل است ولی تا امروز نه برای مهار کانونهای بحرانی گرد و غبار داخلی و نه برای کانونهای فرسایش بادی که محل تولد ریزگردها است، فکری نشده است که به همین علت مردم با جانشان تاوان این بر زمینماندگی را میپردازند.
۳۸ میلیون ایرانی لای منگنه
کشورمان نهتنها روی کمربند خشک زمین بلکه بر روی کمربند گرد و غبار در خاورمیانه نیز گیر افتاده است. در این منطقه هشت کانون اصلی خیزش گرد و غبار شناسایی شده که مربوط به کشورهای عربستان، امارات، عراق، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان و پاکستان است که همگی به سمت ایران هجوم میآورد و آسمان شهرهای مختلف کشورمان را تیره و تار میکند. اما به گفته مدیر ستاد مقابله با گرد و غبار سازمان حفاظت محیطزیست، فقط حدود ۳۰ درصد از ریزگردهایی که به کشورمان حملهور میشود، منشأ خارجی دارد که این به معنی سهم عمده کانونهای داخلی در خیزش گرد و غبار است.
بنابراین ایران، هم از همسایهها میخورد و هم از خودش، که پیامدهای این اتفاق با اعداد بزرگ و هولناکی قابل ترسیم است. اولین عدد مربوط است به رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت که در نشست روز جهانی مقابله با توفانهای ماسه و گرد و خاک اعلام کرده که « ۳۸ میلیون نفر از جمعیت کشور تحت تاثیر پیامدهای ناشی از پدیده گرد و غبار در خاورمیانه قرار دارند.»؛ این عدد یعنی درگیری تقریبا یک نفر از هر سه ایرانی با ریزگردها.البته این سرنوشت مردم ۱۵۰ کشور در جهان است که به گفته جعفر جندقی هر سال تحت تاثیر توفانهای گرد و غبار قرار میگیرند، آن هم غبارهایی که ۴۵ کشور تولیدکننده آن هستند و سالانه حدود دو میلیارد تن گرد و غبار را در اتمسفر پراکنده میکنند.
بنابراین میلیاردها انسان در کره زمین قربانی ریزگردهایی هستند که فقط در ۴۵ کشور دنیا تولید میشود، سرزمینهایی که شواهد نشان میدهد عزمی برای مهار کانونهای گرد و خاک خویش ندارند. ایران که یکی از قربانیان خیزش گرد و غبار در دنیاست نیز دقیقا هم از مهارنشدن کانونهای فرسایش بادی داخلی ضربه میخورد و هم از کانونهای مهارگسیخته گرد و غبار در سایر نقاط جهان. با این حال در همه سالهایی که گرد و خاک به ما آسیب رسانده، سیاست همواره سد راه حل این معضل بوده است که سال پیش، مدیر ستاد مقابله با گرد و غبار سازمان حفاظت محیطزیست آن را این گونه تشریح کرد: «با توجه به کانونهای خارجی و شدت آنها تفاهمنامههای چندجانبه زیادی با کشورهای همسایه داریم اما هیچکدام جنبه عملیاتی پیدا نکرده است.اما این که چرا در بحث گرد و غبار خارجی و تعاملات بینالمللی در این زمینه موفق نبودهایم به این نتیجه رسیدهایم که دیپلماسی گرد و غبار باید با مسائل اقتصادی و اجتماعی عجین شود زیرا اگر فقط به گرد و غبار بپردازیم، موفق نخواهیم بود. البته این تنها دلیل نیست زیرا کشورهای همسایه به علت وضعیت و شرایطشان در این زمینه مطالبهگری ندارند، بنابراین دولتها از سوی ملتها کمتر تحت فشار قرار میگیرند.»
این جملات، پیام روشنی برای ما که تا حدی قربانی عملکرد دیگران هستیم، دارد و آن این که تا دولتها و ملتهای همسایه نخواهند و عزم نکنند، گرد و غبارهای خارجی دست از سر ما برنمیدارد.
یک خسارت ۵۸ هزار میلیاردی
اما اگر از کشورهای همسایه صرفنظر کنیم ما خودمان نیز یکی از تولیدکنندگان جدی ریزگردها هستیم، طوری که دود این تولیدکنندهبودن قبل از هر کسی به چشم خودمان میرود. به طور مثال فقط در استان اصفهان که در آن حدود دو میلیون و ۷۴۰ هزار هکتار منطقه غبارخیز شناسایی شده سالانه نزدیک به ۳۷۰هزار تن گرد و غبار تولید میشود که شامل ذرات معلق کوچکتر از ۱۰میکرون است. این درحالی است که حجم گرد و غبار برخاسته از این مناطق را به گفته مسئولان کشوری باید بیش از ۱۰برابر این عدد دانست زیرا ذرات معلق کوچکتر از ۱۰میکرون به طور متوسط فقط حدود ۱۵درصد از گرد و غبارها را شامل میشود و بقیه را ذرات معلق کمتر از ۲.۵میکرون تشکیل میدهد.
اما این که این ذرات حیران در زمین و آسمان چگونه و به چه میزان به سرزمین و مردم ما آسیب میرساند، موضوعی است که جعفر جندقی، رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت آن را تشریح کرده است. به گفته وی: توفانهای گرد و غبار میتواند موجب آلودگی هوا شود و بهداشت خانواده، باغداری و کیفیت محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین گرد و غبار میتواند موجب افزایش بیماریهای قلبی و عروقی، کاهش دید و تصادفات جادهای، اختلال در فعالیتهای اجتماعی، افزایش مراجعات بیمارستانی و حملات آسم، مرگ و افزایش سالهای از دسترفته عمر شود. بیماریهای پوستی، مننژیت، آسیب به سلولهای پوست وآسیب به DNA نیز از جمله آسیبهای حاصل از انتشار گرد و غبار است که در سال۱۴۰۰ حدود ۸.۱۷میلیارد دلار به حوزه سلامت کشور خسارت وارد کرد و سبب بروز مرگهای منتسب به مواجهه طولانیمدت با ذرات معلق به میزان ۲۰هزار مرگ شد.»
البته تجربه سالها هشداردادن و گفتن از پیامدهای خسارتبار گرد و غبار نشان داده که مقابله با این پدیده نامیمون به چیزی فراتر از کلمات نیاز دارد. در واقع باید دست به کار شد و اقدام کرد تا زمینهای عریان از پوشش گیاهی، بار دیگر سبز شود، سرعت بیابانزایی کاهش یابد، تغییر کاربری اراضی متوقف و برای حفظ رطوبت در خاک تلاش شود تا لااقل شر گرد و غبارهای داخلی از سر کشور کم شود. آن وقت است که نوبت به دیپلماسی همهجانبه میرسد تا مقابله با گرد و غبار به اولویت همسایهها و مطالبه مردمان این سرزمینها تبدیل شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد