ایران و دل به جرقهها
هفته دوم لیگ ملتها هم برای تیمملی والیبال ایران به پایان رسید و حالا باید در انتظار هفته سوم باشیم. اما این دو هفته آنقدر نکات منفی و ناامیدکننده از تیمملی دیدیم که به نظر میرسد این عیب و ایرادها به این زودی درستشدنی نیست، به خصوص اینکه بهروز عطایی به عنوان سرمربی تیم گویا عجله و تمایلی برای برطرف کردن این عیوب از خودش نشان نمیدهد و خیلی هم راحت به این اشاره میکند که تیمملی والیبال ایران زور بردن ندارد. اما مشکلات فنی تیمملی دقیقا چیست؟ تیم به وضوح در دریافت قدرتی مشکل دارد. این تیم فقط سرویس فردی دارد و فاقد چیزی به نام تاکتیک سرویس گروهی است. تیمهای رقیب ایران در این دو هفته اخیر، از ژاپن و لهستان گرفته تا آمریکا و هلند، همگی به بهترین شکل ممکن از این ضعفهای تیم ایران استفاده کردند و امتیاز گرفتند. تیم ایران دل به جرقهها سپرده است, غافل از اینکه در والیبال نوین دنیا دیگر این موارد جزئی جواب نمیدهد.
تیم از پیش بازنده
فقدان عبادیپور ضربه مهلکی به تیمملی وارد میکند و عطایی باید پیش از هر چیز به این سوال پاسخ بدهد که چرا تیمش بدون یک ستاره تا این اندازه ناتوان است. این طور به نظر میرسد که بازیکنان جایگزین ستارههایی مثل عبادیپور ۲۰ درصد کارایی را هم ندارند. صحبتها و اظهارنظرهای مربیان و بازیکنان تیم نشان میدهد آنها روحیه ندارند و یک تیم از پیش بازنده هستند. تیم وقتی میبازد هم خوب بازی نمیکند. قبلا حداقل تیم وقتی میباخت زیبا میباخت. شعار تیمملی این بود که تا آخرین امتیاز میجنگند اما هیچ نشانی از این شعار در تیمملی ندیدیم. هنوز باورکردنی نیست که بهروز عطایی این را گفت: «تیم من برای بردن انرژی ندارد و میترسد». اصلا ترسوها در لیگ ملتها چه میکنند؟
فرسودگی کامل
والیبال مدرن امروز در سیمای تیمهایی است که برنامهریزی علمی دارند، نه در سیمای تیمی بیروحیه و بیانگیزه مثل ایران. با این حال تیم ایران مقابل هلند تلاشی ستودنی داشت. موسوی، وادی و اسماعیلنژاد همچنان میتوانند نقطه اتکای تیمی باشند که به مرحله فرسودگی کامل رسیده است. تیمملی والیبال ایران با شکست تلخی که مقابل هلند متحمل شد از صعود به مرحله نهایی بازماند. آن هم در حالی که تیمملی ژاپن به عنوان جدیترین رقیب آسیایی ما به این مرحله رفت. خیلی وقت است که میگوییم دیگر قدرت اول والیبال قاره کهن نیستیم.
تغییر نسل مطلق، اشتباه است
سیفاله ترابی - کارشناس والیبال
مدام میگویند تغییر نسل خوب است. اما تغییر نسل یعنی چه؟ مگر نسل طلایی ما شکست خورده بود؟ تغییر نسل زمانی اتفاق میافتد که آن نسل شکست خورده باشد و نتواند ما را کمک کند. ما چرا آن نسل طلایی را خیلی راحت کنار گذاشتیم تا الان به این حال و روز در لیگ ملتها بیفتیم؟ عملکرد سیدمحمد موسوی از همان نسل طلایی در لیگ ملتهای امسال را به دقت بررسی کنید. او نشان میدهد هنوز از آن نسل، افرادی هستند که میتوانستند در این لحظات حساس یاور باشند. چرا برزیل از رزنده غافل نمیشود؟ چرا آمریکا از متیو اندرسون دست برنمیدارد؟ چرا لهستان کورک را فراموش نمیکند؟ چرا هلند به نیمز عبدالعزیز افتخار میکند؟ ما الان به تغییر نسل نیازی نداشتیم. این تصمیم بسیار اشتباه بود و نتایجش را در لیگ ملتها دیدیم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد