از هنرمندان جوان دانشکدههای هنری گرفته که همیشه دل آشوب دیدهنشدن هنرشان را داشتند تا طراحان پر کاری که عدم درک کارفرماها همیشه کلافهشان میکرد. گرافیستها، تصویرسازها، طراحان صنعتی، طراحان جلد و خیلیهای دیگر که حالا در این برنامه نماینده و مجالی مییافتند تا لااقل به مخاطبان بفهمانند که این هنرها تماما از یکدیگر جدا هستند و برخلاف باورهای سنتی، اصطلاحا همه را نمیتوان نقاش پنداشت. پنداری که حتی مانع ارتباط تولیدکنندگان با طراحان میشد.
کسانی که تولیدکننده بودند و به طراحی محصول توجه چندانی نداشتند، چون احساس و دریافتشان این بود که اساسا تناسبی بین طراحی مفهومی و اقبال مشتری وجود ندارد یا لااقل یک طراح هنری نمیتواند آنقدر تاثیر شگرفی در فروش محصول داشته باشد که نیازی به استخدامش باشد.
نقطه با آوردن استادان رشتههای مختلف و نشان دادن موفقیتهایشان، تاکید کرد که علاوه بر هنرمند بودن میتوان برای بازارهای تجاری هم آورده داشت. از طرف دیگر انتقال مفاهیم و معناها به کمک رشتههای هنری یکی دیگر از پیامهای این برنامه خوب بود. برای نمونه میتوان به برنامهای اشاره کرد که آقای زارع یکی از بهترین طراحان جلد در ایران است، اشاره کرد. مخاطب در طول این برنامه بدون واسطه با این طراح جلد مواجه و با روحیات و آثارش آشنا شد. کتابهایی که جلدهای آنها راوی چند صد صفحه کتاب هستند.
وقتی در این برنامه به مشقت طراح این آثار اشاره میشود، مخاطب بهخوبی درک میکند که چطور ممکن است که یک جلد ساده بتواند بار معنایی تمام کتاب را در لحظه به مخاطب انتقال دهد. اینجا دقیقا نقطهای است که هنر شریف و قوامیافته را میتوان فهمید و شاید اصالت برنامههایی نظیر نقطه همین باشد که هنرمندان را به سوی هنر شریف رهنمون سازند.
از همین جهت شاید ادامه برنامه نقطه یک امر حیاتی و حتی واجب باشد که مسئولان ذیربط باید به آن فکر کنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد