اینکه در عالیترین جایگاه علمی باشید و بعد وارد فرآیندی شوید که انتهایش با نثار جان و خون خود به پایان برسد، برای دنیای امروز که بعضی دانشمندانش با کوچکترین تلنگر، کشور و میهن را در پی اهداف فردی، رها کرده و به جغرافیای دیگر میروند، خیلی قابل درک و فهم نیست. حتی اینقدر هم قابل درک نیست که وطنی را ترک میکنند که با خون چنین افراد خاصی، آبیاری شده و ایمن و استوار مانده است و «مصطفی چمران» از زمره افرادی است که درک روند زندگی و انتخابش در دوران مبارزه با ظلم و ستم و نهایت زندگیاش برای خیلی از افراد امروزی ملموس نیست. حتی حس و حال معنوی او و مناجاتهایش با پروردگار، باز هم در متر و معیار پوزیتیویستی امروزی برای کمتر کسی پذیرفتنی است. مگر میشود چنین کسی را فهمید؟ به انتخابش در وانهادن همه آنچه پیوند دنیوی است، از جایگاه علمی و خانواده و فرزند و اینها، چگونه میتوان رسوخ کرد و چطور باید هدف نهایی او را استمزاج نمود؟
رسیدن به هویت «مصطفی چمران» سخت است و خیلی کار باید کرد. خیلی برنامه ساخت. خیلی کنکاش نمود. خیلی تحلیل داد. شرایط زیست او را با شرایط زیست انسان امروزی، محک زد و چگونگی انتخاب او را که فراتر از متر و معیار دنیوی و برگرفته از سیره عاشوراییان و حماسهسازان کربلاست، بررسی کرد. چگونه از کودکی پرورش یافت. چگونه درس خواند و در ینگهدنیا به تداوم آن تا نقطهای برتر همت گماشت: «در تمام دوران تحصیل جزو شاگردان ممتاز بود. با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه تگزاس ای اند ام آمریکا رفت و درجه کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی برق کسب کرد. سپس برای اخذ درجه دکتری در رشته پلاسما فیزیک به دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا رفت و در آنجا نیز درخشید بهگونهای که پایاننامه او مرجع دو مقاله علمی در زمینه پلاسما فیزیک شد. وی در دهه ۶۰ میلادی در آزمایشگاههای بل و همچنین آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا استخدام شد. او در کنار زبان فارسی به زبانهای عربی، ترکی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و در کنار دانش، به هنر نیز توجه داشت.» این بخش را بگذارید کنار داستان زندگی ایرانی فعال در ناسایی که از علم به بیخدایی رسید و این روزها از دنیا رفته است. چقدر این نوع هویت و ماهیت، در تلویزیون ما، معرفی، تحلیل و نسل امروز به رفتن در مسیر وی، برانگیخته شده است؟ حتی درباره همسر نخست و چهار فرزندش، کمتر بحث شده است.
چرا جدا شدند، چرا یکی از فرزندانش دارفانی را وداع گفت. حتی کمتر گفتهاند همسر نخست وی که یک آمریکایی مسلمان شده بود، با او در لبنان هم بود اما شرایط زندگی را برنتابید و به آمریکا برگشت. در این زمینه هم خیلی کم کار شده است. انسان زیست کرده در آمریکا، چگونه به این درجه از زلالی و پاکی رسیده که در مسیر مبارزه تا لبنان و امام موسی صدر میرود و انتهایش را به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در ایران و دفاع از کشور در جنگ تحمیلی پیوند میزند و حتی داشتن مقامات اداری چون نمایندگی مجلس و وزیر دفاع و...، او را از این فضاهای معنوی دور نمیکند.
سینمای ما به فیلم «چ» مینازد و تلویزیون به اندک اشارات پراکنده در بعضی آثار و چند مستند. اما هرچه از دوران زندگی شهید چمران دور میشویم و هرچه در پیشرفتهای فناورانه جهان امروز و تأثیراتش بر فطرت انسانی غرق میشویم، باید بدانیم که اتفاقا توجه به چنین نمونههای انسانی و دانشمندانی که در نقاط عطف سرنوشتساز زندگیشان، بهترین تصمیم انسانی را در دفاع از انسانیت گرفتند، بسیار ضروری است و از این حیث، مصطفی چمران یکی از قلههای قابلارجاع و دستیافتنی برای نسل جوان امروز است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: