اکنون نوبت خداحافظی با میراث جنگ جهانی دوم و حاکم کردن نهادهای بینالمللی برای اداره همه امور انسانهای کره ارض از اقتصاد، سیاست، بهداشت، جمعیت، آموزش و... است.
تجربه چین مدل صلحآمیز انباشت همه کشورها از کالای مصرفی را پیشنهاد میکند. مدل آمریکایی و غربی مداخله، کشتار و سرکوب در این سازماندهی کارایی ندارد.
بخشهای بزرگی از آسیا، آمریکای لاتین، آفریقا و... استعداد تبدیل شدن به جامعه مصرفی جدید و تکامل یافته ترورها شده از فقر مزمن و جامعه اغواگر مصرفی به اسم جامعه رفاه را دارا هستند که موجودیت چنین جوامعی بقای سرمایهداری جهانی را تضمین میکند.
در مدل تحول چینی جهان که ساختارهای رؤیاهای مارکسی و کمونیستی در خدمت سرمایهسالاری جهانی درمیآید، جهان، زندگی مصرفی جدید و تولید کالاهای روزافزون و به همان نسبت و سازمان واحد تحت کنترل یکپارچهتری را تجربه خواهد کرد و آزادی ملل به نحو روزافزون تبخیر خواهد شد و سلطه جهانی تحکیم خواهد پذیرفت. نکته جالب آن است که وانموده چندجانبهگرایی که قدرت سرمایه جهانی آن را میگسترد در دلش ضد این نظام چندقطبی، یعنی جهانی سازمانیافته تحت یک نظام گریزناپذیر و اسارتگر همه ملل را هدف قرار داده است تا انضباط لازم برای بقای سرمایه جهانی را به اجرا درآورد. این نظمی بهغایت فریبدهنده و شناخت حقیقتش بس پیچیده در لفافههای مختلف و رهزن است.
اما ما چه باید کنیم؟ خواهم گفت در اصول معجزه انقلاب اسلامی و هدایت امام(ره) کماکان مهمترین راهنمای ماست: نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی! این شعاری برای وزارتخارجه نیست. شعار شالودهای و شناختی برای اداره همه امور اجتماعی، ایمانی و دنیوی ما از اقتصاد و سیاست تا دانش و فرهنگ است. شعاری جهاننگرانه است. این شعار، چشمپوشیناپذیر معنایش آن است که ما با شرق و غرب رابطهای برابر را میپذیریم ولی نه سلطهگریشان را! و خواهم گفت در متن تحول و تغییر نوی جهان موجود، اسلام عزیز، چه تکالیفی بر دوش ما مینهد.
معرفت حکمتآموز امام(ره)
نکته قرآنی نه غربی، نه شرقی، حقیقتی وسیع در دل دارد که ما را از فرو غلتیدن در دامچال بازی غرب و شرق عالم و جدایی از صراط مستقیم باز میدارد. راز حکمت شعار قرآنی مذکور در انقلاب اسلامی باید رمزگشایی شود. معرفت حکمتآموز امام که به جمهوری اسلامی مصونیت اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میبخشد، این است که مسلمانان ایران و جهان را از «دنبالهروی» شرق و غرب نهی میکند و امر جمهوری اسلامی را در ارتباط با دستورها و اوامر قرآنی و اهلبیت وحی قرار میدهد. در نتیجه در همه تغییرات مدرن و پسامدرن، مانع فریب و سلطهپذیری ما میشود! و در حال و آینده ما را ضمن همه انعطافها از منحلشدن در ساختارهای بنیادین جدید سرمایهسالار و سیطره کفر معاصر باز میدارد. چنین امری سبب میشود نه مقهور تفرعن استکباری نو شویم و نه اسیر وانمودهها و گیم قدرتهای ظالم و نه اسیر نقشههای وانمودههایشان. نظیر فریب ساختار چندقطبی و نظم چندجانبهگرایی؛ زیرا ماهیت این تغییرات جهانی استثمار ظالمانه کشورهای پیرامونی، نیستانکاری، ترویج پرستش بت نفس و دنیاگرایی است. جهان اسلام نابمحمدی، خود را در همه تغییرات عصر انتظار، موظف میبیند از عدالت و مظلومیت و حق حیات آزاد و رها از سلطه ملل دفاع کند اما ضمنا میداند تکلیف تأسیس نظام جهانی عدل و تمدن جهانی اسلامی مبتنی بر اجرای اسلام کامل است که از عهده بهترین بندگان خدا خارج و آن تحول تمدنی بر عهده امام زمان(عج) است. البته همه مومنان جهان تا ظهور و تمدن حقیقتا اسلامی به دست امام زمان(عج) وظیفه اصلیشان وفا به واجبات اسلام که اوجب واجبات اجتماعی و فردی اسلام همان حفظ استقلال و مقاومت برابر کفر محارب با اسلام و توطئههای گوناگون است. از اهداف تغییر جدید، همین ترویج الحادگرایی و به دام انداختن اسلام و جمهوری اسلامی است که باید پرسید پس چه باید کرد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد