موضوع استفاده از قطب جامعه جهانی مسلمانان بهمثابه زائده یکی از اقطاب موجود است اما چگونه تلاش خواهد شد، واقعا یا با وانمودگی و سناریو و «بازی»ای کارگردانیشده بهوسیله سرمایهداری جهانی، مسلمانان و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی پیشران یا دستکم شریک تغییر استکباری جدید نظام جهانی قلمداد گردند و شریک دزد قافله؟ و با این تیر چند نشان را هدفگیری کنند؟
تبدیل اسلام به بازیگر صحنه سلطهگری
تمام تلاش استکباری و استثماری ۲۰۰ ساله جهان سرمایهسالار چه در مقام استعمار کهن با مدل انگلیسی و چه استعمار نو، مدل آمریکایی و امپریالیستی و چه سلطه سرمایه جهانی برای بلعیدن اسلام و تبدیلش به زائده نظام غربی باشکست روبهرو شد.
شکست امپراتوری عثمانی تنها تکهپاره شدن یک نظام تحریفگر اسلام و شکست یک سلطهگری ترک بود. پانترکیسم غربزده آتاتورک و سکولاریسم ترکی هم هرگز به معنای شکست اسلام نبود که انحراف از اسلام شمرده شد.
فروپاشی قاجار و بر روی کار آوردن ابزار مدرنیزاسیون غربگرا و رژیم کودتایی رضاشاهی بدل به رسوایی مدرنسازی اجباری و چپاولگر گشت و غرب و بهویژه فریبندگی آمریکا را خصوصا با کودتای ۲۸مرداد، نفرتبارتر کرد. اسلام ناب محمدی با فرهنگ انتظار و تحقق قطعی نظام جهانی عدل که ماهوا ندای مرگ هر نظام استکباری را وعده میدهد، کمکم کابوس تمدن غرب شد.
اسلام های جعلی، مانند وهابیت یا اسلام لیبرال در جایگزینی و فراموشی معرفت قرآنی و اهل بیت وحی، شکست خوردند.انقلاب اسلامی انفجار نور و معجزه الهی برای تجدید اسلام بود و بهخوبی پرچم توحید را مجدد در عصر امام خمینی (ره) برافراشت. ۴۴ سال برای حذف ندای انقلاب اسلامی و معرفت، حکمت و حقیقت منتشر آن، تلاش کردند. اما محصول برعکس شد. جهان سرمایهسالار غرب کوشید جوامع اسلامی و در حقیقت اذناب شیطان بزرگ را ببلعد و بهوسیله ایادی خود اسلام آمریکایی را رواج دهد و اسلام را تحت سلطه و مهار خود وانمود سازد اما انقلاب اسلامی و توده مسلمانان معترض و جهادگر در کشورهای خاورمیانه، شیوخ نفتی را رسوا کردند و انقلاب ایران را نتوانستند زمینگیر و تحریف کنند. امروز در آستانه تغییر جدید استکباری و مقابله تازه با موعود الهی عدل، طرح تازهای بهراه انداختهاند تا به شکل تازهای اسلام را مهار کنند و آن تبدیل اسلام به قطبی از بازی چندجانبهگرایی است. حال پرسش این است: این گیم و سناریو چه دامچاله و راهی را درپیش پای اسلام مینهد و وظیفه عقلایی انقلاب اسلامی چیست؟
چندجانبهگرایی به شرط حذف استقلال
ببینیم تغییر پساصنعتی جامعه مصرفی و سازمان دولت سیبرنتیک جهانی، در جهان چندقطبی برای قطب اسلام چه نقشهای جهت استحاله، اضمحلال، تهی شدن از ماهیت و بالاخره نابودی کشیده است .این نظام جدید، نظام فرعونی سلطه یکپارچه بر فرد فرد انسانهای کره زمین، از طریق سازمان یکپارچه کنترل جهانی، واحد و فراملی باکاربرد همه امکانات علمی و تکنولوژیک پسامدرن، هوش مصنوعی مجازیسازی جهان، جادوی تصرف اذهان میلیاردها انسان و در اختیار گرفتن فرعونی شاهرگ حیات و ممات آنان است با همه سلاحهای ممکن کشتار جمعی و سلاحهای بیو شیمیایی و ژنتیکی و غیره .ساختار چندجانبهگرایی استکباری، درحقیقت شگردی برای تسلط بر اقطاب در سازماندهی جهانی با پادر میانی و مدیریت سرمایهداری یهود است. برای کشاندن قطب اسلام به این بازی باید دانست حتی حاضرند رشوهای به صورت حذف رژیم صهیونیستی بدهند.
تنها شرط این دهش، دست شستن ایران از استقلال اسلامی و پذیرش مقرراتی است که قطب قدرت جدید بنا مینهد. ما ظاهرا رهبر یک قطب در چندجانبهگرایی خواهیم شد به شرط آنکه دست از استقلال رأی خود برداریم!!! و اسلام زائده نظام استکباری جدید گردد. نظامی که با تمرکزگرایی و رهبری تازه اداره خواهد شد اما جمهوری اسلامی چه میتواند بکند و چه باید بکند؟
پیش از این من درباره دو نکته اساسی درخصوص تحولات و تغییرات در راه گفتوگو کردم.
۱- چین رهبر تغییرات آتی و نامزد سازماندهی نظام جهانی سرمایهسالاری تمرکزگرا به نیابت از سرمایه پشتپرده جهانی و قدرتهای بینالمللی این سرمایهداری است .
۲- در شرایطی که شیطان بزرگ با جنگ و تروریسم و تحریم و تجزیهگری مرگ ما را میخواهد، منافع چین در صاحبخواهی برای کسب هژمونی له نفع ماست .
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد