اینجا باغ ایرانی است
رئیس موزه هنرهای معاصر تهران‌ به حواشی کاشت صیفی‌جات در موزه هنرهای معاصر پاسخ داد

اینجا باغ ایرانی است

میراث ملی در تاراج سیاسیون

ماجرای مفقودی فرش‌های سعدآباد این روزها دیگر نه تنها در رسانه‌های رسمی و فضای مجازی که در محافل عمومی و حتی مجالس خانگی هم راه یافته ‌است. مگر می‌شود ‌به‌این راحتی مسیر پر و پیچ و خم ساختمان حافظیه طی شود، بدون توجه به همه ملاحظات اداری و انبارداری فرش‌هایی را برداشته و از همه مبادی حفاظتی و حراستی از نگهبانان گرفته تا دوربین‌ها عبور کند و بدون مجوز و هیچ حساب و کتابی از کاخ سعدآباد خارج شود. با هر منطقی که پیش برویم مطمئنا کار سختی است، مگر آن‌که بپذیریم؛ ضرب‌المثل:«چو دزدی با چراغ آید، گزیده‌تر برد‌کالا» شامل مفقودی‌ها هم می‌شود.
ماجرای مفقودی فرش‌های سعدآباد این روزها دیگر نه تنها در رسانه‌های رسمی و فضای مجازی که در محافل عمومی و حتی مجالس خانگی هم راه یافته ‌است. مگر می‌شود ‌به‌این راحتی مسیر پر و پیچ و خم ساختمان حافظیه طی شود، بدون توجه به همه ملاحظات اداری و انبارداری فرش‌هایی را برداشته و از همه مبادی حفاظتی و حراستی از نگهبانان گرفته تا دوربین‌ها عبور کند و بدون مجوز و هیچ حساب و کتابی از کاخ سعدآباد خارج شود. با هر منطقی که پیش برویم مطمئنا کار سختی است، مگر آن‌که بپذیریم؛ ضرب‌المثل:«چو دزدی با چراغ آید، گزیده‌تر برد‌کالا» شامل مفقودی‌ها هم می‌شود.
کد خبر: ۱۴۰۹۴۰۶
نویسنده علی رحیمی | گروه فرهنگ و هنر

روشنگری رسانه‌ای در برابر تاراج ملی
خبر مفقود شدن فرش‌های سعدآباد را اولین بار خبرگزاری فارس مخابره کرد. این خبر روز یکشنبه ۳۱ اردیبهشت در قالب گزارشی، منتشر شد. با روی کار آمدن دولت سیزدهم گزارشی با عنوان «خروج غیر‌قانونی اموالی نظیر ۴۸ تخته فرش دستباف نفیس و گران‌قیمت از ساختمان حافظیه سعد‌آباد» ارجاع شد. پس از آن تیم ویژه‌ای با همکاری سازمان‌های نظارتی تشکیل و به بررسی همه جانبه موضوع مفقود شدن فرش‌های نفیس در دولت قبل پرداخته شد. گفتنی است فرش‌ها طی بازه سال‌های ۹۲ الی ۹۵ از ساختمان خارج شده است.
یکی از شاهدان که در همان دوران در ساختمان حافظیه مسئولیت داشته است در این خصوص به خبرنگار فارس می‌گوید: «سال ۱۳۹۵ فرش‌ها را با یک دستگاه وانت مزدا بردند منزل...»
گفتنی است ساختمان حافظیه سعد‌آباد متعلق به نهاد ریاست جمهوری است که از آن به عنوان محلی برای استقبال از روسای جمهور و مهمانان خارجی توسط دولتی‌ها استفاده می‌شود. این بنا پیشتر نیز مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته بود...».

واکنش‌ها به مفقودی یا گم کردن صورت مساله
با افشای خبر مفقودی فرش‌های ساختمان حافظیه، اولین ابهام درباره مالکیت این فرش‌ها و ارگان مقصر بود. چرا که تصورات عمومی بر آن است که نظم و مقررات حاکم بر سازمان‌‌های دولتی به اندازه‌ای شفاف است که خروج حتی یک خودکار از آنها به راحتی امکان‌پذیر نیست و در صورت بروز هرگونه اشتباهی، به سرعت از سوی نیروهای نظارتی واکاوی می‌شود. شاید به همین دلیل است اولین واکنش‌ها به موضوع مفقودی فرش‌ها در حوزه سلب مسئولیت است.
روابط عمومی مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد اولین ارگانی بود که به این خبر واکنش نشان داد. این روابط عمومی با انتشار اطلاعیه‌ای که یک روز بعد از انتشار خبر خبرگزاری فارس (یکم خرداد) منتشر شد از این مجموعه سلب مسئولیت کرد و نوشت: « همان‌طور که در خبر یاد شده آمده؛ ساختمان حافظیه متعلق به نهاد ریاست‌جمهوری است و حفاظت از آن در حیطه وظایف و اختیارات وزارت میراث فرهنگی نیست. مجموعه ۱۸۰هکتاری سعدآباد مشتمل بر بناها و کاخ‌موزه‌هایی است که برخی از آنها در تملک نهادهایی غیر از میراث فرهنگی است».

پیگیری‌های جدی یک وزیر
عزت‌ا... ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی درباره مفقودی فرش‌های سعدآباد و همچنین درباره مفقودی فرش‌های تاریخی کاخ حافظیه در مجموعه سعدآباد که در سال‌های گذشته انجام شده بود، گفت: «با وجود این‌که این بخش از کاخ سعدآباد در اختیار نهاد ریاست جمهوری است و در دوره ما این اتفاق نیفتاده و مربوط به سال ۹۵ است اما دستور بررسی آن را به حراست وزارت میراث فرهنگی دادم. امروز گزارش مقدماتی آن ارائه شد ولی هنوز قابل استناد نیست. باید اطلاعات این موضوع هم اصل و کیفیت این اتفاق به استحضار مردم برسد».

واکنش افرادی که انگشت اتهام به سوی آنهاست
پس از این ماجرا سمت و سوی نگاه‌ها به سمت ساختمانی رفت که دولت‌ها از آن برای استقبال از مهمانان خارجی استفاده می‌کنند و با توجه به اخبار منتشر شده، انگشت اشاره‌ها به سمت دفتر ریاست جمهوری وقت یعنی جناب دکتر روحانی رفت. هرچند سایت دفتر حسن روحانی بدون آن‌که مستقیم وارد موضوع شود، خبری منتشر کرد که نوشته بود: «اخیرا دادستان محترم کل کشور، دادستان‌ها را مکلف کرده مستندات مطالب منتشر شده در فضای مجازی را پیگیری کنند و تصریح کرده‌ ادعاهای بدون مبنا و سند که جامعه را ملتهب و امنیت روانی را مخدوش می‌کند، قابل گذشت نیست. یکی از مطالبی که چند روزی است در فضای مجازی منتشر شده، گزارش مبهمی درباره ادعای مفقود شدن تعدادی فرش نفیس از ساختمان حافظیه نهاد ریاست‌جمهوری در سعدآباد به نقل از شاهدان نامعلوم است. یک منبع آگاه درباره این خبر چند ابهام جدی و سؤال‌برانگیز را مطرح کرده است:

۱- نهاد ریاست‌جمهوری به محض دریافت نخستین گزارش در این باره در سال ۱۳۹۹ که سابقه امر را به دوره قبل از آغاز کار دولت یازدهم می‌رساند، رسیدگی لازم را انجام داده و موضوع را فورا به مراجع نظارتی و قضایی ارجاع داده است. آیا طرح رسانه‌ای موضوع، سه سال بعد، بیش از آن که به گذشته و اصل موضوع مربوط باشد، برای انحراف اذهان از آنچه امروز می‌گذرد، نیست؟

۲- انتقال هرگونه سند و دارایی منقول و غیرمنقول در ادارات دولتی از دستورالعملی مشخص تبعیت می‌کند و هر قدر مراکز دولتی حساس‌تر باشند، این دستورالعمل‌ها دقیق‌تر و حساس‌تر عمل می‌کند. چطور محموله‌ای از فرش توسط یک وانت بارگیری شده و بدون مجوز حراست نهاد ریاست‌جمهوری که زیر نظر وزارت اطلاعات عمل می‌کند و حفاظت فیزیکی ساختمان حافظیه که تماما توسط سپاه پاسداران انجام می‌شود، از آنجا خارج شده است؟

​​​​​​​۳- چطور انتشار خبری مخدوش، مغشوش و بدون ذکر هیچ منبع و ارائه سندی معتبر، صرفا بنا بر ادعای یک ناشاهد ناشناس در یک رسانه رسمی می‌تواند مستند باشد؟ مراجع قانونی و قضایی می‌بایست از رسانه‌ها بخواهند اسناد خود را در این خصوص در اختیار مراجع قانونی بگذارند و نام فردی که فرش‌ها به خانه او منتقل شده را افشا کنند».

مجلس وارد می‌شود
از دیگر واکنش‌ها به موضوع مفقودی فرش‌ها، ورود مجلس به موضوع بود. خبری که ‌حجت‌الاسلام حسین جلالی عضو هیات رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در واکنش به ناپدید شدن فرش‌های کاخ سعدآباد داد. وی گفت: مجلس قطعا به این موضوع رسیدگی خواهد کرد، چرا که در شرح وظایف آن است. به گفته عضو هیات رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس؛ در اولین فرصت این موضوع را در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی مطرح خواهیم کرد و مسئولان مربوطه باید گزارشات لازم را ارائه دهند تا مشخص شود چه کسانی و برچه اساس فرش‌های نفیس را از ساختمان حافظیه خارج کردند. حجت‌الاسلام جلالی تصریح کرد: به طور حتم فرش‌های نفیس شناسنامه یا شماره اموال دارند که به راحتی نمی‌توان در روز روشنِ، آن را از مجموعه سعدآباد خارج کرد.

راز نهان یک مفقودی شگفت‌انگیز
اگر صحت مفقودی از ساختمان حافظیه نهاد ریاست جمهوری اثبات شود بی‌گمان موضوع ساده‌ای نیست که به راحتی بتوان از کنار آن عبور کرد. چرا که ما درباره مفقودی از یک خانه در یک منطقه شهری صحبت نمی‌کنیم، مفقودی از یکی از حساس‌ترین اماکن حفاظت شده کشور به حساب می‌آید که از منظر امنیتی باید نفوذ‌ناپذیر باشد. مضاف بر این‌که این فرش‌ها به واسطه قدمت تاریخی آن، نوع طراحی، مکتب هنری و خصوصیات فیزیکی جزو نفیس‌ترین فرش‌های ملی و متعلق به سبک‌های مشهدی(عمواوغلی)، اصفهان و تودشک بودند و حتی تصاویر برخی از آنها در کتاب «گنجینه تار و پود، مجموعه تصاویر دومین کلکسیون بزرگ فرش جهان» منتشر شده است. تمامی این فرش‌ها با استفاده از مواد اولیه با‌کیفیت بافته شده و هنر دست هنرمندان سرآمد فرش دستباف ایران ‌است و برخی از آنها نزدیک به ۹۰ سال قدمت دارند. پس بی‌شک فروش آنها در هرجایی از جهان با ممنوعیت همراه است و سارق یا سارقان نیز از این موضوع اطلاعات کافی و وافی داشته و دارند. لذا مسئولان ذی‌ربط لازم است با حساسیت بیشتری به موضوع ورود کنند و در صورت روی دادن این اتفاق، راز نهان این مفقودی شگفت‌انگیز را به اطلاع مردم برسانند.

اهمال در برابر میراث فرهنگی بی‌سابقه نیست
البته کم‌توجهی به میراث ملی در سعدآباد تنها معطوف به این فرش‌های مفقود شده نیست. پیش از این نیز در آبان ۹۳ در دوران دولت یازدهم دیوار شرقی کاخ سعد‌آباد تخریب و درهای چوبی و قدیمی این بنای میراث ملی مفقود شد که همچنان از سرنوشت آنها خبری منتشر نشده است.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها