در این میان بهویژه مستندهایی که مستقیم به فیلمهای سینمایی خاصی مربوط میشود، جذابیت بخصوصی است و مخاطبان بالقوهای چون شیفتگان و طرفداران پروپاقرص آن آثار منشاء و اولیه کنجکاو و علاقهمند تماشای مستندها هستند.
این مستندها در کنار نقد و نظرات و مصاحبههای مربوط به آن فیلمهای سینمایی، تبدیل به منبع و مجموعهای قابل اعتنا و ارجاع میشود. ضمن اینکه فارغ از بحث خاطرهنگاری و پاسخ به سوالات علاقهمندان آن فیلمهای سینمایی، پلی حقیقی و تماشایی هم از سوی سینمای داستانی به سمت سینمای مستند زده میشود و درعین حال در تعاملی موثر و جذاب، سینمای مستند هم از ظرفیتهای دراماتیک متن و فرامتنی سینمای داستانی و فیلمهای ماندگار سینما بهره میبرد. در این مبادله و رفت و برگشت مدیومی، این مخاطبان و علاقهمندان سینما هستند که طعم این محصول دوسربرد را میچشند.
برزخی ها
سعید مطلبی در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فیلمنامهای به نام «برزخیها» نوشت تا روایت سینمایی وحدتبخشی درباره اختلافات و جدالها و جناحبندی های سیاسی آسیبرسان داشته باشد، اما مخالفان تندرو، این نیت خیر را ندیدند و درعوض با تمرکز روی گذشته سینمایی عوامل فیلم از مطلبی، نویسنده و ایرج قادری، کارگردان و بازیگر تا چهرههایی چون فردین، ناصر ملک مطیعی و سعید راد و انتساب آنها به طاغوت، جنجالی بهپا کردند و با جلب حمایت برخی مسئولان دولتی، فیلم را از روی پرده سینما پایین کشیدند. درحالیکه در همان مدت کوتاهی که فیلم اکران شد، مخاطبان استقبال کمنظیری از آن کردند و برزخیها به فروش خیلی خوبی دست یافت که اگر توقیف نمیشد، به رکوردهای بیشتری در فروش و تعداد مخاطب دست پیدا میکرد. مستند برزخیها محصول سازمان هنری رسانهای اوج اگرچه میتوانست اسم دیگری داشته باشد و دقیقا نام فیلم جنجالی قادری را یدک نکشد اما اثری قابل تامل است که به چرایی ایجاد حاشیههای آن فیلم پرچهره و موفق و البته ناکام میپردازد. این خوانش تاریخی و سینمایی با برخی سینماگران بهویژه سعید مطلبی که نقشی فراتر از نویسنده فیلمنامه در برزخیها داشت، اگرچه یقینا سودی به حال عوامل تحت فشار این فیلم در آن سالهای دور ندارد و خیلی از آنها دیگر در این دنیا نیستند اما بررسی نمونهای آن، میتواند راه را بر خطاهای احتمالی در سینما و در مواجهه با فیلمهای بحثانگیز ببندد تا بتوان تصمیم درستتری گرفت که در داوری تاریخ شرمندگی حاصل نشود.
اهمیت فیلم سینمایی برزخیها به عنوان اولین فیلم سینمایی توقیفی بعد از انقلاب، اهمیت تماشای مستند برزخیها را هم افزون میکند. عارف افشار، کارگردان این مستند در گفتوگویی که با جامجم داشت، به مداخلهها و تصمیمات فرامتنی در سینمای ایران برای توقیف این فیلم اشاره کرد. مورد شایعی که متاسفانه هنوز هم گریبانگیر عرصه فرهنگ و هنر و فضای سینماست و همچنان میتوان انفعال مدیران ارشاد را در بحث مدیریت مجوزها و دفاع از ساحت سینما ردیابی کرد. افشار دراینخصوص گفت: «بهواسطه علاقهای که از همان سنین کودکی به سینما داشتم و پیگیریای که در حوزه نشریات و مجلات سینمایی داشتم، از همان زمان همیشه این مسأله در ذهنم بود که چرا تابوهایی وجود دارد که هیچکس نمیتواند درباره آنها صحبت کند. مستند برزخیها درباره اولین فیلم توقیفشده در سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب است و اتفاقات مرتبط با این فیلم بهگونهای رقم خورد که گویی مبدأ سلسله اتفاقاتی شد که تا ۴۰ سال بعد هم ادامه پیدا کرد. تمام سعی ما این بود که ماجراهای مرتبط با تولید، اکران، حواشی و سرانجام این فیلم را که منتهی به یک سری اتفاقات دیگر در سالهای بعد شده است، روایت کنیم. از این منظر مستند برزخیها شاید صرفا درباره این فیلم نباشد، بلکه درباره تبعات و تأثیرات این فیلم و حواشی آن بر سینمای ایران هم هست.»
دوپینگیها
مسعود دهنمکی چه زمان فعالیت رسانهای و چه فعالیت سینمایی، چهره ای مورد توجه بود و حاشیههای پیرامون او تمامی نداشت. درواقع آن عقبه پرسروصدای مطبوعاتی زمان ورود او به سینما هم با هوشمندیاش به کار جذب مخاطب در فیلمهای پرفروشی چون اخراجیها آمد و هم در بحث حواشی، چاقو دسته خودش را برید. بنابراین توقع میرفت که آثار سینماییاش هم خروجیهایی در مستند داشته باشد. این اتفاق با مستند دوپینگیها به کارگردانی محمدصادق باطنی دست روی موجی میگذارد که آبشخور آن مخالفت ریشهدار با ده نمکی بود؛ فیلمی که به تحلیل جریانهای تحریم فیلم اخراجیهای۳ میپردازد.
قیصر ۴۰ سال بعد
اکران فیلم «قیصر» اثر مسعود کیمیایی در سال ۴۸ توفانی در سینمای ایران بهپا کرد و خونخواهی برادر کوچک فرمان، چه بسیاری را که عاشق سینما نکرد. قیصر را فقط مخاطبان سالهای دور ندیدند و نپسندیدند، بلکه او در میان نسلهای بعدی و فعلی هم شیفتگانی دارد. بنابراین ساخت مستندی درباره این فیلم، قابل انتظار بود. قیصر ۴۰ سال بعد به کارگردانی مسعود نجفی سراغ برخی از مهمترین چهرههای فیلم قیصر و سینماگران شناختهشده دیگر میرود و مسائل و موضوعات مختلف پیرامون تولید این اثر را میشکافد. مسعود کیمیایی (نویسنده و کارگردان)، جمشید مشایخی (بازیگر نقش خان دایی)، عباس شباویز (تهیهکننده)، مازیار پرتو (فیلمبردار)، منوچهر اسماعیلی (سرپرست گویندگان و صداپیشه قیصر و خاندایی)، ناصر ملکمطیعی (فرمان)، پوری بنایی (اعظم)، اسفندیار منفردزاده (آهنگساز)، بهمن مفید (بازیگر نقش میتی)، جلال پیشواییان (بازیگر نقش منصور آبمنگل)، عزتا... انتظامی، امین تارخ، سعید راد، چنگیز جلیلوند و ... از جمله چهرههای حاضر در این مستند هستند.
هامون بازها
یکی از مهمترین آثار تاریخ سینمای ایران، «هامون» ساخته داریوش مهرجویی است که هم خسرو شکیبایی را به مقام ستارهای محبوب رساند و هم شخصیت حمید هامون را به نماد و الگوی روشنفکر ایرانی در سینما تبدیل کرد. محبوبیت این فیلم در فضای نخبگانی سینمای ایران به حدی است که وقتی خبر تولید مستند هامون بازها به کارگردانی مانی حقیقی رسانهای شد، همین جماعت شیفته هامون بیصبرانه منتظر تماشای آن شدند. ناگفتههایی درباره اثر ماندگار مهرجویی در ترکیب با نظرات برخی از شیفتگان این فیلم، از ویژگیهای جذاب هامون بازهاست. نکته جالبتر اینکه همانطور که فیلم سینمایی هامون زمینه ساز مستند هامون بازها شد، خود این مستند هم خلق نمایش «هامون بازها» به کارگردانی محمد رحمانیان را در پی داشت.
وقتی کیارستمی و فرهادی سوژه میشوند
درمیان چهرههای سینمایی، عباس کیارستمی و اصغر فرهادی به عنوان دو کارگردان بینالمللی سینمای ایران بیشتر موردتوجه فیلمسازان سینمای مستند قرار گرفتهاند و آن نگاه و سبک ویژهای که به ترتیب درباره سینمای شاعرانه و روایت رئالیستی و پیچیده بخشی از طبقه متوسط، نقش مهمی در این اقبال افزونتر نسبت به دیگران دارد. فارغ از مستندهایی چون ۱۰ روی ده که خود کیارستمی درباره نظریات خود درباره سینما ساخته و ارجاعی به فیلم ۱۰ اثر دیگر خودش دارد، میتوان به مستندهایی چون عباس کیارستمی: یک گزارش ساخته بهمن مقصودلو و کیارستمی و عصای گمشده ساخته محمودرضا ثانی اشاره کرد. همچنین باید از مستند مشق امشب به کارگردانی اشکان نجاتی و مهران نعمتاللهی نام برد که مشخصا ارجاع مستقیمی به فیلم مشق شب اثر درخشان عباس کیارستمی است و نسخه به روزشده آن در نقد فضای آموزشی به نظر میرسد. صحنههایی از یک جدایی (وحید صداقت)، درباره فروشنده(وحید صداقت و تهمینه منزوی) و همسفران درباره الی(حمیدرضا قربانی و مریم نراقی) هم از جمله مستندهای پیرامون اصغر فرهادی و فیلمهای جدایی نادر از سیمین، فروشنده و درباره الی اوست.
سفر به جهان قصه
در آنسوی آبها سینمای مستند بهموقع و با دست پر سراغ سینمای داستانی میرود و یک پل ارتباطی قوی میان این دو گونه و بستر سینمایی وجود دارد. همانطور که میتوان این تعامل سازنده و بده بستان جذاب و موثر را مثلا در نمونهای چون «بندباز» ساخته سینمایی رابرت زمکیس یافت که از روی مستند «مردی روی سیم» ساخته جیمز مارش تولید شده، مستندسازان از ظرفیتها و گنجینههایی چون فیلمهای مهم تاریخ سینما و پرداختن به سازوکار تولید و حواشی آنها هم غافل نیستند و چهبسا این روایتهای حقیقی، به دلیل شیفتگی مخاطبان به آثار اصلی و موضوع مستندها، موفقیتی تضمینشده برای تماشا دارند. مستند «دلهای تاریکی: آخرالزمان» یک فیلمساز به کارگردانی مشترک النور کوپولا، فکس بار، جورج هیکنلوپر یکی از این آثار است که در همان عنوان، نشانههای واضحی از فیلم عظیم «اینک آخرالزمان» ساخته فرانسیس فوردکوپولا دارد؛ اثری که براساس رمان دل تاریکی نوشته جوزف کنراد به فیلم تبدیل شد و روایتی غریب و ضدجنگ درباره حضور عبث و محتوم به شکست ارتش آمریکا در ویتنام بود. اینک آخرالزمان به قدری در زمان ساخت و نمایش بحثانگیز بود که ساخت مستندی درباره آن و توضیحاتی کافی درباره پروسه تولید و اشاره به چالشهای کوپولا به یک ضرورت میمانست. جهان فیلمسازی استنلی کوبریک هم یکی از پرشمارترین علایق اهالی سینماست و آنها از هر مستندی درباره این غول کارگردانی سینمای جهان استقبال میکنند. مستندهای «اتاق ۲۳۷» به کارگردانی رادنی اشر و «ساخت درخشش» به کارگردانی ویوین کوبریک از جمله آثار مستند مرتبط با کوبریک، نگاه و شیوه فیلمسازی او هستند و به مراحل ساخت فیلم درخشش میپردازند. از نکات قابل اشاره درباره «ساخت درخشش» اینکه فیلم را دختر کوبریک کارگردانی کرده است. این رابطه خانوادگی و نزدیکی به فیلمساز، امتیازی است که نصیب هرکسی نمیشود، نظیر همان مستند «دلهای تاریکی: آخرالزمان» یک فیلمساز که النور کوپولا همسر کارگردان «اینک آخرالزمان» یکی از فیلمسازان آن بود. «بارِ رویاها» به کارگردانی لس بلانک هم مستندی درباره پروسه ساخت فیلم سینمایی «فیتزکارالدو» است و به متن و حواشی این اثر مهم و غریب سینمایی و کشمکشهای مدام ورنر هرتزوگ و بازیگر عصیانگر و مهارنشدنیاش کلاوس کینسکی میپردازد.
مستندهای خودزندگینامهای
گاهی هم پیش میآید خود فیلمساز فیلم داستانی، پروسه ساخت آن اثر را در فیلمی مستند روایت کند و کارگردانی آن دومی هم با خودش باشد. نظیر کاری که اینگمار برگمان، فیلمساز بزرگ و جهانی سوئد انجام داد و در مستند «ساخته شدن فانی و الکساندر» به شرح روند ساخته شدن فیلم «فانی و الکساندر» پرداخت. «سفر در زمان» هم مستندی است که در این گروه طبقهبندی میشود و آندری تارکوفسکی مراحل سفر به ایتالیا برای ساخت فیلم «نوستالژیا» را در این مستند شرح میدهد و به تصویر میکشد. البته در این مسیر تونینو گوئرا نویسنده، فیلمنامهنویس و شاعر ایتالیایی هم او را همراهی میکند.
دلواره
گرچه دلواره یکی از بخشهای مجموعه برنامه تلویزیونی «یک فیلم، یک تجربه» است که چند سال پیش از شبکه چهار سیما پخش شد اما میتوان به عنوان یک مستند مستقل سینمایی هم به آن نگاه کرد. دلواره به کارگردانی امید نجوان و تهیهکنندگی سیدرضا میرکریمی، پس از ۱۰سال سراغ فیلم سینمایی محبوب و ماندگار آژانس شیشهای به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا میرود و در گفتوگوهایی با این نویسنده و کارگردان و پرویز پرستویی، رضا کیانیان، بیتا بادران و حبیب رضایی به واکاوی این فیلم میپردازد. همچنین ضمن بررسی فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری آژانس شیشهای، برخی صحنههای حذف یا کوتاه شده فیلم و بخشهای کمتر دیده شدهای از پشت صحنه این فیلم را میبینیم. روایت عصیان حاج کاظم برای درمان رفیق و همرزم دیروزش عباس بهقدری تاثیرگذار و دلنشین بود که ظرفیت فراوانی برای یک روایت مکمل و مستند هم داشت و این مهم تا حدود زیادی با تماشای دلواره تامین شد. اینجا باید به مستند دیگری به نام حاج کاظم ساخته مسعود نجفی هم اشاره کرد که در آن پرویز پرستویی بازیگر نقش حاج کاظم به دیدار جانبازی ۷۰ درصد به نام ناصر افشاری میرود که یادآور شخصیت و وضعیت عباس آژانس شیشهای است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد