حالا در این اثنا انگار دوباره موضوع قاچاق فیلمهای پرفروش در دستور کار قرار گرفته تا پس از ناآرامیهای سال گذشته که مدتی فعالیت سینماها را متوقف کرد، دوباره تیشهای به جان سینمای ایران بزند. موضوع قاچاق از اولین روزهای سال 1402 شروع شده و معلوم نیست تا چه زمانی ادامه دارد اما بهطور قطع استفاده از فناوریهای بهروز میتواند کمک کند. در ادامه با بررسی وضعیت قاچاق فیلم، پیشنهادهایی در جهت استفاده از فناوریهای روز سینمایی که به صورت اختصاصی با صورت امواج فیلمی را در زمان و مکان مشخص به نمایش میگذارد، برای حل معضل قاچاق در سینمای ایران بررسی میکنیم.
فیلمهای بیدقت
نسخه ناشیانه و پردهای و ناقصی که از فیلم «فسیل» در فضای مجازی منتشرشده، باوجود اینکه نتوانسته خللی در رکوردشکنی و فروش خیرهکننده این کمدی داشته باشد اما هشدار دوبارهای برای ادامه معضل حلنشده قاچاق فیلم در سینمای ایران است. ضمن اینکه همه فیلمها چون فسیل ظرفیت و بخت فروش بیش از 100 میلیارد تومانی را در گیشه ندارند و با انتشار نسخههای غیرقانونی با هر کیفیتی، با ضرر و زیانهای جبرانناپذیر مالی روبهرو میشوند.
سال گذشته و همزمان با همین روزها بود که انتشار نسخههای پردهای، بیکیفیت و با قاب کج فیلمهای اکران، دوباره فضای سینمای ایران ملتهب شد. یکی از واکنشهای رسانهای را آن زمان روزنامه جامجم داشت که در گزارشی با عنوان «قاب کج به منزل میرسد؟!» نسبت به این موج تازه قاچاق فیلم و انفعال وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در این خصوص هشدار داد. اگرچه همان زمان خبر رسید که سازمان سینمایی، جلسه فوقالعادهای برای مقابله با قاچاق فیلم برگزار کرده و قرار شده کارگروهی شامل نمایندگان سازمان سینمایی، سینماداران و مراکز امنیتی و قضایی در این خصوص تشکیل شود اما در ادامه خبر و جزئیاتی از خروجی این کارگروه منتشر نشد و مثل همیشه همه چیز تا موج تازهای از قاچاق فیلم به فراموشی سپرده شد.
یکی از این موجهای تازه در این چند وقت اخیر خودش را نشان داده و بعد از انتشار نسخه غیرقانونی فیلم توقیفی «برادران لیلا»، فیلمهای «جنگ جهانی سوم» درست در آستانه اکران عیدفطر و «خط فرضی» به عنوان فیلمی در نوبت اکران، هم به صورت قاچاق و غیرقانونی و البته با بهترین کیفیت در فضای مجازی منتشر شدند.
نکته قابل اشاره اینکه بهجز واکنشها و گزارشهای رسانهای درباره این معضل تقریبا همیشگی سینمای ایران که از دهه 70 رواج یافته، انفعال سازمان سینمایی و وزارت ارشاد همچنان حرف اول را میزند و سرمایهسوزی سینمایی و ضربه به اقتصاد سینما کماکان پابرجاست و اتفاق مثبت، موثر، ریشهای و بازدارندهای در اینخصوص رخ ندادهاست. صحبتهای اخیر محمد احمدی، عضو اتحادیه تهیهکنندگان و دبیر کارگروه قاچاق درباره این موضوع هم بیشتر شرح وضعیت موجود بود و درباره اینکه چه کسی مسئول قاچاق فیلمهای روز سینمای ایران است، گرهای از این کلاف سردرگم باز نکرد.
انواع قاچاق فیلم
البته قاچاق فیلم تنها معضلی مخصوص سینمای ایران نیست و پدیدهای مذموم و جهانی است اما وقتی یک سر این معضل به سینمای ایران برمیگردد، ماجرا وارد فاز جدیتری میشود و بحث ضرر و زیان اقتصادی گل میکند. مطالبه درستی هم است، چون سازوکار ضعیف و اقتصاد نحیف سینمای ایران فقط همین معضل قاچاق فیلم را کم دارد تا مراسم تدفین آن کامل شود. قاچاق فیلم در سینمای ایران اول بصورت عرضه لوح فشرده و در قالب سیدی و دیویدی خودش را نشان داد و فیلمهای اکران یا فیلمهای توقیفی سر از شبکه قاچاق فیلم و پیادهروها درمیآوردند.
بعدها با دیجیتالی شدن سینما، سازوکار قاچاق فیلم هم تغییر کرد و تسریع یافت. فضای مجازی و کانالهای تلگرامی به جولانگاه قاچاقچیان فیلم و سوداگران سینمایی تبدیل شد و مخاطبان برای دانلود و تماشای نسخههای غیرقانونی فیلمها و از میان کیفیتهای مختلف، حق انتخاب داشتند. این مسیر همچنان ادامه دارد و یکی از مهمترین و پرطرفدارترین بسترهای قاچاق فیلم است.
یکی دیگر از مهمترین فضاهای انتشار نسخههای قاچاق و غیرقانونی فیلم، شبکههای فارسی زبان ماهوارهای است که سهم مهمی در ضربه اقتصاد داخلی سینمای ایران دارد. بنا به گزارشی، بیش از 190 شبکه ماهوارهای نسبت به سرقت و پخش غیرقانونی فیلمهای ایرانی اقدام میکنند.
آسیبهای اکران آنلاین
قرار بود اکران آنلاین بهعنوان یکی از ظرفیتهای نمایش آثار، کمک حال سینما و اکران سینما باشد. این ضرورت و نیاز بهویژه با تعطیلی سالنهای سینما در دوران همهگیری کرونا جدیتر شد و سینما و پلتفرمهای جهانی به این سمت حرکت کردند و پاسخ مثبتی هم در این خصوص دریافت کردند. اما همین اکران آنلاین در سینمای ایران بهدلیل مشکلات فرهنگی مخاطبان و فعالیت شبانهروزی و مستمر قاچاقچیان فیلم، کارکردی متضاد پیدا کرد و به تجربهای کاملا شکست خورده و ناموفق تبدیل شد. هر فیلمی به محض قرارگرفتن در بستر اکران آنلاین، با نرمافزارهای موجود مورد سرقت قرار میگرفت و نسخه قاچاق و غیرقانونی آن در فضای مجازی، کانالهای تلگرامی و شبکههای ماهوارهای منتشر میشد. همین معضل درباره آثار شبکه نمایش خانگی و سریالها و برنامههای این رسانه هم وجود دارد و در کمترین زمان ممکن تازهترین قسمت یک سریال یا برنامه، سر از فضای قاچاق درمیآورد.
سرچراغی ناامیدکننده اکران آنلاین با فیلم «خروج» ساخته ابراهیم حاتمیکیا اتفاق افتاد و تصمیم جسورانه فیلمساز و صاحبان آثار برای حفظ روشنایی سینمای ایران در دوران کرونا به شکست منجر شد و فیلم خروج در نخستین ساعات عرضه، کپی و سر از شبکه قاچاق فیلم درآورد. وقتی قاچاقچیان در همان شروع، گربه اکران آنلاین را دم حجله کشتند، حساب کار دست صاحبان آثار سینمایی آمد و آنها را برای اکران آنلاین فیلمهایشان دچار ترس و تردید کرد. برای همین در ادامه کمتر فیلمی با مؤلفهها و ظرفیتهای فروش بالا، بهصورت آنلاین اکران شد و بسیاری از تهیهکنندهها، پخشکنندهها و کارگردانها ترجیح دادند فیلمشان دوسه سالی در نوبت اکران سینما بماند اما تن به اکران آنلاین ندهند. نتیجه اکران آنلاین فیلمهای نهچندان مهم و موفق شد که آنها هم طعمههای حاضر و آماده قاچاقچیان برای سرقت و عرضه در شبکه قاچاق بودند.
قصور دستهجمعی
«کی بود کی بود من نبودم» بهطور واضح در بحث قاچاق فیلم در سینمای ایران مصداق دارد و بسیار شایع است. نمونهاش وقتی بود که سال گذشته روحا... سهرابی، مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمان سینمایی موقع موج تازه قاچاق نسخههای پردهای فیلمهای اکران، توپ را در زمین سینماداران انداخت و قصور در نظارت داخل سالنهای سینما را عامل این شیوه از قاچاق فیلم دانست. انجمن سینماداران اما زیر بار این کوتاهی نرفت و محمدقاصد اشرفی، رئیس این انجمن آن را رد کرد و مدعی شد که این نسخهها از فضاهای نمایشی غیر از سالنهای سینما به بیرون درز کردهاند. فارغ از درستی یا نادرستی این ادعا، اشاره اشرفی از منظری دیگر قابل ردیابی است، اینکه واقعا در این چند سال اخیر، تقریبا همه نهادها و ارگانهای مرتبط با فرهنگ، هنر و سینما که در تولید فیلمهای سینمایی هم نقش و مشارکت دارند، مجهز به سالنهای کوچک و حتی بزرگ نمایش فیلم هستند و مدام و بهویژه در روزهای نزدیک به جشنواره فیلم فجر اقدام به اکران خصوصی برخی فیلمهای سینمایی میکنند. بهجز این طبق عادتی شکل گرفته در سالهای اخیر، برخی منتقدان و اهالی رسانه هم زودتر از موعد جشنواره، امکان تماشا و حتی دراختیار داشتن فیلمها برای نقد و نظر سینمایی و فراسینمایی را دارند. همه اینها میتوانند منشأ و روزنهای برای درز فیلم به شبکه قاچاق باشند. ایجاد محدودیت در این زمینه و اعمال نظارت دقیق دراین فضاها، شاید با عادت شکل گرفته میسر نباشد اما باز میتوان همه آنها را در همکاری و تعامل و رصد سازمان سینمایی همسو کرد تا درصورت هرگونه انتشار هرکدام از فیلمها در هر مقطع زمانی، بتوان نسبت به شناسایی خاطی و برخورد با او اقدام کرد.
در این میان فارغ از وظیفه سازمان سینمایی و وزارت ارشاد درخصوص صیانت از همه آثار سینمایی (چه فیلمهای اکران، چه فیلمهای در نوبت اکران، چه فیلمهای اکران آنلاین و چه فیلمهای توقیفی)، مسئولیت صاحبان آثار یعنی تهیهکننده و پخشکننده هم در این زمینه سنگین است و کوچکترین سهلانگاری منجر به انتشار نسخه قاچاق و غیرقانونی آثار آنها میشود. از اینرو باید همه مسیرهای نمایش و عرضه فیلم را ازجمله بازبینی وزارت ارشاد و اکرانهای خصوصی را رصد و نشانهگذاری کنند. این دقت و رصد شامل عرضه و پخش جهانی فیلم در جشنوارهها و اکرانهای عمومی خارج از کشور هم میشود.
خانه سینما به عنوان مهمترین نهاد صنفی سینما هم میتواند همپای سازمان سینمایی و وزارت ارشاد، یک پای ثابت کمک برای رفع این معضل باشد که تا اینجا اظهارات و اقدامات هرازگاهی آنها درباره این مسأله، کارساز نبودهاست.
انجمن سینماداران هم به عنوان یک سر ماجرای قاچاق فیلم (نسخههایی که از داخل سالنهای سینما ضبط میشوند) باید رصد و نظارت خود را با تجهیز دوربینهای مادون قرمز و افزایش نیروی سالنها به بالاترین حد رسانده و امکان درز فیلمهای سینمایی از این طریق را به صفر برسانند.
نیروی انتظامی و دستگاه قضا هم طی این سالها اگرچه به وقت نیاز و درخواست سازمان سینمایی و وزارت ارشاد به موضوع ورود کردهاند و مجرمانی را شناسایی و به دست قانون سپردهاند اما موجهای تازه و مستمر قاچاق فیلم نشان میدهد هیچکدام از این برخوردها کارساز نبودهاست. بنابراین به ورود و اقداماتی بسیار جدی و بازدارندهتر از سوی نیروی انتظامی و دستگاه قضا در این خصوص نیاز است و حتی کمیسیون فرهنگی مجلس هم با قانونگذاری و تصویب قوانینی محکم و قاطع، نقشی موثر و پررنگتر ایفا کند.
به جز اینها امضای قانون کپیرایت یا دست کم پذیرش معادلهای جهانی در این خصوص که متضاد با منافع ملی نباشد، هم باید از مرحله حرف به عمل درآید تا صاحبان آثار، امکان پیگیری حقوقی انتشار نسخههای قاچاق و غیرقانونی را داشته باشند و بتوانند اقدامات قانونی به موقع و بازدارنده نسبت به کانالهای تلگرامی، فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای انجام دهند.
فرهنگسازی مخاطبان
شاید بسیاری از مخاطبان که به تماشای نسخههای غیرقانونی و قاچاق فیلمهای سینمایی مینشینند، گمانی درخصوص جنبههای شرعی و عرفی آن ندارند و اصلا تصور نمیکنند این کار، مصداق دزدی و سرقت است. بنابراین فارغ از همه اقدامات بازدارنده و قانونی در برخورد با خاطیان و مجرمان قاچاق فیلم، نهادهای متولی از جمله وزارت ارشاد، سازمان سینمایی، نیروی انتظامی و دستگاه قضا و رسانههای مکتوب و مجازی به ویژه رسانهملی، باید با زبانی نرم و آموزنده، نسبت به فرهنگسازی دراین زمینه اقدام کنند. تا این شناخت فرهنگی حاصل نشود، هیچیک از این اقدامات قانونی، موثر نخواهدبود و نمیتوان نسبت به برچیدن بساط قاچاق فیلم خوشبین بود.
پیشنهاد فنی
در بازتعریف سازوکار قانونی بحث قاچاق فیلم، باید بیش از هرچیز اقتضائات زمانه را در نظر گرفت و همگام با پیشرفت فناوری و ساختار سینمای دیجیتال عمل کرد. ایجاد نشانهگذاری و تخصیص کد امنیتی در مراحل مختلف عرضه و نمایش فیلم، یکی از مهمترین اقدامات در این زمینه است تا تهیهکننده و پخشکننده بتواند محل دقیق درز اثر به شبکه قاچاق را پیدا کند.
اگرچه دیسیپی (بسته سینمای دیجیتال) به عنوان مجموعهای از فایلهای دیجیتال مورد استفاده برای ذخیره و انتقال تصویر، صدا و جریان داده در سینمای دیجیتال در این چند سال اخیر در سینمای ایران جایگزین سیستم سنتی و قدیمی نمایش فیلم شدهاست اما میبینیم که حتی این شیوه هم نتوانسته جلوی معضل قاچاق فیلم را بگیرد. این کار در اکران جشنوارهای و عمومی، به اختصاص یک کد خاص و منحصربه فرد برای هر سالن سینما و اعلام به انجمن سینماداران نیاز دارد تا درصورت هرگونه انتشار نسخه قاچاق و غیرقانونی، بتوان پیگیریهای لازم را انجام داد. با این حال به دلیل هزینهبر بودن این کار، صاحبان آثار از جمله تهیهکنندگان چندان تمایلی به هزینهکرد در این خصوص و فعال کردن کد امنیتی ندارند.
امروز در سینمای جهان از سیستم ott به عنوان یک روش پخش محصولات سینمایی در دنیا رواج دارد. توزیع فیلم را از طریق اتصال به اینترنت پرسرعت یا ماهواره میسر میکند.
در این روش توزیع، فیلم با یک کلید دیجیتالی رمزگذاری میشود که برای هر سرور به سالن نمایش ارسال میشود، با یک کلید که قفل آن فیلم را در سرور برای دوره زمانی خاص برای تعامل پخش، باز میکند،. در این شیوه اگر قرار است نمایش فیلم دوباره تمدید شود، باید یک کلید امنیتی جدید برای سالن مذکور ارسال شود.
با این سیستم رمزگذاری پیشرفته، یک نسخه از یک فیلم را میتوان در هزاران سالن سینما توزیع کرد، اما نمایش آن فیلم کاملاً توسط استودیوی توزیع کننده مجاز و کنترل می شود. این سیستم که مخفف تکنولوژی Over The Top است از روشهای ارزان اکران است و کمتر از سیستم دی سی پی که هزینه بر است .
در این شیوه فیلمهای سینمایی بدون ذخیرهسازی در هاردها، به صورت امواج الکترونیک در ساعت مقرر در سالن سینما با کدهای خاصی به نمایش درمیآید و از این طریق امکان قاچاق را به پایینترین حد ممکن میرساند. این فناوری به روز میتواند بسیاری از مشکلات قاچاق فیلم را حذف کند. به طور قطع هر هزینهکردی قطعا در آینده به نفع سینمای ایران است و در مقایسه با انبوه زیانهای اقتصادی ناشی از قاچاق فیلمها، رقم بالایی محسوب نمیشود.
فهرست فیلمهای قاچاق شده
به جز فیلمهای فسیل، خط فرضی، جنگ جهانیسوم که در این چند وقت اخیر سر از شبکه قاچاق فیلم درآوردهاند، فهرست برخی فیلمهایی که به طرق مختلف به صورت غیرقانونی منتشر شدهاند، در ادامه میآید؛ آثاری که یا در دوران لوح فشرده در پیادهروها به فروش میرسیدند، یا نسخه بازبینی ارشادشان لو رفت یا قبل یا بعد یا حین اکران قاچاق شدند: سگبند، لامینور، مجبوریم، مغز استخوان، انفرادی، شادروان، روز صفر، خروج، قدغن، علفزار، شنای پروانه، دیدن این فیلم جرم است، خرس، ۵۰ کیلو آلبالو، عصبانی نیستم، رستاخیز، یک خانواده محترم، زندگی خصوصی، خانه پدری، سنتوری، نقاب، آفساید، مارمولک، جنایت بیدقت، بهت، بیحسی موضعی، روزهای نارنجی، تیغ و ترمه، کشتارگاه، سازهای ناکوک، رحمان 1400، بی همه چیز، قصیده گاو سفید، چهل و هفت، سعادتآباد، فروشنده، آتشبس، میهمان، پارک وی، نقاب، طعم گیلاس، مصائب شیرین، شوکران، دایره، شور عشق، طلای سرخ، مهمان مامان، کما و ...
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد