دست بالا پوسترهای برخی فیلمهای راهیافته به جشنواره فیلم فجر که اندکی ذوق و خلاقیت طراحان برای جلب توجه و کسب اعتبار در یک رویداد فرهنگی و هنری به کار میرود، ویژگیهای کم و بیش مثبتی دارند. همچنین برخی پوسترهای گروه هنر و تجربه که بدون دغدغه و مسئولیت فروش در گیشه، احوال متفاوتی دارند و میتوان در میان آنها چیزهای خوبی یافت. اما سینمای بدنه و تجاری ایران معمولا چندان نشانی از خلاقیت و ایدههای نو در طراحی پوستر ندارد و دربست در اختیار انبوه کلههاست. کله و تنهایی دوربر شده از بازیگرانی که مشخصا به قصد فروش بیشتر در گیشه، کل فضای پوستر را اشغال کرده و خودنمایی میکنند اما حتی گاهی این مقصود و منظور هم به بنبست میخورد و با پوسترهایی زشت و تکراری مواجهیم که باجشان به ستارههای نفروش هم کارساز نیست و مردم فریب چنین ترفندهایی را نمیخورند.
علل طراحیهای بد
سادهترین کار این است که برای پوسترهای بد و بیکیفیت انگشت اتهام را به سمت طراحان پوستر ببریم اما فارغ از قصوری که به هرحال متوجه این گروه از طراحان است و نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت و باید از سوی کارشناسان و خبرگان این حوزه مورد تحلیل و آسیبشناسی جدی قرار گیرد، این وضعیت معلول علتهای دیگری هم است؛ مهمترین آن خواست و اصرار صاحبان فیلمها یعنی پخشکنندهها و تهیهکنندههاست که کمتر پیش میآید در سفارشهای خود، به طراحان پوستر اجازه ذوق و خلاقیت و نوآوری دهند و فقط به پررنگکردن عناصر تبلیغاتی و پرزرق و برق برای فروش آثار فکر میکنند.
در چنین شرایطی هر طرح و ایده خلاقانه از طراح پوستر با استدلالهایی چون «این پوستر هنری است و نمیفروشد» رد میشود و اگر هم طراح اندک مقاومتی داشته باشد، سفارشدهندهها به جای گفتوگو و تعامل و مجال بروز خلاقیت، سراغ طراح پوستر دیگری میروند که بیدرنگ تن به این دیکته دهد. گاهی هم خساست در هزینه برای طراحی پوستر، منجر به خروجیهای ضعیفی میشود و چون همه هزینهها صرف بازیگران و کارگردان و عوامل اصلی شده، تهیهکنندهها هزینهکرد برای طراحی پوستر خوب و خلاقانه را ضروری نمیدانند و ترجیح میدهند با کنار هم قراردادن بازیگران اصلی فیلم پوستر در کمترین زمان ممکن طراحی و توزیع و تکثیر شود. اعمال نظر ستارهها و بازیگران نقشهای اصلی فیلم هم گاهی به دستاندازی جدی برای طراحی پوسترهای نو و خلاقانه تبدیل میشود و این که کوچکترین ایده متفاوتی در این زمینه، به مذاق ستارهها خوش نمیآید و آنها دوست دارند در بهترین حالت چهره و فیزیک و در بزرگترین ابعاد در پوسترها دیده شوند. معمولا حمایت تهیهکننده و پخشکننده هم عرصه را بر طراحانی که قصد ایجاد خلاقیت در پوستر را دارند، تنگتر میکند. نتیجه این که تنها هنرنمایی آنها محدود به طراحی لوگوی متفاوت و پسزمینه میشود.
البته باید به هر فیلم و هر پوستر، به صورت مستقل و جداگانهای نگاه کرد و آن را مورد قضاوت زیباییشناسانه و نشانهشناسانه قرار داد و فارغ از معیارهای جذب مخاطب برای فروش، نسبت آن را با قصه و مضمون فیلم هم سنجید اما برای داوری منصفانهتر درباره طراحی پوستر فیلم باید به کارنامه پخشکننده و تهیهکننده آن اثر هم سر زد و دید دیگر آثار توزیعی و تولیدی این سینماگران چه کیفیتی دارند. اگر در میان آن پوسترها، طرح زیبا و هنرمندانه و خلاقانهای یافت نشد، میتوان آن را بهعنوان نشانهای از سلیقه و اعمال نظر سفارشدهندههای پوستر در سینمای بدنه ایران درنظر گرفت. بخشی از این ابتذال و کیفیت پایین پوسترها به بعضی از مخاطبان برمیگردد که همان سهلانگاری در استقبال از فیلمهای ضعیف، شبهکمدیها و آثار تجاری نازل را در اقبال به پوسترها و طرحهای دمدستی و موسوم به کلهای دارند و در فقدان درک و زیباییشناسی هنری، اساسا این پوسترها را به پوسترهای خلاقانه ترجیح میدهند. در این چرخه عرضه و تقاضای سهلپسندانه، هرگونه تلاش برای طراحی پوستر خلاقانه محکوم به نابودی است. هرچند باز یک سر این مسأله و سلیقه سطحی برخی مخاطبان به فیلمهای مبتذلی برمیگردد که در درازمدت نقش مهمی در افت سلیقه تماشاگران داشتند.
نگاهی به پوسترهای اکران
جنگ جهانی سوم: انتظار میرفت همان خلاقیتی که در ایده و قصه جنگ جهانی سوم بهکار رفته، در طراحی پوستر هم رؤیت شود اما هر دو پوستر این فیلم با وجود جذابیتهایی با آن نوآوری فیلم فاصله دارند. البته چه در پوستر اول (محسن تنابنده با لباس زندانیهای یهودی اسیر در اردوگاه کار نازیها) و پوستر اکران عمومی (محسن تنابنده در هیبت هیتلر) بهخوبی کنجکاوی برای تماشای فیلم ایجاد میکند اما بهویژه در این پوستر اخیر، شاید استفاده از عکسی دیگر از کاراکتر هیتلر در موقعیتی بهخصوص جذابیت بیشتری داشت اما حالا تنها به هیتلری ایستاده و دوربر شده با پسزمینه لوکیشن اصلی قصه روبهرو هستیم. لوگوی فیلم با فونت ماشین تحریر البته جزو امتیازات پوستر است که رنگ و بویی از گذشته و سالهای دور دارد و در تطبیق با زمان زندگی هیتلر است.
دسته دختران: از این فیلم دفاع مقدسی که روایتگر مقاومت گروهی از خانمها در روزهای ابتدایی جنگ است، کم عکس خوب منتشر نشده. تصاویری که هرکدام قابلیت استفاده در پوستر را داشت اما طراح پوستر فیلم به این نتیجه رسیده که در راستای عنوان فیلم، از تصویر همه خانمها استفاده کند. گریم و لباس کاراکترها (چفیه و اورکت جنگی فرشته حسینی و کلاهخود بر سر صدف عسگری) و آن درختان نخل و آن هلیکوپتر در آسمان، بهخوبی بیانگر حال و هوای فیلم است. برای برجسته کردن وجوه قهرمانانه شخصیتها و کار بزرگی که انجام دادند هم از زاویه لو اَنگِل (پایین به بالا) استفاه شده است.
آهنگ دونفره: از آنجایی که فیلم را ندیدهایم، نمیدانیم تصویری که در پوستر میبینیم نمایی از فیلم است یا نه. اگر عکس دونفره احمد مهرانفر و فرزاد فرزین نمایی از فیلم باشد که حرفی باقی نمیماند و با یک پوستر همسطح جهان ایندست از فیلمها طرفیم که بهرهگیری از یک خواننده پرطرفدار پاپ نشان از سازوکار تجاری آنها دارد اما اگر غیر از این باشد، تقابل آن میکروفن فرزاد فرزین با لنگ لولهشدهای که دست مهرانفر است و شبیه میکروفن بهنظر میرسد با چاشنی کفهای شستوشو که روی لباس کاراکترها و روی ماشین است، بامزه بود و نشانی از قصه و خواننده مشهوری دارد که ناچار به همراهی با بدلش است.
سه کام حبس: خنده زوج محوری قصه با بازی محسن تنابنده و پریناز ایزدیار نشانی از تلخی و سیاهی دنیای اثر ندارد. حضور نقش مکمل فیلم با بازی سمیرا حسنپور که جدا از این دو ایستاده، گرچه بهدلیل چهره نگرانش، نشانهای از حال و هوای قصه دارد اما بودنش روی پوستر ضروری بهنظر نمیرسد اما برگ برنده این پوستر که درمجموع با یک نمونه موفق فاصله دارد، آن طلق شکسته موتورسیکلت است که در تقابل با آن شادی ظاهری دو شخصیت اصلی قرار دارد. در تماشای یکباره فیلم، چنین طلقی را به یاد نداریم و موتور تنابنده اصلا فاقد طلق بود، در اینصورت طراحی چنین طلقی در پوستر را باید جزو امتیازات آن دانست.
غریب: هر دو پوستری که برای «غریب» طراحی شده، جذاب و خوشرنگولعاب است و حالوهوای قهرمان و شخصیت محوری قصه را تداعی میکند. بااینحال پوستر دوم که کاراکتر شهید محمد بروجردی با بازی بابک حمیدیان به تنهایی در آن حضور دارد، در جایگاه بهتری قرار میگیرد و غربت شخصیت را بهتر متتقل میکند. اینجا حتی از پس آن عینک تیره و در غیاب چشمها، وجه جنگاوری و ویژگی صلحطلبی کاراکتر کموبیش هویداست. درحالیکه در آن پوستر اول که با محوریت بروجردی و سه کاراکتر دیگر طراحی شده، تنها آن بخش جنگاوری برجسته است. ضمن اینکه در این پوستر متاخر، لباس بروجردی با کت جین آبی و پیراهن قرمز، ترکیب رنگ جذابی دارد که چشم را میدزدد.
بابا سیبیلو: کنار هم قرار گرفتن پسربچهای با سبیل و امیرحسین صدیق هم با همان شکل سبیل و لباسی مشابه از جذابیتهای این پوستر است و آنچه این کمدی را تقویت میکند، ابعاد خارق عادت این دو است؛ اینکه آدمبزرگ در این میان ابعاد کودکانهای دارد و کودک اندازه آدمبزرگهاست. این جابهجایی اندازهای درعینحال نشان مستقیمی از قصه فیلم هم دارد. آن خطوط دوار پیرامون شخصیتها هم نشانهای از سفر زمانی و بازگشت کاراکتر بزرگسال به دوران کودکی است. بهجز این با لوگوی بامزهای هم روبهروییم که عینک و سبیل شخصیت اصلی آویزه حروف شدهاند.
فسیل: برای فیلمی کمدی که از اساس برای فروش حداکثری در گیشه ساخته شده، توقعی هم برای ایجاد خلاقیت و نوآوری وجود ندارد. پوستر فسیل هم مسیر مرسوم فیلمهای تجاری را پیش گرفته اما در همین محدوده، عمکلرد جذاب و خوش آب و رنگ دارد و ضمن بهره گیری از همان اصول پوسترهای کله ای (با محوریت و ابعاد بزرگ بازیگر نقش اصلی فیلم بهرامافشاری در مرکز تصویر و دو بازیگر مکمل فیلم در اندازههای کوچکتر و در دو طرف قهرمان) عکسها را به سمت نقاشی برده و حسوحال فضای نوستالژیک اثر را تقویت کرده است. لوگوی «فسیل» هم در راستای همین فضاست و مفرح و بازیگوشانه طراحی شده. از آنجا که بخش مهمی از کمدی فیلم فسیل روی تضاد فرهنگی و اجتماعی است، بهتر بود عنصری از این تفاوت در پوستر هم دیده میشد.
عروس خیابان فرشته: تقریبا هر آن چیزی که در نقد پوسترهای رایج سینمای ایران اشاره کردیم، در طراحی پوستر این فیلم محسوس است. حضور انبوه بازیگران و کلهها و تنها بهصورت دوربرشده به اندازه کافی گویاست. حالت محمدرضا شریفینیا بهعنوان بازیگر نقش اصلی و تهیهکننده فیلم که در پیشزمینه روی مبل درازکشیده، اشاره مستقیم به جایگاه کلیدی او در تولید این اثر است. پوستر فیلم چیزی است در مایههای پوستر آثار آتراکسیونی و تئاترهای لالهزاری که سعی میکنند هیچ بازیگری را از قلم نیندازند. بااینحال میزان استقبال پایین از فیلم نشان داده که حتی دوره پوسترهای کلهای هم سر آمده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم