پرسپولیس آماده بازگشت به صدر
برتری‌های قهرمانانه

پرسپولیس آماده بازگشت به صدر

در گفت‌وگوی «جام‌جم»با کریم امینی، کارگردان فیلم «فسیل» بررسی شد

ایرانیان؛ بهترین مردم در شناخت شوخی

فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی و تهیه‌کنندگی ابراهیم عامریان که برای اکران نوروز در نظر گرفته شده، تا اینجا با فروشی بیش از ۴۰میلیارد تومان توانسته در گیشه رکوردشکن باشد.
فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی و تهیه‌کنندگی ابراهیم عامریان که برای اکران نوروز در نظر گرفته شده، تا اینجا با فروشی بیش از ۴۰میلیارد تومان توانسته در گیشه رکوردشکن باشد.
کد خبر: ۱۴۰۳۰۲۰
نویسنده نسرین بختیاری - گروه فرهنگ‌ و‌هنر

فسیل فضای دهه‌های مختلف ۵۰، ۶۰ تا ۸۰ و تضادهایی که شخصیت‌ اصلی فیلم بر اثر تغییر این فضا درگیرش می‌شود را نشان می‌دهد.  سوژه خوب، تضادهای میان شخصیت‌ها در دو مقطع زمانی وهمچنین اجرای این فیلم که می‌توان گفت ۷۰ درصد بار کمدی بر شانه بهرام افشاری است، شاید یکی از چند مؤلفه‌ای باشد که مردم از این فیلم بیشتر استقبال کردند. به همین بهانه با کریم امینی، کارگردان فسیل گفت‌وگو کردیم تا درباره تجربه کارگردانی این فیلم صحبت کند. 


شما بیش از یک دهه است که کارهای مختلفی را از جمله بازیگری، نویسندگی و کارگردانی را تجربه کردید. چقدر از این تجربیات برای کارگردانی «فسیل» کمک گرفتید؟
من به‌طور تقریبی از سال ۸۴ وارد کار سینما شدم و با دستیار کارگردانی آقایان جیرانی، مهدی کرم‌پور، علیرضا امینی و فرزاد مؤتمن کارم را شروع کردم که هرکدام آموزه‌هایی برایم داشتند. از سال ۹۲ هم فیلم‌های کوتاهی ساختم که به جشنواره‌های مختلفی رفت و در جشنواره فیلم کوتاه تهران جایزه بهترین استعداد کارگردانی را گرفتم و از این راه بیشتر شناخته شدم. سال ۹۶ اولین فیلمم دشمن زن، سال ۹۸ دومین فیلمم گربه سیاه را ساختم و فسیل هم سومین فیلمم بود. تمام اینها تجربیات خوبی برایم بود که جدا از سواد به کمکم آمد. اینجا هم همکاری و رفاقت آقای عامریان به‌عنوان تهیه‌کننده که این فیلم را با پروداکشن سنگین قبول کرد، سازنده بود. پس از آن هم حمزه صالحی به‌عنوان فیلمنامه‌نویس، فیلمنامه خام اولیه را تبدیل به یک فیلمنامه تمیز کرد و در نهایت حضور بهرام افشاری بسیار تعیین‌کننده بود. بهرام وسواس بسیاری در انتخاب نقش دارد و از رفاقتی که باهم داشتیم، استفاده کردیم و آقای عامریان نیز به‌عنوان تهیه‌کننده در فیلم «کارگر ساده نیازمندیم» با بهرام افشاری آشنا شده بود. بنابراین، با گپ و گفت با هم به نتیجه معقولی رسیدیم و فیلمنامه با توجه به دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات این گروه، به این شکلی که می‌بینید، درآمد. 
 
شما یکی از نویسندگان هم هستید، درست است؟

بله، ما یک فیلمنامه خام براساس ایده اولیه داشتیم که بعدها بسط پیدا کرد و شکل گرفت. در واقع در فیلمنامه اولیه به همراه دو نفر که حالت کارگاهی داشت، خط اولیه‌ و پیرنگ اصلی شکل گرفت اما با نظراتی که خودم، بهرام افشاری، حمزه صالحی و آقای عامریان داشتیم، فیلمنامه به کلی متحول شد و خط اصلی آن شکل گرفت. آنچه شما روی پرده می‌بینید، در واقع ماحصل قلم حمزه صالحی است و تنها موضوع قصه برگرفته از فیلمنامه اولیه است.
 
چه روندی را در ساخت فیلم بعد از نوشتن، کارگردانی و گرفتن پروانه ساخت پشت سر گذاشتید؟

روند ساخت این فیلم به دلیل شیوع کرونا و اوج گرفتن آن در مقاطعی طولانی شد و بازیگر می‌رفت و می‌آمد و علاوه بر این، نمی‌شد با هنرور کار کنیم و به طور تقریبی ما از سال ۹۹ درگیر ساخت این فیلم شدیم و به همین خاطر روند خیلی طولانی شد، چون به شکل مقطعی این کار را انجام می‌دادیم و خدارا شکر به ثمر رسید. فسیل ثمره تلاش گروهی است که با پشتکار، رفاقت، هماهنگی و برادری جمع شدند و آن را به سرانجام رساندند. 
 
چه مؤلفه‌ها یا ویژگی‌هایی باعث شد که کارگردانی فسیل را به‌عهده بگیرید و آیا موقعی که در جریان ساخت فیلم بودید، حدس می‌زدید که فروش خوبی داشته باشد یا خیر؟

به‌دلیل این‌که ایده اولیه فیلم برای خودمان بود، می‌دانستم ماحصل چه خواهد شد اما اصولا این داستان را دوست دارم و به‌رغم این‌که سنم به این دوران قد نمی‌دهد، دوست داشتم فیلمی در فضای دهه ۵۰ و ۶۰ بسازم و با ادبیات آن دهه آشنا هستم و علاقه زیادی داشتم و هنوز علاقه‌مندم درباره این دهه در ژانرهای مختلف به‌دلیل وجه بصری‌ای که دارد، فیلم بسازم. زمانی که خط اولیه قصه را با آقای عامریان مطرح کردم، ایشان هم لطف داشتند، پذیرفتند و به‌هرحال در وضعیتی که کرونا بود و هرکسی سرمایه‌اش را به‌راحتی نمی‌توانست صرف کند، ایشان احساس کردند که فیلم خوبی قرار است بشود. همیشه کارگردان به خودش اعتماد دارد که فیلم قرار است چطور باشد اما این تهیه‌کننده است که باید اعتماد کافی داشته باشد تا فیلم بفروشد.
 
دلیل انتخاب بهرام افشاری، هادی کاظمی و ایمان صفا برای این‌که در کنار هم قرار بگیرند چه بود؟

اگر این هماهنگی شکل نگیرد و شاهد تغییر اساسی در یک شخصیت نباشید و شخصیت تخت و تک‌بعدی باشد، لذتی از دیدن فیلم نمی‌برید. تغییر تاریخی و انقلابی که در ایران اتفاق می‌افتد، شامل یک مقطع ۱۰ساله نیست و تاریخ بزرگی از اتفاقات ایران را رقم می‌زند و به‌همین‌دلیل این تغییر را باید در شخصیت‌ها ببینیم. بنابراین، بخشی از این مسائل را باید در صحنه و بخشی دیگر را باید در شخصیت‌ها ببینیم. با توجه به تعریفی که از این شخصیت‌ها داشتیم، می‌بینیم که هرکدام بعد از انقلاب ویترینی که از شخصیت‌شان داشتند را شکستند و خود واقعی‌شان را می‌بینیم و تنها شخصیت اصلی فیلم است که به‌خاطر اتفاقی که برایش افتاده، از لحاظ شخصیتی تغییر نمی‌کند. معتقدم روند تغییر شخصیت‌ها یکی از اتفاقات جذاب فسیل است. شاید شباهت‌های کوچکی میان این فیلم و سایر قصه‌ها باشد اما این را نمی‌بینیم که یک شخصیت از صفر تا صد تا این اندازه دچار تغییر شده باشد. در مورد انتخاب بهرام افشاری هم باید بگویم وقتی کارگردان و تهیه‌کننده در ابتدا کنار هم قرار می‌گیرند، گزینه‌های بازیگری بسیاری را انتخاب می‌کنند اما لطف خداوند شامل حالم شد که بهرام افشاری را انتخاب کردیم، چون معمولا به‌عنوان‌مثال، وقتی از بازیگران می‌پرسند کارنامه بازیگریت چیست، می‌گویند یکی از کارهای خوب ما این بوده‌است که در یک‌سری فیلم‌ها حضور نداشتیم و به‌همین‌دلیل بخت با ما یار بود که یک‌سری بازیگرها نشد بیایند. بهرام افشاری از گزینه‌های اول ما بود اما درگیر بازی در یک کار بود، ولی بالاخره با وجود این‌که حساسیت خاصی برای پذیرش نقش داشت، امکان‌پذیر شد. به نظرم بی‌جایگزین‌ترین انتخاب برای نقش اصلی فسیل بهرام افشاری بود. 
 
البته تجربه بازیگری شما در انتخاب بهرام افشاری برای فسیل هم بی‌تأثیر نبود. 

بله، ما خیلی با هم بده‌بستان داشتیم و بازیگری باعث شد که عاشق بازیگردانی علاوه بر کارگردانی شوم. بنابراین، تجربه بازی رو‌به‌روی دوربین خیلی به من کمک کرد که باید با بازیگر چطور رفتار کنم. به‌عنوان‌مثال، در فیلم «گربه‌سیاه» که ساختم، بیشتر همکاری من با بازیگران تئاتر و نابازیگر بود. ما خیلی درباره سکانس‌ها، پلان‌ها، لحظه‌ها و شوخی‌ها با جزئیات صحبت می‌کردیم و این وقت ما را نمی‌گرفت، چون به لطف بچه‌های پشت صحنه و روزبه رایگا، مدیر فیلمبرداری کند کار نمی‌کردیم و سعی می‌کردیم قبل از این‌که بچه‌ها درگیر کار شوند، با هم صحبت کنیم تا شوخی‌ها شسته‌رفته باشد. اصلا بخشی از شوخی‌ها در فیلمنامه نبود و در کار پدیدار شد و لحظاتی که خلق می‌شود همه با بده‌بستا‌ن‌هایی است که با بهرام داشتم. بهرام خیلی در این مقوله خوب است و همراه‌ترین بازیگری است که 
با او کار کردم. 

 نحوه تحقیق شما درباره زمان گذشته به چه شکلی بود و چه کار کردید که فیلم شما شبیه دیگر آثار که در این فضا ساخته شده‌اند، نباشد؟
ما با آقای عامریان نشستیم و تمام فیلم‌های سینمای ایران را در دهه ۵۰ و ۶۰ را که در فضاهای مختلفی بودند‌، دیدیم. بنابراین ممکن بود بن‌مایه اصلی قصه‌ها و فضای دهه ۵۰ و ۶۰ خط ثابتی داشته و فضاها یکسان باشد، چون فرهنگ، آداب و رسوم آن زمان چیزی است که نمی‌توانیم از آن فرار کنیم اما تمام تلاش‌مان را کردیم تا قصه‌ ما شبیه دیگر قصه‌ها نباشد. همان‌طور که گفتم قصه اولیه ما خیلی خام بود و اطلاعات درباره آن دهه کم بود اما زمانی که با حمزه صالحی قصه را جلو بردیم، از همان ابتدا با طراح صحنه و لباسم و همچنین آقای عامریان به تمام زیر و زبر آن دهه اشراف پیدا کردیم و درباره لباس‌ها، پوشش‌ها و شکل صحنه‌ها تحقیق کردیم و تمام لوکیشن و آکسسوار به‌دقت چک شده‌است.
 
خیلی از مؤلفه‌ها در «فسیل» دست به دست هم دادند که استقبال تماشاگر از فیلم بیش از حد انتظار باشد که مربوط به عنصر تضاد است؛ یعنی این تضاد بین شخصیت‌ها و فرهنگ حاکم بر آن زمان، لباس‌های‌شان، گریم‌شان و همچنین تضاد زمان و پیدا کردن شغل دیده می‌شود. چطور این حجم از تضادهای مختلف را توانستید کنار هم بچینید تا به این ترکیب برسید؟

به هرحال، مدیریت و هماهنگ کردن تمام اینها وظیفه فیلمساز است و باید بتواند مدیریت کند تا همه‌چیز سر جای خودش قرار بگیرد. در مقوله گریم که یادم رفت بگویم، استاد عبدا... اسکندری طراح چهره‌پردازی ما بود و یکی از دلایل این‌که شما این دهه‌ها را به‌درستی می‌بینید، این است که آقای اسکندری در این دهه‌ها در سینما کار کردند و بلد بودند چه نشانه‌ها و المان‌هایی برای شکل گرفتن چهره شخصیت‌ها در آن دهه لازم است. این هماهنگی‌ها وظیفه فیلمساز است و اگر او بخواهد چیزی را تصویر کند باید با تحقیق و پژوهش باشد؛ یعنی همین‌جوری و بدون برنامه نباید یکسری مسائل را تصویر کرد. متأسفانه بسیاری از فیلمسازان دیگر و حتی خودم در جاها و فیلم‌های قبل ممکن است این اشتباه را مرتکب شده باشیم که بدون تحقیق چیزی را به‌عنوان یک حقیقت و حرف راست به مخاطب نشان دهیم اما در حقیقت این‌طور نیست و مخاطبان به قدری باهوش هستند که خودشان انتخاب می‌کنند چه چیزی را ببینند و اگر درست نشان دهیم، باور می‌کنند و لذت می‌برند، چون تحقیق شده‌است. بنابراین هماهنگی این‌ مؤلفه‌ها آسان نبود اما وظیفه‌ام بود که بتوانم این را مدیریت کنم تا همه‌چیز سرجای خود قرار بگیرد و البته حمایت تهیه‌کننده که می‌دانست قرار است فیلم سالمی ساخته شود، مؤثر بود.
 
یکی دیگر از شاخصه‌ها که در فسیل بسیار پررنگ است و باعث جلب نظر بیشتر مخاطب شما می‌شود، مربوط به روحیه گذشته‌نگری و نوستالژی‌بازی مردم است. شاید فیلم‌های دیگری با این فضا ساخته شده باشند اما شما چه کار کردید که کارتان شبیه دیگر آثار نباشد؟

به‌هرحال در شرایطی که اوضاع اقتصادی کشور نابسامان است، شاد کردن و خنداندن مردم خیلی سخت است و معتقدم اگر معیشت مردم درست باشد، جزو بامعرفت‌ترین مردم دنیا هستند. این روحیه گذشته‌نگری و خاطره بازی فقط مخصوص مردم ما نیست و تمام مردم دنیا این روحیه را دارند. به‌عنوان مثال در فیلم «نیمه‌شب در پاریس» وودی آلن نشان داده شده که مردم همیشه دوست دارند به دهه‌های قبل بازگردند و کل فیلم در این رابطه است که انسان هیچ‌وقت از زمان حال راضی نیست و گذشته‌ها را رمانتیک‌تر و خالص‌تر برای زندگی می‌بیند. بنابراین مردم ما هم دوست دارند حتی به دوسال قبل خود ـ به‌خصوص به‌دلیل مسائل اقتصادی ـ برگردند، چه رسد به ۱۰ یا ۳۰ سال پیش. به همین علت، مردم آن سال‌ها را به‌دلیل این‌که سادگی و رفاه بیشتر بود، بیشتر دوست دارند. بخشی از موضوع نوستالژی مربوط به تصاویر و بخشی هم روایت قصه در بستر نوستالژی و خاطره است. اگر احساس می‌کنید کار، گیراتر از دیگر آثار شده به این دلیل است که مؤلفه‌های نوستالژی به صورت ساده کنار هم قرار نگرفته‌است. نوستالژی اگر مکمل قصه ما باشد، به آن زیبایی و سر و شکل می‌بخشد؛ یعنی شما در حال روایت یک قصه هستید و در کنارش نوستالژی هم روایت می‌کنید؛ بنابراین اتکای صرف به نمایش نوستالژی که نشانه‌های آن را در فضای مجازی بسیار می‌بینیم، جاذبه ایجاد نمی‌کند. اگر قصه ظرفیت داشته باشد و به روند قصه آسیب نزند، باید چیزهایی را که مخاطب دوست دارد در قصه ببیند و نوعی خاطره جمعی را برایش تداعی می‌کند، نشان دهیم.
 
برای تلفیق تصاویر گذشته و حال با چه چالش‌های رو‌به‌رو بودید؟

یکی از مشکلات اساسی در سینمای ما نداشتن مکانی برای خلق تصاویری مربوط به دهه‌های ۵۰ و ۶۰ است. ممکن است در شهرک غزالی بخش‌هایی این چنینی باشد اما کوچک است و برای این‌که به هدف خود در فیلمسازی برسید، نیاز به صرف هزینه‌های گزاف برای ساخت دکور است. البته این کار شاید برای سریال‌هایی که بودجه خوب دارند، به صرفه باشد اما در سینما برای فیلمی که بودجه خود را از راه سرمایه شخصی به دست می‌آورد، صرفه اقتصادی ندارد. بنابراین، اگر بخش اصلی در شهرک سینمایی باشد، می‌توانیم کارهای دیگری نظیر تروکاژ و جلوه‌های ویژه با کمک تکنولوژی که در سینما پیشرفت کرده‌است، انجام دهیم. 
 
چه تجربه‌ای از دیدن «فسیل» با مردم دارید؟

از زمان اکران تا به حال شاید حدود ۱۰ بار فیلم را در سالن‌های بزرگ پردیس کورش و آزادی دیده‌ و لذت عجیبی برده‌ام؛ چون از طرفی همنفس شدن با مخاطب لذت دیگری دارد و از طرف دیگر رگ خواب طنز مخاطب به دستمان می‌آید. به طور کلی من هم کنار مردم رشد کردم و تا حدودی آنها را می‌شناسم که به چه چیزی می‌خندند، چون خنده تماشاگر ایرانی با خارجی کاملا متفاوت است. مردم ایران چیزهایی را برای شوخی دستمایه قرار می‌دهند که ذهن ما به آن خطور نمی‌کند و به‌روزترین مردم در شناخت شوخی هستند. 
 
وقتی «فسیل» را می‌ساختید، به این موضوع فکر کردید که استانداردهای لازم برای دیدن خانواده‌ها را داشته باشد؟

به دلیل این‌که فیلم در فضای دهه ۵۰ و ۶۰ می‌گذشت، برایم اهمیت داشت حتما خانواده‌ها فیلم را ببینند. من شوخی‌ها را جوری طراحی کردم که خانواده‌ها بتوانند با فرزند خود فیلم را ببینند و معذب نباشند.

بهتاش فریبای دوم
بهتاش فریبا کیست؟ بازیکن سابق تیم ملی فوتبال استقلال و تیم ملی ایران که در پست هافبک تهاجمی بازی می‌کرد اما به جز این ورزشکار ۶۷ ساله، یک بهتاش فریبا دیگر هم داریم که شهرتش دست کمی از همنام اولی ندارد. یکی از شخصیت‌های سریال تلویزیونی پایتخت‌، پسر بهبود فریبا (مهران احمدی) و فهیمه معمولی (نسرین نصرتی) که نقش او را بهرام افشاری به‌خوبی و با هنرنمایی نمکین بازی کرد. نویسندگان سریال در پایتخت۶ پیوندهای این شخصیت با وجه تسمیه‌اش را هم تقویت می‌کنند و بهتاش در نقش دروازه‌بان نساجی مازندران حضور دارد. شورجوانی و جسارت‌هایش مقابل بزرگ‌ترها از جمله دایی نقی‌اش با تکیه کلام «اَی خِدا» بسیار به مذاق مخاطبان خوش آمد و بر محبوبیت افشاری افزود.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها