همزمان با تولد این نوزاد افغان، یک اصله درخت در خیابان ابوذر تهران آتش گرفت تا عنوان اولین حریق سال ۱۴۰۲ را به خود اختصاص دهد. وقوع یک تصادف مرگبار در اتوبان شهید خرازی تهران هم جزو اولینهای سال جدید بود که در آن یک هیوندا سوار ۲۱ ساله در برخورد با هشت شاخه گاردریل جان خود را از دست داد. قتل یک پدر و پسر در اسلامشهر تهران هم عنوان تلخترین جنایت را در روزهای تعطیل به خود اختصاص داد که البته قاتل آنها خیلی زود دستگیر شد. مرگ سه شهروند اهل بندرعباس به دلیل انفجار یک سیلندر گاز هم از خبرهای تلخی بود که هفته اول تعطیلات منتشر شد. تلفات جادهای هم جزو خبرهای ثابت نوروزی است و بنابر اعلام رئیس پلیس راه کشور، از ابتدای طرح نوروزی در ۲۴ اسفند۱۴۰۱ تا روز ۱۲فروردین ۱۴۰۲، بیش از ۴۶۲میلیون تردد جادهای ثبت شد که در این مدت، ۷۶۶مسافر نوروزی جان خود را از دست دادند. در آخرین روزهای تعطیلات نوروز هم ماجرای تلخ غرق شدن کودکان اهوازی در کانالهای روباز فاضلاب این شهر دوباره با مرگ یک کودک هشت ساله دیگر تکرار شد. ماجرای شیرین و دلچسب پاکبان یزدی را هم داشتیم که با پاکدستی خود کیف گمشده همشهریاش را به او برگرداند و خنده بر لبش نشاند. در صفحه امروز، مروری داریم بر حوادثی که در تعطیلات نوروزی اتفاق افتاد.
آوار مرگبار تپه باستانی روی سر اهالی
محمد غمخوار - دبیر گروه حوادث
در حالیکه تنها سه روز از تحویل سال نوگذشته بود، ریزش یک تپه تاریخی در روستای خاوه تهران روی سقف خانه سرایداری، فوت یک خانواده سه نفره شامل یک مرد جوان ۲۰ ساله، زن ۱۸ ساله و یک کودک ۱۰ روزه را رقم زد. به گفته اهالی، خطر ریزش آوار، برخی دیگر از خانههایی که در مجاور تپه هستند را تهدیدمیکند.
به گزارش خبرنگار جامجم، سوم فروردین ۱۴۰۲، آخرین روزی بود که جوان افغانستانی با همسر ایرانی و کودک تازه متولد شدهاش روزهای عید را سپری میکرد. ساعاتی بعد، ابرهای سیاه آسمان تهران را پوشاند و باران شدیدی آغاز شد. مرد افغانستانی همراه همسر و نوزادش در خواب نیمهشب بودند که ناگهان حجم زیادی از گل و خاک روی سرشان هوار شد و هر سه نفر زیر آوار گرفتار شدند. یکی از اهالی روستای خاوه به جامجم میگوید: «این زن و شوهر را چهارماهی میشد که میشناختم و گاهی برای خرید به مغازه من مراجعه میکردند. متولی حسینیه، همین زن و شوهر جوانی بودند که در اتاق سرایداری ۲۰ متری آن زندگی میکردند. شب حادثه، ساعت دو نیمهشب بود که بخشی از تپه یکدفعه روی اتاق سرایداری هوار شد و هر سه نفر زیر آوار ماندند. زمانی که این اتفاق افتاد، نوزاد آنها شاید فقط پنج روز بود که به دنیا آمده بود. چون خانه ما دقیقا چسبیده به همان تپه است، صدای ریزش آوار را شنیدم و خیلیهای دیگر هم شنیدند. وقتی از خانه بیرون آمدیم، متوجه شدت حادثه شدیم. بسیاری از افغانهایی که در محله بودند، قبل از رسیدن نیروهای امدادی دست به کار شدند و آوارها را برداشتند. بعد هم امدادگران آمدند و ساعت چهار و پنج صبح بود که اجساد همگیشان بیرون کشیده شد. ساعت هشت صبح هم برخی مسئولان آمدند و بعد از گرفتن یکسری عکس از محل رفتند.»
او ادامه میدهد: «الان خانه من هم به دلیل اینکه چسبیده به این تپه و حسینیه است، در معرض ریزش قرار دارد. از طرف دهیاری ه ما نامه دادهاند که اگر خانهتان خراب شود، خسارات آن چه جانی و چه مالی بهعهده خودتان خواهد بود و هیچکس مسئول آن نیست. اگر روی تپه بروید، ترکهایی میبینید که بسیار خطرناک است. چند ساعت بعد از حادثه رئیس میراث فرهنگی ورامین هم به آنجا آمد. به او گفتیم شما اجازه دهید ما با هزینه خودمان باقیمانده آن را تخریب کنیم تا زندگی اهالی را تهدید نکند اما متاسفانه اهمیتی به صحبتهای ما داده نشد. وضعیت این تپه که قدمت بسیار زیادی هم دارد، بسیار بحرانی است. از مسئولان پرسیدم اگر اتفاقی برای من و اعضای خانوادهام بیفتد، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ بعد از تخریب بخشی از بافت، باقیمانده آن هر لحظه ممکن است ریزش کند و خطرناک است. »
به گفته معاون میراثفرهنگی استان تهران مالکیت تپه مجاور منزل مسکونی سرایدار حسینه روستای خاوه، با وزارت میراث فرهنگی نبوده و در فهرست آثار ملی ثبت نشده است.
گفتوگو با پاکبان پاکدست که چهره خوب نوروز امسال بود
دنبال مژدگانی و تشکر نیستم
لیلا حسینزاده - گروه حوادث
قرار است با مرد ۵۷سالهای از دیار یزد گفتوگو کنیم که از دار دنیا هیچ چیز ندارد و حتی پایینتر از خط فقر هم زندگی میکند اما میگوید بزرگترین داراییاش، شرافت و پاکدستی است و با تمام وجود به آن افتخار میکند. محمود شیرزایی در اولین روزهای عید،کیفی حاوی ۸۰فقره چک به مبلغ ۵۱۱میلیون پیدا کرد و بدون ذرهای چشمداشت، آن را به صاحبش برگرداند. او دو دختر و دو پسر دارد. از سال۸۹ تا الان پاکبان است و قبل از آن در حرفه جوشکاری مشغول بهکار بود.
چکها را چطور پیداکردید؟
هفت صبح آن روز مشغول کار در بلوار ولیعصر یزد بودم و کسی همراهم نبود. حینکار، دیدم مقداری کاغذ روی زمین ریخته است. یکی از کاغذها را برداشتم و دیدم کاغذهای دیگری هم وجود دارد. دومی را که برداشتم و پشتش را خواندم، متوجه شدم چک است. یک لحظه جا خوردم وگفتم کدام بنده خدایی این همه چک را گم کرده است.
تعداد چکها را شمردید؟
نه اصلا.
چرا؟ از قدیم گفتهاند پولی را که از زمین پیدا میکنی بشمار.
لزومی نداشت بشمارم. برایم مهم نبود. تنها چیزیکه برایم اهمیت داشت، پیدا کردن صاحبش بود. بعد از پیدا کردن چکها با ناظر کاری خود صحبتکردم وگفتم چک پیدا کردهام. او هم خیلی از من تشکرکرد و بعد با مسئولان شهرداری منطقه یک یزد موضوع را در میانگذاشت. بعد از یک ساعت هم خوشبختانه صاحب چکها پیدا شد.
به دیدن شما آمد؟
بله و صورتم را بوسید. باورش نمیشد چکهایش پیدا شده باشد. حتی خبر نداشت چکها را گم کرده است.
چکها را چطورگمکرده بود؟
همسر این آقا کیف چکها را از داخل مغازه برداشته و روی سقف ماشین گذاشته بود. وقتی سوار ماشین شده بود، یادش رفته بود کیف را بردارد و اینطوری کیفگم شده بود.
صاحب چکها اهلکجا بود؟
همشهریام است. قرار بود به مسافرت بروند که این اتفاق افتاد.
مژدگانی همگرفتید؟
صاحب چکها یک روز تماسگرفت و نشانی مغازه لوازم خانگیاش را داد و گفت به مغازهام بیا. البته برای من مهم نیست. همینکه چکها را برگرداندم و او خوشحال شد و مردم هم فهمیدند که این مبلغ را به صاحبش برگرداندم، کافی است.
ماهانه از شهرداری چقدر حقوق میگیرید؟
هشت میلیون و ۵۰۰ هزار تومان.
خانه برای خودتان است؟
نه مستاجرم و ماهی سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان اجاره میدهم.
با اینکه در زندگیتان با مشکل مالی مواجه هستید اما معلوم است دنبال پول و نان حلال هستید.
خیلی. حتی یک لحظه هم وسوسه نشدم به چکها دست بزنم یا انتظار مژدگانی داشته باشم. من از اول زندگیام هیچ وقت نان حرام به زن و بچههایم ندادهام. دوست ندارم لقمه حرام از گلویشان پایین برود. این بچهها معصوم و بیگناه هستند و بارها دیدهام که لقمه حرام چه بر سر خانوادهها آورده است. وضعیت مالیام اصلا خوب نیست اما خدا را شکر میکنم که پول حرام وارد زندگیام نکردهام.
واکنش همسر و فرزندانتان وقتی متوجه شدند پول را برگرداندهاید، چه بود؟
کلی افتخارکردند. من در تهران و زاهدان وگرگان فامیل دارم. همه تماس گرفتند و گفتند عمو محمود چکار کردهای همه از تو حرف میزنند. خدا خیرت دهد. همسر این پاکبان یزدی هم دل پردردی از شرایط زندگیاش دارد: «شما را به خدا حرفهای ما را به گوش مسئولان برسانید. هرجا میرویم، به ما خانه نمیدهند. وقتی شوهرم با شما صحبت میکرد به او گفتم یک کلمه میگفتی خانه نداریم و دچار مشکل هستیم. مشکل مالیمان جدا اما هیچ جا با ۴۰، ۵۰میلیون تومان پول پیش به ما خانه نمیدهند. شوهرم به سختی زندگیمان را تامین میکند و به کمک و توجه مسئولان نیازداریم.»
قاتلان جنجالی تعطیلات
دو قاتل که در جنایتهایی جداگانه پسر هشتسالهای را در سمنان و پدر و پسری را در چهاردانگه به قتل رسانده بودند، نوروز امسال دستگیر و به دلیل جنایتهایی که مرتکب شده بودند، خبرساز شدند. در نخستین جنایت، اوایل اسفند سال گذشته ناپدید شدن پسر هشتسالهای در سمنان به پلیس آگاهی گزارش شد. با انجام تحقیقات در این باره، ماموران ردپای راننده سرویس مدرسه را در ماجرای ناپدید شدن پسر دانشآموز کشف کردند. مظنون این جنایت دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل شد. او سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: کودک را از مقابل مدرسه سوار کرده و در یکی از روستاهای اطراف شهرستان سمنان وی را به داخل یک قنات قدیمی و خشکشده به عمق حدود ۹ متری انداخته و از سرنوشت وی اطلاعی ندارد. پس از اعتراف متهم، تلاشها برای یافتن کودک با کمک مقنیان بومی و آتشنشانی آغاز و لباس فرم مدرسه کودک در یکی از انشعابات و حدود هشت متر دورتر از دهانه قنات کشف شد اما هیچگونه آثاری از جسد کودک یافت نشد. سرانجام جسد کودک ۱۲ فروردین کشف شد تا این پرونده جنایی وارد مرحله تازهای شود. جانشین فرمانده انتظامی استان سمنان در اینباره گفت: با توجه به عدم اعلام دلیل مشخصی از سوی قاتل در این جنایت؛ انگیزه این عمل از سوی کارشناسان امر در حال رسیدگی است.
قتل پدر و پسر با شلیک گلوله
دومین قاتل جنجالی، هشتم فروردین امسال به دلیل اختلافاتی که با همسایهاش در محله چهاردانگه داشت، جنایتی هولناک را رقم زد. او با شلیک گلوله پدر ۵۳ساله و پسر ۲۵ساله را کشت. متهم سپس به تهران گریخت اما توسط ماموران دستگیر شد و در بازجوییها گفت: «من و همسایهام مدتی بود اختلاف داشتیم. روز حادثه دوباره درگیر شدیم. به داخل خانه رفته و یک قبضه سلاح کمری را که از حدود ۲۰ سال پیش به صورت غیرمجاز در یکی از شهرهای غربی کشور خریداری کرده بودم، برداشته و بیرون آمده و با آن به پدر و پسر شلیک کردم که باعث مرگشان شد.»
۵ پرونده جنایی در نوروز پایتخت
معصومه ملکی - گروه حوادث
خودکشی قاچاقچی قاتل، مرگبرادر در دعوای خانوادگی، قتل رهگذر به دست سارق زورگیر، قتل همسر و قتل در پاتوق معتادان پروندههای جنایی نوروزی در پایتخت را رقم زدند.به گزارش خبرنگار جام جم، عصر پنجم فروردین امسال ماموران تیپ یکم یگانهای ویژه فراجا هنگام اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی در خیابان نواب تهران تقاطع هاشمی به دو مرد که تعادل روحی مناسبی نداشتند مشکوک شدند و قصد بازداشت آنها را داشتند که متهمان فرار کردند. ماموران به تعقیبشان پرداختند که یکی از آنها بازداشت شد اما همدست مسلح او به سمت ماموران تیراندازی و ماموری را از ناحیه قفسه سینه زخمی کرد و به فرارش ادامه داد، ولی وقتی در حلقه محاصره پلیس گرفتار شد، تیری به سر خود شلیک کرده و به زندگیاش پایان داد. یک قبضه سلاح کلت کمری و شش تیر جنگی از او کشف شد. با تحقیق از همدستش معلوم شد او به اتهام قاچاق مواد مخدر و مظنونیت در قتل فردی تحت تعقیب بوده است.
دعوای مرگبار ۲ برادر
ششم فروردین امسال مرگ مشکوک مردی ۶۰ ساله از سوی ماموران کلانتری مشیریه به محمدمهدی براعه، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. با دستور وی تحقیقات آغاز و معلوم شد آثار ضربوجرح با چوب روی بدن او وجود دارد که بعد از بد حال شدن، مرد میانسال به بیمارستان منتقل اما براثر سکته قلبی فوت شده است. ماموران با تحقیق از خانواده این مرد پی بردند وی با برادر کوچکترش اختلاف خانوادگی و شخصی داشته و آن روز در محله مشیریه دوباره با هم دعوایشان شده است. با شکایت فرزندان این مرد، عموی آنها تحت تعقیب قرار گرفت و ساعاتی بعد بازداشت شد و به درگیری اعتراف کرد. تحقیقات از وی در حالی ادامه دارد که قرار شد پزشکی قانونی نظر دهد عوارض ناشی از این درگیری چقدر در مرگ مرد میانسال نقش داشته است.
زورگیری مرگبار در پل عابر
ساعت دو بامداد نهم فروردین امسال یکی از ماموران کلانتری تجریش با بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و از قتل مردی تبعه افغانستان خبر داد. با تحقیق از دوست مقتول مشخص شد، سه نفر که یکی از آنها چاقو به دست داشته روی پل عابر راهشان را سد کرده و قصد سرقت گوشیهایشان را داشتند که با مهاجمان درگیر شدند که یکی از آنها مرد جوان را زخمی کرده و بعد از سرقت گوشی او فرار کردند.
همسرکشی در پایتخت
ساعت ۱۹، نهم فروردین امسال، خانوادهای با حضور در کلانتری جوادیه تهرانپارس شکایت کردند، دختر ۴۰ساله و داماد خانوادهشان که در شرق تهران ساکن هستند چند روزی است از آنها بیخبرند و تلفنهایشان را پاسخ نمیدهند. همچنین معلوم شد داماد خانواده معتاد و مواد فروش است. میترسند بلایی سر دخترشان آمده باشد. در ادامه همراه ماموران کلانتری به خانه زوج جوان در حوالی میدان رهبر در شرق تهران اعزام شدند. با تحقیق از همسایهها معلوم شد ساعت ۹ صبح صدای دعوا و مشاجره شنیدند و دو ساعت بعد مرد همسایه را دیدند که با عجله ساختمان را ترک کرده است. ماموران با هماهنگی قضایی وارد خانه شده و با جسد زن جوان در اتاق نشیمن روبهرو شدند. او بر اثر اصابت ۱۲ ضربه چاقو به قتل رسیده است.
قتل در پاتوق معتادان
ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه دهم فروردین امسال، در محله سعادت در جنوب تهران درگیری خونین رخ داد و مردی ۳۵ ساله بر اثر ضربه چاقو که به ناحیه کتفش اصابت کرده بود زخمی شده و در بیمارستان فوت کرد. در تحقیقات مشخص شد، مقتول و قاتل فراری هر دو معتاد بودند. با شناسایی هویت قاتل فراری او بعدازظهر روز بعد بازداشت شد و با اعتراف به قتل گفت: من و مقتول هردو معتاد و محل حادثه پاتوقمان بود. یک ماه قبل من و مقتول درگیر شدیم. او اجازه نمیداد به پاتوق بروم و همین باعث کینه شد و او را کشتم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد