دکتر جوزف تیلور، مدیر بخش بالینی تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال در بیمارستان بریگهام و بیمارستان زنان بوستون میگوید: «نیمی از افرادی که تحت درمان ما قرار میگیرند معیارهای بیش از یک اختلال دارند.» این مطالعه که بهتازگی در نشریه «طبیعت رفتار انسانی» منتشر شده، از این ایده پشتیبانی میکند که اختلالاتی که اغلب با هم رخ میدهند احتمالا از ریشههای نوروبیولوژیکی یکسانی ناشی میشوند.
درمجموع، این مطالعه شش اختلال شامل اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی، اعتیاد،OCD و اضطراب را که در این مدار زیربنایی، مشترک هستند شناسایی کرد. تیلور همچنین گفت: «گمان میکنیم سایر اختلالات روانپزشکی هم میتوانند به همین شبکه مرتبط باشند.»
به گفته تیلور، برخی «گرهها» در مداری که بهتازگی کشف شده، قبلا با اختلالات روانپزشکی مرتبط دانسته میشدند اما برخی دیگر با جنبههای کلیدی عملکرد شناختی مانند توجه انتخابی و پردازش حسی مرتبط بودهاند. کشف نحوه عملکرد مدار میتواند روشن کند که چگونه نقص در این عملکردها ممکن است به بیماریهای روانپزشکی مختلف منجر شود و بهطور بالقوه امکان وقوع آنها همراه با یکدیگر را فراهم کند.
دیانا بارچ، استاد روانشناسی، علوم مغز و روانپزشکی دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس که در این مطالعه شرکت نداشته میگوید: «این دادهها به ضرورت توجه به این نوروبیولوژی مشترک در سطح مداری و نه در سطح نواحی مغزی یک فرد اشاره دارد.» به عبارت دیگر، دانشمندان باید مجموعه ارتباطات عصبی مغز را مطالعه کنند، نه اینکه ساختارهای مغزی افراد را بهطور مجزا مورد بررسی قرار دهند.برای ترسیم این سیمکشی پیچیده، محققان ابتدا دادههای بیش از 190 مطالعه در مورد تفاوت ماده خاکستری در افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی و افراد بدون این اختلالات را استخراج کردند.
ماده خاکستری مغز که بهدلیل رنگش به این نام نامگذاری شده، از بدنه سلولهای مغزی یا نورونها و رشتههای عصبی عایق نشدهای که از این سلولها امتداد مییابند، تشکیل شده است (در مقابل، ماده سفید بهدلیل لایه عایق چربی که رشتههای عصبی آن را میپوشاند، سفید به نظر میرسد). ماده خاکستری در سطح خارجی چروکیده مغز، قشر مغز و همچنین در برخی ساختارهای زیر قشر مغز یافت میشود.
تیم تحقیقاتی، مناطقی از مغز را شناسایی کردند که در آن ماده خاکستری مرتبط با اختلالات روانپزشکی، دچار آتروفی (کوچک شدن) شده بود. دو ساختار در قشر مغز ــ سینگولیت قدامی و اینسولا ــ اغلب جزو ساختارهای کوچک شده بودند اما بهطور کلی، الگوهای آتروفی در شش اختلال مورد مطالعه با هم مطابقت نداشتند.
با این حال این اختلالات بهطور قابلتوجهی، در یک مورد اشتراک داشتند: شبکه درهمتنیدهای از رشتهها که بین تمام حفرههایی که بر اثر آتروفی در مغز ایجاد شده بودند وجود داشت. یک تیم تحقیقاتی دیگر قبلا نقشه مشابهی از اتصالات عصبی را با استفاده از اسکن مغز 1000نفر که دچار اختلالات روانی نبودند ترسیم کرده بود. همه مناطق آتروفی شده به یک شبکه مغزی مشترک متصل بودند.
بارچ گفت: «بنابراین، حتی وقتی مناطق مغزی دارای ماده خاکستری تغییر یافته در اختلالات روانی مختلف باهم متفاوت باشند، به نظر میرسد همه آنها به مداری که در همه این اختلالات مشترک است مرتبط هستند.» او افزود، گرچه گروه تحقیقاتی این مدار فیزیکی را شناسایی کرده اما هنوز تفاوت پیامهای درون مدار را در اختلالات مختلف مشخص نکرده است. سؤال این است که آیا هر شش اختلال با تغییرات عملکردی مشابه در مدار ــ که در افراد بدون اختلالات روانپزشکی دیده نمیشود ــ مرتبط هستند؟
به گفته تیلور، وقتی دانشمندان نقش مدار را در اختلالات مختلف بهتر درک کنند، ممکن است پزشکان بتوانند علائم روانپزشکی را با تنظیم فعالیت در بخشی از شبکه درمان کنند. برای مثال، تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال (TMS) ــ روشی غیرتهاجمی که از میدانهای مغناطیسی برای تحریک نورونهای مغز استفاده میکند و به عنوان درمانی برای افسردگی،OCD و ترک سیگار تایید شده است ــ میتواند به این منظور مورد استفاده قرار بگیرد.
به گفته تیلور در حال حاضر، TMS برای درمان یک اختلال استفاده میشود اما مطالعه جدید نشان میدهد پزشکان بهطور بالقوه میتوانند با افزایش یا کاهش اندازه یک قسمت از مدار، اهداف جدیدی را برای TMS شناسایی و چندین اختلال را بهطور همزمان درمان کنند. هرچند استفاده از TMS برای درمان اختلالات متعدد هنوز یک فرضیه است اما تیلور و بارچ معتقدند که چنین درمانهایی در آینده امکانپذیر است.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد