مصوبهای که در ۳۰ آذر همان سال به تایید شورای نگهبان رسید. انتظارها بر آن بود که نام و یاد این شهیدان از همان سال در تقویم رسمی کشور جای گیرد و برای گرامیداشت آنها برنامهریزی شود اما ۳۳سال طول کشید تا فاصله مصوبه مجلس تا اوراق تقویم طی شود و این نام ثبت شود. سال گذشته حجتالاسلام عاملی، دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی از درج روز شهدای دانشجو در تقویم رسمی کشور و از ابلاغ آن توسط رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد.
نقش الگوسازی شهدای دانشجو در زندگی امروز
اگر دانشجویانی که در ۱۶ آذرماه ۱۳۳۲ با اعتراض به سفر ریچارد نیکسون، معاون رئیسجمهور وقت آمریکا به ایران و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا، پیش آهنگ مبارزه با استبداد شدند، بیشک ۱۶دیماه ۱۳۵۹ تثبیت این شعار و القاگر این پیام بود که افتخار و شرف هر انسانی به میزان مقاومتی است که در راه هدف متعالی انجام میدهد. موضوعی که بیشک نهادینه کردن آن در جامعهای که پرچمدار فرهنگ مقاومت در جهان و سکاندار مبارز با استبداد است، از اهمیت بسزایی برخوردار است. با مروری بر «پرتال جامع شهدای دانشجو»، در هشت سال دفاعمقدس ۳۰۹۷ شهید دانشجو در جبهههای جنگ به شهادت رسیدند. در میان این دانشجویان شهید، تعدادی از آنها مثل احمدرضا احدی رتبه یک کنکور سراسری ۱۳۶۴ دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، محسن وزوایی رتبه یک کنکور سراسری ۱۳۵۵ و دانشجوی شیمی دانشگاه صنعتی شریف، محمدحسین اوحدی رتبه ۳ کنکور سراسری دانشجوی مهندسی ساختمان دانشگاه تهران، محسن حاجیبابا رتبه۴ پزشکی دانشگاه تهران، مهران بلورچی رتبه ۵ کنکور سراسری ۱۳۶۳ دانشجوی مهندسی الکترونیک دانشگاه تهران و محمود شهبازی دستجردی رتبه ۱۷ کنکور سراسری ۱۳۵۶ و دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه تهران و... رتبههای برتر کنکور بودند. ۱۰۴ نفر از آنها با وجود سنی میان ۲۰ تا ۲۷ سال فرماندهان لشکر، تیپ، گردان و دسته را در جنگ تحمیلی بهعهده داشتند.مثل شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) دانشجوی کارشناسی حقوق قضایی و جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه، علی هاشمی فرمانده سپاه ششم امام جعفر صادق(ع) و دانشجوی دکترای علوم پزشکی مشهد، شهید مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب و دانشجوی دکترای پزشکی دانشگاه شیراز، جاویدالاثر احمد متوسلیان دانشجوی کارشناسی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت تهران، علیرضا موحددانش فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا و دانشجوی کارشناسی برق دانشگاه تبریز، غلامعلی پیچک دانشجوی کارشناسی دانشگاه انرژی اتمی و فرمانده محور غرب کشور، محسن وزوایی دانشجوی کارشناسی شیمی دانشگاه شریف و فرمانده تیپ ۱۰ سیدالشهدا، احمد آتشدست دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و فرمانده پدافند دشت فکه و... .
۲۲ نفر از آنها در دانشگاههای خارج از کشور و در کشورهای آلمان، انگلستان، آمریکا، ژاپن، ایتالیا و کانادا در رشتههایی ازجمله مهندسی تأسیسات، مهندسی مخابرات، زیستشناسی، مهندسی سیستم آنالیز، زبان انگلیسی، مهندسی مکانیک، مهندسی صنایع، مهندسی الکترونیک، پزشکی، مهندسی پتروشیمی، دندانپزشکی، جامعهشناسی و مهندسی کشاورزی تحصیل میکردند و شوق دفاع از میهن و کیان کشور، آنان را بر آن داشت که به کشور بازگردند و در دفاع از وطن به فیض شهادت برسند.
این عزیزان در زمانی که قبولی در کنکور و نشستن سر کلاس دانشگاههای تراز اول کشور آرزوی دستنیافتنی برای اکثر جوانان بود و بهسختی در بهترین رشتههای دانشگاهی قبول شدهبودند، با آغاز جنگ، دانشگاه را رها کردند و در جبهههای نبرد حق علیه باطل به شهادت رسیدند. بیشک چرایی این موضوع، نگاهشان و راه و مرامشان نمیتواند موضوعی پیشپاافتاده و ساده باشد. آنها گام در مسیری برداشتند که نمایش ایثار بود و مهمترین هدفش خدمت بیمنت به جامعه بود؛ موضوعی که این روزها جایش بهشدت احساس میشود. یکی از دلایل اصلیاش هم عدم تمرکز و توجه به راه و مرام شهدا و تلاش برای نهادینهسازی آن در جامعه است.
جایگاه هنر در الگوسازی راه شهدای دانشجو
هنر، هم به این دلیل که زاییده فرهنگ جامعه خود است و از دل سنتها، باورها و اعتقادات جامعه بیرون میآید و هم بهدلیل داشتن بنمایههای عمیق و غنی، میتواند یک معنا و مفهوم را در کمترین زمان و بیشترین اثر انتقال دهد، لذا بهترین ابزار برای آموزش، انتقال مفاهیم و افزایش تاثیر آنهاست. هنر با بالا بردن قوه تخیل، درک، تفکر و بیان، ارضای نیازهای روانی، ایجاد و تقویت حس خودپذیری، احترام به خود و دیگران و تقویت روحیه همکاری و تعاون، ارتباط تنگاتنگی دارد و همسو با روند تعلیم و تربیت برای اهداف تعلیمی، پشتوانه و قوت محسوب میشود. به همین دلیل هم استفاده از توان هنر در اجتماعپذیری و نهادینهسازی الگوهایی چون شهدای دانشجو ویژه و غیرقابل حذف است. اما جایگاه شهدای دانشجو در کجای هنر قرار دارد و چقدر به این مقوله پرداخته شدهاست. با گذری اجمالی به فعالیت هنرمندان در اینخصوص، تلاش و جدیت آنها بهویژه در ادبیات و هنرهای تجسمی پوشیده نیست و اقدامات قابلتاملی در اینخصوص صورت گرفتهاست:
تاثیر ادبیات معاصر بر ماندگاری نام و یاد شهدای دانشجو
ادبیات در ادوار مختلف، تحتتأثیر محرکهای اجتماعی و سیاسی، دچار تغییرات محتوایی و ظاهری گشته و در اعصار مختلف دستخوش تحولاتی میشود که در نتیجه این تحولات، سبکهای گوناگون ادبی بهوجود میآید. در دوره معاصر، تحول اجتماعی مهمی که توانست تفکر و در نتیجه سبک شعری شاعران را تغییر دهد، هشت سال دفاعمقدس در برابر قدرتهای متحد بیگانه و حماسههای متعددی بود که ملت ایران خلق کردند. ادبیات در معرفی شهدای دانشجو، گرچه آنگونه که انتظار میرفت، پربار و غنی نیست اما هنرمندان این حوزه تلاشهای خوبی در معرفی و ماندگاری نام و یاد این شهدا بهویژه فرماندهان شهید داشتند. آثاری که برخی از آنها بسیار مخاطبپسند و خواندنی هستند، مثلا به پاس تجلیل از رشادتهای دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، به ویژه شهید علمالهدی چندین اثر همچون کتاب «سفر سرخ» اثر نصرتا... محمودزاده، «حماسه هویزه» مجموعه خاطرات مستند محمودزاده درباره عملیات هویزه، «سه روایت از یک مرد» اثر محمدرضا بایرامی، «لحظههای آشنا» مجموعهای از ۱۱۴خاطره جذاب و آموزنده از سردار مظلوم شهید سیدحسین علمالهدی، «روزهای هویزه» نوشته سیدنظام مولاهویزه منتشر شدهاست.
سیمای شهدای دانشجو در سینما
با وجودی که سینما بهعنوان ابزاری مؤثر میتواند پلی برای ارتباط برقرار کردن نسل جوان با افکار و منش شهدای دفاعمقدس باشد و روحیات انقلابی را در آنها تقویت کند و در چهار دهه گذشته فیلمهای بسیاری با محوریت دفاعمقدس و آرمانهای انقلاب اسلامی در سینمای ایران ساخته شدهاند، بااینحال در میان آنها آثار کمی را دیدهایم که به معرفی سبک زندگی و شخصیتهای اخلاقی شهدای دانشجو و بهتصویرکشیدن رشادتهای آنها در دوران دفاعمقدس پرداختهباشند.
«ایستاده در غبار» اثر محمدحسین مهدویان بیشک مهمترین اثر سینمایی ساختهشده در این حوزه است. این فیلم که با تمرکز بر زندگی جاویدالاثر حاجاحمد متوسلیان و رشادتها و ذکاوت او در مدیریت بحران در سال ۱۳۹۴ ساخته شد، در سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر در معرض دید عموم قرار گرفت و توانست سیمرغ بهترین فیلم، بهترین جلوههای ویژه میدانی و جلوههای ویژه بصری و بهترین طراحی صحنه و لباس از نگاه تماشاگران را از آن خود کند. این فیلم، در صحنههایی به دو فرمانده شهید دانشجو ــ شهید باقری و شهید وزوایی ــ نیز تمرکز میکند. «زیباتر از زندگی» فیلم سینمایی دیگری است که انسیه شاهحسینی در سال ۱۳۹۰ با تمرکز بر زندگی شهید علمالهدی از زمان فرماندهی سپاه هویزه در سال ۵۹ تا روز شهادتش ساخت. این فیلم که اولین بار در سیویکمین جشنواره فیلم فجر اکران شد، سیمرغ بهترین جلوههای ویژه میدانی و جایزه فیلم بخش نگاه ملی را از آن خود کرد.
علیاصغر شادروان که در کارنامه خود فیلم «تیرباران» در مورد زندگی و شهادت سیدعلی اندرزگو شهید انقلاب اسلامی را دارد، سال ۱۳۹۲ فیلم «یوسف هور» را به یاد سردار شهید علی هاشمی ساخت. در این فیلم که عمده تمرکزش بر زندگی، مبارزات و شهادت سردار شهید علی هاشمی در منطقه هور است، نقش محسن رضایی را سام رضایی، پسرعموی وی و نقش علی شمخانی را برادر وی ایفا میکردند. در حوزه انیمیشن نیز بهتازگی انیمیشن «نامها» به کارگردانی رضا میرکریمی با فرم کمیکموشن در چهار قسمت درباره سرداران بزرگ دفاعمقدس ساخته شدهاست که یکی از آنها درباره شهید حسن باقری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران است. اما در حوزه مستند نیز شاهد تلاشهای زیادی در این سالها بودیم. مستند «فرماندهان»، مستند «همت به گوش»، مستند «سردار خیبر»، مجموعه «آقامهدی زینالدین» به کارگردانی سجاد معارفی با اقتباس از دو زندگینامه شهید مهدی زینالدین، کتاب «نیمه پنهان ماه» و «تنها زیرباران» و... گوشههایی از مجموعهفیلمهای مستندی است که درخصوص دانشجویان شهید تولید شدهاند.
درخصوص شهدای هویزه نیز مستندهای خوبی تولید شدهاست مثلا قسمت ششم از مستند دفاعمقدس چگونگی شهادت علمالهدی و یارانش را روایت میکند، قسمت ۵ مستند آخرین روزهای زمستان و نحوه شهادت علمالهدی را به تصویر میکشد و مستند «من در سنگر هستم» اثر محمد سعیدیفر، در بیان حالات و روحیات شهید سیدحسین علمالهدی از زبان برادر، دوستان و همرزمان وی ساخته شدهاست.
ردپای شهدای دانشجوی تئاتری
گرچه موضوع شهید و شهادت در بسیاری از نمایشنامههای پس از انقلاب ظهور و بروز یافتهاست اما اینکه این موضوع چگونه و به چه سان در این آثار تصویر شده، در چه تعداد از آثار بوده و چه حجمی از این آثار را به خود اختصاص دادهاند، طبعا نیاز به بررسی و پژوهش دقیق و متمرکز دارد چراکه جشنوارههایی همچون جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت، تئاتر مرصاد، جشنواره تئاتر مقاومت - فتح خرمشهر، جشنواره بسیج و ... انگیزه مناسب و فرصت مغتنمی برای نمایشنامهنویسانی است که دغدغه نوشتن در حیطه ایثار، فداکاری، جانبازی و سلحشوری رزمندگان و دستاندرکاران جنگ را دارند. با وجود این، آثار بسیاری با موضوع شهید و شهادت با قدرت و به درستی پرورشیافته و به تصویر در آمدهاند. اما در این میان جای خالی شهدای دانشجو به شدت احساس میشود. نمایش «فصل شیدایی» یکی از نمایشهایی است که سعید اسماعیلی در سفرهای استانی خود به موضوع زندگی شهدای هر منطقه به آن توجه جدی کردهاست. دستاندرکاران این نمایش با حضور در هر استان زندگی یکی از شهدای شاخص آن منطقه را در طول نمایش معرفی میکردند و در اجرای خود در استان قم، نمایش را به شهید زینالدین اختصاص دادند. دفتر پژوهش و انتشارات نمایش ادارهکل هنرهای نمایشی نیز مجموعه نمایشنامههای قلمروشن را در خصوص شهدای دفاعمقدس منتشر کرد که در آن، لادن شیرمرد نمایشنامه «شال گردن» را با تمرکز بر زندگی شهید همت، ندا ثابتی نمایشنامه «فصل یاقوتهای سرخ» را با مروری بر زندگی شهید علمالهدی و محسن عظیمی نمایشنامه «هلی برن» را براساس زندگی شهید علی هاشمی نوشتهاند.
«لیلی مجنون، مجنون لیلی» از دیگر نمایشنامههایی است که در خصوص شهدای دانشجو منتشر شدهاست. نصرا... قادری این اثر را در کتاب «در پیعشق دویدن»، با نگاهی به زندگی شهید محمدابراهیم همت نوشته و چاپ کردهاست. از دیگر آثار منتشر شده در خصوص شهدای دانشجو، «ماناترین لحظه قشقایی» نوشته ندا ثابتی است که سال ۹۷ توسط انتشارات نمایش چاپ شد. این نمایشنامه داستان شهید قشقایی از شهدای دانشجوی قبل از انقلاب و نحوه شهادت او را روایت میکند.
هنر ماندگار کردن شهدا را بیاموزیم
جنبش اصیل دانشجویی در دورانی که سراسر ایران اسلامی زیر یوغ استثمار بود، پا گرفت. این جنبش در زمان جنگ، با پیروی از دانشجویانی چون علمالهدی و زیرنظر استادان بزرگی چون شهید مصطفی چمران، نقش بزرگی در دفاع از این آب و خاک برعهده گرفت. آنها پیشگامان عرصه مجاهدت، ایثار و مردانگی بودند که راه مبارزه با باطل و ایستادگی در کنار حق را فراروی ما گشودند. آنها جان خود را بر سر آرمانهایی گذاشتند که جامعه امروز نیاز دارد آنها را سرلوحه خود قرار دهد. یکی از این آرمانها وحدت بود؛ وحدتی که این شهدا داشتند سبب شد بتوانند آنگونه دلیرمردانه در مقابل دشمن ایستادگی کنند؛ وحدتی که جامعه امروز در تمام حوزهها سخت نیازمند آن است. آنها شهادت را پذیرفتند تا ملت ایران در اوج امنیت و اقتدار سیاسی و نظامی قرار بگیرد و کاروان پرشتاب علمی خود را به پیش ببرد. بازخوانی رشادتهای این بزرگمردان میتواند تبیین کننده راه آینده کشور باشد؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید دارند تا به نسل دانشجوی ما یادآوری کند که در کجا ایستادهاند و بر چه صندلی تکیه زدهاند. این جهاد تبیینی بدون کمک اهالی فرهنگ و هنر میسر نخواهدشد. لذا بر هنرمندان به عنوان فرهنگسازان جامعه واجب است به انحای مختلف راه و آرمان آنها را در جامعه معرفی کنند.
قصه ماندگار اسطورههای بیادعای هویزه
دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد بود. انقلاب که شد به جمع دانشجویان پیرو خط امام پیوست و با آغاز جنگ به خوزستان رفت و فرمانده سپاه هویزه شد. ۱۵ دیماه ۱۳۵۹ وقتی قرار شد عملیاتی برای آزادسازی خرمشهر انجام گیرد، او و یارانش مسئولیت تک از جنوب هویزه را برعهده گرفتند. آغاز کار با موفقیت چشمگیری پیش رفت و شمار فراوانی از افسران و سربازان عراقی به اسارت درآمدند. آنها آنقدر هوشمندانه عمل کردند که ظرف ۵ ساعت اول، ۲۰کیلومتر از اراضی اشغالی خاک میهمنمان آزاد شد. هرچند به دلیل فقدان برنامهریزی برای حفظ و تثبیت دستاوردهای عملیات و ضعف طراحی، فرماندهی ارتش مجبور به اعلام عقبنشینی شد. دستوری که هرگز صدایش به فرمانده هویزه نرسید و نتیجهاش به محاصره درآمدن آنها توسط تیپ زرهی ارتش عراقیها شد. مبارزه آنها ساعتها به طول انجامید. در نهایت هم عراقیهای تا دندان مسلح بر آنها فائق آمدند و تانکهایشان به گونهای از پیکر این فرمانده ۲۲ساله جبهه هویزه و یارانش گذشتند که دیگر هیچ اثری از آنها نماند. حماسهای که حسین علمالهدی و یارانش در آغازین ماههای جنگ بهپا کردند از یکسو مبدا حرکتهای مبارزاتی دانشجویان در هشت سال دفاعمقدس و از دیگر سو نقطه شروع تحولات جنگ و تکیه بر توان جوانان بود. آنها در اوج مظلومیت و با دستهای خالی اما با دلهای استوار و ایمانهای راسخ، مدل فرماندهی در دفاعمقدس را از اتکای صرف به ماشین جنگی و فریاد ناتوانی، به ایمان و اعتماد به شعار «ما میتوانیم» تغییر دادند.
ادای احترام ویژه هنرمندان تجسمی به شهدای دانشجو
هنرهای تجسمی از ابزار بیانی مهم انقلاب اسلامی و دفاع مقدساند که از ابتدا بهعنوان رسانه انقلاب استفاده میشدند. یکی از مهمترین اقدامات در تعامل میان هنرهای تجسمی و شهدای دانشجو، مجموعه «یادمان شهدای دانشجو» و شهید علمالهدی است که در سال۶۵ در ۲۵کیلومتری شهر هویزه ساخته شد. عناصر نشانهای بهکاررفته در داخل و خارج یادمان شامل عنصر انسانی (حکاکی تصاویری آشنا و ناشناس از رزمندگان و شهدا روی بدنه بیرونی)، عنصر خطی ـ هندسی (استفاده از هشتضلعی و ستاره هشتپر در سقف داخلی و خطوط اسلیمی روی بدنه و گنبد)، عنصر معماری (گلدسته، طاق و گنبد آبی نماد آسمان)، عنصر بیجان (پلاک، سربند و پرچمهای برافراشته شده در مسیر ورودی، محوطه و بر سر مزار شهدا) است. در کنار این معماری بینظیر، هنرمندان هنرهای تجسمی در هر برهه و گذری، تلاش کردند با ساخت یا طراحی سردیس، تندیس، مجسمه و ... از این شهدای نامی، در زندهنگاهداشتن یاد و خاطره آنها تلاشکنند.
سمفونی شهدای دانشجو
گونههای موسیقی دفاعمقدس و مقاومت پس از مدتی از شروع جنگ، در میان هنرمندان متولد شد و اقداماتی ارزشمند در این خصوص انجام گرفت. در بحث شهدا و زیرمجموعه آن شهدای دانشجو نیز از دیرباز شاهد اقدامات خوبی در موسیقی بودیم. به طور کلی آواها و نواهای دوران هشتساله دفاعمقدس را باید به چند بخش تقسیم کرد: قطعات موسیقی بدون کلام، موسیقی باکلام، نوحه و سرود. صادق آهنگران که بیشک از اولین و چهره ماندگار موسیقی جنگ است، آهنگ ماندگار «ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود، لالههای سرخ پرپر گشته ایران درود...» را اولین بار در کنار شهید علمالهدی و در هویزه خواندهاست. خودش دراینباره میگوید: «... سیدحسین به من گفت: در هویزه مدتهاست عملیات نشده و بچهها روحیهشان کسل است. بیا و توسلی بخوان تا بچهها روحیه بگیرند. اتفاقا این موضوع مصادف شد با آشنایی من با آقای حبیبا... معلمی. سال ۵۹ یعنی همان اوایل جنگ، تبلیغات جهاد سازندگی و سپاه پاسداران در یک مقطعی با هم ادغام شد. پسر آقای معلمی، سیفا... من را دیدند و میدانستند که در جبهه مداحی و مرثیهخوانی میکنم.
پدرشان شاعر بودند. سیفا... به من گفت میخواهی برای شما هم شعرهایی بگویند که در نوحهها استفاده کنی؟ راستش توی رودروایسی افتادم و گفتم، خب حالا اگر میتوانند، این کار را بکنند. ایشان از من خواست سبکی را هم بخوانم و ضبط کنم که برای پدرشان ببرند. من خیلی قضیه را جدی نگرفتم. روی نوار کاست کهنه و دستچندم چند بیت خواندم و ضبط کردم و اسامی چند شهید خوزستان را هم نوشتم و به او دادم. سه روز بعد پسر آقای معلمی آمد و برگهای از سرودههای پدرشان به من داد. من نگاهی به اشعار انداختم و دیدم چقدر زیبا و حماسی است. سر مطلعش با این بیت شروع میشد: «ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود، لالههای سرخ پرپر گشته ایران درود...». خلاصه اینکه برای نخستینبار، آن نوحه را، در اتاق شهید علمالهدی خواندم که شاید ۱۲ متر بیشتر مساحت نداشت و ۳۰ - ۲۰ نفری رزمنده در آن جمع بودند. از تمام آن گروهی که آن شب در آن اتاق در هویزه بودند، فقط دو نفرشان زنده هستند و همه به شهادت رسیدهاند.» در این چهار دهه، در خصوص موسیقی شهدای دانشجو به ویژه فرماندهان شهید تلاشهای خوبی شدهاست و همچنان ادامه دارد.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد