«جام‌ جم» هنر انقلاب را به مناسبت روز مقاومت بررسی می کند

هنر مکتبی حلقه‌ مفقوده هنر معاصر کشور

هنر مکتبی، گفتمان هنری است که انقلاب اسلامی ایران برگزید تا نقشه راهی برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری در کشور ترسیم کند.
هنر مکتبی، گفتمان هنری است که انقلاب اسلامی ایران برگزید تا نقشه راهی برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری در کشور ترسیم کند.
کد خبر: ۱۳۹۲۹۳۷

این گفتمان هنری ریشه‌ در هنر اسلامی و سنتی ایران دارد؛ هنری که با پیروزی انقلاب اسلامی اوج را تجربه کرده و در هشت سال دفاع‌ مقدس شکوفایی را پشت‌سر گذاشت.

این جریان هنری پس از جنگ به محاق رفت، گرچه خود را در شاکله هنر ارزشی و معناگرا صورت‌بندی کرد اما به‌دلیل نبود حمایت نتوانست فروغ گذشته را داشته باشد.

ظهور جریان مقاومت اسلامی و رویکردهایی که این جریان فرهنگی داشت، توانست دوباره زمینه رشد هنر مکتبی را فراهم کند، هرچند هنوز حمایت‌های کافی از این جریان انجام نمی‌شود. در اینفوگرافی  نگاهی می‌کنیم به نگره‌های هنر مکتبی وجریانی که طی چهار دهه گذشته طی کرده است.

هنری برخاسته از میراث هنری

۱- شکل‌گیری هنر مکتبی همزمان با ظهور جریان انقلاب اسلامی بود. این نگاه هنری ریشه‌های خود را از تفکر شیعی عصر صفوی، ایده‌آل‌سازی عصر اولیه قاجار(شمایل نگاری)، تصویرسازی‌های خیالی هنر مردمی عصر ناصری، رئالیسم انتقادی دوره متاخر عصر قاجار، نگاه ایدئولوژیک به هنر در زمان پهلوی اول و نشانه‌شناسی از عناصر مذهبی که با جنبش هنر مدرن و سقاخانه رواج پیدا کرد، گرفت و به بازنمایی آنها پرداخت که پایگاهش در هنر معترض بود، با این تفاوت که تفکر معنوی و استعاره‌های دینی را در آثار بازتاب داد تا  در ارتباط با خاستگاه مردمی باشد. از این رو هنر مکتبی، تفکر هنر معاصر را که بازخوانی فرهنگ گذشته و بازخوانی آنها بود در پیش گرفت.

تلاطم‌های اجتماعی خط فکری هنر مکتبی

۲- ظهور هنر مکتبی برخاسته از تفاوت دیدگاه‌های فکری بود که در روزهای منتهی به انقلاب، مرجعیت را به رهبری دینی سپردند. آن زمان در عرصه هنر دو جریان قدرتمند هنری در کشور، هنر معترض که توسط جریان روشنفکری چپ مارکسیستی دنبال می‌شد و هنر ملی که از سوی راست‌های لیبرال راهبری می‌شد، مرجعیت شیعی را برای پیروزی انقلاب پذیرفتند و هنر مکتبی که بن‌مایه خود را از اندیشه‌های اسلامی شیعی می‌گرفت و عموم مردم با آن ارتباط بیشتری برقرار می‌کردند، ظهور عینی یافت. برای تمیز دادن این جریان هنری باید به مستندات واژه مکتب در اندیشه‌های سیاسی روزهای انقلاب برگردیم، زیرا تلاطم‌های اجتماعی و سیاسی، خط فکری هنر مکتبی را مشخص می‌کند، نه فرم و مباحث زیبایی‌شناسی هنر.

هنرمند مکتبی

۳- کلمه «مکتب» و تعیین خط مکتب در حقیقت با استناد به سخنان شهید بهشتی و شهید رجایی، نوعی انسجام‌بخشی به نوع مدیریت در کشور و تعیین نقشه راه برای ایجاد فرهنگ انقلابی در جامعه بود. اصلی‌ترین موضوعی که تفکر مکتب بر آن تاکید داشت، اولویت بخشی تعهد بر تخصص بود. بر همین اساس این تفکر در عالم هنر بیش از این‌که تعریف‌کننده یک جریان هنری فرمی و شکلی باشد، معطوف به رویکردهای هنرمند است. یعنی هنر مکتبی از بن‌مایه تفکر هنرمند مکتبی تولید می‌شود و ماهیتا اوست که می‌تواند هنر مکتبی تولید کند و این تعهد هنرمند است که موجب شکل‌گیری یک جریان به نام هنر مکتبی خواهد شد.  

صورت و معنا  در هنر مکتبی

۴- هنر مکتبی، گرچه ریشه‌ در هنر اسلامی و هنر سنتی دارد اما در ماهیت رویکرد متفاوتی را دنبال می‌کند. این هنر در شکل فلسفی و عرفانی صورت و معنا در هنر اسلامی که صورت تجلی اسماء‌الهی در عالم ظاهر است و رسیدن به معنا، همان حقیقت موجود در پس هر یک از این اسماء است، وجه مشترک دارد اما بنابر تعالیم فرهنگ شیعی خود را محدود به ارائه تصویر جمال ازلی نمی‌کند بلکه رویکردی ارشادی برای تغییر زندگی انسانی ارائه می‌دهد. همین نگره شکل ارائه اثر هنری را نیز متفاوت می‌کند، زیرا به‌جای توجه به موضوع فرم در هنر اسلامی به محتوا اولویت می‌بخشد. این تغییر نگره هنر مکتبی را به هنری مبارز بدل می‌کند که ریشه آن در فرهنگ شیعه است.

هنر مکتبی از منظر امام خمینی (ره)

۵- براساس آموزه‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی، هنر مکتبی برخلاف هنرهای تزئینی و فرم‌گرای اسلامی که نیاز به کشف معنا داشت، هنری با بیان صریح و روشن اخلاقی، ارشادی و واقعگراست که وظیفه تبلیغ دیدگاه‌های مذهبی و دینی را دارد. امام راحل در صحیفه در چهار بند تعریف جامعی از هنر مکتبی ارائه می‌دهد:۱- هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدی‌(ص)، اسلام ائمه هدی(ع) و اسلام فقرای دردمند باشد. ۲- هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن، نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش، اسلام مرفهان بی‌درد و در یک کلام، اسلامی آمریکایی باشد. ۳- هنر نشان‌دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. ۴- هنر ترسیم روشن عدالت، شرافت و انصاف و تجسم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است.

عناصر تصویری هنر مکتبی

۶- هنر مکتبی از شروع انقلاب عناصر واحدی را برای بیان بصری انتخاب کرد:

روایت: روایتگری در آثار مکتبی ملهم از تصویرسازی‌های خیالی است که پیشتر در هنر مردمی عصر قاجار نمود پیدا کرده بود اما این روایت نشأت‌گرفته از رویدادهای تاریخی معاصر و ثبت و حفظ آنهاست.

تصویرسازی اسوه‌ها و شخصیت‌های دینی: برای پیوند بیشتر مردم با هنر، هنرمندان این عرصه تصویری از شخصیت‌های دینی در کنار رویدادهای تاریخی ارائه می‌کردند تا زمینه ایجاد تمثیل میان نگرش انقلاب اسلامی  با تشیع علوی را نشان دهند.

اماکن مقدس: بازنمایی تصاویر اماکن مقدس و تاریخی که جنبه عقیدتی داشتند.

اخلاقیات: تصویر فقر و نابرابری اجتماعی و همچنین مذمت انسان از خود بیگانه در جامعه مصرفی، یکی دیگر از عناصر اصلی هنر مکتبی است.

مبارزه: ارائه تصاویری از مبارزه با امپریالیسم و استکبار و نشان دادن سقوط چنین جوامعی از دیگر مضامین هنر مکتبی است.

هنر جنگ

۷- اما گستردگی هنر مکتبی از زمان آغاز جنگ تحمیلی در سال ۵۹ آغاز شد. آثاری که در روزهای آغازین جنگ خلق شدند، بیشتر فعالیت تبلیغی داشتند یعنی نشانه‌های تصویری آنها هنوز بر اساس نگاه هنر انقلاب بود، اما رفته رفته با طولانی شدن جنگ، هنر مکتبی که ابتدا از تزئینات هنر اسلامی، انتزاع و فرم دوری می‌کرد، کم‌کم گرایش به هنر مدرن و استفاده از استعاره‌ها و نمادها به تابلوها راه پیدا کرد. هنرمندان این عرصه از نقوش، فرم، مضامین و نشانه‌های مذهبی بیشتر استفاده می‌کردند تا به محتوای جنگ، امری مقدس ببخشند. در این دوران هنر رئالیستی که جنبه انتقادی داشت، جای خود را به رمانتیسیسم آرمانی داد و نگاه نشانه‌شناسانه مدرنیستی به سمت سمبولیسم گرایش پیدا کرد. به طوری که چهره‌های خشن و مبارز در هنر انقلاب جای خود را به چهره‌های امیدوار و مشتاق برای رسیدن به خدا داد و ویرانی‌ها، خشونت و نفرت از تابلوها حذف شد تا جنبه‌‌هایی از بهشت را همراه با کشته شدن در راه خدا نشان دهند.

هنر ارزشی

۸- با پایان جنگ تحمیلی، هنر انقلاب و هنر جنگ که به‌خوبی توانسته بودند تصویری از تفکر اسلامی را ارائه دهند به دورانی بدون مضمون رسیدند. سال‌های سازندگی گرچه دوباره نگرش رئالیستی را برای بازسازی کشور به هنر بارگرداند اما این موضوع گفتمان پر قدرتی برای خلق اثر هنری نداشت. در این دوران نیاز به یک موضوع وحدت بخش بود تا جریان فرهنگی و هنری را فعال کند. این مسأله با موضوع تهاجم فرهنگی پا به عرصه گذاشت، زیرا پس از جنگ نگاه مصرف‌گرایانه و تجملاتی مثل دوران انقلاب مورد نکوهش نبود و با طی دوران پر فراز و نشیب انقلاب و جنگ، رفاه نسبی ایجاد شد که حالا باید دوباره ارزش‌هایی که هنر مکتبی بر آنها تکیه داده بود، مثل مبارزه با مصرف‌گرایی مورد بازخوانی قرار می‌گرفت. از سوی دیگر حفظ دستاوردهای گذشته مثل هنر جنگ هم از جمله اهدافی بود که دنبال می‌شد.  مولفه‌های هنر ارزشی را می‌توان در چهار محور بررسی کرد: تبیین تفکر نظام اسلامی مثل مسأله فلسطین، جنگ نرم، امر به معروف و نهی از منکر و... مضامین اخلاقی و معرفتی با اسلام جهادگر، احیای هنرهای آیینی و سنتی و بازگویی خاطرات و روایات از اتفاقات معاصر کشور.

هنر مقاومت

۹- باب شدن مفاهیمی همچون جهانی شدن  نوعی نگاه سلطه‌جویان غرب و ترویج فرهنگ غربی را در کشور ایجاد کرد. از همین رو انقلاب اسلامی ارزش‌ها و دستاوردهای خود را در تهاجم سیاست امپریالیستی می‌دید. بر همین اساس نوعی فرهنگ مقاومت به این نگره در کشور برنامه‌ریزی شد. این گفتمان با تعریف جهان اسلام و حفظ داشته‌های فرهنگی کشورهای خاورمیانه که پایگاه اصلی جهان اسلام است، شکل گرفت.

مقاومت جهان اسلام در برابر فرهنگ جهانی شدن: این گفتمان تلاش داشت با قوت‌بخشی به فرهنگ اسلامی، نوعی از وحدت را در جامعه اسلامی خاورمیانه رواج دهد تا بر حفظ این ارزش‌ها تاکید کند. این موضوع شاکله اصلی هنر مقاومت است اما مناسبات سیاسی منطقه مانند ۱۱سپتامبر، جنگ‌های ۳۳روزه لبنان، تحریم ایران، قیام در کشورهای عربی با عنوان بیداری اسلامی، جنگ غزه و... باعث شد تا رویکردهایی که در هنر انقلاب و جنگ بود، دوباره حیات بصری در هنر مقاومت پیدا کند که همچنان این نگره در جریان است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها