در ماههای اخیر که این بیانیهنویسیها بسیار بیشتر شده، حالا با تاسیس کانون هنرمندان ایرانی فیلم و تئاتر برون مرز، در خارج از کشور، مشخص میکند جریانی در حال وقوع است که قصد دارد علیه فرهنگ و هنر ایران اسلامی فعالیت کند؛ درست براساس همان کینه دیرینه که رقبای فرهنگ ایرانی دنبال میکنند.
مشق بیانیهنویسی تخریبی
آنچه از روند بازتاب بیانیهنویسیهای چند ماه اخیر مشخص میشود، شروع آن را باید با آغاز به کار دولت انقلابی مرتبط دانست. تداوم این جریان نشان میدهد در ماههای اخیر تلاش شده با نقشآفرینی برخی سلبریتیهای سخیف و همراهی اقدامات شبهصنفی، مسیر اصلاح انقلابی مسیرتوسعه فرهنگ و سبک زندگی غربی منحرف شود. شروع بیانیهنویسیها با معرفی اعضای کابینه دولت انقلابی و بحث انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، آغاز شد. به یکباره برنامهای از سوی وزیر پیشنهادی در رسانهها انعکاس پیدا کرد تا انتخاب کابینه دولت رئیسی را با مشکل روبهرو کند. دقیقا با انعکاس این برنامه که وزیر ارشاد هم آن را رد و اعلام کرد گزارشی بوده که برخی نهادها در خصوص روند جریان فرهنگ و هنر تهیه کردهاند و ربطی به برنامههای او ندارد؛ تمامی نهادهای صنفی و انجمنهای هنری کشور بیانیههای تند و تیز در این ارتباط دادند. برای مثال پیش از این وقتی خانهسینما و خانهتئاتر به عنوان خانهاصناف حضور داشتند، اغلب اعتراضات از سوی این نهادها منتشر میشد و انجمنهای زیرمجموعه این نهادها دست به انتشار بیانیه جداگانه نمیزدند، اما در این مورد خاص، شاهد بودیم که همه انجمنهای زیرمجموعه این نهادهای صنفی، یکی پس از دیگری شروع به بیانیه دادن کردند و مشقی شد برای رویهای که امروز میدانیم با اهداف تخریبی در حال اجراست.
جاده صافکنی با بیانیههای زنجیرهای
در سه ماه اخیر اما سریال «بیانیههای زنجیرهای» شاید بهترین لقبی باشد که میتوان به جریانسازی برخی انجمنهای سینمایی و هنری کشور داد. از برآیند آن چنین به نظر میآید که نه با هدف گرهگشایی از مشکلات و رفع موانع پیش پای هنرمندان است، و نه حرکت در مسیر جریانسازی برای گرفتن امتیاز صنفی در این فضای مشکلات معیشتی و شغلی، که یقینا دمیدن بر آتش ناآرامیهاست که به صورت پشت سرهم منتشر میشوند و با نزدیک شدن به برگزاری جشنوارههای هنری فجر، قصد دارند ویترین هنری کشور را خالی نشان دهند. یک روند هدفمند که فراوانی بیانیه صنوف مختلف، هدف غایی آن کاهش هزینه بیانیه دادن برای صنوف موثر و پرجمعیت، ایجاد وجاهت برای بیانیههای غیرقانونی و بدون ضمانت اجرایی و جاده صافکن برای یورش نهایی به رویدادهای رسمی سینمایی و هنری کشور است .
آغاز دومینوی بیانیهنویسی با شروع ناآرامیها
شروع دور دوم جریان بیانیهنویسی با آغاز اغتشاشات پس از مرگ مهسا امینی آغاز شد. این مسأله در حالی که داشت مراحل قانونی خود را پی میگرفت، با سناریوسازی از سوی رسانههای معاند، فضای فرهنگ و هنر را به ویژه با برخی همصدایی سلبریتیهای سخیف تحت تاثیر قرار داد و درست در زمانی که نهادهای صنفی که باید بر اساس اساسنامه خود ملزم به رعایت فضای قانونی و التزام به نظام جمهوری اسلامی ایران داشتهباشند، به یکباره همصدا با رسانههای معاند شدند و شروع به بیانیهنویسی کردند. در همین راستا خانهسینما در بیانیهای تند و خانههنرمندان، خانهتئاتر، انجمن عکاسان و... بیانیههای منطقیتر، اما بر خلاف ماموریت صنفی خود دادند، که هیچکدام بیانگر آن نبود که میخواهند باری از مشکلات جنگ شناختی را که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران شکل گرفتهاست، بردارند.
خانهسینما، آتشبیار معرکه اغتشاشات هنری
در میان جریان شکلگرفته در فضای پرالتهاب کشور، نقش خانهسینما به عنوان نهاد صنفی که بیش از سایر نهادها، فعالیتهایش دیده و رسانهای میشود، بسیار بیشتر بود. این در حالی است که انتخابات غیرقانونی هیأتمدیره جدید خانهسینما که پس از کش و قوسهای فراوان از ۹ شهریور۱۴۰۱ بر مسند نشستهبودند، برای برخی انجمنها و اعضای این خانههنوز روشن نشدهاست.با بروز واکنشهای عجیب این نهاد صنفی، ضرورت برگزاری غیرقانونی آن نیز آشکار میشود. خانهسینما که هنوز دارای هیأتمدیره قانونی نیست، در کمال حیرت با بیانیهای توسط همین اعضای هیأتمدیره غیرقانونی، بیانیهای غیر اجرایی منتشر و نهادهای مسئول را تهدید به تحصن و اعتصاب کرد! بیانیهای که با توجه به تاکید اساسنامه خانهسینما بر ممنوعیت واکنش و فعالیت سیاسی توسط صنوف هنری غیرقانونی تلقی میشد، اعضای خود خانهسینما و برخی هیأتمدیرههای انجمنهای زیرمجموعه را نیز دچار شوک کرد. این اقدام شتابزده، قبل از آنکه واکنش مسئولان کشور را در پی داشته باشد، واکنش رسانهها و اعضای خانهسینما را در پی داشت. بر همین اساس هنرمندان خانهسینما، در بیانیهای که با عنوان «بیانیه شماره یک جمعی از اعضای خانهسینما» در ۳ آذرماه در اختیار رسانهها قرار دادند، تصمیم هیأتمدیره خانهسینما را فاقد اعتبار دانسته و اعلام کردند: «متاسفانه برخلاف ماده یک اساسنامه خانهسینما، سالهاست چند نفر عادت کردهاند به نام اعضایخانهسینما، به هر بهانه و سر هر بزنگاهی بیانیه حزب سیاسی خودشان را منتشر کنند؛ بیآنکه بسیاری از اعضا در جریان آن قرار گرفته باشند.»پس از این بیانیه، گرچه اعضای هیأتمدیره خانهسینما که هنوز انتخاب آنها فاقد وجاهت قانونی است، حالت تدافعی به خود گرفتند و در پیامی که اینبار مخاطبش اصناف خانهسینما بودند، مواضعی معقولتر اتخاذ و اعلام کردند.
اجرای نقشه «B»
وقتی که بیانیه نامعقول خانهسینما از سوی برخی انجمنها رد شد، به طور غیرمنتظرهای پلان «B» بیانیهنویسی، برخی چهرههای فرهنگی و هنری که فعالیت سیاسی و حزبی را بر مصلحت هنرمندان ترجیح میدهد، برای اجرا در دستور کار قرار گرفت.از آنجا که برخی اعضای هیأتمدیره خانهسینما که در نوشتن بیانیه دست داشتند، در خانههنرمندان که نهاد تجمع تمامی نهادهای صنفی و انجمنهای هنری کشور است، هم مسئولیت دارند، نوشتن بیانیه و خطدهی به جریان ایجاد اغتشاشات را وارد فاز دیگری کردند. به طور مثال خانهتئاتر و خانهموسیقی که در بیانیه ابتدایی خود بر سعهصدر از سوی نهادهای قضایی برای رسیدگی به تخلفات قانونی برخی اعضای خود تاکید داشتند، رفتهرفته بیانیههای تندتری منتشر کردند. انجمن نقاشان، عکاسان و... نیز به این جمع پیوستند تا سریال بیانیهنویسی راه را برای اجرای برخی دیگر از اقدامات غیرقانونی باز کند. ضمن آنکه همان اعضای بیانیهنویس هیأتمدیره غیرقانونی خانهسینما، در روزهای اخیر در ویدئوهایی که با پرچم خانهسینما همراه است، شروع به اتهامزنی به جریانات هنری و تلویزیونی کرده و گاهی پا را از این هم فراتر نهاده و کلیدواژهها رمز عملیاتهای را تکرار کردند که این روزها از سوی رسانههای معاند دائما بازخوانی و منتشر میشود. از جمله این مفهوم که «گویی، گروهی کشور را اشغال کردهاند و در فضای هنری اعمال نظر میکنند!» از سوی همایون اسعدیان.
هزینهتراشی هیأتمدیرههای بیتاثیر
اما چیزی که به خوبی مشخص میکند یک سناریوی کامل برای تاثیر بر جشنوارههای فجر در جریان است و قصد دارد حوزه هنر را به وادی یک تفکرضد فرهنگی رهنمون کند، شیوه دوم شروع بیانیهنویسیهاست. در پی واکنشهای فراگیر به بیانیههای غیرقانونی و فاقد ضمانت اجرایی از سوی هیأتمدیرههای خانههای صنوف، در نقشه دوم، برخی انجمنهای زیرمجموعه نهادهای سینمایی و هنری که از تاثیر و تعداد عضو و بُرد رسانهای کمتری برخوردارهستند، در محدوده اعضای هیأتمدیره خود شروع به دادن بیانیه کردند تا با عادیسازی بیانیهنویسی، هزینه بیانیههای انجمنهای بزرگتر را در آینده، پایین آورند. در این زمینه میتوان به بیانیه هیأتمدیره انجمن منتقدان و نویسندگان و انجمن صنفی فیلمنامهنویسان خانهسینما اشاره کرد که در بیانیههای بدون تدبیر، فقط از سوی برخی اعضای هیأتمدیره این دو انجمن منتشر شد. به نحوی که حتی اعضای این انجمنها هم از آن بیخبر بودند. نکته جالبتر آنکه بیانیههای این هیأتمدیرهها بدون امضا منتشر شد. این اتفاق تکرار شونده پیش از هرچیز بر غیرقانونی بودن این بیانیهها تاکید دارد آنچنان که کسی حاضر نیست نام خود را پای آنها بنویسد، حتی نگارندگان آن.
این روند در خانهتئاتر نیز به همین شکل تکرار شد. هیأتمدیره خانهتئاتر که همواره سعی کرده روندی معقول برای حفظ حقوق اعضای خود داشته باشد و پیگیر مشکلات معدود از اعضای این خانهکه در ناآرامیهای اخیر دستگیر شدهاند، بود؛ ناگهان با بیانیههای غیرقانونی از سوی برخی انجمنهای زیرمجموعه این نهاد مواجه شد. درست منطبق با نقشه دوم خانهسینما! انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانهتئاتر و حتی کانون دستیاران کارگردان و برنامهریزان خانهتئاتر در بیانیههای جداگانه دست به واکنشهایی زدند که نه تنها به وجاهت صنفی آنها آسیب رساند بلکه غیرقانونی و فاقد وجوه اجرایی است .
این واکنشها بار دیگر تاکید دارد جریانات سیاسی نهفته درون نهادهای صنفی در پی آن هستند که صنوف کم اثر با دادن بیانیههای پیدرپی مسیر را برای پذیرش بیانیه صنوف موثر و پر جمعیت مثل بازیگران، کارگردانان و تهیهکنندگان هموار کنند و همچنان که گفته شد با عادیسازی چنین رویکردی، هزینه بیانیه دادن برای آنها را پایین بیاورند و برای شرکتکنندگان جرات افزایی کنند.
همسو با دشمنان فرهنگ و هنر ایران
اما این شیوه بیانیهنویسی را نمیتوان فقط به فعل احساسی متاثر از اغتشاشات محدود دانست؛ زیرا همسویی آن با جریاناتی که با هدایت مشترک در خارج از کشور، شکلگرفته، مشهود است. اینکه هر بخش از جریانات معاند از جمله بیانیهنویسان صنفی پازلی از یک طرح بزرگ برای تقویت اغتشاش و ایجاد زمینه تجزیه ایران است، این روزها کاملا واضح شدهاست. آنچنان که وقتی سریال بیانیهنویسی مورد استقبال بدنه فعالان عرصه فرهنگ و هنر قرار نگرفت برای جلوگیری از شکست آن با تشکیل «کانون هنرمندان ایرانی فیلم و تئاتر برون مرز» و مصاحبه برخی چهرههای منفعتطلب و گریخته از ایران با رسانههای معاند همچون بیبیسی و بازتاب آن در ایران اینترنشنال مسیری تازه برای هزینهتراشی صنفی ایجاد شد.
پس از بی اثری بیانیهنویسیهای داخلی، حالا تشکلی شکل گرفته که براساس آن برخی چهرههای سینمایی و تئاتری که از کشور خارج شدهاند، تلاش دارند برای بزرگنمایی واکنشهای هنری نقشآفرینی کنند. این کانون که پگاه آهنگرانی، که اتفاقا در پی حضور پررنگ در فتنه۸۸ با رافت اسلامی قوه قضاییه روبهرو و آزاد شد و به تازگی از کشور خارج شده، از مبلغان آن است تا با همراهی برخی سلبریتیهای سخیف که در ماههای اخیر از کشور خارج شدند، علاوه بر تاثر داخلی، چهره بینالمللی سینما و تئاتر کشور را در رویدادهای هنری تحت تاثیر سوء قرار دهند. همانگونه که آهنگرانی در گفتوگو با بیبیسی ضمن تاکید بر تشکیل این کانون، میگوید: «این کانون راهاندازی شده و اعلام وجود کردهاست. این کانون سریعا اقدامات را انجام داده و مشغول رایزنی با جشنوارههای معتبر جهانی است تا سینماگران جهان نسبت به خبر بازداشتها در ایران واکنش نشان داده و به آن وسعت ببخشند. ما میخواهیم سینماگران سایر کشورهای جهان اخبار مربوط به دستگیریها و بازداشتها را گسترش دهند.»
دسیسه مخنث برای رویدادهای ملی
بررسی اقدامات صورت گرفته از سوی جریانهای خاص، که در روزهای منتهی به شروع جشنهای انقلاب اسلامی در قالب جشنوارههای هنری فجر روند رو به رشدی داشته، نشان میدهد برخی چهرههای هنری منفعتطلب نشسته بر کرسی هیأتمدیره صنوف هنری و سلبریتیهای سخیف در تلاش برای ایجاد آشوب در فضای کلی فرهنگ و هنر کشور بهویژه در رویدادهای هنری ملی هستند. آنها متکی بر روند بیانیهنویسی و تشکیل کانونهای برون مرزی، تلاش دارند با تاثیر سوء بر جشنوارههای فجر به نمادهای هنری انقلاب اسلامی ضربه وارد کرده و از حداقل تاثیر تخریبی به دست آمده، خوراک رسانهای برای بزرگنمایی تهیه کنند و جریان اغتشاش را حرکتی نخبگانی جلوه دهند. اما حضور ۷۵ فیلم در جشنواره فیلم فجر، برگزاری جشنوارههای پر شور استانی تئاتر و هنرمندانی که آثار خود را به جشنواره تئاتر فجر ارائه کردهاند، در کنار جشنواره تجسمی و موسیقی فجر، نشان میدهد هنرمندان شریف ایران با وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی، همچنان پرقدرت پای اصول انقلاب و نظام جمهوریاسلامی ایران هستند. با وجود چنین حمایت فراگیر اما ضروری است با رصد چنین جریاناتی، دسیسههای مخنث فتنهگران فضای فرهنگی و هنری کشور رسوا شود.
روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه