چرا غربی‌ها در مذاکرات دنبال منافع منطقه‌ای هستند؟

تله «برجام۲» برای عبور از نقطه۲۰۱۵

وقتی احساس کنند جنگ متوازن نیست و در میز مذاکره دست برتر را ندارند به مکانیسم‌های فشار متوسل می‌شوند. این موضوع به تجربه، حداقل در دهه اخیر دیده شده که چطور طرف‌های غربی در فرآیند مذاکرات و دیپلماسی گفت‌وگو هم گوشه‌چشمی به سازوکارهای غیرمذاکراتی دارند، اتفاقی که حالا هم وجود دارد و غربی‌ها حتی در مذاکرات منطقه‌ای حرف از توافق هسته‌ای می‌زنند و برعکس این ماجرا هم صدق می‌کند. آن‌هم درحالی‌که نشست بغداد ۲ به‌تازگی کشورهای منطقه را دور یکدیگر جمع کرده است.
کد خبر: ۱۳۹۲۲۸۵
نویسنده امین صبحی - دبیر گروه سیاسی

به نظر می‌رسد وضعیت جدید برجام در حال حرکت رو به جلو است و طرفین بدشان نمی‌آید مذاکرات بعد از گفت‌وگوهای طولانی و سخت یک‌سال گذشته به خروجی نهایی برسد.
امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه که در اردن و در حاشیه نشست بغداد ۲ با جوزپ بورل، مسئول سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا دیدار و گفت‌وگو کرده بود تاکید داشت که دو طرف در مورد برداشتن گام‌های نهایی توافق، موافق بودند و درعین‌حال گفت: پنجره توافق از سوی ایران باز است اما نه برای همیشه. از سوی دیگر بورل هم در یادداشتی تاکید کرد که «هیچ جایگزینی برای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) وجود ندارد. کسانی که غیر از این فکر می‌کنند خود را فریب می‌دهند.»
حقیقت این است که از زمان امضای برجام تاکنون، دیپلمات‌های غربی تلاش کرده‌اند تا توافق بر سر برنامه هسته‌ای کشورمان را به مذاکرات منطقه‌ای و موشکی گره بزنند. همان گفت‌وگوهایی که آنها با وجود فشارهای بسیار درنهایت نتوانستند در متن نهایی توافق بگنجانند.

برجام ۲؛ پایان حضور منطقه‌ای

برجام ۲ یعنی ایران حضور منطقه‌ای خود را کاملا رها کرده و برجام ۳ یعنی ایران متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی و مهم مانند موشک و پهپاد تولید نکند تا در مقابل تهاجم، دست‌خالی باشد.وقتی این کارزار وسیع را با تحلیل کلان ارزیابی می‌کنید می‌شود فهمید علت اصرار دشمن بر برجام‌های ۲ و ۳ چیست که در داخل هم عده‌ای از روی غفلت حرف آنها را تکرار می‌کنند. اگر خاطرتان باشد حسن روحانی چند ماه پس از امضای توافق، صراحتا گفت که برجام آغازی برای امضای توافق‌های بیشتر است. توافق‌هایی که «برجام منطقه‌ای» و «برجام موشکی» نام گرفت و به اختصار «برجام ۲ و ۳» نامیده شد. اما مخالفت قاطع رهبر انقلاب با تداوم امضای توافقات در زمینه‌های منطقه‌ای و موشکی باعث شد که آمریکا به خواسته نهایی خود در توافق هسته‌ای نرسد و به‌سرعت از آن خارج شد چراکه دولتمردان آمریکایی به‌خوبی می‌دانستند که هدف برجام، اطمینان از صلح‌آمیز‌بودن برنامه هسته‌ای کشورمان نیست، بلکه حفظ منافع واشنگتن در غرب آسیاست و به‌همین‌دلیل وقتی متوجه شدند که برجام قرار است به چارچوب هسته‌ای محدود بماند، زیر میز مذاکرات زده و یکطرفه از آن خارج شدند و از سال ۲۰۱۸ آمریکا به‌صورت غیرقانونی از این معاهده خارج شد. البته خروج، پایان کار ترامپ نبود و واشنگتن سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفت و نه‌تنها تحریم‌های خود را به‌‎صورت یکجانبه و برخلاف تعهداتش از سر گرفت، بلکه با اعمال فراسرزمینی قوانین خود، سلاح‎‌سازی از دلار و سیاست سیستماتیک ارعاب، اختلال و جریمه، همه کشورها و شرکت‎های جهان را از همکاری با ایران منع کرد.در مقابل هم ایران دست‌بسته نماند و به‎‌دلیل مقاومت راهبردی ملت ایران، سیاست آمریکا برای تحمیل فشار حداکثری بر مردم ایران و وادارسازی جمهوری اسلامی ایران به مذاکره مجدد محقق نشد و شکست خورد. بااین‌‎حال، این سیاست غیرانسانی، غیرقانونی و مغایر با تعهدات دولت آمریکا، لطمات جبران‌‏ناپذیر مادی و معنوی به رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و علمی ‌کشورمان وارد کرد. با وجود این، ایران به‌‌‎رغم عهدشکنی آمریکا، بی‌‌عملی اروپا و متحمل‌‏شدن هزینه‌‏های سنگین به مثابه متعهدترین عضو برجام باقی ماند تا جایی که آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی در ۱۶ گزارش تا اردیبهشت ۹۸ پایبندی کامل ایران به تعهداتش را مورد تأیید و تأکید قرار داد.این وضعیت ادامه داشت تا وقتی جو بایدن ادعا کرد که می‌خواهد به برجام بازگردد. درواقع پس از پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری و حضور بایدن در کاخ‌سفید به‌عنوان مدعی دفاع از احیای برجام، تلاش‌ها برای بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای آغاز شد اما این‌بار هم آمریکایی‌ها تلاش کردند برجام ۲ و ۳ را هم به عرصه مذاکرات بیاورند و فراتر از مسائل هسته‌ای گفت‌وگوها را پیش ببرند.

بازگشت به ایده قدیمی

با شکست مذاکرات هسته‌ای در چند ماه اخیر یعنی از وین به دوحه و دوباره تا وین به‌دلیل تکرار زیاده‌خواهی طرف غربی، این‌بار آمریکا و متحدانش گمان کردند با شعله‌ور کردن آتش اغتشاشات در داخل کشور می‌توانند امتیازات فراهسته‌ای را از ایران به دست آورند و این امتیازخواهی‌ها در جریان مذاکرات اخیر بغداد ۲ در اردن به‌خوبی خود را نشان داد چراکه آمریکا و کشورهای اروپایی در جریان این گفت‌وگوها عملا به‌دنبال ایده قدیمی خود بودند تا برجام را به مذاکرات منطقه‌ای و سپس مذاکرات موشکی گره‌بزنند و همزمان با سخن‌گفتن از احتمال احیای برجام، متحدان منطقه‌ای خود را در گفت‌وگوها مشارکت دهند. البته این موضوع یک آلترناتیو مهم داشت و آن هم غائله جنگ اوکراین بود؛ یعنی همزمان، همین کشورها به بهانه جنگ اوکراین فشار بر توان دفاعی کشور را هم افزایش دادند تا در چشم‌انداز دورتر خود برای مذاکرات پهپادی و موشکی زمینه‌چینی کنند.البته نزدیک‌شدن طرف‌های اروپایی به ایران در حاشیه کنفرانس بغداد ۲ یک فرامتن مهم دیگری هم داشت که نشان می‌داد غربی‌ها ایران را بازیگری غیرقابل‌اجتناب در منطقه می‌دانند که اساسا فرآیندهای منطقه‌ای بدون تهران امکان‌پذیر نیست و از سوی دیگر به‌دلیل محاسبات اشتباه درباره ناآرامی‌های ایران، آبی برای آنها گرم نشده است و جبهه غربی ــ آمریکایی مجبور شده دوباره به همان میز مذاکره‌ای بازگردد که آن را ترک کرده بود. حتی آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا هم درباره لزوم به‌کارگیری دیپلماسی در قبال برنامه هسته‌ای ایران تلویحا بازگشت به برجام را تایید کرد و رابرت مالی، مذاکره‌کننده ارشد آمریکایی نیز از برجام دفاع کرده و گفت که این توافق نمرده است.

تثبیت نقطه ۲۰۱۵

بااین‌حال موضوع ارسال پهپاد از ایران به روسیه دائم از سوی مقامات غربی تکرار می‌شود که این موضوع درواقع برای فعال‌نگهداشتن برجام۳ است اما دیروز این روند با واکنش سرلشکر باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح مواجه شد و او درباره ادعای حضور پهپاد ایران در جنگ اوکراین اعلام کرد: جوسازی امروز دنیای استکبار در حوزه استفاده از پهپاد‌های ایرانی در جنگ اوکراین، بخشی از جنگ روانی دشمن است و جدای از این‌که بسیاری از این مطالب ممکن است دروغ باشد اما به‌واقع نشان از اثربخشی و اهمیت و رتبه بالای جمهوری اسلامی در حوزه پهپاد است.‌ فرمانده سابق سنتکام، تروریست آمریکایی هم بیان کرد: «برای نخستین‌بار در دوران بعد از جنگ جهانی دوم برتری هوایی آمریکا به‌هم خورده است و دیگر ما نمی‌توانیم در صحنه‌ای که ایرانی‌ها حضور پهپادی دارند، برتری هوایی داشته باشیم.» بنابراین واکنش‌های منفی به رویکرد دستگاه دیپلماسی دربرابر احیای مذاکرات دقیقا‌ از همین زاویه مطرح می‌شود که نباید برجام را به گفت‌وگوهای منطقه‌ای و دفاعی گره زد چراکه اساسا از همان نقطه ۲۰۱۵ برجام چارچوبی برای گرفتن بهانه‌های هسته‌ای از طرف‌های غربی بود و اگر قرار باشد بعد از هفت سال به زیاده‌خواهی‌های فراهسته‌ای آلوده شود، نتیجه از همین الان مشخص است. البته دولت سیزدهم در راهبرد جدید دیپلماسی منطقه‌ای به‌وضوح تغییر مسیر داده و به دنبال ترمیم رابطه با کشورهای منطقه و همسایه رفته اما این مسیر هم یک ملاحظه مهم دارد و آن نکته این است که قدرت‌های فرامنطقه‌ای بخواهند از آب گل‌آلود تنش‌های منطقه‌ای برای خود ماهی بگیرند که تنها راه خنثی‌کردن این مکانیسم هم امر همیشگی مقاومت در برابر آن است.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها