توجه به گفته چهرههای پرآوازه یا همانهایی که به عنوان سلبریتی شناخته میشوند، مسأله پیچیدهای است که گاهی دردسرساز هم میشود. مشابه شرایط اخیر کشور که گفتههای این چهرهها مسبب مشکلاتی هم شده است.
افراد زیادی از مسئولان تا مردم دغدغهمند درپی راهکاری برای این مسأله بوده و سعی دارند چارهای برای آن بیندیشند. این نوشته سعی میکند جوانب مختلفی از سلبریتیسم را در قالب چند نکته مورد بررسی قرار دهد.
۱. شاید برخی بگویند که ایکاش پرآوازهها حرف نزنند یا مثلا چه خوب بود اگر اینها درباره سیاست و مسائل اجتماعی چیزی نمیگفتند. این سخن ناصواب است، چراکه بههرحال در یک جامعه مترقی کسی نمیتواند دیگری را دعوت به سکوت و حرف نزدن کند. این امر کاملا برخلاف آزادی بیان و محدودیتی نازیبا است. شاید درستتر این است که هرکسی در زمینه تخصصی خود صحبت کند، هرچند که این گزاره هم کاملا همسو با آزادی در سخن گفتن نیست. در اینجا ذکر این نکته لازم است که منظور از آزادی بیان، آن رفتار غلطی که در غرب به نام این مفهوم جریان دارد نیست، بلکه شکل حقیقی آن مورد نظر است.
۲. شنونده باید عاقل باشد! این گزاره که برگرفته از ضربالمثل معروفی است، اینجا کارکرد زیادی دارد. درست است که هر کسی برای سخن گفتن در هر زمینهای آزاد است، اما آیا میتوان از مخاطب عاقل و سلیم انتظار داشت هر حرفی را از
هر کسی بپذیرد؟ مثلا اگر روزی یک خبرنگار حوزه فرهنگی اظهارنظری درباره یک بیماری پزشکی داشته باشد، عمل کردن به نظر او پذیرفتنی است؟ اینجا هم ماجرا همین است. اگر کسی بازیگر خوبی است، صحبتهای او در زمینه هنر بازیگری و مسائل اطراف آن پذیرفتنی است یا مثلا یک فوتبالیست صرفا در حوزه ورزش و فوتبال میتواند سخنان محکمهپسندی داشته باشد، مگر آنکه بهجز تجربهاش در فوتبال، تحصیلکرده و پژوهشگر حوزه دیگری هم باشد. البته ماجرا فقط ناظر به رویکردهای سیاسی سلبریتیها نیست کما اینکه هیچ وقت یک بازیگر توانمند، متخصص حوزه پوست و مو نیست!
۳. این مسأله لزوم رجوع به متخصص و درست شنیدن در دیگر حوزههای کاری را هم دربر میگیرد. مثال آشکار آن هم رجوع مراجع تقلید به مراکز درمانی است. بارها مشاهده شده کسی که بهواسطه سواد فقهی، آیت عظمای خداوند شده هم در بیمارستان بستری میشود یا به مطب پزشک میرود. اینجا کسی که تقلید از او بر دیگران واجبِ دینی است، خود رهرو توصیههای دیگری میشود. حرف این است که شمار افراد ذوالفنون زیاد نیست، شنونده باید عاقلانه رفتار کند و برای گرفتن اطلاعات درست سراغ منابع اصلی با دانش بالا برود.
۴. اما از آنجا که در مباحث سواد رسانهای یکی از تکنیکهای مهم اقناع، گواهی دادن توسط افراد شاخص و اصطلاحا سلبریتی است، نمیتوان از مخاطب انتظار داشت که کاملا هوشمند عمل کرده و به سخنان غیرتخصصی چهرههای پرآوازه وقعی ننهد! اینجا عملکرد مسئولان حوزههای مختلف و خاصه آنها که فعالیتشان ارتباط بیشتری با سلبریتیها دارد، اهمیت بیشتری پیدا میکند. اینکه رویکرد مناسب مسئولان فرهنگی و ورزشی درخصوص تعامل با پرآوازهها باید چگونه باشد، فرصتی مفصل در یادداشتی دیگر میطلبد، اما به شکل خلاصه شاید مهمترین اشتباه صورتگرفته در این زمینه، عدم توانایی مدیران فرهنگی و ورزشی در همسو کردن ذهن سلبریتیها و دوریگزینی از این جماعت باشد.
روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: