متهم مدعی است عمدی در مرگ دوستش نداشته اما اولیای دم، مرگ پسرشان را با برنامه میدانند و خواستار قصاص متهم هستند.
تنها متهم این پرونده یکبار به قصاص و یکبار به دیه محکوم شد که قضات شعبه هفتم دیوان عالی کشور هر دو بار حکم را شکستند. حال متهم در زندان منتظر تصمیم سه قاضی جنایی درباره سرنوشت خود است.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از خرداد سال ۱۳۹۵ و با گزارش مرگ مشکوک پسر جوانی در خانه دوستش آغاز شد. با آزمایشهای تخصصی مشخص شد پسر جوان بهدلیل مسمومیت با یک ماده شیمیایی فوت کرده است.
ماموران به تحقیق از پسر صاحبخانه که از نخبههای دانشگاهی است پرداختند که او ادعا کرد: من و دوستم که فوت شد، در مدرسه تیزهوشان درس میخواندیم و هردو در دانشگاهشریف قبول شدیم. بعد از لیسانس در دو دانشگاه جداگانه مشغول به تحصیل شدیم و کمتر همدیگر را میدیدیم. چندی قبل متوجه شدم او از دانشگاهی در آمریکا بورسیه گرفته و قرار است به آنجا برود. با او تماس گرفتم و وقتی فهمید عقد کردهام و به او خبر ندادهام، از من دلخور شد. من هم برای اینکه به این دلخوری پایان دهم او را به خانهام دعوت کردم. من بهدلیل اینکه شیمی خوانده بودم، ترکیبی از کلروفوم و دیاتیل درست و مصرف میکردم. آن را داخل آبمیوه ریختم و در یخچال گذاشتم که دوستم آن را خورد و مسموم شد.
با تکمیل تحقیقات در دادسرای جنایی تهران پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. متهم دوباره در این شعبه محاکمه و با سرنوشت متفاوتی روبهرو شد.
در اولین دور از رسیدگی قضات، عمل او را قتل غیرعمد تشخیص داده و سامان را به پرداخت دیه محکوم کردند. این رای در دیوان عالی کشور نقض و پسر جوان پس از رسیدگی دوباره به پروندهاش به قصاص محکوم شد. این بار متهم به قتل به رای اعتراض کرد که حکم اینبار نقض و به شعبه همعرض ارسال شد.
سامان برای سومینبار به دادگاه کیفری منتقل شد و این بار در برابر قضات شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. در این جلسه اولیای دم مقتول برای او درخواست قصاص کردند.
دلایلی برای قتل عمد
در ابتدای این جلسه یکی از وکلای اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و عمل متهم را قتل عمد دانست و درباره این ادعا گفت: «جسد مقتول پتوپیچ و درحالیکه پاهایش با چسب بسته شده بود در پارکینگ خانه متهم پیدا شد. سامان وقتی با اورژانس تماس میگیرد، میگوید فردی اینجا کبود افتاده و او را نمیشناسم. چرا باید به دروغ بگوید او را نمیشناسم یا پاهای مقتول را با چسب ببندد؟»
وی ادامه داد: «سامان خانه پدریاش را روز حادثه خالی میکند و در محلول از کلروفوم و دیاتیل استفاده مینماید. کلروفوم به قدری خطرناک است که از صنعت پزشکی حذف شده است. او در تمام مراحل بازجویی وجود دیاتیل را در محلول انکار کرده و در آخرین بازجویی آن را پذیرفته است. موضوع دیگری که در این پرونده مطرح است، نخوردن محلول توسط متهم است. اگر او معتاد به این محلول بوده، چرا خودش استفاده نکرده است؟ با توجه به دلایلی که در پرونده وجود دارد عمل او قتل عمد است و خواستار مجازات او هستیم.»
پسرم رتبه ۵۴ کنکور بود
سپس پدر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت: «پسرم رتبه ۵۴ کنکور سراسری بود. قرار بود برای تحصیل در مقطع دکتری به آمریکا برود اما ۱۱روز قبل از پرواز کشته شد. اگر سامان تصمیمی برای قتل نداشت چرا دوربینهای مداربسته خانهشان دو روز قبل و دو روز بعد از روز حادثه قطع بود؟»
قبول ندارم
رئیس شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران سپس از متهم خواست در جایگاه قرار گیرد و با تفهیم دوباره اتهام به سامان از او پرسید اتهامت را قبول داری که پسر جوان با رد اتهامش گفت: «قبول دارم در این کار اشتباهاتی داشتم ولی قصد قتل نداشتم و عمدی بودن آن را قبول ندارم.»
رئیس دادگاه: قبول داری با دعوت شما به خانهتان آمد؟
متهم: بله، قبول دارم.
رئیس دادگاه: محلول شیمیایی را چه کسی در یخچال گذاشته بود؟
متهم: خودم خریدم و داخل یخچال گذاشتم.
رئیس دادگاه: به چه منظوری تهیه کرده بودی؟
متهم: دوران دبیرستان پروژهای داشتم که در آن از کلروفوم استفاده میکردم و از همان زمان به این ماده اعتیاد پیدا کردم.
رئیس دادگاه: چند وقت مصرف میکردی؟
متهم: حدود هشت سال.
رئیس دادگاه: همیشه تنها مصرف میکردی؟
متهم: الان در دادگاه هم از گفتن اعتیادم شرم دارم.
رئیس دادگاه: مرحوم چه مقدار از این محلول خورد؟
متهم: خیلی کم. اول آن را چشید و بدش آمد. بعد که من برای خرید سیگار بیرون رفتم، آن را با آب رقیق کرد و حدود ۵ تا ۱۰ سیسی خورد.
رئیس دادگاه: همیشه همینقدر از محلول را درست میکردی؟
متهم: بله.
رئیس دادگاه: پس چرا مصرف کم آن باعث مرگ دوستت شد؟
متهم: این پرسش را در بازپرسی هم پرسیدند و گفتم فکر نمیکردم مصرف کم آن هم باعث مرگ شود.
رئیس دادگاه: چطور به این ترکیب رسیدی؟
متهم: اولش با بو کردن شروع کردم و بعد با مزه کردن به ساخت این ترکیب رسیدم.
رئیس دادگاه: چرا خودت نخوردی؟
متهم: قرار بود دوستم در پروژهای به من کمک کند، اگر این را میخوردم حالت مستی به من دست میداد نمیتوانستم کار را انجام دهم.
رئیس دادگاه: اگر قرار بود نخوری چرا با خودت بردی؟
متهم: میخواستم بعد از رفتن دوستم بخورم.
رئیس دادگاه: مصرفت چطور یود؟
متهم: دو هفته یک بار.
رئیس دادگاه: چرا دوستت را پتوپیچ کردی و به پایش چسب زدی؟
متهم: حال او بد شد و میگفت سردم است. به همین دلیل روی او پتو انداختم. برای اینکه بتواند پاهایش را جمع کند به زیر زانویش چسب زدم. اگر قصدی داشتم، بعد از تماس با اورژانس چسبها را باز میکردم.
در ادامه جلسه رسیدگی، وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از او گفت: «موکلم لیسانس شیمی و ارشد مالی دارد. هیچگونه انگیزه و قصدی برای کشتن دوستش وجود نداشته و موکلم مکرر از این محلول مصرف میکرد و نمیدانست مصرف آن مرگآور است. محلول مصرفی فقط در معده نشان میدهد دز آن کم بوده است.»
متهم در آخرین دفاعش هم منکر قتل شد و قضات با اعلام ختم رسیدگی برای صدور حکم وارد شور شدند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد