گفت‌و‌گو با سیدمهدی دزفولی به انگیزه برگزاری نمایشگاه «پیدای ناپیدا»

تماشای جلوه‌های مشترک در ادیان الهی

از کاشیکاری‌ های مسجد ایاصوفیه در استانبول ترکیه تا شیشه‌های رنگارنگ کلیساهایی در پاریس فرانسه و پنجره‌های بزرگ قدیمی در کنیسه بزرگ شهر بوداپست در مجارستان به قدری دیدنی است که انسان را ناخودآگاه به تحسین وا می‌دارد.
کد خبر: ۱۳۸۴۰۳۱
نویسنده ساناز قنبری - فرهنگ و هنر

بنابراین طبیعی است که چنین معماری و نقش و نگارهایی توجه سید مهدی دزفولی که سال‌ها کارگردانی، مستندسازی و پژوهشگری کرده و برای یکی از فیلم‌های مستندش به بخش جنبی جشنواره کن راه پیدا کرده بود به خود جلب کند و او به این فکر بیفتد که گرچه عکاسی از این مراکز مذهبی، نمایش تشابهات و تمایزات آنها و در نهایت جلوه‌های مختلف خداباوری در اماکن مقدسه زحمت زیادی دارد اما ارزشش بیشتر از زحمتش است.
این روزها نمایشگاه عکس «پیدای ناپیدا» با عکس‌هایی از سیدمهدی دزفولی در فرهنگسرای ارسباران در حال برگزاری است و علاقه‌مندان تا 5 آبان همه روزه به‌جز روزهای تعطیل می‌توانند به گالری شماره 2 این فرهنگسرا مراجعه کنند. فصل مشترک تمام این عکس‌ها، جلوه‌های مختلف خداباوری در مکان‌های مذهبی در برخی از کشورهای اروپایی است. گفت‌و‌گوی جام‌جم با سیدمهدی دزفولی را در ادامه بخوانید.

توجه به جلوه‌های مشترک ادیان توحیدی مقوله‌ای است که کمتر در هنر ایران و حتی جهان به آن پرداخته شده. چطور شد به عکاسی از مکان‌های مذهبی علاقه‌مند شدید؟

در ایران نمایشگاه‌هایی که جلوه خداباوری در سایر ادیان را به تصویر بکشند خیلی نداشتیم. مگر چند نمایشگاه با موضوعیت تکثر ادیان که در آن به مسیحی‌ها، زرتشتی‌ها، کلیمی‌ها و... توجه شود برپا شده؟ و این در حالی است که ادیان فصل‌ها و جلوه‌های مشترک زیادی با یکدیگر دارند و بعضا از معماری هم الهام گرفته‌اند. از هفت‌هشت سال پیش در ذهنم بود چرا ما به پدیده‌های گوناگونی که از ادیان مختلف در کشورمان وجود دارد توجهی نداریم! مثلا در خیابان 30 تهران کلیسای حضرت مریم مقدس، کنیسه حییم، آتشکده زرتشتی و مسجد وجود دارد و پیروان ادیان رسمی کشور در این خیابان در کنار هم زندگی می‌کنند. این تجمع مراکز مذهبی نه‌تنها در تهران بلکه در دیگر شهرهای ایران از جمله یزد، شیراز، ارومیه نیز دیده می‌شود و اتفاق بسیار نادری است که متاسفانه در ایران کمتر به آن توجه می‌شود اما باورم این بود چون این اماکن همگی در ایران قرار دارند شاید تماشای آن چندان برای مخاطب جذاب نباشد تا این‌که ابتدای امسال سفری به ترکیه داشتم جلوه‌های جذاب مسجد با قدمت ایاصوفیه که در ابتدا کلیسا بوده، بعد به مسجد و در مقطعی هم موزه شده و سپس دوباره تبدیل به مسجد شده برایم جالب آمد. پیرو این ذهنیت در سفر بعدی‌ام به اروپا به‌دلیل مستند «زمزمه‌های گمشده» که همراه با حوزه هنری ساخته شد و من تهیه‌کننده آن بودم به فرانسه، آلمان و مجارستان رفتم. به همین دلیل در این سه کشور اروپایی با عبادتگاه‌ها و مکان‌های مقدسی مواجه شدم که خیلی هم مطرح هستند. معماری و باورهای که در برخورد مردم با این مراکز مذهبی داشتند برایم بسیار جالب بود.

با برگزاری این نمایشگاه دنبال ایجاد چه نوع فرآیند فکری در مخاطب‌تان بودید؟

برآیند مجموع عکس‌های این نمایشگاه کاملا گویای آن است که خداپرستی و خداباوری تنها در میان دین اسلام نیست و البته می‌خواستم مخاطب را به این باور برسانم نقاط مشترکی بین سایر ادیان الهی وجود دارد که به این نقاط می‌توان اتکا کرد. عکس‌های مربوط به اسلام را از مسجد ایاصوفیه گرفتم، عکس‌های مربوط به مسیحیت را از آلمان، فرانسه و بوداپست و عکس‌های مربوط به یهودیت را از بوداپست. بعضا در ایران این تصور وجود دارد که در اروپا باور به خداوند و دین بسیار کمرنگ است! این در حالی است که باورهای دینی در برخی نقاط اروپا بسیار پررنگ و عمیق است. ماینز یکی از مذهبی‌ترین شهرهای آلمان که عکس‌هایی از کلیسای آنجا گرفتم کاملا گویای آن است یا در عکس‌های کلیساهای پاریس می‌بینیم معماری کلیساها بسیار شبیه به کنیسه بوده یا معماری مسجد ایاصوفیه که کم‌نظیر است. در معماری این مسجد از سبک معماری اسلامی آناتولی استفاده شده که بسیاری از المان‌های را در دیگر معماری مراکز مذهبی هم می‌بینیم.

در این نمایشگاه چند اثر از شما در معرض دید مخاطبان قرار دارد؟

ابتدا 15 عکس را برای نمایشگاه در نظر گرفته بودم که سه عدد از آنها به‌دلیل نکاتی که دوستان در فرهنگسرای ارسباران به آن وارد دانستند کنار گذاشته شد و الان 12 عکس به نمایش عمومی درآمده.

این آثار در چه سبک و سیاقی هستند؟

سعی کردم از دو جنبه بیرونی و درونی به مکان‌های موردنظرم نگاه کنم. ما تقریبا شش عکس داریم که از بیرون این عبادتگاه‌ها گرفته شده و شش عکس از داخل آنها. عکس‌های داخلی نمایان‌کننده شیشه‌کاری‌ها، برش پنجره‌ها، نقاشی دیواره‌ها، رنگ‌آمیزی و خطوط زیبایی است که همگی به‌عنوان مستندات تصویری قابل اتکا هستند. مضاف بر این‌که در داخل ایران معمولا نمایشگاه‌های عکاسی داخل ایران با محوریت مضامین آسیب‌ها و بزهکاری‌های اجتماعی است و کم هستند عکس‌هایی که به تاریخ و معماری اماکن مذهبی توجه کرده باشند اما من در این نمایشگاه سعی کردم جلوه‌های متفاوت از این اماکن مذهبی را به تصویر بکشم که امیدوارم موفق شده باشم.

پس می‌توان گفت این نمایشگاه به نوعی عکاسی مستند است؟

بله، به‌دلیل این‌که اگر روزی این بناهای مذهبی آسیبی دیدند، این عکس‌ها مرجع خوبی برای مخاطب است. مضاف بر این‌که ما در این نمایشگاه تنوعی از بناهای مربوط به ادیان مختلف در اروپا را به مخاطب ایرانی نشان می‌دهیم. در حقیقت سندگاری و مستندگاری انجام شده اما هدف اصلی من نشان دادن نزدیکی جلوه‌های مشترک ادیان به یکدیگر و معرفی آن به مخاطب بود.

می‌توانید بگویید که مشخصا چه مقدار کار صرف خلق آثاری مربوط به مسجد ایاصوفیه شده؟

در سفری که به استانبول داشتم دوسه روز کامل را از مسجد ایاصوفیه و مساجد اطراف عکاسی کردم اما بیشترین ارجاعات را به مسجد ایاصوفیه اختصاص دادم. چون قدمت این مسجد از باقی مساجد بیشتر است. سفری کاری‌ام به اروپا هم حدود 15 روز بود که سعی کردم به غیر از یکی‌دو روزی که درگیر جشنواره کن بودم باقی را به عکاسی و فیلمبرداری از بناهای مختلف اختصاص دادم. طی این مدت بیش از 2000 تا 3000 هزار فریم عکس گرفتم که در نمایشگاه پیدای ناپیدا منتخبی از آنها را می‌بینیم. البته به‌دلیل شرایط کاری و مالی امکان بازدید از مراکز مذهبی تمام شهرهای مثلا آلمان یا فرانسه مهیا نبود اما در شهرهایی که حضور داشتم سعی کردم از تمام مراکز مذهبی آن شهر بازدید کنم.

به نظر شما برای خلق یک اثر بزرگ الزاما ‌باید فلسفه‌ای پشت آن باشد؟

خیر. در وهله اول متذکر شوم که نمایشگاه پیدای ناپیدا اولین نمایشگاه عکس من است. قبل از این‌که عکاس باشم مستندساز و فیلمساز هستم. البته برای خودم عکاسی‌ای جذاب است که فکری پشت آن باشد و به یک هدفی منتهی شود. صرفا واجب نیست که آن هدف هنری باشد. یعنی جذاب‌تر این است که موضوع انتخابی بکر و کمتر دیده‌شده باشد. برایم عکاسی از موضوعات مغفول‌مانده جذاب است و بعد عکاسی پرتره یا اجتماعی و... .

پس عکاسی برای شما یک اتفاق همیشگی نیست؟

خیر. برای من عکاسی حالتی روزمره و روتین ندارد. فکری که پشت هر کاری است برایم جذاب است. مثلا موسیقی‌ای برای من جذاب است که فکری و اندیشه‌ای پشت آن باشد.

در پایان بازخوردها نسبت به نمایشگاه و آثارتان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پنجشنبه افتتاحیه نمایشگاه بود که خوشبختانه از آن راضی بودم. البته قبلا هم بعضی از این عکس‌ها را به دوستانم نشان داده بودم و از نظرات‌شان استفاده کردم. مضاف بر این‌که بعضی از دوستان در روز افتتاحیه از من سؤال کردند چرا با وجود این‌که جلوه‌های مشترک ادیان الهی در کشور خودمان هم دیده می‌شود سراغ شهرهای اروپایی رفتید؟ و من پاسخ دادم به نظرم آمد اگر این مبحث را از سایر کشورها شروع کنیم و بعد به داخل ایران بیاوریم با توجه بیشتری از سوی مردم مواجه می‌شویم. امیدوارم طی مدت برگزاری این نمایشگاه از نظرات علاقه‌مندان استفاده ببرم و در آینده همین سبک از نمایشگاه را به شکلی کامل‌تر برگزار کنم. امروز و در قرن 21 باید به جلوه‌های مشترک ادیان توجه کرد. کمااین‌که می‌بینیم رهبران ادیان مختلف به دیدار هم می‌روند و با یکدیگر صحبت می‌کنند. مثلا چندوقت پیش پاپ سفری به عراق داشت که طی آن با آیت‌ا... سیستانی دیدار کرد یا سفری که چند سال پیش آیت‌ا... جواد آملی به اروپا و آمریکا داشتند و دیداری که با سران مذاهب مسیحیت و یهودیت کردند بسیار معنادار است. ما از دوران نزاع و جنگ‌های دینی فاصله گرفتیم. حتی در طول تاریخ جنگ‌ها بیشتر از این‌که موجب نزاع باشند باعث شکل‌گیری گفت‌و‌گویی می‌شوند که به ارتقای بشری کمک می‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها