به گفته اهالی دهمورد، معدن کرومیت روستا به محل ارتزاق بسیاری از مردم تبدیل شده و از راه برداشت سنگ کروم این معدن و فروش آن به خریداران، زندگی خود را میگذرانند. محمدمهدی ابولی ۲۰ساله هم یکی از کارگران این معدن است که زیر آوار ماند، اما با امدادرسانی بهموقع از مرگ حتمی جان سالم بهدر برد. او در گفتگو با جامجم درباره روز حادثه میگوید: «این معدن مردمی است، دولت دخل و تصرفی در آن ندارد و بسیاری از اهالی در آن مشغول بهکار هستند.
روز حادثه، ساعت بین ۸ تا ۹ شب بود، من و چهار نفر از کارگران مشغول کار در معدن بودیم. حین کار، ناگهان حجم زیادی از آوار شاید در حد ۱۰ تن روی سرمان ریخت. حدود ۱۵ تا ۲۰دقیقه همگی زیر آوار بودیم. یکی از اقوامم که متوجه حادثه شده بود، سریع خودش را به ما رساند و در همان لحظات اول که مرا پیدا کرده بود، سنگها را از روی صورتم برداشت و راه نفسم را باز کرد تا بتوانم نفس بکشم. دو نفر از کارگران متاسفانه فوت شدند. یکی از آنها پسر جوان ۲۰ سالهای بود که سنگ به پشت سرش اصابت کرد و فوتی دوم یک کارگر میانسال پنجاه و چند ساله بود.
او از سینه به پایین به دیواره معدن بهشدت فشرده شده بود و همین فشار بیش از حد جانش را گرفته بود. وقتی از زیر آوار خارج شد تا چند دقیقه زنده بود، اما متاسفانه دوام نیاورد. من نیز سه تا از مهرههای کمرم شکسته که به جراحی نیاز دارد. دو نفر دیگر هم زخمی شدهاند که جراحتشان جدی نیست. شانس با ما یار بود که آوار یک ساعت زودتر از زمان وقوع حادثه ریزش نکرد. اگر این اتفاق افتاده بود، حداقل ۳۰ نفر کشته میشدند.» احمدرضا درویشی هم از شاهدان زنده دفن شدن کارگران است. او حدود یک متر با محل ریزش آوار فاصله داشت. از درویشی در مورد حادثه میپرسیم: «هشت، ۹ ماهی است که در این معدن کار میکنم و در کل تمام کسانی که در معدن مشغول هستند، اهل روستای دهمورد هستند.
آن روز، مشغولکار بودیم که یکدفعه صدای عجیبی در معدن پیچید. سرم را که برگردانم، حجم آوار را دیدم که روی کارگران ریخته بود. با کمک دوستانم کارگر جوانی را که سرش ضربه خورده بود بیرون بردیم، اما فوت شد. نمیدانم در مسیر انتقال به بیمارستان تمام کرد یا در خود بیمارستان. یک کارگر مسن هم نیمی از بدنش داخل آوار گیر کرده بود که با استفاده از پیکور اطرافش را کمکم از آوار خالی کردیم و او را بیرون آوردیم. چند دقیقه زنده بود، اما در نهایت فوت شد. علت حادثه هم به دلیل دستکاریها و ترک دیوارههای معدن با پیکور بود که باعث ریزش شد. الان خرج و مخارج درمانی مصدومان هم به پای خودشان است.»
آنطور که اهالی میگویند، حدود سه سال پیش برخی افراد با هدف دایر کردن شرکتی برای ثبت مردمی کردن معدن، از هرکدام از اهالی روستا یک میلیون تومان دریافت کردند. حدود دو میلیارد تومان جمعآوری شد، اما طرح نیمهکاره ماند. حالا بعد از ریزش معدن، همان عده دوباره پیدایشان شده است و میگویند این معدن قرار است ثبت مردمی شود، اما اهالی چندان به این وعده وعیدها خوشبین نیستند و باور نمیکنند.
روزنامه جام جم