شاید در معرفی درست و کامل آن کمکاری شده، شاید دور از مرکز است و شاید هم نداشتن زیرساختهای اولیه، موجب مهجورماندن آن شده که به نظر میرسد این آخری از هر عامل دیگری در گمنام و غریبماندنش در نقشه گردشگری ایران موثرتر بوده است.
میخواهیم از سرزمینی برایتان بگوییم که نماد کامل مظلومیت در دنیای گردشگری کشورمان است؛ از سومین استان پهناور ایران، با وجود 11 شهرستان، بیش از 2000 جاذبه گردشگری، 982 جاذبه ثبت ملی شده، چهار جاذبهای که در فهرست میراث جهانی یونسکو نشسته و یک روستای صنایع دستی جهانی.
اینها اما آمار و ارقام است که سراغ هر استانی از ایران زیبا و باستانیمان بروید فهرستی از آن پیش رویتان گشوده میشود، واقعیت خراسان جنوبی اما ورای اینهاست.
سادهتر برایتان بگوییم از زیباییهای این دنیا چه میخواهید؟ حضور در خلوت یک کویر بیانتها و بکر و طلاییرنگ با شنهای رقصان در باد که آسمان شبهایش پر از ستارههای نقرهایفام است؟ خرامیدن در باغ های در همتنیده با میوههای سرخ و آبدار و رنگارنگ، بالا و پایینرفتن از قلعههای خشتی و گلی روزگار بسیار دور، پریدن در چشمههای آب معدنی گرم و سرد؟ نشستن و چشمدوختن به ریزش آهنگین آبهای زلال آبشارهای کوتاه و بلند؟ دلدادن به ترانه دلانگیز جریان آب در قناتها؟ تماشای درههای زیبا و هولانگیز و پرافسانه؟ قدمزدن در روستاهای عجیب و غریب با قصهها و حکایتهایی عجیبتر؟
خاطرتان را جمع کنیم و بگوییم که هر چه از دلبریهای تاریخی طبیعی این کره خاکی بخواهید، انگار میتوانید آن را در خراسان جنوبی، در جنوب خراسان بزرگ، در مرزهای شرقی کشورمان یکجا بیابید.
پرسش اینجاست که چنین سرزمین رویایی و پرظرفیتی چگونه هنوز حتی درمیان مردم ایران خودمان آنطور که شایسته است معرفی و شناسانده نشده و کمتر ایرانی زحمت یک بار سفر در طول عمرش به این استان را داده است؟ گردشگران خارجی که جای خود دارند.
خراسان جنوبی با این تعداد از جاذبه طبیعی و تاریخی نامش نهتنها در فهرست اولین مقاصد گردشگران داخلی و خارجی که حتی در دومین و شاید سومین فهرست هم نباشد.
چاره ای جز توسعه گردشگری نداریم
بگذارید ماجرا را به گونهای دیگر پیش ببریم. خراسان جنوبی سرزمین ظرفیتهاست؛ ظرفیتهای گردشگری، علمی و کشاورزی.
روزگاری در این سرزمین که جزو مناطق خشک و کمبارش ایران است و بیشترین تکیهاش در قدیم به قناتهای پرآبش بوده، کشاورزی گستردهای رایج بوده است که خشکسالی چند دهه اخیر آن را مثل کشاورزی مناطق دیگر ایران به نابودی کشانده است. از میانرفتن مشاغل کشاورزی و نابودی درآمدهای ناشی از آن، در گذشته نه چندان دور باعث مهاجرت بسیاری از روستاییان به شهرهای استان و شهرهای استانهای همجوار همچون مشهد شد. این استان اما هنوز ظرفیتهایی داشت که میتوانست برای درمان اقتصاد بیمارش و توسعه و پیشرفت و درآمدزایی روی آنها حساب کند؛ ظرفیتهایی همچون گردشگری طبیعی و تاریخی و به ویژه کشاورزی وابسته به محصولات کمآببری همچون زرشک و زعفران.
با این حال یا نتوانست این ظرفیتها را به درستی معرفی کند یا مسئولان هر دوره عزم و همت و رغبتی برای انجام آن نداشتند. البته یکیدو سالی است که مسئولان استانی و کشوری خود به این نتیجه رسیدهاند که توسعه گردشگری تنها راه برونرفت استان از تنگنای اقتصادی است. لذا اقداماتی را در جهت معرفی جاذبههای استان شروع کردهاند.
اتفاقا همین چند روز پیش هم که معاون گردشگری کشور برای برگزاری جشنواره زرشک به این استان سفر کرده بود، با اشاره به ظرفیتهای پرشمار گردشگری استان، بر لزوم معرفی آنها به منظور جذب حداکثری گردشگر تاکید کرده بود.
علیاصغر شالبافیان این را هم گفته بود که میتوانیم خبرنگاران خارجی حاضر در ایران را برای معرفی ظرفیتهای گردشگری از جمله ظرفیتهای نجومی به منطقه بیاوریم.
مشکل عدم توسعه گردشگری خراسان جنوبی و در واقع یکی از بزرگترین چالشهای آن، نه معرفی کامل جاذبهها، که نبود زیرساختهای گردشگری و غیرگردشگری در استان است؛ امری که اما اتفاقا معاون گردشگری هم در سفر خود به استان به آن اشاره کوچکی کرده و گفته در خراسان جنوبی بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان پروژه گردشگری وجود دارد که برخی از آنها بیش از ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و با اجرای کامل آنها مشکل نبود زیرساخت در بعضی بخشها مرتفع خواهد شد.
مشکل زیرساختهای خراسان جنوبی اما بسیار بیشتر و بزرگتر از آنی است که معاون گردشگری کشور به آن اشاره کرده است. به عبارتی از به نتیجهرسیدن پروژههای گردشگری که شامل مجموعههای خدماتی، تفریحی و اقامتگاهی میشود که بگذریم، بزرگترین چالش زیرساختی این استان بحث راه و حمل و نقل است که برای توسعه آن باید وزارتخانههای دیگری همچون وزارت راه در میدان حاضر شوند.
ما در این باره با مدیر کل اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان جنوبی گفتوگو کردیم و هادی شاهوردی به ما گفت که زیرساختهای راه و حمل و نقل آنها به شدت دچار ضعف و مشکل است.
راههای بنبست
روی نقشه ایران که دنبال خراسان جنوبی بگردید، آن را در شرقیترین نقطه کشور مییابید که برای رسیدن به مرکز آن یعنی بیرجند باید از یکی از سه طریق هوایی، جادهای و ریلی اقدام کنید.
به جهت دوردست بودن استان بهترین گزینه مسیر هوایی است که شرایط آن اصلا چنگی به دل نمی زند.
به گفته مدیرکل میراث خراسان جنوبی زیرساخت های هوایی بسیار ضعیف است و باوجود آنکه دومین فرودگاه کشور پس از فرودگاه قلعه مرغی پایتخت، در بیرجند احداث شده، اما اکنون روزانه فقط دو پرواز از بیرجند به مقصد تهران دارد که همانها هم گاهی لغو میشود. یک پرواز هم در هفته از مبدا تهران به مقصد بیرجند وجود دارد که در بین راه توقفی هم در فرودگاه مشهد دارد.
خراسان جنوبی مسیر ریلی ندارد، البته یک خط ریلی فرعی از شهرستان طبس در این استان میگذرد که مخصوص مسیر بافق، تهران، مشهد است که یک روز درمیان یک قطار از آن عبور میکند.
اما هیچ گونه مسیر ریلی به مرکز استان و سایر شهرستان های آن وجود ندارد، گرچه شاهوردی میگوید کلنگ احداث آن تازه بر زمین خورده و وعده دادهاند که در چهار،پنج سال آینده بتوانیم دستکم بیرجند را به خط ریلی چابهار متصل کنیم.
اگر قطار و هواپیمایی برای رسیدن به این استان شرقی و جاذبههایش نباشد، تنها و آخرین گزینه ممکن زدن به دل جاده با اتوبوس یا خودروی شخصی است که اگرچه زمان زیادی میبرد، اما رسیدن به آن بهشت گردشگری ارزشش را دارد، اما یقینا نه به قیمت جان.
متاسفانه شرایط جادههای این استان به هیچ عنوان مناسب نبوده و اغلب آنها فرسوده و مستهلک و دوطرفه و خطرناک است. البته مدیرکل میراث فرهنگی خراسان جنوبی به ما میگوید که تنها جاده بیرجند به مشهد درحال دوباندهشدن است و با پیگیریهای چند سال اخیر تاکنون 80 درصد آن دوبانده و ایمنسازی شده است.
اگر وضعیت جادههای خراسان جنوبی مناسب بود، نهتنها استعداد جذب گردشگران زیادی از سراسر ایران و خارج از مرزها را داشت، که حتی می توانست اقامت و ماندگاری گردشگران و مسافران عبوری را هم افزایش دهد، چراکه اگر مسافری بخواهد از بندرعباس یا کرمان به صورت زمینی به مشهد سفر کند، چارهای ندارد جز عبور از خراسان جنوبی، حال آن که به دلیل جادههای فرسوده و دوطرفه و ناایمن چنین مسیری برای آنها توصیه نمیشود.
به چالش جادههای دراز و طولانی و مستهلک و ناایمن، نبود مجموعههای تفریحی - خدماتی بینراهی را هم اضافه کنید و مسافرانی که خسته از سفر در چنین جادهای، محل مناسبی برای اتراق و اقامت چند ساعته نمییابند. بماند که تعداد اماکن اقامتی در شهرهای استان حتی مرکز آن هم تعریف چندانی ندارد و به گفته مسئولان گردشگری استان از 10 هتل چهارستاره که فقط دو مورد آن در بیرجند است، تجاوز نمیکند.
گرچه مدیرکل استان خراسان جنوبی میگوید: در نبود اماکن اقامتی مثل هتلها، اقامتگاههای بومگردی خوبی در سراسر استان حتی مناطق دوردست به گردشگران و مسافران خدمات خوراک و اقامت میدهند که شاید عامل جذب حدود دو میلیون گردشگر در سال گذشته در این استان و افزایش مدت ماندگاری آنها از 24 ساعت به 48 ساعت وجود همین 80 اقامتگاه بومگردی در جوار جاذبههای گردشگری استان باشد.
جاذبهها پرشمار، زیرساختها صفر
استان پهناور خراسانجنوبی بهدلیل داشتن یکی از قدیمیترین دانشگاههای ایران، آمار بالای خانوادههای تحصیلکرده و اینکه زادگاه هفت پدر علوم پایه ایران است، از علمیترین مناطق کشورمان بهشمار میرود و در فهرست میراث جهانی یونسکو هم سابقه درخشانی دارد.
این استان فقط سه اثر جهانی دارد که در گذشته در فهرست یونسکو به ثبت رسیدهاند. باغ عمارت اکبریه بیرجند، قنات بلده فردوس، بیابان لوت نهبندان و روستای خراشاد که روستای جهانی صنایعدستی است و شهرت خود را بهواسطه پارچهبافی سنتی خود (توبافی) دارد.
از میراث ثبت شده در فهرست جهانی سرزمین عناب و انار و زعفران و زرشک که بگذریم، این استان چندین اثر مستعد برای ثبت در میراث جهانی دارد که پرونده آنها تهیه و تدوین شده یا درحال جمعآوری برای ارسال به یونسکو است. مجموعههای بینظیری مثل آسبادهای تاریخی (آسیابهای بادی) در شهرستانهای نهبندان و درمیان و مجموعه کاروانسراها در شهرستانهای طبس و سرایان.
فهرست آثار جهانی و در انتظار ثبت استان را مدنظر داشته باشید و در همان حال روی این واقعیت تمرکز کنید که اگر هر کشوری در جهان فقط و فقط یکی از این آثار جهانی را در دل خود داشت، برایش چهها که نمیکرد. طبیعتا اولین اقدام و حرکت این بود که تمام راهها و مسیرهای رسیدن و دسترسی به آن را هموار میکرد؛ اعم از زمینی و هوایی و ریلی و در مرحله بعد از هر روش و طریق ممکن، گردشگران و علاقهمندان سراسر جهان را بهسوی جاذبه خود میکشاند؛ واقعیتی که هم اکنون در سایر مناطق جهان شاهد آن هستیم.
خراسانجنوبی اما با وجود چهار جاذبه جهانی ثبت شده و چندین اثر در حال ثبت، در ابتدای مسیر معرفی و فراهم کردن زیرساختهای دسترسی به آثار خود فرومانده است. عجیب و حیرتآور و غمانگیز نیست؟!
بزرگترین سایتهای بالقوه گردشگری کشاورزی!
گرچه خراسانجنوبی یکی از خشکترین و کمآبترین استانهای کشورمان است که اژدهای خشکسالی در دهههای گذشته باعث کوچاندن بخشی از مردم آن به دیار غربت شهرها و استانهای دیگر شد اما خاک حاصلخیز و مرغوب این استان شرقی، توان بهعمل آوردن محصولات کمآببر متعددی را دارد؛ محصولاتی که با وجود سطح بالای کیفی و کمی، حرف اول را در ایران و حتی جهان میزنند و میتوانند پایه و اساس شکلگیری و توسعه گردشگری کشاورزی در آن استان شوند.
زعفران و زرشک و عناب و انار چهار محصول زراعی و باغی خراسانجنوبی است که اگر روی ریل مدیریت علمی و اصولی و دلسوز سوار شود، با کمی تلاش و همت در آیندهای نه چندان دور مزارع و باغات آنها به بهترین و بزرگترین سایتهای گردشگری کشاورزی ایران و جهان تبدیل میشود؛ چراکه همین حالا هم حرف اول را در صنعت خوراک جهان میزنند.
این ظرفیت بزرگ به تنهایی میتواند چرخهای گردشگری خراسانجنوبی را به حرکت درآورد و روستاهای خشک و متروک و کمجمعیت را دوباره به بهشت آبادی برای اهالی مهاجرتکردهاش تبدیل کند.
خراسانجنوبی رتبه اول تولید زرشک و عناب و رتبه دوم تولید زعفران در کشور را دارد. زرشک این استان در جهان هم در سکوی نخست ایستاده است.
فصل برداشت این محصولات پاییز است و پاییز در خراسانجنوبی یعنی صحراها و باغات سرخ و گلگون و طلاییرنگی که هوش از سر هر تماشاگری میبرد.
اخیرا برخی گردشگران خارجی از وجود چنین پاییز دلبرانهای در استان باخبر شده و در این ایام خود را به استان میرسانند اما وجود چنین گردشگرانی نمیتواند دلیل سامانیافتن سایتهای گردشگری کشاورزی در استان شود، چه اینکه با سروسامان یافتن این نوع گردشگری باید از هم اکنون شاهد دستهدسته و گروهگروه گردشگر علاقهمند از سراسر ایران و جهان بهسوی مزارع و باغات استان باشیم؛ برنامهای که البته مسئولان استان میگویند بهدنبال اجرای آن هستند و مشخص نیست در چه زمانی محقق شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد